عبدالله کردی که همسر و دو فرزندش را در فاجعه عبور از دریا از دست داد، در روز خاکسپاری اعضای خانواده‌اش گفت: «می‌خواهم دولت‌های عربی سرنوشت ما را ببینند و کاری کنند تا جلوی تکرار چنین فجایعی گرفته شود.»
Refugee
پیام عبدالله کردی پیش از همه متوجه کشورهای ثروتمند حوزه خلیج فارس بود. قطر، امارات متحده، بحرین، عمان، کویت و عربستان سعودی می‌توانستند و می‌توانند با سرمایه‌های هنگفتی که دارند، کمکی به «برادران دینی» خود بکنند. اما عفو بین‌الملل در بیانیه‌ای می‌نویسد: «شش کشور حاشیه خلیج فارس، هیچ کمپ یا مرکزی برای پذیرش آوارگان سوری ندارند.»
هیچیک از این کشورها، کنوانسیون ژنو را امضا نکرده است. این کنوانسیون درسال ۱۹۵۱ کشورها را موظف کرده که آوارگان جنگی و افراد تحت پیگرد سیاسی را امان بدهند. اما آنها همان‌ کاری را می‌کنند که قبلا هم کرده‌اند: پولی به عنوان اعانه می‌دهند.
کل این کشورها ۹۰۰ میلیون دلار برای کمک مالی به آوارگان سوری اختصاص داده‌اند. تازه این مبلغ در مقایسه با کمک مالی سایر کشورها ناچیز است. به طور نمونه، امریکا چهار برابر این شش کشور به صندوق کمک به آوارگان سوری پرداخته‌ است.
در مقایسه با اعانه یاد شده، بودجه نظامی عربستان سعودی در سال ۲۰۱۵ متجاوز از ۸۰ میلیارد دلار است که بالاترین بودجه نظامی در خاورمیانه به شمار می‌رود.
گاهی منافع سیاسی موجب کمک‌های «بشردوستانه» می‌شوند. مثلا وقتی در سال ۲۰۱۱ پناهجویان لیبیایی به تونس رفتند، قطر در ساخت کمپ‌های اقامتی در تونس رکورد زد. علت امر البته همبستگی با آوارگان نبود بلکه نشان دادن مودت قطر با اخوان‌المسلمین و سرمایه‌گذاری برای روابط آتی بود.
Refugee 3
در نوار غزه هم وضعیت به همین منوال است. امیران و شیوخ کشورهای خلیج فارس به مناطق فلسطینی می‌روند؛ نه برای کمک به مردم بلکه برای تامین مالی حماس با میلیون‌ها دلار پول. ۷۰درصد کوبانی در خلال محاصره و جنگ و گریز با داعش تخریب شده اما حتی یک دلار هم از سوی کشورهای ثروتمند عربی برای بازسازی آن اختصاص داده نشد. این رفتار نشان‌دهنده دوگانگی اخلاقی این کشورهاست.
کشورهای ثروتمند خلیج فارس مقرراتی برای صدور ویزا دارند و برای نیروی کار خارجی تسهیلاتی قائل می‌شوند اما این دردی را از جنگ‌زدگان سوری یا عراقی دوا نمی‌کند زیرا نیروی کار ‌آنها زیر بار همان شرایط برده‌وار کارگران پاکستانی، هندی یا فیلیپینی در عربستان یا قطر نمی‌رود.
قطر و عربستان سعودی، به طور آشکار و پنهان، جانب داعش را به عنوان پرچم‌دار مبارزه با اسد در برابر گروه‌های سنی و شیعه و کرد گرفته‌اند. داعش حالا میراث فرهنگی سوریه را نابود می‌کند. پیامی که متوجه داخل و خارج این کشور می‌شود و معنای آن این است که «ما به قلب فرهنگی سوریه زده‌ایم.‌»
در عوض کشورهای حوزه خلیج فارس در کمک مالی و نظامی به مخالفان بشار اسد به شدت فعال‌اند. به عبارت دیگر، این کشورها در حالی به سرنوشت آوارگان بی‌اعتنا هستند که خودشان جزئی از صورت مسئله جنگ داخلی در سوریه هستند.
قطر و عربستان از این هم می‌ترسند که مبادا ورود انبوه آوارگان سوری به شیوع رادیکالیسم و اسلام‌ ستیزه‌جو در کشورهای‌شان منجر شود.
syrian-crisis-2
آوارگان سوری از طریق کشورهای همسایه راحت‌‌تر می‌توانند خود را به اروپا برسانند تا به کشورهای حوزه خلیج فارس. قشر متوسط سوریه با اوج‌گیری جنگ داخلی توانست دار و ندار خود را جمع کند و با خودرو رهسپار اردن، لبنان و ترکیه شود. اینجا دلال‌ها و قاچاقچی‌ها می‌توانند آوارگانی را که دست‌شان به دهان‌شان می‌رسد با پول از مدیترانه رد کنند و به اروپا برسانند.
شبکه اطلاعاتی «مهاجران» اعلام می‌کند که تنها در پانزده سال گذشته حدود یک میلیون و ۲۰۰ هزار نفر در سراسر جهان به طور قاچاق وارد کشورهای دیگر شده‌اند و این به معنای ۱۶ میلیارد یورو پول برای دلال‌هاست.
اردن، مصر، لبنان یا عراق ثروت چندانی ندارند اما به دلیل همسایگی و سادگی دسترسی میزبان میلیون‌ها سوری شده‌اند. لبنان به تنهایی یک میلیون و ۲۰۰هزار پناهجوی سوری را پذیرفته و این در حالی است که جمعیت خود این کشور چهار میلیون نفر بیشتر نیست.
ترکیه میزبان نزدیک دو میلیون آواره سوری است. این نوعی نگرانی را برای دستگاه دولتی ترکیه ایجاد می‌کند که اقلیت دیگری در کنار کردها در این کشور شکل بگیرد.
اردوغان، رئیس جمهور اسلامگرای ترکیه که متهم به حمایت تلویحی از «دولت اسلامی» است، ایران و روسیه را مسئول بحران پناهندگی در اروپا می‌خواند. داود اوغلو، نخست وزیر ترکیه اما هم‌زمان به اروپا به خاطر سهم «اندک و مسخره» در پذیرش پناهندگان تاخته است.
syrian-crisis-1-2
در کشور کوچک لبنان از میان هر چهار نفر، یکی سوری است. اگر قرار باشد چنین وضعیتی در آلمان ایجاد شود، باید تعداد پناهجویان پذیرش شده سوری در این کشور به ۲۰ میلیون نفر برسد. همین نسبت اگر در اتریش رعایت شود، باید دو میلیون آواره سوری در اتریش اسکان یابند.
در اردن هم ۶۳۰ هزار آواره سوری زندگی می‌کنند. موج پناهندگی کنونی در اروپا در مقایسه با حضور چهار میلیون آواره سوری در کشورهای همسایه، مثال فیل و فنجان را به یاد می‌آورد.
همسایگان سوریه نیز خود را از سوی اروپا و سایر جهان، رها شده احساس می‌کنند. کمیساریای عالی کمک به آوارگان سازمان ملل می‌گوید رسیدگی به این میزان پناهجو درسال جاری به چهار میلیارد و ۵۰۰میلیون دلار نیاز دارد اما تا کنون تنها ۴۰درصد این میزان پرداخت شده است. با این کمبود بودجه، کمک‌های پرداختی به لبنان محدود می‌شوند از جمله کمک‌های مربوط به طرح‌های آموزشی پناهجویان.
در حال حاضر ۷۵۰هزار پناهجوی سوری در سن مدرسه هستند اما همه آنها امکان تحصیل ندارند. بدین معنا، نسل کاملی که می‌تواند بعدا در بازسازی کشورش ادای سهم کند، از آموختن باز مانده است. آن دسته از سیاستمدارانی که امروز داد و فریاد می‌کنند که ظرفیت اروپا تکمیل است دستکم باید فکری به حال تامین مالی طرح‌های اموزشی در لبنان، ترکیه و اردن بکنند.
هشتاد درصد سوری‌ها در لبنان و اردن، فقیرتر از سایر جمعیت این کشورها هستند. یکی از دلایلی که موجب می‌شود بچه‌های آواره سوری در لبنان به مدرسه نروند، کمبود مدارس دولتی در این کشور است.
شبکه‌های اجتماعی جهان عرب، در ابراز خشم از سکوت و بی‌تفاوتی کشورهای ثروتمند خلیج فارس به سرنوشت آوارگان، تصویری از آیلان کوچولو را روی صحنه‌ای از جلسات سران اتحادیه عرب مونتاژ کرده‌اند. این واکنشی است به سخن دبیر اتحادیه عرب که گفته معضل سوریه بزرگ‌تر از آن است که بتوان کاری برای حل آن انجام داد. همچنین کارزاری تحت عنوان «شرم‌تان باد» خطاب به سران کشورهای خلیج فارس در شبکه‌های اجتماعی عربی شکل گرفته است.