هشدار: برخی از عکسها شامل تصاویری ناراحتکننده از اجساد قربانیان است.
این یکی از معروفترین عکسهای باتالیا است که صحنه قتل پیرسانتی ماتارلا، فرماندار سیسیلی، را لحظاتی بعد از قتلش توسط مافیا تصویر کرده. کسی که در عکس جسد او را نگه داشته سرجیو ماتارلا، برادرش و رئیس جمهور فعلی ایتالیا است.باتالیا میگوید: "این که گذشت زمان میتواند معنی عکس را تغییر دهد تکاندهنده است. این عکس دیگر نه فقط در باره مقتول، بلکه در باره برادر او هم است و برای من به نمادی از امید مبدل شده. رئیسجمهور کشورمان در پس ذهنش برای همیشه با مافیا در جنگ خواهد بود."
"من همیشه از لنز واید استفاده میکنم، چون اعتقاد دارم که برای گرفتن یک عکس خوب باید به اندازه کافی به سوژه نزدیک باشی."
البته برخی مواقع هم زیادی باید نزدیک شوی. این عکس لئولوکا باگارلا را نشان میدهد - متهم به دهها فقره قتل و همکاری با مافیا. هنگامی که پلیس او را در سال ۱۹۸۰ دستگیر کرد و برد، باتالیا در صحنه حاضر بود.
"خیلی عصبانی بود. وقتی از مقابل من رد میشد، لگد محکمی به من زد. راستش درست پس از این که عکس را گرفتم از پشت افتادم زمین."
موضوع بعضی از عکسهایی معروف باتالیا زندگی روزمره در پالرمو است.
"پسربچهای بود که در محله فقیرنشین سانتا کیارا در پالرمو با یک تفنگ پلاستیکی بازی میکرد و ادای آدمکشها را در میآورد."
در "روز مردگان" پسربچهها از والدینشان تفنگ اسباببازی هدیه میگیرند - اما تفنگ چیز وحشتناکی است. وقتی در سیلیسی به کار سیاسی مشغول بودم، بیانیهای دادم و از مردم خواستم که تفنگ اسباببازی دست پسران کوچکشان ندهند. بالاخره یکی باید پیدا میشد و میگفت دیگر بس است."
این عکس مردی را نشان میدهد که پس از به قتل رسیدن توسط مافیا روی زمین افتاده.
"در این مکان چند تا عکس گرفتم، اما این یکی از همه صامتتر به نظر میرسید، با آن ماشین نمره پالرمو، آن سنگفرشهای موزائیکی معروف پالرمو، آن پتو ... دیدن قتل بچهها ، زنها و مردها که هر روز و همه جا اتفاق میافتاد هرگز برایت عادی نمیشد. پالرمو این گونه بود. مثل یک جنگ داخلی ... آرشیو من پر است از عکسهایی که از این قتلها گرفتهام."
باتالیا به صحنههای دوروبر این قتلها هم توجه داشت. خویشاوندانی که برای دیدن پیکر بیجان عزیزشان میآمدند و جمعیتی که پشت محدوده ورود ممنوع پلیس جمع میشدند. در این عکس دو ژاندارم ایتالیایی جلوی پسر قربانی را گرفتهاند تا به صحنه جرم نزدیک نشود.
باتالیا به خاطر میآورد که معمولا دهها نفر دور جسدها جمع میشدند، هرچند که تمام این صحنهها به نوعی برای آنها عادی شده بود. او میگوید: "همیشه بچههایی بودند که در حال بستنی خوردن این صحنهها را تماشا میکردند."
این عکس باتالیا دادستانی به نام چزاره ترانووا را نشان میدهد که در دام مافیا افتاد و به قتل رسید.
"من همیشه سیاه و سفید عکاسی کردهام - هیچ وقت با سرخی خون کنار نیامدم. نمیخواستم عکسهایم بیش ازحد احساسبرانگیز از کار در بیایند، میخواستم برای این مرد عزت قائل شوم."
"آن دست کوچکی که کنار خردهشیشهها روی صندلی ماشین قرار گرفته به شدت برایم تاثیرگذار است. اینها افرادی بودند که در کارشان صداقت داشتند و برای همین به قتل رسیدند."
این عکس در جریان دادگاهی در سال ۱۹۷۸ گرفته شده که به "محاکمه ۱۱۴ نفر" معروف شد. دادگاهی که طی آن ۱۱۴ عضو مافیا محاکمه شدند.
افرادی که در ردیفهای عقبتر نشستهاند با دیدن دوربین باتالیا صورتهای خود را پوشاندند. باتالیا میگوید "شاید گمان میکردند که میتوانند دوباره به زندگی مجرمانه و زیرزمینی خود بازگردند". اما گائتانو فیدانتساتی، مردی که در ردیف جلو نشسته، جسورانه به دوربین نگاه میکند. "او یکی از رئیسان قدرمند مافیا بود؛ نیازی به مخفیکردن چهرهاش نداشت."
کارلوآلبرتو دالاکیزا، رئیس پلیس پالرمو، در سال ۱۹۸۲ به قتل رسید. این عکس در مراسم ختم او از جیووانی فالکونه گرفته شده که از دادستانهایی بود که با مافیا مبارزه میکرد.
خود فالکونه ده سال بعد به همراه همسر و ۳ نفر از محافظانش در یک بمبگذاری به قتل رسیدند. این اتفاق یک نقطه عطف بود و احساسات عمومی را علیه مافیا برانگیخت.
باتالیا میگوید: "من واقعا جیووانی فالکونه را دوست داشتم. او کسی بود که میخواست ازما محافظت میکند. وقتی این عکسها را میگرفتم هرگز فکر نمیکردم روزی خود او هم به قتل برسد. هنوز هم نمیدانیم چه کسی او را کشته و امیدواریم روزی برسد که شاهد اجرای عدالت باشیم."
تشدید خشونتهای مربوط به مافیا در اوئل دهه ۹۰ باعث شد مخالفتها با سیطره این گروه سازمانیافته جنایی بر جامعه سیسیلی بالا بگیرد. مردم پالرمو چندین بار علیه مافیا در این شهر تظاهرات کردند و این عکس دختربچهای را نشان میدهد که در یکی از آنها شرکت کرده بود
"معمولا درد و خشم برخاسته از جنبشهای ضدمافیایی را خوب تصویر نمیکنم. اما این دختر نمادی از آینده است، نمادی از میل نبرد با مافیا."
باتالیا حالا ۸۲ ساله است و اخیرا گلچینی از کارهایش را منتشر کرده و قرار است تعدادی از کارهای مهمش اواخر ماه نوامبر در موزه ماکسی شهر رم به نمایش گذاشته شود.
او هنوز ساکن پالرمو است و اخبار روزانه را دنبال میکند
"مبارزه علیه مافیا ادامه دارد. بعضی مواقع با خود میگویم ما هیچگاه موفق به شکست آنها نخواهیم شد. اما بعضی وقتها هم فکر میکنم نه، برای رسیدن به پیروزی باید ادامه دهیم. این پیروزی به عمر من قد نخواهد داد، ولی امیدوارم نوهها و نتیجههایم به این مبارزه ادامه دهند."
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر