اجتهاد در مقابل نص؛اساس جمهوری اسلامی ایران
محمد شوری
محمد شوری
اجتهاد در مقابل نص؛اساس جمهوری اسلامی ایران
از : محمد شوری(نویسنده و روزنامه نگار)22اردیبهشت1395
فرمانده«ناجا»درتبیین و تعمیم گشت نامحسوس گفته است:
«گشت نامحسوس میتواندتوسط کاسب،دانشآموز،خبرنگاریااستاددانشگاه انجام شود».
بعداز 37سال استقرار نظام«جمهوری اسلامی ایران»،7هزارمقام رسمی امنیتی، بعلاوه سیاهی لشگری از«ستون پنجم»قراراست نگهبان درب ورودی جهنم شده و مارابه ضرب قوانین«سلبی»وبه شیوه ی «نصربالرعب»به بهشت ببرند!!
اساس وریشه ی سخن فوق،ازکجاجعل شده است که این چنین وبه شکلی معیوب ومعکوس،درلسان مغلطه وجعل حقیقت(کارسوفسطائیان)،اززبان زمامداران جمهوری اسلامی مکررمی شنویم!؟
سال ها پیش خمینی(19مرداد136o)گفت:
«ومن به حسب تكليف شرعى به همه ملت عرض مى كنم كه هر منزلى اين دوسه منزلى كه دراطراف خانه خودش است نظربكندببيندچه جورمى گذرددرسرتاسر ملت. وقتى ممكلت مـال خودماهست ودارندبرضدمملكت شماعمل می كنندخودتان بايد اين مسائل را حل بكنيدو ننشينيدكه دولت بكند. دولت همچو قدرتى الان ندارد كه همه درسرتاسركشورعرض مى كنم اطلاعات داشته باشد.خود شما بايدجمعيت اطلاعاتى وگروه اطلاعاتى باشيد.خوب هرانسانى مى تواندكه بفهمداين منزل همسايه كى هاهستندوچه مى كنند،آن منزل آن طرفيش هم چه مى كند.اين دوسه تامنزلى كه اطراف است،شماراتحت نظربگيردشماهم اوراتحت نظربگيريد.اگرده روز،بيست روز، يك ماه اينكاربشودكه همه مردم توجه به اين داشته باشندكه اين همسايه من چه مى كند،توخانه همسايه من کى رفت وآمدمى كند،پيداكردن يك ردپائى ازاين منافقين ومنحرفين رافورااطلاع بدهندبـه آن كميتـه نزديك،به آن كلانترى نزديك اطـلاع بدهندكه يک همچوفردی در آن منزل هست،اگراينطور بشودزودحل مى شود».
4راه درمذهب شیعه،توسط مجتهدین ومتخصصین دین برای استنباط واستخراج قوانین خدا(!)برروی زمین،وبرای ماآدم ها که انسان بشویم،متصورشده است؛که عبارتنداز:
1-کتاب(همان قرآن منظوراست)2-سنت(قول وفعل پیامبروائمه)3-عقل4-اجماع (تجمیع واتفاق نظرعلمای دین دریک موضوع که اساسش نیزازکتاب وسنت باشد).
عقل دراین اصول چهارگانه درعرض سه اصل دیگراست؛درحالیکه براساس تحولات و زمان حال،این سه اصل باید درطول ودنباله ی عقل قرارگیرندوهمه اموربایدبرپایه عقل(وعقل جمعی،یعنی نمایندگان واقعی مردم ومبتنی براصل آزادی)باشد.
آیت الله«منتظری»چندین جلدکتاب،باعنوان«مبانی فقهی حکومت اسلامی»به تفصیل تمام وکامل،وبادرج آیات قرآن واحادیث،درتشریح احکام وقوانین حکومت دراسلام(آنهم برپایه اخلاق،عدالت وعقل ودرنظرگرفتن تحولات زمان)،برای نظام جمهوری اسلامی تبیین وبه رشته تحریر درآورده است.
درج4(ترجمه ابوالفضل شکوری)در«فصل هشتم»وباب«احکام استخبارات وکسب اخبار»،بحث چهارم،ص383می نویسد:
«نکته مهم دیگراینکه درگزینش وانتخاب وانتصاب افرادبرای مشاغل تجسس وکسب اخبار،نبایدمعیارگزینش بیکاربودن آن افرادوشاغل بالفعل شان باشد،بلکه باید معیار ملاک انتخاب آگاهی واهلیت وصلاحیت داشتن و واجد شرایط بودن آن اشخاص برای تصدی واشتغال درحین منصب هایی باشد.روی این اصل ممکن است اعضای دستگاه کسب اخبارحتی ازمیان کسانی که شغل هایی نیزدارندبرگزیده شوند.مانند نمایندگان مجلس که نسبت به وضع موکلین خودآگاهی دارند،ائمه جمعه و جماعات وجماعت گویندگان و وعاظ اساتید،محصلین ،رانندگان،برخی ازکسبه،روسای قبایل و عشایر وامثال اینها...»
وی هم چنین درقسمتی دیگر ازاین کتاب(دربیان اینکه مامورین امنیتی واطلاعاتی بایدچه ویژگی هایی داشته باشند)اضافه می کند:
«چنانکه بارهاگفته ایم عمل مراقبت وتجسس یک عمل حساس وخطیرمی باشد. برای اینکه باحریم مردم وآزادی های مشروع آنان تماس مستقیم دارد.روی این اصل جایزنیست برای تصدی این شغل استخدام منصوب شودمگرکسی که خردمند، باهوش،ومورداعتمادوموثق،متعهدوملتزم به احکام وموازین شرع مقدس اسلام،عارف وآشنا به حلال وحرام،نسبت به مردم خوش برخوردومهربان ونسبت به اسرارمردم امین وحافظ بوده وباشد.وازتحقیروکوچک بینی مردم بپرهیزدودرخواری آنان نکوشد. بویژه درباره افرادوشخصیت های خوش سابقه وسرشناس باوقار،متانت وادب برخورد کند.ودرباره همه افرادواعضای جامعه وکسانیکه سروکارشان باآن شخص می باشد خالی ازحقدوکینه وحسدو رشک باشد».(همان.ص382)
آیت الله منتظری در همین کتاب،درص385درموردانحراف مامورین اطلاعاتی و امنیتی (که بعدهانمونه هایش رامثل سعید امامی وهمکیشان وهمکارانش دیدیم وباآنها آشناشدیم)می نویسد:
«اگر روزی فرض شود که کجروی و انحرافی ازبرنامه هاواهداف اصلی ومشروع آن صورت گرفته،این بسیارخطرناک خواهدبود،هرچندکه این انحراف باندازه یک ذره باشد. چون همین انحراف کوچک بتدریج وبه مرورزمان برای نظام ومردم هردوتبدیل به یک خطروفاجعه بزرگ می گردد.چنانچه نمونه های آن را درموردبسیاری ازدولتهاو رژیمهادیده ایم.مثال گسترش فزاینده ی غیرقابل کنترل این قبیل انحرافات احتمالی که اگرموردتوجه قرارنگیرد،مثال زاویه است.وقوع یک جدایی.انفراج کوچک درراس زاویه موجب این می شودکه دو خط مربوط به زاویه فاصله شان هر چه بیشتر گردد.آن دوخط به مقیاسی که ازراس زاویه یعنی نقطه انفراج و انحراف فاصله می گیریند از همدیگر دورتر می شوندواین مساله بسیار شایان دقت است».
وجای دیگر،(ص383)نوشته است:
«آنچه که به مامورین اطلاعات جایزوبلکه واجب است که درآن زمینه تحقیق و تجسس کنند،عبارتست ازشناسایی وکشف دشمنان نظام اسلامی که برضد اسلام ومصالح عمومی فعالیت مخفی می کنند...».
ودرتشریح نهادهای امنیتی چنین تحریرمی کند:
«هدف موسسات امنیتی وموجوددرکشورهای جهان برمحور حفظ وحراست حکام بویژه شخص اول ورئیس کشورخلاصه می شود،وفقط برای تحکیم سلطه و قدرت آنان کوشش می کندوبه چیزی جزاین،مانن موازین اخلاقی وشرعی اعتنایی ندارند. دستگاه امنیت و استخبارات حکومت اسلامی بایددرهمه مسائل مقیّدومتعهدبه ملاکهاومعیارهای اخلاقی و شرعی باشد.چون همانگونه که پیشتر گفته شدهدف ازتاسیس آن جز حفظ اسلام،کیان مسلمین و نگهداری نظام عدل و انصاف چیز دیگری نیست»(همان.ص400،ج4).
امادر مقام عمل،این اجتهاد،یعنی تفسیروآنالیزعلمای دین(به شکل فردی واجماع) ازکتاب وسنت بوده وهست که اصل دین،شدونص(صراحت وشفافیت قرآن)منسوخ وبه کناررفت.
نص چیست؟
نص قرآن است که می گوید(سوره ی حجرات،آیه ی 12):
«یاایهاالذین امنوااجتنبواکثیرامن الظن.ان بعض الظن اثم.ولاتجسسواولایغتب بعضکم بعضا.ایحب اخذکم ان یاکل لحم اخیه میتا؟فکرهتموه.واتقواالله ان الله تواب رحیم».
(ای کسانی که ایمان آورده اید،ازگمان های بدنسبت به یکدیگرپرهیزکنید.درزندگی یکدیگرتجسس نکنیدوپشت سرهم بدگویی وغیبت نکنید،آیادوست داریدگوشت برادر مُرده ی خودرابخورید؟پس از خدابترسید.خدواند توبه پذیرمهربان است).
وآشکارکردن وافشا کردندگناهان وحریم خصوصی دیگران-که باتعبیر«تشییع فاحشه»یادمی کند-راگناهی نابخشونی تر وبزرگتر ازگناه آن فاعل گناه می داند:
«ان الذین یحبون ان تشییع الفاحشه فی الذین امنوالهم عذال الیم فی الدنیاوالاخره.والله یعلم وانتم لاتعلمون!(سوره ی نور،آیه ی 19).
(کسانی هستندکه منکروفحشارااشاعه علنی کرده وازآن باکی ندارند.آنان هم دراین دنیاوهم درآخرت به عذاب خداوندگرفتار خواهندشد.وخدامی دانندوشمانمی دانید).
نص همان سوره ی«بقره»آیه119،است که خداوندبه پیامبرگوشزدمی کندکه ای پیامبر!تووظیفه ای جزدادن بشات وانذارنداری:
«اناارسلناک بالحق بشیراونذیراولاتسئل عن اصحاب جحیم»!
(ای پیامبرماتورابه حق فرستادیم که مردم رابه راه راست آشناکنی وازعذاب جهنم بترسانی.تومسئول کافران که به راه جهنم می روند نیستی!».
نص آنجاست که می گوید:
«لااکراه فی الدین،قدتبین الرشدمن الغی،فمن یکفربالطاغوت ویومن بالله...»(سوره ی«بقره»آیه ی256):
(درآوردن ایمان به دین وخداوروزقیامت اجباری نیست.راه ضلالت آشکاروراه هدایت هم آشکار...»
ولذاانتخاب را به عهده ی خودماگذاشته ومی گوید:«فبشرعبادالذین یستمعون القول فیتبعون احسنه...»(سوره ی«زمر»آیه ی17):
(بشنویدوببینید-بخوانید وفکر کنیدوبراساس عقل وتجربه وایمان-بهترین راانتخاب و سرلوحه وراهنمای عمل درزندگی فردی واجتماعی قراردهید)
برای همین است که خداونددرسوره ی«قلم»آیه ی1،به قلم و آنچه می نویسد قسم می خورد وقلم برایش مقدس است واهمیت ویژه دارد:
«نون والقلم ومایسطرون».وبرهمین سبیل وصراط است که درسوره ی«مرسلات»آیه ی3،به نشر وانتشارات(مکتوبات)نیزقسم می خوردومقدس می شماردومی گوید:
«والناشرات نشرا».
الان پایه ورکن رکین استنباط قوانین(شرع و اسلام)درجمهوری اسلامی ایران بر اساس دیدگاه شش مجتهدمنصوب ولی فقیه،که همین ولی فقیه خودنیزبرگزیده شده باشیوه ی«نظارت استصوابی»تفسیر شده ازاصل98و99قانون اساسی است.مبتنی ست.
یعنی عقل واجماع عقلا،«کان لم یکن»تعطیل است.ووقتی پای حفظ نظام (که حفظ آن اوجب واجبات است ولوباترک واجبات دین)درمیان باشد،سیاست ماکیاولی مبنامی شودوبرای حفظ قدرت،وسیله اگرمجازشد،آنگاه همین نقل قولی که در مطبوعات ازعلماوزعمای قوم روایت شده است،پایه ی قوانین مامی شود:
«درفقه بابی داریم تحت عنوان«مباهته».مطابق با این بابِ فقهی،اگرمردم به دور کسی جمع شوندکه محبوبیت و نفوذ زیادی داردودرعین حال خلاف اسلام سخن می گویدونمی توان مردم راازاطراف اوپراکنده کرد،می توان به او«بهتان»و«تهمت»زدو شخصیت او را تخریب کرد وازاین طریق بااودرپیچیدوازنفوذوتأثیرش کاست».
لذابه بهانه ی«دفع افسد به فاسد»هرکاری درنطام جمهوری اسلامی ممکن ومیسورشد!...وزبان انگلیسی زبان جهل و ورودی نفوذ!!
نقل می کنند:
«روزی درجنگل قانونی به تصویب رسیدکه گردن زرافه هارابزنند؛فیلی رادرحال فراردیدند،گفتند گردن زرافه هارامی زنند،توچرافرارمی کنی؟
فیل گفت:برای اینکه مجری قانون«الاغ»است».
پای ثابت مطبوعات ایران(عباس عبدی)دریادداشت خوددرتوجیه وتائید افشای علنی و آشکارعلت مرگ فوتبالیست معروف توسط«محسنی اژه ای»معاون اول وسخنگوی قوه ی قضائیه،باآوردن مثالی از دوران ریاست جمهوری کلینتون(ماجرای مونیکا)آنرا«تشییع فاحشه»-که یعنی آشکارکردن گناهان شخضی وافشاکردن حریم خصوصی-نمی داندواعتقادداردکه برای آدم های مشهورچنین بزه وفعل هایی مجرمانه بایدبرای مردم آشکارشود.ودیگر اینها جزوحریم خصوصی نیست!
اماایشان نمی نویسدکه درآنجا(آمریکا)آزادی تنهابرای یک عده خاص از«خودی ها»!؟نیست؛(آنهم تازمانی که ازسوی اعوان وانصار ولی مطلقه فقیه-وبدستور مستقیم وغیر مستقیم وی-خودی هستند)که بتوانندهرچه بخواهدبنویسند وبگویند وبتوانند نماینده ی تدوین وتحریرقوانین هم بشوندومدیریت هاهم فقط دراطراف آنها بچرخد!؟!
پای ثابت مطبوعات درایران نمی نویسدکه درآنجامطبوعات آزاداست وروزنامه نگارانش می توانند ماجرای واترگیت رارقم بزنندو الخ...
ایشان نمی نویسدکه دراین جابرای فسادوفحشاواختلاس روحانیت-که مدیریت اصلی نظام جمهوری اسلامی برآن استواراست-«دادگاه ویژه روحانیت»تاسیس می شودتابرای حفظ شان ومقام مقدس روحانیون،لاپوشانی شودتاهیچ احدالناسی ازآن مطلع نگردد.وازآن طرف هم هرشخص روحانی که خلاف جهت وخواسته ی ولی مطلقه فقیه قدم بردارد وطبل دیگربکوبد،به طرز وحشتناکی بی آبرووبی حیثیت شده وافعالی که حتی ثابت کردنش تقریبا محال است(مثل لواط)علنی می شود!؟!
وازهمه آدمهای مشهور،گیرشان صرفابه هنرمندان وفتوبالیست هاست،نه انگارکه گفته اند:«الناس علی دین ملوکهم»...
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر