بهرام رحمانی: اعتصاب غذای زندانیان، تاریخچه مناقشه فلسطین و اسرائیل، بایکوت اسرائیل و...! - 2
(قسمت دوم)
انتفاضه روزنه امیدی برای فلسطینیان آواره به وجود آورد و به همین خاطر حکومت اسرائیل حاضر به مذاکره با اعراب شد و با انجام گفتوگوهای بسیار در فرآیند صلح خاورمیانه، سرانجام سازش رهبران فلسطین و سران اسرائیل با طرح غزه-اریحا(توافقنامه ساف-اسرائیل)، وارد مرحله نوینی شد.
یاسر عرفات با عنوان رییس سازمان آزادیبخش فلسطین، طی نامهای به اسحاق رابین نخست وزیر وقت حکومت اسرائیل، موجودیت اسرائیل را بهرسمیت شناخت و طی مذاکراتی پیشنویس هفده مادهای توافقی را امضاء کردند که در آن یک حکومت خودگردان فلسطینی در کرانه غربی و نوار غزه پیشبینی شد.
اما این فقط یک پیشبینی بود. یعنی پس از آن بود که دوره مذاکره بین طرفین بنا به دلایل متعددی با شکست مواجه شد. حکومت اسرائیل، پس از مرگ مغزی شارون به منظور نشان دادن عدم تغییر سیاستهای ضد انسانی خود، اقدامات تروریستی خویش را بر علیه مردم فلسطین شدت بخشید.
اورشلیم شرقی
اورشلیم شرقی، نمونه کوچکی است از مهاجرت اجباری که مشخصه زندگی هر روزه فلسطینیها است. این بخش نمونهای منحصر بهفرد است؛ زیرا برخلاف سایر شهرهای فلسطینی که اسرائیل در سال 1948 آنها را به خود ضمیمه کرد، اورشلیم یا بیتالمقدس شرقی تا سال 1967 تحت حاکمیت قوانین اردن بود. اسرائیل در سال 1967 این بخش را نیز به اشغال خود درآورد. از آن زمان تاکنون اورشلیم شرقی بخشی از خواسته فلسطین است و بهنوعی پایتخت آن بهحساب میآید. اما حکومت اسرائیل از آن زمان تاکنون تلاش میکند تا این بخش را از حیطه موافقتهای سیاسی بیرون بگذارد. بهاینترتیب، اورشلیم شرقی نمادی است از واقعیت تاریخی شهرهای فلسطینی؛ شهرهایی مانند صفد، حیفا، جافا و…؛ شهرهایی که شاهد مهاجرت فلسطینیان از سرزمین مادریشان و آوارهشدنشان بودند. باقیمانده فلسطینیهایی که هنوز در این شهرها زندگی میکنند شهروندان درجه دوم هستند. آنان باید تاریخی را بخوانند که اسرائیلیها نوشتهاند؛ تاریخی که در آن هیچ نشانی از فلسطین، قبل از تاسیس اسرائیل وجود ندارد.
اسرائیل از زمان تاسیس، فلسطینیانی را که در اورشلیم زندگی میکنند همچون مانعی بر سر راه خود میبیند که اجازه نمیدهند جمعیت یهودی اورشلیم و ساکنان مناطق ساحلی اسرائیل به هم متصل شوند. اورشلیم غربی، که روزگاری تنوع جمعی و مذهبی فراوانی داشت، اکنون به منطقهای تبدیل شده که اکثر ساکنان آن یهودی هستند. «صهیونیست»ها برای رسیدن به چنین انتقال جمعیتی، حدود 80 هزار فلسطینی را از اورشلیم غربی بیرون راندهاند؛ این یعنی نیمی از فلسطینیان ساکن اورشلیم غربی. پس از جنگ 1967، اسرائیل بخشهای دیگری را نیز از کرانه باختری تصرف کرد. اکنون از نظر قانون اسرائیل، ساکنان فلسطینیِ اورشلیم شهروند نیستند و «ساکنان خارجی» محسوب میشوند. این فشارها برای این است که آنان خانه و کاشانه خود رها کنند و به مناطق دیگر بروند. بهاینترتیب، فلسطینیهای اورشلیم باید در سرزمین مادریشان بهعنوان خارجی زندگی کنند. آنها هرلحظه در معرض خطر از دستدادن خانهشان هستند.
در دسامبر 1995، وزیر کشور اسرائیل، مصوبهای را ابلاغ کرد که براساس آن، فلسطینیهایی که برای هفت سال پیاپی ساکن اورشلیم نبودهاند سلب مالکیت شوند. این فلسطینیها ناچار شدند به کرانه باختری بروند. در سال 2008، اسرائیل براساس این مصوبه اجازه اقامت 4500 فلسطینی ساکن اورشلیم را باطل کرد. این مصوبه در سال 2008 باطل شد، اما تاثیرات جمعیتی آن برای همیشه باقی میماند. اسرائیلیها با طرح کلان اورشلیم 2000 اظهار کردند که مصمماند تا نسبت جمعیت یهودی به فلسطینی را ثابت نگاه دارند؛ یعنی نسبت 70 به 30 را. دادگاههای اورشلیم بهگونهای دعاوی فلسطینیان علیه مشکلات را مردود اعلام میکنند که همگان بدانند این سیاست راهبردی آنان است. اسرائیل، همچنین اعلام کرده است که فلسطینیها فقط حق دارند در 13 درصد زمینهای اورشلیم زندگی کنند. اجازه ساختوساز بهسختی به فلسطینیها داده میشود. در سال 2008، مقامات اسرائیلی از میان 400 درخواست ساختوساز، فقط 125درخواست را پذیرفتند. در نتیجه، فلسطینیان مجبور میشوند بدون مجوز اقدام به ساختوساز کنند.
در فاصله سالهای 2000 تا 2008، مقامات اسرائیلی حدود 670 خانه فلسطینی را بهدلیل نداشتن مجوز تخریب کردند. اسرائیلی-یهودیها نیز پیوسته درحال ساختوساز غیرمجاز هستند، اما کسی خانه آنها را خراب نمیکند. از سال 1996تا 2001، 82 درصد از ساختوسازهای غیرمجاز در اورشلیم را یهودیان انجام دادهاند. این در حالی است که 80 درصد اقدامات علیه فلسطینیان بوده است. اینها همه سیاستهای تبعیضی و اشغالگرانه حکومت اسرائیل هستند که در روز روشن انجام میگیرند.
اسرائیل در سال 1967، 70000 کیلومتر مربع از اورشلیم شرقی را به اشغال خود درآورد. یکسوم این زمینها ملک خصوصی عربهای فلسطینی بود. براساس گزارش گروه حقوق بشر اسرائیلی «بتسلم»، تا پایان سال 2001 حدود46000 واحد مسکونی در این مناطق برای یهودیها ساخته شده است، اما فلسطینیها حتی نتوانستهاند یک خانه هم بسازند. 1000 پارک، 34 استخر و 26 کتابخانه هم برای جمعیت یهودی اورشلیم ساخته شده است. در مقابل، فلسطینیهای ساکن بخش شرقی، 45 پارک و دو کتابخانه دارند و هیچ استخری ندارند. دولت اسرائیل دست در دست یهودیان درحال بیرون کردن فلسطینیها از خانههایشان است. آنان بهانه خود را برای خلع ید پیدا میکنند: عدم اثبات اینکه زمین اصالتا متعلق به آنهاست، نداشتن مجوز برای ساختن یا مطابق نبودن با انبوهی از قانونهای ظالمانهای که علیه فلسطینیان به تصویب رسیده است. دادگاه براساس همین قوانین، نخست حکم صادر میکند و سپس نوبت شهرکنشینان یا پلیس است تا اقدام به تخلیه خانه کنند. پلیس ماموریت محافظت از شهرکنشینانی را دارد که به خانهها هجوم میآورند. اسرائیل حدود 20 میلیون دلار برای محافظت از شهرکنشینان در اورشلیم شرقی هزینه اختصاص داده است. شهرکنشینان با خیال راحت هر قانونی را که دلشان بخواهد میشکنند و هیچکس هم حق اعترض ندارد؛ چون پلیس برای محافظت از آنان مستقر شده است. خانوارهای فلسطینی از خانهشان بیرون میشوند، شهرکنشینان خانهشان را تصرف میکنند و آنان مجبورند درمقابل خانهشان در چادر زندگی کنند تا جایی برای زندگی پیدا کنند. دادگاههای اسرائیلی، نیروی پلیس و شهروندان مسلح اسرائیل دست در دست هم در حال تغییر بافت جمعیتی اورشلیم شرقی هستند.
شورای امنیت سازمان ملل در قطعنامه 476 خود که در سال 1980 صادر شده است، تلاش اسرائیل برای الحاق اورشلیم شرقی به خاک خود را محکوم کرده است: تمامی اقداماتی که برای تغییر بافت جمعیتی، جغرافیایی و تاریخی اورشلیم انجام میپذیرد، فاقد ارزش حقوقی و بیاعتبار هستند و باید متوقف شوند.
حتی آمریکا نیز بهعنوان قدرتمندترین و نزدیکترین متحد اسرائیل است گاهی با این اقدامات مخالفت کرده است. اما باز هم اسرائیل هیچ تغییر عملی و واقعی در برابر رفتارش نمیبیند و به همین دلیل، بدون هیچ وقفهای در حال گسترش شهرکهای خود است.
طبق قرارداد اسلو، 54 درصد از شهرکنشینان یهودی «همسایگان» هستند و بنابراین قانونا حق سکونت دارند. جمعیت شهرکنشینان یهودی از 200 هزار نفر در سال 1993، که قرارداد اسلو امضاء شد، تا کنون 3 برابر شده و به 600 هزار نفر رسیده است. بنابراین فرایند صلح اسلو نیز نه تنها به مردم فلسطین یاری چندانی نرسانده است، بلکه به توسعهطلبی اسرائیل دامن زده است.
در فوریه ۲۰۱۱، رهبران فلسطینی پیشنویس قطعنامهای را تقدیم شورای امنیت کردند که شهرکسازی اسرائیلی را محکوم میکرد. دولت اوباما اما جلوی تصویب این قطعنامه را گرفت. «سوزان رایس»، نماینده آمریکا در سازمان ملل در آن زمان گفت: «از بهار دهه پیش تاکنون شهرکسازیهای اسرائیل در مناطقی که در سال 1967 اشغال شده است امنیت اسرائیل را به خطر انداخته است و تمامی امیدها را برای صلح و ثبات در منطقه نقش بر آب کرده است. ادامه شهرکسازی نقض آشکار تعهدات بینالمللی توسط اسرائیل است و اعتماد میان طرفین را از میان برمیدارد و چشمانداز صلح را نیز تیره و تار میکند. اما تصویب این قطعنامه صرفا اوضاع را پیچیدهتر و دشوارتر میکند.»
آمریکا از اسرائیل بهصورت نظاممند و مداوم حمایت میکند، بههمین دلیل اسرائیل هیچ انگیزهای ندارد تا سیاستهای خود را تغییر دهد. «جو بایدن» در سفرش به اسرائیل در سال 2010 گفت که شهرکسازی، گفتگوهای صلح را به خطر میاندازد. در حالی که طی همین ملاقات، دفتر نتانیاهو بیانیهای صادر کرد و اعلام کرد که قصد دارد شهرکهای جدید بسازد. حتی خود جو بایدن هم به زمان صادرشدن این بیانیه اعتراض کرد.
اسرائیل در سال 2002 شروع به ساختن دیوار حائل کرد و این دیوار قرار است تا سال 2020 تمام شود و تا آن زمان، از میان 85 درصد از زمینهای کرانۀ باختری عبور خواهد کرد. اسرائیل حتی حاضر نیست به حق فلسطینیان برای زندگی در 13 درصد باقیمانده سرزمینشان نیز گردن بگذارد.
اعتراض به ادامه شهرکسازیها
اخیرا پلیس اسرائیل اعلام کرد که صدها تظاهرکننده که بیشتر آنها یهودی بودند در بیتالمقدس(اورشلیم) علیه اشغال مناطق فلسطینی توسط اسرائیل به خیابانها آمدند.
بهگزارش خبرگزاری فرانسه، سازماندهندگان و رسانههای اسرائیل شمار شرکتکنندگان در این تظاهرات را حدود دو هزار نفر اعلام کردند. این تظاهرات که بهدعوت حزب سکولار و چپگرای «مِرِتص» و «لیست مشترک»، ائتلافی که اکثریت آن را احزاب عربی تشکیل میدهند و همچنین سازمانهای غیردولتی، شامگاه شنبه یکم آوریل 2017- دوازدهمفروردین 1396 برگزار شد.
تظاهرکنندگان در این حرکت اعتراضی به زبانهای عبری و عربی فریاد میزدند: «یهودیها و عربها دشمن یکدیگر نیستند» و «نه به دولت غاصب».
دولت بنیامین نتانیاهو، نخست وزیر اسرائیل شامگاه پنجشنبه 30 مارس 2017- 10 فروردین 1396، دستور ساخت یک شهرک یهودینشین تازه در کرانه باختری را صادر کرد. ساکنان شهرک آمونه که بهطور غیرقانونی ساخته شده و فوریه گذشته تخلیه شد، میبایست در این شهرک تازه اسکان داده شوند. این اقدام دولت اسرائیل در 25 سال گذشته بیسابقه بود و اعتراضات جهانی، از جمله مخالفت چند کشور اروپایی و آنتونیو گوترش، دبیرکل سازمان ملل را برانگیخت.
بر اساس آمار پلیس اسرائیل، از اکتبر سال 2015 تاکنون دستکم 242 فلسطینی در اسرائیل و در مناطق فلسطینی کشته شدهاند. بیش از 160 نفر از آنها پس از آنکه با سلاح سرد، سلاح گرم و یا خودرو به اسرائیلیها حمله کرده بودند کشته شدند. بقیه افراد در جریان اعتراضات کشته شدهاند. در همین بازه زمانی دو گردشگر آمریکایی و 37 اسرائیلی کشته شدهاند.
دولت بنیامین نتانیاهو، نخست وزیر اسرائیل دستور ساخت یک شهرک یهودینشین تازه در کرانه باختری را صادر کرد. ساکنان شهرک آمونه که بهطور غیرقانونی ساخته شده و فوریه گذشته تخلیه شد، میبایست در این شهرک تازه اسکان داده شوند. این اقدام دولت اسرائیل در 25 سال گذشته بیسابقه بوده است.
شهرک آمونه
نتانیاهو، نخستوزیر اسرائیل به ساکنان شهرک یهودینشین آمونه وعده داده بود که شهرک تازهای در مناطق فلسطینی برای آنان خواهد ساخت. او اکنون، بلافاصله بعد از صدور بیانیه پایانی اجلاس سران عرب که خواهان پایان یافتن شهرکسازی در کرانه باختری و راهحل دو کشور شده بود، به این وعده جنبه قانونی داده است.
آخرین بار در سال 1992، کابینه اسرائیل دستور ساخت یک شهرک یهودینشین در کرانه باختری را صادر کرده بود. از آن زمان تاکنون، اسرائیل به گسترش شهرکهای یهودینشین در کرانه باختری و یا قانونی کردن شهرکهایی که بهطور غیر قانونی ساخته شده بودند بسنده کرده است.
6فوریه سال جاری پارلمان اسرائیل لایحهای مناقشهانگیز را به تصویب رساند که بر اساس آن همه شهرکهایی که به طور غیر قانونی در مناطق فلسطینی ساخته شدهاند، جنبه قانونی پیدا میکند.
بیش از 600 هزار نفر از شهروندان اسرائیل در بیش از 200 شهرک یهودینشین در کرانه باختری و در شرق بیتالمقدس(اورشلیم) زندگی میکنند. از نظر دولت اسرائیل، شهرکهایی غیر قانونی بهشمار میآیند که مجوز ساخت آنها را دولت اسرائیل صادر نکرده باشد. اما از نظر قوانین بینالمللی همه شهرکهایی که در مناطق فلسطینی توسط اسرائیلیها ساخته میشود غیر قانونی بهشمار میآیند.
در اواخر دوره ریاست جمهوری باراک اوباما در دسامبر 2016، شورای امنیت سازمان ملل با صدور قطعنامهای خواهان توقف شهرکسازی اسرائیل در کرانه باختری شد. برخلاف انتظار، ایالات متحده آمریکا اینبار قطعنامه شورای امنیت را وتو نکرد و به آن رای ممتنع داد.
قطعنامه شورای امنیت سازمان ملل شهرکسازی اسرائیل در سرزمینهای اشغالی را خلاف قوانین بینالمللی دانسته و از این اقدام دولت اسرائیل بهعنوان مانعی برایهمزیستی مسالمتآمیز فلسطینیان و اسرائیلیها در قالب دو دولت مستقل یاد کرده است.
محمود عباس، رییس تشکیلات خودگران فلسطین بارها اعلام کرده که شهرکسازی اسرائیل در کرانه باختری راه حل دو کشور و مذاکرات صلح را به خطر میاندازد.
نیکی هیلی، سفیر آمریکا در سازمان ملل متحد نیز گفته است که آمریکا از راه حل دو کشور مستقل فلسطین و اسرائیل حمایت میکند.
نیکولای ملادنوف، فرستاده ویژه سازمان ملل متحد در امور خاورمیانه، اسرائیل را متهم کرده که مطالبات شورای امنیت این سازمان را برای متوقف کردن اعمار شهرکها در مناطق فلسطینی نادیده میگیرد.
ملادنوف در نخستین گزارش، بهشورای امنیت سازمان ملل متحد نوشته که از زمان تصویب قطعنامه در سه ماه گذشته، حکومت اسرائیل «هیچ اقدامی» روی دست نگرفته تا خواست سازمان ملل را عملی کند.
فرستاده ویژه سازمان ملل متحد برنامههای اخیر اسرائیل را نگران کننده خوانده که براساس آن این کشور فعالیتهای شهرک سازی «غیر قانونی» را آشکارا گسترش میدهد.
بعد از گزارش نیکولای ملادنوف، فرستاده ویژه سازمان ملل متحد، 15عضو شورای امنیت سازمان ملل در نیویورک پشت درهای بسته درباره منازعه خاورمیانه با هم بهگفتگو نشستند. متیو رایکرفت، سفیر بریتانیا توضیح داد که کشورش «مانند بسیاری از کشورهای دیگر نیز» بر اقداماتاش برای راه حل دو دولت تاکید میکند.
پس از قطعنامه سازمان ملل متحد در محکومیت شهرکسازی اسرائیل، مناسبات میان این کشور و ملل متحد تنشآلود شده است. این موضوع به بحث داخلی در داخل اسرائیل نیز تبدیل شده است.
اسرائیل به قطعنامه ملل متحد که شهرکسازیهای اسرائیل در مناطق فلسطینیان را محکوم میکند، در حقیقت یک «نه» گفته است. به این معنا که «آنها به مذاکرات «نه» گفتهاند. آنها به پیشرفت و فرصتها برای یک زندگانی بهتر اسرائیلیها و فلسطینیان «نه» گفتهاند. آنها به امکان یک صلح «نه» گفتهاند.»
بنیامین نتانیاهو نخست وزیر اسرائیل، روز بعد از تصویب قطعنامه که مصادف با شب کریسمس بود، دستور داد که سفرای دولتهایی فراخوانده شوند که به جانبداری از این قطعنامه رای دادهاند. تزیپی هوتوویلی، معاون وزیر خارجه اسرائیل اعلام نمود باید به این کشورها فهماند که روی واکنش اسرائیل حساب کنند. نمایندگان کشورهایی که به این قطعنامه رای مثبت دادهاند، دیگر نباید «به اسرائیل بروند تا در مورد جنگ علیه تروریسم، دفاع سایبری و فن آوری زراعتی بیاموزند و بعد به ملل متحد بروند و هرچه میخواهند بکنند.»
چنین واکنش شدید در اسرائیل مورد مناقشه قرار گرفته است. روزنامه اسرائیلی «ها آرتص» بهطور خاصی این واکنش نتانیاهو را مورد انتقاد قرار داده است. بهنوشته این روزنامه، این امر مناسبات با دولتهایی را برهم میزند که اسرائیل هم در حال حاضر و هم در آینده به آنها ضرورت دارد. روزنامه افزوده است: «این مانند آن است که او(نتانیاهو) در واقعیت نمیتواند با چشمانش ببیند و نمیخواهد قبول کند که یک توافق با فلسطینیها به نفع اسرائیل است. اما بدتر از آن اینکه نخست وزیر، کشورش را به سوی پرتگاه میکشاند.»
همزمان مقالهای نیز در روزنامه محافظهکار«یورشلیم پست» انتشار یافته است که در آن دلایل این رای دادن مورد ارزیابی قرار گرفته است. مایکل هاتول راوشیتزکی، نویسنده این مقاله از بنیاد تحقیقات امنیت ملی روی چهار عامل حساب میکند. نخست اینکه ایالات متحده آمریکا در صدد یک نقش جدید در ارتباط با مناسبات اسرائیل و فلسطینیان میباشد. تا حال واشنگتن در شورای امنیت ملل متحد یک دست حمایتگر اسرائیل بوده است. این امر موجب انتقاد بینالمللی چشمگیری از ایالات متحده آمریکا گردیده است و نقش میانجیگرانهاش را در چشم بسیاری غیرقابل اعتماد گردانیده است. اکنون اوباما میخواهد آن را تصحیح کند.
دوم اینکه ملل متحد در قبال واقعیتها واکنش نشان داد. جامعه بینالمللی به شهرکسازیها در مناطق فلسطینی همچون مانعی برای یک راهحل دو دولت مینگرد. با وجود این اسرائیل سیاست شهرکسازیهایش را تغییر نداد. بنابراین، نمیتوان بین شهرکسازیهای بزرگ نزدیک به مرزها از یک جانب و از سوی دیگر پستههایی که در اعماق مناطق فلسطینیها ساخته میشود، تفاوت قایل نشد.
همچنان نکته سومی وجود دارد: بخشهایی از حکومت ائتلافی اسرائیل بهطور موکد راهحل دو دولت را رد نمودهاند. چنانکه این مسئله در پارلمان دیده شده است.
چهارم، مناسبات دشوار بین بارک اوباما رییس جمهور وقت ایالات متحده آمریکا و نتانیاهو نخست وزیر اسرائیل شاید در تصویب این قطعنامه نقشی داشته، روزنامه نوشته است: «میتوان با یک مقدار احتمال قرین به واقعیت به این نتیجه رسید که مناسبات خوب، دوستی شخصی و تفاهم متقابل دو رهبر، میتوانست مانع این تصمیم شود.»
طبق نظر هاتول رادوشیتزکی این انکشاف به این نتیجهگیری نزدیک میشود: «برای رهبری اسرائیل بهتر خواهد هرگاه سیاستش را برای پنج سال آینده و فراتر از آن سبک و سنگین کند. هرگاه قصد داشته باشد که توسعه شهرک سازیاش را نزدیک به مرز و دور از مرز نگه دارد، باید بهطور موکد آن را اظهار دارد.»
دونالد ترامپ، جانشین اوباما پیش از احراز مقام ریاست جمهوری، از این رفتار حکومت آمریکا به شدت انتقاد کرد. او بعد از انجام مراسم سوگند وفاداری به عنوان رییس جمهور، به نتانیاهو نخست وزیر اسراییل حمایت نامحدودش را اظهار کرد.
دونالد ترامپ، اعلام کرده که راه حل دو دولت اسراییلی و فلسطینی برای رسیدن به صلح در خاور میانه، یگانه راهحل نیست. او در یک مصاحبه نیز گفت که او باور ندارد «که توسعه شهرک سازیها، برای روند صلح در خاورمیانه کمک کننده باشد.»
در اجلاس سران عرب در بحر المیت که در کشور اردن و در جوار کرانه باختری برگزار شد، سران کشورهای عربی بر راه حل دو کشور تأکید کرده بودند.
خرابیهای جنگ را در نوار غزه
برای 8/1 میلیون فلسطینی هم در این منطقه دلیلی به خوشبینی به انکشاف مثبت اوضاع وجود ندارد. فقر، بیکاری و ناامیدی بر زندگی انسانهایی سایه افکنده که بین گروههای مسلح فلسطینی و ارتش اسرائیل افتادهاند.
وضعیت در مرز نوار غزه با مصر برای فلسطینیها چشمانداز خوبی ندارد، چرا که دولت قاهره هم اصولا موضعی علیه حماس دارد.
عفو بین الملل سازمان فلسطینی حماس را متهم کرده است که از منازعه تابستان 2014 با اسرائیل برای تصفیه حساب با مخالفان فلسطینی خود در نوار غزه استفاده کرده است.
روایت تکاندهنده سربازان اسرائیلی از جنگ غزه
یک سال پس از جنگ غزه، یک سازمان اظهارات و چشم دیدهای سربازان اسرائیلی را انتشار داده است که در عملیات «تیغه حفاظتی» شرکت نموده بودند. اظهارات این سربازان، اردوی اسرائیل را زیر فشار قوی قرار داده است.
یک سرباز اسرائیلی که در تابستان 2014 علیه حماس جنگیده، میگوید: «برخی اوقات ما خانهای را به این دلیل منفجر میکردیم که شاید بمبی در آن پنهان باشد. در نتیجه همه آن ناحیه منفجر میشد.»
همچنان یک سرباز دیگر حوادثی را که در جبهه اتفاق افتاده است، به تصویر میکشد. او میگوید: «در منطقه جنگی کسی نیست که به ترتیبی شامل نباشد. اگر کسی بیرق سفید بلند نکرده باشد و فریاد نکشد که «من تسلیم هستم»، در آن صورت وی یک تهدید است و ما اجازه داریم تا بر او شلیک کنیم.»
این گزارش، بخشی از نشریات سازمان اسرائیلی موسوم به «شکست سکوت» گرفته شده است. در این گزارش زیر عنوان «چگونه ما در غزه جنگیدیم»، 60 سرباز منسوب به واحدهای مختلف اسرائیل و دارای رتبههای مختلف، چگونگی تجاربشان را از جنگیدن در غزه اظهار داشتهاند. این سازمان نوشته است که شاهدان در گزارش «یک تصویر ناراحت کننده از ارتش اسرائیل را نشان میدهند که در شلیک بیتفکیک(بر مردم در غزه) شرکت کردهاند» و این خود بهکلی «از هنجارهای عملیاتیشان به دور بوده است که تاکنون وجود داشتهاند.» اینگونه شلیکها منجر به قربانیان زیاد غیرنظامی فلسطینی شده است. «اویهی ستولار»، رییس بخش تحقیق این سازمان میگوید: «ما این توصیه را مهم میدانیم که جامعه ما در این مورد به یک مباحثه بپردازد.»
سازمان «شکست سکوت» بیش از ده سال پیش توسط نیروهای احتیاطی و سربازان تاسیس شده است. از آن زمان به اینسو، این سازمان عملیات ارتش اسرائیل را بر مبنای اظهارات سربازان سابقه مستند سازی میکند. در جریان جنگ غزه که در جولای 2014 آغاز گردید، بیش از 2100 فلسطینی کشته شدند. در مورد شمار دقیق تلفات غیرنظامیان هنوز هم مناقشه وجود دارد. طبق گزارش سازمان ملل متحد،1400 فرد غیرنظامی کشته شدهاند که از آن جمله، دستکم 500 تن از آنها کودک بودهاند. هزاران نفر زخمی گردیدهاند.
ستولار میگوید: «هر سال اسرائیل میگوید که ارتش ما معیارات اخلاقی عالی را رعایت می کند.» در جریان عملیات نظامی «تیغه حفاظتی»، سخنگوی ارتش و حکومت خواستند بازهم این احساس را برانگیزانند که آنچه را در توان دارند به عمل می آورند تا مانع تلفات غیرنظامی در بین فلسطینیها گردند. یک شخص 32 ساله که خود قبلا در ارتش خدمت کرده است، میگوید: «متاسقانه افکار عمومی اسرائیل هیچ اطلاع ندارد که این رفتار چگونه بوده است و چگونه قدرت آتش بهطور نامتناسبی شدید بوده است.» قبلا در جنگ غزه در سال 2008 و 2009 نیز رفتارهای مشابهی صورت گرفتهاند، اما ارتش با هر عملیات نظامی جدید از خط قرمز بیشتر عبور کرده است.
ارتش اسرائیل این اتهامات را رد میکند. فرماندهان پیشین واحدهای نظامی مستقر در جنوب، این اتهامات را «غلط» و «مشمئز کننده» میخواند. سوی فوگل در رادیوی ارتش اسرائیل گفت: «نیروهای دفاعی اسرائیل در اینجا به غلط قاتل معرفی شدهاند.» بهگفته او، اگر چنین رفتاری صورت می گرفت، قبلا از جانب خود ارتش مورد تحقیق قرار میگرفت.
اتهامی که در اعلامیه سازمان «شکست سکوت» بر ارتش اسرائیل وارد شده است حاکی از آن است که نیروهای زمینی با این برداشت به مناطق اشغال شده فرستاده شده بودند که دیگر در آنجا افراد غیرنظامی وجود ندارند. سربازان گفتهاند: «واضح بود که کسی نمیبایست در آنجا باشد. پس در این صورت، اگر آنجا کسی میبود خودبهخود «تروریست» شناخته میشد.» یک سرباز گفته است: «گفته شده بود که شما اکنون در منطقه جنگی هستید، حی اگر شما کمترین شکی داشته باشید، نباید به خود تردید راه دهید، بلکه شلیک کنید.»
میشل سفارد، وکیل و مشاور سازمان «شکست سکوت» میگوید: «ارتش تدابیر احتیاطی گرفته بود تا به مردم فلسطینی پیش از حمله هشدار دهد و از آنها تقاضا نماید تا این مناطق را ترک گویند. آنها اوراقی را پرتاب کردند، و به خانوادههای مربوطه تلفن کردند و پیام کتبی(اس ام اس) دادند.» او میافزاید: «اما این بهمعنای آن نیست که از تفکیک مردم غیرنظامی و جنگجویان صرفنظر شود. انسانهایی بودهاند که بهدلایل مختلفی فرار نکرده بودند.»
ارتش اسرائیل در واکنش نخست به این گزارش، پیش از انتشار آن نیز عکسالعمل نشان داده بود. در موضعگیری ارتش آمده است که ارتش احساس میکند مکلف است«هرگونه اتهامی را که از جانب رسانهها، سازمانها و یا جناح رسمی در مورد رفتار سربازان وارد میشود، مورد تحقیق و بررسی قرار دهد.» اما «شکست سکوت» نه شاهدی دارد و نه گزارش شاهدان عینی را ارائه کرده است. مقامات این سازمان این اتهام را رد میکنند و میگویند که این سازمان تقاضای یک ملاقات با لوی درستیز را کرده بود تا گزارش برایش داده شود. اما این کار صورت نگرفت.
گزارش هیئت حقیقتیاب سازمان ملل متحد
یک هیئت حقیقتیاب سازمان ملل متحد دریافته است که دهها فلسطینی در جریان جنگ ساله 2014 غزه زمانی کشته شدند که در تاسیسات سازمان ملل متحد پناه جسته بودند.
بررسی سازمان ملل متحد دریافته است که بیش از 40 تن از فلسطینیها در جریان جملات جنگ 2014 نوار غزه زمانی کشته شدند که در مدارس سازمان ملل متحد پناه جسته بودند. سازمان ملل متحد گفته است که در حمله بر این تاسیسات، بیش از 200 فلسطینی دیگر زخمی شدند.
بان کی مون، دبیرکل ملل متحد در مقدمهای بر نتیجه یافتههای این بررسی، گفته است: «من واقعیت را محکوم میکنم که 44 فلسطینی در نتیجه حملات اسرائیل کشته شدهاند و دستکم 227 تن دیگر در تاسیسات ملل متحد که به عنوان پناهگاه اضطراری استفاده میشدند زخمی گردیدند.»
در خلاصه یافتههای این بررسی به یک مدرسه دخترانه سازمان ملل متحد اشاره شده است که هدف شلیک 88 گلوله خمپاره نیروهای دفاعی اسرائیل قرار گرفته بود و مدرسه دیگری که گلوله ضد تانک اسرائیلی بر آن شلیک شده بود. در یافتههای سازمان ملل متحد، با اشاره به یک مدرسه دخترانه دیگر سازمان ملل متحد آمده است که «حکومت اسرائیل از شلیک راکت 155 میلیمتری به اطراف این مدرسه، هیچگونه اخطار قبلی نداده بود.»
بان کی مون، گفته است که کمیتهای را با حضور مدیران ارشد تشکیل داده است تا توصیههای این تحقیق را مورد ارزیابی قرار دهند. در میان دیگر توصیهها که سازمان ملل متحد میخواهد از حکومت اسرائیل تعهد بگیرد، یکی هم این است که اگر در آینده برنامه عملیات نظامی در مجاورت تاسیسات سازمان ملل متحد دارد، باید از قبل هشدار بدهد.
بان کی مون گفت: «من با همه جوانب کار میکنم و از هیچ تلاشی دریغ نمیورزم تا اطمینان حاصل کنم که چنین واقعیاتی در آینده هرگز تکرار نمیشوند.»
بعد از انتشار خلاصه این گزارش، ایمانویل نهشون، سخنگوی وزارت خارجه اسرائیل با انتشار بیانیهای گفت: «همه واقعیاتی که در این گزارش به اسرائیل نسبت داده شده، قبلا زیر بررسی قرار دارند و در موارد ضروری، تحقیقات جنایی شروع شده است.»
بهگفته دفتر هماهنگی کمکهای حقوق بشری سازمان ملل متحد، در جنگ تابستان سال 2014 بیش از 2200 فلسطینی کشته شدند که اکثر آنها افراد غیرنظامی بودند. در جانب اسرائیل در این جنگ 72 تن کشته شدند که شش تنشان افراد غیرنظامی بودند.
کنفرانس اعراب
چهارشنبه 29 مارس 2017، رهبران جهان عرب در نشست سالانه اتحادیه عرب با این امیدواری گرد هم آمدند که در قبال مسائل متعددی از جمله بحران فلسطین و رویکرد ترامپ به خاورمیانه به یک موضع واحد برسند.
بیست و هشتمین نشست سران عرب در «بحر المیت» اردن درشرایطی تشکیل شد که بحرانهای متعددی گریبان کشورهای عربی را گرفته است: جنگ در سوریه، عراق، لیبی و یمن، چالش امنیت و عدم ثبات، مسئله چندپارگی جغرافیایی، فرقهای و سیاسی، افزایش نفوذ ایران در منطقه و در نهایت، عدم کفایت و ناتوانی رهبران جهان عرب در مدیریت وضعیت موجود.
اجلاس یک روزه سران عرب در «بحر المیت» اردن در جوار اسرائیل برگزار شد. مهمترین موضوع این نشست مبارزه با تروریسم و فرقهگرایی در خاورمیانه در پرتو جنگ داخلی سوریه و یمن و دخالت ایران در بحرانهای خاورمیانه و همچنین تاکید بر راهحل دو کشور در مناقشه بین اسرائیل و فلسطین بود. 16 پادشاه، امیر و رییس جمهور در این اجلاس حضور داشتند. تنها غایب این نشست، سوریه بود که عضویتش در اتحادیه عرب تعلیق شده و با این حال در یک اقدام نمادین، پرچم و صندلی خالی سوریه در نشست حضور داشت.
آنتونیو گوترش دبیرکل سازمان ملل متحد، یکی از سخنرانان بیست و هشتمین نشست سران عرب بود. گوترش گفت راه حل دو کشور تنها راه تحقق امنیت و صلح در اسرائیل و فلسطین است. او نیز اعلام کرد که از نظر سازمان ملل احداث شهرکهای یهودینشین در کرانه باختری غیر قانونیست.
همانطور که در بالا نیز اشاره کردیم دسامبر 2016، پیش از روی کار آمدن دونالد ترامپ، شورای امنیت سازمان ملل با صدور قطعنامهای خواهان توقف شهرکسازی اسرائیل در کرانه باختری شده بود. برخلاف انتظار، ایالات متحده آمریکا در زمان ریاست جمهوری باراک اوباما قطعنامه شورای امنیت را وتو نکرد و به آن رأی ممتنع داد. در نخستین دیدار بنیامین نتانیاهو با دونالد ترامپ، رییس جمهوری آمریکا در سخنانی ابهامآفرین گفته بود: «من به هر دو طرح، طرح دو کشور مستقل و یک کشور نگاه میکنم. طرحی را ترجیح میدهم که هر دو طرف به آن تمایل داشته باشند. من میتوانم با هر دو این طرحها کنار بیایم.»
در اجلاس یک روزه سران عرب، بدون آنکه نامی از ترامپ برده شود بر راهحل دو کشور به عنوان تنها راهکار کشورهای عربی در رویارویی با اسرائیل تاکید شد.
محمود عباس، رییس تشکیلات خودگردان فلسطین از اسرائیل خواست به شهرکسازی در کرانه باختری پایان دهد. او با اشاره به اینکه بسیاری از کشورهای جهان، فلسطین را بهرسمیت شناختهاند گفت:
«در تعامل با همه ابتکار عملهای بینالمللی، نرمش نشان دادیم. اما دولت اسرائیل با تشدید روند شهرکسازی در برابر راهحل دو کشور، مانعتراشی کرد.»
عباس اعلام کرد که انتخابات محلی فلسطین در ماه مه سال جاری برگزار میشود. بهگفته او در چشمانداز تشکیل یک دولت وحدت ملی در سرزمینهای فلسطینی قرار دارد.
او در پایان سخنانش گفت: «راهحلهای موقت، به سود مسئله فلسطین نیست.»
شیخ تمیم بن حمد آل ثانی، امیر قطر، باجی قائد السبسی رییس جمهوری تونس و ملک عبدالله پادشاه اردن نیز در سخنانشان به مسئله فلسطین اشاره کردند. پادشاه اردن که میزبانی این نشست یک روزه را به عهده داشت اسرائیل را به تلاش برای از بین بردن «فرصتهای صلح» متهم کرد و گفت: «بدون حل و فصل مناقشه فلسطین، ثبات به خاورمیانه باز نمیگردد.»
احمد ابوالغیط، دبیرکل اتحادیه عرب بدون آنکه از ایران نامی به میان بیاورد با انتقاد از فرقهگرایی در خاورمیانه خواهان یکپارچگی بیشتر کشورهای عربی شد. او گفت: «طرفهایی در منطقه وجود دارند که از فرقهگرایی برای چند پاره کردن وحدت عربیمان استفاده میکنند. پروندههای سیاسی مهم منطقه از دست کشورهای عربی خارج شده است.»
پیش از این ترکیه و عربستان سعودی، ایران را به فرقهگرایی در خاورمیانه متهم کرده بودند. شیخ صباح الاحمد الصباح، امیر کویت هم در بخشی از سخنانش از ایران خواست که به حاکمیت کشورها و پایههای حسن همجواری احترام بگذارد. او به بحران سوریه هم اشاره کرد که حل این بحران به دلیل تعارض منافع با مانع مواجع شده است.
عبدالفتاح السیسی رییس جمهوری مصر گفت که بهنظر او برخی کشورها برای گسترش نفوذشان در خاورمیانه از اختلافات قومی در جهان عرب استفاده میکند. سیسی از کشورهای عربی خواست که با اتخاذ موضعی قاطع مانع از «تحمیل سلطه مذهبی» در جهان عرب شوند.
السیسی گفت: «مردم سوریه در سایه انتشار تروریسم و دخالتهای بیسابقه خارجی، با بزرگترین بحران منطقه روبهرو هستند.»
عبد ربه منصورهادی رییس جمهوری یمن هم ایران را متهم کرد که از «تروریسم» در منطقه حمایت میکند و خواهان استراتژی یکسان عربی در رویارویی با ایران شد. او ایران را متهم کرد که به شیعیان حوثی سلاح میرساند و از کشورهای عربی خواست در بازسازی یمن بکوشند.
یکی دیگر از موضوعهای مهم نشست رهبران عرب «تروریسم اسلامی» بود. ملک عبدالله دوم، پادشاه اردن در سخنرانی خود در نشست سران عرب گفت: «ما امروز با چالشهای بسیار مهمی روبهرو هستیم که مهمترین آنها خطر تروریسم است؛ خطری که بیش از همه خود اعراب و مسلمانان را تهدید میکند، به طوریکه اکثر قربانیان تروریسم را مسلمانان تشکیل میدهند.»
فدریگا موگرینی، مسئول سیاست خارجی اتحادیه اروپا نیز در نشست سران اتحادیه عرب شرکت داشت. او در سخنرانی خود به زبان عربی به حاضران خوشآمد گفت.
در حاشیه اجلاس امان، دیدارهای دوجانبهای نیز میان رهبران کشورهای عرب برگزار شد که دیدار ملک سلمان، پادشاه عربستان و عبدالفتاح السیسی، رییس جمهوری مصر، از مهمترین آنها بود. مناسبات مصر و عربستان در ماههای اخیر به سردی گراییده بود و گفته میشود این دیدار رهبران دو کشور نشانهای از نزدیکی میان آنهاست.
در بیانیه پایانی این نشست رهبران عرب اعلام کردند از مذاکرات صلح اسرائیل و فلسطینیها، اگر در این مذاکرات پرپایی کشور مستقل فلسطینی در کنار اسرائیل تضمین شود، حمایت میکنند.
رهبران عرب در این بیانیه که احمد ابوالغیط، دبیرکل اتحادیه عرب آن را قرائت کرد، همچنین اعلام کردند که اگر اسرائیل به مرزهای پیش از جنگ 1967 بازگردد آماده صلح تاریخی با این کشور هستند.
پنج شنبه هفته اردیبهشت 1396 – بیست و هفتم آوریل 2017
ادامه دارد.
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر