وقتی سهمِ کارگران از هنر به کمترین میزان میرسد؛
"فقر" برای کارگران حتی در "هنر"
اگرچه گاه و بیگاه بریدههایی از زندگی و رنج کارگران در معرض دید مخاطبان قرار گرفته اما این حضور آنقدر کمرنگ بوده که به زحمت میتوان آن را با دیگر سوژههای هنری در خارج یا داخل کشور مقایسه کرد. با این حال هستند هنرمندانی در سراسر دنیا که نگاهی پرمعنا به زندگی این گروه داشتهاند.
.
تابلوی سیبزمینیخورها اثر ونگوگ
تندیسهای سنگی، نماد انسانهایی از دل اجتماع
مجسمه کارگر زن و مرد کالکاز (Worker and Kolkhoz Woman)
مجسمه ای از یک کارگر معدن در چارلستون (ویرجینیای غربی)
مجسمه زن و مرد کارگر
مجسمه کارگر در شهر شوش
مجسمه کارگر در شهر سنندج
کارگران در افریقا
کودکان کار این منطقه در فضای نامناسبِ اجتماعی، امنیتی و اقتصادی بهجای تحصیل و بازیهای کودکانه به کار مشغولاند. رحمانی میگوید: ابتدا کارِ کارگران و مراحل کار برایم مهم بود اما به مرور وارد جزئیات و محیط زندگی این افراد شدم و المانهایی مانند نوع زندگی؛ معیشت و معاشرت این افراد باهم برایم اهمیت پیدا کرد.
داستان تلخ او اینگونه ادامه پیدا میکند: زمانی که شروع به عکاسی از این پروژه کردم؛ تمام اعضای یک خانواده در این محیط کار میکردند و همه مراحل کار بهصورت دستی انجام میشد. اما امروز همه چیز به سمت صنعتی شدن پیش میرود. درنهایت اگر در گذشته 200 نفر در یک کوره آجرپزی کار میکردند؛ امروز تعدادشان به 50 نفر کاهش یافته و بیکاران سراغ کارهای دیگری نظیر دستفروشی رفتهاند.
عکسهای رحمانی فقط سیاه و سفید نیستند. خودش میگوید: عکسهایی که ابتدا از سوژههایم میگرفتم؛ سیاه و سفید بودند اما حالا عکسهای رنگی هم دارم. از رنگ استفاده کردم تا مسائل و دردها وضوح بیشتری پیدا کنند.
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر