عشایر هامون چیست؟
اگر از"هامون" تنها زمینی ترک خورده باقی بماند چه می کنید؟
گزارش از مناطق محروم ایران، وضعیت زندگی عشایر مستقر در هامون-سومین دریاچه بزرگ ایران پس از دریاچه خزر و دریاچه ارومیه و هفتمین تالاب بینالمللی جهان که به عنوان یکی از ذخیرهگاههای زیستکره در ایران شناخته می شود-
بحرانی شدن وضعیت این تالاب را موجب افزایش شدت ریزگردها در روزهای 19 و 20 مرداد اعلام می کنند که موجب تعطیلی ادارات دو شهرستان شمالی استان سیستان و بلوچستان (در 19 مرداد) شد و در نهایت حدود یکهزار نفر را هم روانه بیمارستان کرده است و شرایط زندگی نیز برای عشایر مستقر در این منطقه بیش از پیش سخت شده است؛ چراکه اغلب این عشایر بدلیل تحصیل فرزندان خود به صورت پراکنده در این منطقه ساکن شده اند و جدا از مساله ریزگردها در این منطقه، بدلیل خشکسالی های اخیرامرار معاش آنها نیز با مشکل مواجه شده است.
در گزارشی که از عشایر مستقر در هامون تهیه شد، خشکسالی مهمترین عاملی است که زندگی در این منطقه را برای آنان سخت و طاقت فرسا کرده است؛ چراکه آب و حتی علوفه لازم برای تامین غذای دام آنها و انجام هرگونه فعالیت کشاورزی وجود نداشته و تامین معیشت آنان با مشکلات جدی مواجه شده است و چشمان آنها به هامونی دوخته شده است که دیر زمانی محل عبور و مرور قایق های فراوانی بوده و رونق خاصی نیز در حوزه کشاورزی داشته است؛ اما در حال حاضر بیشتر به یک برهوت شبیه است.
مردم سیستان و بلوچستان که همواره سکوت مسئولان را در پی داشته است، یکی از دلایلی که هامون را با مشکل مواجه کرده است مساله حقآبه هیرمند بوده که نقش بسزایی در میزان ورودی آب به این تالاب داشته است؛ اما با توجه به قراردادی که در سال 1351میان امیرعباس هویدا، نخست وزیر وقت ایران و موسی شفیق، نخست وزیر وقت افغانستان در کابل به امضاء رسید و مقرر شد در هر ثانیه 26مترمکعب آب (معادل 850میلیون مترمکعب در سال) سهم سیستان و دریاچه هامون باشد از سالهای پایانی دهه 1370 و همزمان با کاهش بارشها و خشکسالی، میزان ورودی آب رودخانه هیرمند به دریاچه هامون مرتباً کاهش یافت که همین امر خشک شدن دریاچه هامون را در پی داشتهاست.
خشک شدن دریاچه هامون در حالی مطرح است که پس از این اتفاق، معاش 400 هزار سیستانی قطع شده و از طرفی خطرات زیست محیطی و فقر و ناامنی را در این منطقه موجب شده است.
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر