انساندوستی مردم آلمان قابل تقدیر است
حنیف حیدرنژاد
حنیف حیدرنژاد
در شهرهای مختلف آلمان موج گسترده ای از کمک های مردمی در حمایت از پناه جویان بالا گرفته است. در دو هفته اخیر این موج بسیار بیشتر و گسترده تر هم شده است. در چند روز گذشته صدها نفر از ساکنین شهر مونیخ در مرکز ایستگاه قطار این شهر با دست زدن به استقبال پناه جویانی شتافتند که نمی خواستند به دلیل رفتارهای تحقیر آمیزی که با آنها شده بود در مجارستان بمانند. تنها در سه روز گذشته بیش از 10 هزار نفر پناه جو با عبور از اطریش خود را به آلمان رسانده اند. در ایستگاه های قطاری که پناه جویان وارد می شوند مردم آلمان بین آنان بطری های آب، بسته های غذائی، غذای بچه، اسباب بازی، میوه و لباس گرم توزیع می کنند. دستان پناه جویان را می فشارند و نوشته هائی را بر روی دست بالا نگه می دارند که بر روی آنها به زبان آلمان، انگلیسی و عربی نوشته شده: به آلمان خوش آمدید و همین خوش آمد گوئی را با صدائی گرم آواز می کنند.
در شهرهای مختلف آلمان در ایستگاه های قطار و مراکز موقت پذیرش پناه جویان ده ها و صده ها نفر داوطلب به پناه جویان کمک می کنند. انجمن های غیر دولتی و مراکز امداد رسانی با آمبولانس و تجهیزات پزشکی در محل هستند تا به فوریت های پزشکی رسیدگی کنند. شبکه های اجتماعی مختلفی در هر شهر نیروهای داوطلب را سازماندهی کرده و نیازها و کمبود ها را به اطلاع می رساند. رسانه های آلمان (رادیو و تلویزیون و روزنامه و مجله ها) بطور گسترده بیشترین حجم اخبار و گزارش های خود را به پناه جویان و موضوعات مرتبط به آنها اختصاص داده اند و...
این همه انساندوستی و آمادگی برای کمک به پناه جویان از کجا میاید و دلایل آن چیست؟
چند دلیل مهم عبارتند از:
اول) ارزش های حقوق بشری و انساندوستانه، روحیه همبستگی و توجه به درد و رنج انسان های دیگر بطور عمیقی در مردم آلمان نهادینه شده است. این پدیده حاصل کار سخت و طولانی و آگاهانه و منتقدانه مردم آلمان در 70 سال گذشته بر روی گذشته خود می باشد. مردم آلمان فراموش نکرده اند که از دلِ بی توجهی به نوع بشر، هیتلر رشد کرد و توانست جنگی را پیش ببرد که بیش از 60 میلیون در آن کشته شدند. خارجی ستیزی، یهودی ستیزی، تعقیب و کشتار اقلیت رُوما و سینتی، کشتار معلولین جسمی، کشتار همجنسگرایان، تعقیب و دستگیری و کشتار کمونیستها و دگرباشان فکری از آنجا شروع شد که هیتلر و حزب نازی (ملی گراهای سوسیالیست)، "انسان" را به خودی و غیر خودی یا انسان برتر و انسان پست تر تقسیم کرد. با آن تجربه مرگبار، امروز دیگر جامعه آلمان نمی خواهد که یک بار دیگر آنچنان فجایعی تکرار شوند.
در سال های گذشته توجه مردم آلمان به درد و رنج انسان ها در کمکهای مالی آنها با نهادهای خیریه ای خودش را نشان می داد. هر ساله ده ها یا صده ها میلیون یورو به مناسبت های مختلف و برای کمک به پروژه های انساندوستانه در داخل یا خارج آلمان از سوی مردم آلمان هدیه می شود. هزاران انجمن کوچک و بزرگ با هزاران داوطلب در زمینه های مختلف به دیگر انسان ها یاری می رسانند. در دوسال گذشته اما، با فجایعی که در سوریه اتفاق افتاده این موج همبستگی انسانی هرچه بیشتر متوجه پناه جویان شده است.
دوم) در چند د هه گذشته نظام آموزشی در سطوح مختلف، ارزش های حقوق بشری را تدریس و آموزش داده است. نه به عنوان موادی برای حفظ کردن و نمره گرفتن، بلکه به عنوان اصول اخلاقی که در زندگی روزمره باید به کار بسته شوند. کارمندان اداره ها و پلیس و نیروهای نظامی نیز در این زمینه آموزش های مخصوصی می بینند که در کار خود چگونه باید به این اصول پایبند باشند. رسانه های آزاد با گزراش های مختلف این آموزش ها را هرچه بیشتر در سطوح مختلف جامعه و سیاست بازتاب و انتشار داده یا نقض آن را گزارش می کنند. حاکمیت قانون، امنیت آنانی که نقض حقوق بشر را گزارش و افشاء می کنند تامین می کند. نهاد های مدنی و انجمن های غیر دولتی که در زمینه های مختلف فعالیت دارند بر حسن درست اجرای قوانین و پایبندی سیاستمداران و نهاد های دولتی بر اصول حقوق بشر نظارت داشته و هرکجا لازم باشد موارد نقض آن را به اطلاع افکار عمومی می رسانند.
ساختار فوق، رعایت شأن و منزلت و حرمت انسان را به میزان زیادی تضمین می کند. همه آنچه که گفته شد به این معنی نیست که آلمان بهشت روی زمین است. چرا که چنین بهشتی وجود ندارد! هم در آلمان و هم در بسیاری کشورهای غربی دیگر که خود را پایبند به حقوق بشر می دانند هم در داخل کشور و هم در خارج کشورشان موارد بسیار زیادی از ارتکاب به نقض حقوق بشر وجود دارد. بسیاری از این موارد توسط شهروندان یا رسانه ها علنی می شوند و برخی دیگر شاید هیچگاه کشف نشوند. مهم این است که حاکمیت قانون و دستگاه قضائیِ مستقل هرگاه از آن مطلع شود، رسیدگی به این تخلفات و یا جنایت ها را دنبال خواهد کرد.
سوم) نیاز به رهائی از سایه ی شوم جنایت نازی ها. نسل کنونی آلمان بخاطر جنایاتی که هیچگاه در ایجاد آن نقشی نداشته تحت فشار است. نوجوانان آلمانی در مسافرت های خارج کشور است که برای نخستین بار و به تدریج متوجه می شوند که مردم دیگر کشورهای جهان به "آلمانی ها" طور دیگری نگاه می کنند. سایه جنایات جنگ اول و جنگ دوم جهانی بر سر نسل دیروز و امروز هنوز هم سنگینی می کند. آنها نمی دانند چرا باید تاوان چیزی را بپردازند که به آنها ربطی نداشته است. زمانی که نوجوانان و جوانان آلمانی، خودشان از طریق مطالعه و درس از جنایات نازی ها آگاه شده و ابعاد، گستردگی و عمق آن جنایات را دقیق تر می شناسند، خود نیز به شرمساری دچار می شوند. این وضعیت روحی از دهه های گذشته تا به امروز مانع از شکل گیری یک اعتماد به نفس جمعی کامل در آلمانی ها شده است. به همین خاطر می توان به خوبی درک کرد که ضمیرِ ناخودآگاه جمعی مردم آلمان به دنبال فرصتی بود تا به خود و به جهانیان نشان دهد تا کجا با آن "آلمان نازی" فاصله دارد. این وجدان جمعی نیاز داشت تا به آرامش برسد. اینک حمایت آشکار و علنی به پناه جویان، پناه جویانی که شب و روز اخبار ناگوار از آنها در رسانه های جمعی دیده می شود، فرصتی است برای آرامش وجدان جمعی مردم آلمان. فرصتیست برای برای اثبات به خود و دنیا که: آلمانی بخاطر آلمانی بودنش فاشیست و نازی و جنایتکار نیست. برای آنکه نشان دهند: هر چقدر هم انسانیت و انساندوستی توسط یک حکومت دیکتاتوری در یک کشور نهادینه شده باشد (آلمان هیتلری)، و هر چقدر هم مردمی چندین و چند نسل با خاطره و سایه ی شوم آن جنایات و تقصیر ها زندگی کنند، می توانند با اتکاء به انسانیتِ نهفته در درونشان، انساندوستی را زنده کرده و آن را به نمایش بگذارنند.
صحنه های زیبا و عمیقا تاثیرگذار همبستگی مردم آلمان با پناه جویان، چهره و پیام دیگری از مردم این کشور در قرن بیست و یکم را به جهانیان منتقل می کند. مردمی که می توان از آنان بسیار آموخت. کشوری با مردمی اکثرا انسانگرا، انساندوست، آگاه نسبت به مسئولیت انسانی و اجتماعی خود، طرفدار همبستگی و تولرانس و رواداری.
حنیف حیدرنژاد
15 شهریور 1394/ 6 سپتامبر 2015
در شهرهای مختلف آلمان در ایستگاه های قطار و مراکز موقت پذیرش پناه جویان ده ها و صده ها نفر داوطلب به پناه جویان کمک می کنند. انجمن های غیر دولتی و مراکز امداد رسانی با آمبولانس و تجهیزات پزشکی در محل هستند تا به فوریت های پزشکی رسیدگی کنند. شبکه های اجتماعی مختلفی در هر شهر نیروهای داوطلب را سازماندهی کرده و نیازها و کمبود ها را به اطلاع می رساند. رسانه های آلمان (رادیو و تلویزیون و روزنامه و مجله ها) بطور گسترده بیشترین حجم اخبار و گزارش های خود را به پناه جویان و موضوعات مرتبط به آنها اختصاص داده اند و...
این همه انساندوستی و آمادگی برای کمک به پناه جویان از کجا میاید و دلایل آن چیست؟
چند دلیل مهم عبارتند از:
اول) ارزش های حقوق بشری و انساندوستانه، روحیه همبستگی و توجه به درد و رنج انسان های دیگر بطور عمیقی در مردم آلمان نهادینه شده است. این پدیده حاصل کار سخت و طولانی و آگاهانه و منتقدانه مردم آلمان در 70 سال گذشته بر روی گذشته خود می باشد. مردم آلمان فراموش نکرده اند که از دلِ بی توجهی به نوع بشر، هیتلر رشد کرد و توانست جنگی را پیش ببرد که بیش از 60 میلیون در آن کشته شدند. خارجی ستیزی، یهودی ستیزی، تعقیب و کشتار اقلیت رُوما و سینتی، کشتار معلولین جسمی، کشتار همجنسگرایان، تعقیب و دستگیری و کشتار کمونیستها و دگرباشان فکری از آنجا شروع شد که هیتلر و حزب نازی (ملی گراهای سوسیالیست)، "انسان" را به خودی و غیر خودی یا انسان برتر و انسان پست تر تقسیم کرد. با آن تجربه مرگبار، امروز دیگر جامعه آلمان نمی خواهد که یک بار دیگر آنچنان فجایعی تکرار شوند.
در سال های گذشته توجه مردم آلمان به درد و رنج انسان ها در کمکهای مالی آنها با نهادهای خیریه ای خودش را نشان می داد. هر ساله ده ها یا صده ها میلیون یورو به مناسبت های مختلف و برای کمک به پروژه های انساندوستانه در داخل یا خارج آلمان از سوی مردم آلمان هدیه می شود. هزاران انجمن کوچک و بزرگ با هزاران داوطلب در زمینه های مختلف به دیگر انسان ها یاری می رسانند. در دوسال گذشته اما، با فجایعی که در سوریه اتفاق افتاده این موج همبستگی انسانی هرچه بیشتر متوجه پناه جویان شده است.
دوم) در چند د هه گذشته نظام آموزشی در سطوح مختلف، ارزش های حقوق بشری را تدریس و آموزش داده است. نه به عنوان موادی برای حفظ کردن و نمره گرفتن، بلکه به عنوان اصول اخلاقی که در زندگی روزمره باید به کار بسته شوند. کارمندان اداره ها و پلیس و نیروهای نظامی نیز در این زمینه آموزش های مخصوصی می بینند که در کار خود چگونه باید به این اصول پایبند باشند. رسانه های آزاد با گزراش های مختلف این آموزش ها را هرچه بیشتر در سطوح مختلف جامعه و سیاست بازتاب و انتشار داده یا نقض آن را گزارش می کنند. حاکمیت قانون، امنیت آنانی که نقض حقوق بشر را گزارش و افشاء می کنند تامین می کند. نهاد های مدنی و انجمن های غیر دولتی که در زمینه های مختلف فعالیت دارند بر حسن درست اجرای قوانین و پایبندی سیاستمداران و نهاد های دولتی بر اصول حقوق بشر نظارت داشته و هرکجا لازم باشد موارد نقض آن را به اطلاع افکار عمومی می رسانند.
ساختار فوق، رعایت شأن و منزلت و حرمت انسان را به میزان زیادی تضمین می کند. همه آنچه که گفته شد به این معنی نیست که آلمان بهشت روی زمین است. چرا که چنین بهشتی وجود ندارد! هم در آلمان و هم در بسیاری کشورهای غربی دیگر که خود را پایبند به حقوق بشر می دانند هم در داخل کشور و هم در خارج کشورشان موارد بسیار زیادی از ارتکاب به نقض حقوق بشر وجود دارد. بسیاری از این موارد توسط شهروندان یا رسانه ها علنی می شوند و برخی دیگر شاید هیچگاه کشف نشوند. مهم این است که حاکمیت قانون و دستگاه قضائیِ مستقل هرگاه از آن مطلع شود، رسیدگی به این تخلفات و یا جنایت ها را دنبال خواهد کرد.
سوم) نیاز به رهائی از سایه ی شوم جنایت نازی ها. نسل کنونی آلمان بخاطر جنایاتی که هیچگاه در ایجاد آن نقشی نداشته تحت فشار است. نوجوانان آلمانی در مسافرت های خارج کشور است که برای نخستین بار و به تدریج متوجه می شوند که مردم دیگر کشورهای جهان به "آلمانی ها" طور دیگری نگاه می کنند. سایه جنایات جنگ اول و جنگ دوم جهانی بر سر نسل دیروز و امروز هنوز هم سنگینی می کند. آنها نمی دانند چرا باید تاوان چیزی را بپردازند که به آنها ربطی نداشته است. زمانی که نوجوانان و جوانان آلمانی، خودشان از طریق مطالعه و درس از جنایات نازی ها آگاه شده و ابعاد، گستردگی و عمق آن جنایات را دقیق تر می شناسند، خود نیز به شرمساری دچار می شوند. این وضعیت روحی از دهه های گذشته تا به امروز مانع از شکل گیری یک اعتماد به نفس جمعی کامل در آلمانی ها شده است. به همین خاطر می توان به خوبی درک کرد که ضمیرِ ناخودآگاه جمعی مردم آلمان به دنبال فرصتی بود تا به خود و به جهانیان نشان دهد تا کجا با آن "آلمان نازی" فاصله دارد. این وجدان جمعی نیاز داشت تا به آرامش برسد. اینک حمایت آشکار و علنی به پناه جویان، پناه جویانی که شب و روز اخبار ناگوار از آنها در رسانه های جمعی دیده می شود، فرصتی است برای آرامش وجدان جمعی مردم آلمان. فرصتیست برای برای اثبات به خود و دنیا که: آلمانی بخاطر آلمانی بودنش فاشیست و نازی و جنایتکار نیست. برای آنکه نشان دهند: هر چقدر هم انسانیت و انساندوستی توسط یک حکومت دیکتاتوری در یک کشور نهادینه شده باشد (آلمان هیتلری)، و هر چقدر هم مردمی چندین و چند نسل با خاطره و سایه ی شوم آن جنایات و تقصیر ها زندگی کنند، می توانند با اتکاء به انسانیتِ نهفته در درونشان، انساندوستی را زنده کرده و آن را به نمایش بگذارنند.
صحنه های زیبا و عمیقا تاثیرگذار همبستگی مردم آلمان با پناه جویان، چهره و پیام دیگری از مردم این کشور در قرن بیست و یکم را به جهانیان منتقل می کند. مردمی که می توان از آنان بسیار آموخت. کشوری با مردمی اکثرا انسانگرا، انساندوست، آگاه نسبت به مسئولیت انسانی و اجتماعی خود، طرفدار همبستگی و تولرانس و رواداری.
حنیف حیدرنژاد
15 شهریور 1394/ 6 سپتامبر 2015
چند لینک مربوط به استقبال مردم آلمان از پناه جویان
مونیخhttp://persian.euronews.com/2015/09/06/german-border-and-hearts-opened-to-thousands-of-relieved-refugees
https://www.facebook.com/Channel4News/videos/10153199943196939/?pnref=story
هامبورگ
http://www.ndr.de/nachrichten/hamburg/Grosses-Hallo-fuer-Fluechtlinge-in-Hamburg,fluechtlingsankunft100.html
دورتموند
http://www1.wdr.de/themen/aktuell/fluechtlinge-dortmund-116.html
شهرهای مختلف
http://www.tagesschau.de/ausland/fluechtlinge-771.html
مونیخhttp://persian.euronews.com/2015/09/06/german-border-and-hearts-opened-to-thousands-of-relieved-refugees
https://www.facebook.com/Channel4News/videos/10153199943196939/?pnref=story
هامبورگ
http://www.ndr.de/nachrichten/hamburg/Grosses-Hallo-fuer-Fluechtlinge-in-Hamburg,fluechtlingsankunft100.html
دورتموند
http://www1.wdr.de/themen/aktuell/fluechtlinge-dortmund-116.html
شهرهای مختلف
http://www.tagesschau.de/ausland/fluechtlinge-771.html
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر