پای سخنرانی ویکتور هوگو در مجلس فرانسه
برای پی ریزی جامعه ای بکوشیم ؛ که در آن حکومت بیشتر از یک قاتل عادی حق قاتل شدن نداشته باشد، و وقتیکه بصورت حیوانی درنده عمل کند، با خودش نیز چون حیوانی درنده عمل شود.
برای پی ریزی جامعه ای بکوشیم؛ که در آن جای کشیش در کلیسای خودش باشد، و جای دولت در مراکز کار خودش. نه حکومت در موعظه مذهبی کشیشان دخالت کند و نه مذهب به بودجه و سیاست دولت کاری داشته باشد.
برای پی ریزی جامعه ای بکوشیم؛ که اعلام برابری کامل حقوقی زنان با مردان باشد.
برای پی ریزی جامعه ای بکوشیم؛ که در آن، "آموزش عمومی و رایگان"، از دبستان گرفته تا کلژدوفرانس، همه جا راه را به یکسان بر استعدادها و آمادگی ها بگشاید. هرجا که فکری باشد، کتابی نیز باشد. نه یک روستایی بی دبستان باشد، نه یک شهر بی دبیرستان، نه یک شهرستان بی دبیرستان، و همه اینها زیر نظر و مسئولیت حکومت لائیک، حکومت کاملا لائیک، حکومتی منحصرا لائیک باشد.
برای پی ریزی جامعه ای بکوشیم؛ که در آن بلای ویرانگری بنام گرسنگی جایی نداشته باشد. شما قانونگزاران، از من بشنوید که فقر آفت یک طبقه نیست، بلای همه ی جامعه است. رنج فقر، تنها رنج یک فقیر نیست، ویرانی یک اجتماع است. احتضار طولانی فقیر است که مرگ حاد توانگر را به دنبال میآورد. فقر بدترین دشمن نظم و قانون است. فقر نیز، همانند جهل، شبی تاریک است، که الزاما می باید سپیده ای بامدادی در پی داشته باشد.
ویکتور هوگو ؛
سخنرانی در مجمع قانون گزاری فرانسه، 15 ژانویه 1850»
برای پی ریزی جامعه ای بکوشیم؛ که در آن جای کشیش در کلیسای خودش باشد، و جای دولت در مراکز کار خودش. نه حکومت در موعظه مذهبی کشیشان دخالت کند و نه مذهب به بودجه و سیاست دولت کاری داشته باشد.
برای پی ریزی جامعه ای بکوشیم؛ که اعلام برابری کامل حقوقی زنان با مردان باشد.
برای پی ریزی جامعه ای بکوشیم؛ که در آن، "آموزش عمومی و رایگان"، از دبستان گرفته تا کلژدوفرانس، همه جا راه را به یکسان بر استعدادها و آمادگی ها بگشاید. هرجا که فکری باشد، کتابی نیز باشد. نه یک روستایی بی دبستان باشد، نه یک شهر بی دبیرستان، نه یک شهرستان بی دبیرستان، و همه اینها زیر نظر و مسئولیت حکومت لائیک، حکومت کاملا لائیک، حکومتی منحصرا لائیک باشد.
برای پی ریزی جامعه ای بکوشیم؛ که در آن بلای ویرانگری بنام گرسنگی جایی نداشته باشد. شما قانونگزاران، از من بشنوید که فقر آفت یک طبقه نیست، بلای همه ی جامعه است. رنج فقر، تنها رنج یک فقیر نیست، ویرانی یک اجتماع است. احتضار طولانی فقیر است که مرگ حاد توانگر را به دنبال میآورد. فقر بدترین دشمن نظم و قانون است. فقر نیز، همانند جهل، شبی تاریک است، که الزاما می باید سپیده ای بامدادی در پی داشته باشد.
ویکتور هوگو ؛
سخنرانی در مجمع قانون گزاری فرانسه، 15 ژانویه 1850»
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر