قاسم شعله سعدی: مردم از مرز اصلاح طلبی عبور کرده اند
جرقه اعتراضات مردمی نخست از مشهد آغاز شد و شعله هایش به سرعت و در طول سه روز، به شکل موجی فراگیر، بخش های گسترده ای از استان های مختلف ایران را در برگرفت. در طول این سه روز هیچ واکنشی نسبت به گستره رو به افزایش اعتراضات مردمی از سوی مسئولان جمهوری اسلامی اظهار نشده است. صدا و سیما مسیر سکوت اختیار کرده و شعارهای عمومی مردم در این دوره از اعتراضات با شعارهای خیابانی سال 1388 تفاوت ماهوی دارد.«قاسم شعله سعدی» فعال حقوق بشر و استاد حقوق بین الملل معتقد است مردم در اعتراضات اخیر از مرز اصلاح طلبی عبور کرده اند و دیگر مطالباتشان در سبد اصلاح طلبان قابل پیگیری نیست».
آقای شعله سعدی چرا تصور می کنید مردم مرز اصلاح طلبی را پشت سر گذاشته اند؟
- دقت کنید حتی شعارهای یا حسین میرحسین هم دیگر در این شلوغی ها به کار برده نمی شود. به باور من مردم از این ماجراها عبور کرده اند و اعتراضات و مطالبات آنها که تا چند روز پیش به شکل جسته گریخته و محدود به گوش می خورد، الان به هم پیوسته شده، همه گیر و گسترده شده است. الان دیگر حکومت حتی امکان ارسال نیرو از یک شهر به شهر دیگر را ندارد چون همه جا درگیر ماجرای اعتراض است. نه توان سرکوب هست و نه حتی اگر توان آن وجود داشته باشد سرکوب کردن مشکلی حل می کند.
به نظر شما راه برون رفت حاکمیت از این بحران چیست؟
- الان زمان آن است که آقای خامنه ای تصمیمات اساسی بگیرد. نمی دانم چرا آقای خامنه ای در این دو سه روز باز هم سکوت اختیار کرده اند. من این حوادث را از قبل در نامه ای خطاب به آقای خامنه ای پیش بینی کرده بودم .حتی مثال زده بودم از فروپاشی اتحاد شوروی و گفتم زمانی که آقای کارتر در ایران در اول ژآنویه 1978 گفت ایران در منطقه بی ثبات خاورمیانه جزیره ثبات و آرامش است، فقط به فاصله یک روز بعد انقلاب کلید خورد و تحلیل رئیس جمهور آمریکا که می بایست مبتنی بر اطلاعات و تحلیل دقیق بوده باشد، فقط چند روز دوام آورد. در جریان جنبش دانشجویی سال 1378 هم اگر دقت کنید علی الظاهر اتفاق خاصی رخ نداده بود که مستوجب آن جنبش باشد، روزنامه آقای موسوی خوئینی ها بسته شد و این یک اتفاق عادی و معمول است، اما همان منجر به جنبش دانشجویی و آن موضعگیری آقای خامنه ای شد که گفت من حسینی عمل می کنم. من به آقای خامنه ای نوشتم آقا دیر است، اتحاد شوروی هم به دلیل اینکه یک مشت فسیل مثل آقای برژینسکی بر سر کار مانده بودند و کمترین انعطاف و نوآوری نداشتتند، به فروپاشی منجر شد. ایران محتاج نوآوری است.
منظورتان از نوآوری چیست؟
- در ایران بسیاری از این مقامات اصلا فقط باید بمیرند تا از کارشان بر کنار بشوند. هیچ تغییری انجام نمی شود انعطافی نیست. بازنشستگی هم برای آقایان نیست. آقای جنتی الان سالهاست در سمت خودش ابقا می شود. مملکتی که مرکز تنوع بومی و گستردگی عقاید و سمبل همزیستی مسالمت آمیز است، چرا درگیر این تنگ نظری هاست ؟مثلا انتخابات است مردم حق ندارند به کسانی رای بدهند که دلشان می خواهد، باید به کسی رای بدهند که انتخاب چهار نفر مثل آقای جنتی در شورای نگهبان است. یک مملکت هشتاد میلیونی ناچارند به گزینه آقای جنتی و چند نفر دیگر رای بدهند. در دهکده جهانی که اتفاقات و تنوعات به شکل لحظه به لحظه در حال دگرگونی است، حتی کشوری مثل عربستان هم با آن همه ارتجاع و سنتی که درگیرش بوده، الان متوجه شرایط و نیازهای روز شده و پا پس کشیده و شروع به اصلاحات کرده است، آن وقت در ایران زن ها نمی توانند بروند ورزشگاه. مردم نمی توانند موسیقی خودشان را گوش بدهند، باید بلیط بخرند و بروند برای دیدن هنرمند مورد علاقه خودشان به دبی یا عراق یا کشورهای همجوار. این روش ها واقعا متعلق به عهد دقیانوس است. جواب نمی دهد. زمان این فشارها گذشته است.
پیش بینی شما درباره آینده این حوادث چیست؟
- متاسفانه الان در چند شهر به خشونت کشیده شده است. در کرج ساختمان دادگستری را آتش زده اند، در اراک فرمانداری را گرفته اند، در جاهای مختلف مثل ملایر دفتر امام جمعه را آتش زده اند و ماجرا دارد خشن می شود. به نظرم این حرکت ها تداوم پیدا می کند برای اینکه حکومت نمی تواند پاسخگوی درخواست مردم باشد و با ساختار موجود حاکمان ما هم آمادگی این تغییرات را ندارند. فعلا شرایط سیاسی به بن بست رسیده است.
به نظر شما صرفا گرانی های این روزها منجر به گسترش این اعتراض ها شده است؟
- صدا و سیما و نهادهای انتصابی تلاش می کنند مشکلات اقتصادی و معیشتی مردم را علت این درگیری ها و اعتراضات تلقی کنند. در صدا و سیما مرتبا در مورد «مطالبات به حق مردم در باب معیشت» صحبت می شود اما هدفشان این است که بگویند کوتاهی از دولت بوده و این وظیفه دولت بوده که معیشت مردم را تامین کند و نکرده است. به نظر من سخنان درست نیست. یک مجموعه ای از خواست های انباشته شده و سرکوب شده در مردم وجود دارد، اعم از سیاسی، اقتصادی و صنفی. عده ای اموالشان در موسسات اعتباری به صورت سپرده و مالی بلوکه شده است. به ویژه مردم بسیار بسیار از دادگستری عصبانی هستند. مطالبات مردم در سال 88 هم در یک برهه ای ساختار شکنانه شد. شعار اوایل 88 در مورد گم شدن رای ها و تقلب بود و مخاطب مردم آقای احمدی نژاد اما حدود سه ماه بعد این شعارها تبدیل به درخواست استقلال و جمهوری ایرانی شد و با شعار «مرگ بر دیکتاتور» اصل ولایت فقیه را زیر سوال بردند و گفتند «انتخابات بهانه است، اصل نظام نشانه است». همین زمان بود که آقای موسوی و کروبی ترمز کار را کشیدند و این هم طبیعی بود چون آنها با اصل نظام مشکل نداشتند، آنها مشکلشان با شخص آقای خامنه ای بود نه با کل نظام. حتی با همه مواضع آقای خامنه ای هم مشکل نداشتند بلکه با برخی از مواضع او مشکل داشتند. به نظر من مطالبات انباشته شده، وضعیت بغرنج معیشت مردم و ایجاد فضای امنیتی کار را به اینجا رسانده که به سرعتی باور نکردنی در طول سه روز، شعارها رادیکال و ساختار شکنانه و در مخالفت علنی با آقای خامنه ای و روحانی مطرح شود و به طور علنی به خود آقای خامنه ای و روحانی بد و بیراه بگویند. دانشگاهیان امروز شعار می دادند «اصلاح طلب، اصولگرا؛ دیگه تمومه ماجرا» و مجموعه اینها به باور من، نشانه عبور مردم از مرزهای اصلاح طلبی است.
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر