چیزی مسخره
در دوستی ماست
از من می خواهی که
جامهی کریستین دیور بر تن کنم
و خود را به عطر شاهزاده موناکو
عطر آگین سازم
و دائرة المعارف بریتانیکا را
حفظ کنم
و به موسیقی یوهان برامز
گوش فرا دهم
به شرط اینکه
همانند مادر بزرگم بیندیشم !!...
در دوستی ماست
از من می خواهی که
جامهی کریستین دیور بر تن کنم
و خود را به عطر شاهزاده موناکو
عطر آگین سازم
و دائرة المعارف بریتانیکا را
حفظ کنم
و به موسیقی یوهان برامز
گوش فرا دهم
به شرط اینکه
همانند مادر بزرگم بیندیشم !!...
از من می خواهی که پژوهشگری چون
مادام کوری باشم،
چون مادونا
و رقاصه ای دیوانه در شب سال نو
چونان لوکریس بورگیا
هم بدین شرط
که حجابم را همچون عمه ام حفظ کنم.
و زنی عارف باشم چون رابعه عدویه ... ؟!
مادام کوری باشم،
چون مادونا
و رقاصه ای دیوانه در شب سال نو
چونان لوکریس بورگیا
هم بدین شرط
که حجابم را همچون عمه ام حفظ کنم.
و زنی عارف باشم چون رابعه عدویه ... ؟!
اما فراموش کردی که به من بگویی
چگونه ...
چگونه ...
«غاده السمان»
ترجمه: عبدالحسین فرزاد
ترجمه: عبدالحسین فرزاد
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر