نگاهي به...

هر آنچه منتشر ميشود به قصد و هدف آگاهی رسانی و روشنگری است۰ ما حق "آزاد ی بيان" و" قلم" را جزء لاينفک مبارزه خود ميدانيم! ما را از بر چسب و افترا زدن باکی نيست! سلام به شهدای خلق! سلام به آزادی!

۱۳۹۴ شهریور ۶, جمعه

ما همه از دَم، «پریود» یم.
در این زمانه پر رنجی که از آسمان فلک سنگ فتنه می‌بارد و تاجرپیشگی و فزون‌طلبی به آرمان‌خواهی و فداکاری می‌خندد،
در این اوضاع و احوال که عشق و شادی و آزادی، آلوده شده‌ و اعتیاد و فحشا و رنگ و ریا بیداد می‌کند و مردم ستمدیده ما به درد «چکنم چکنم» گرفتار شده‌اند، شاهان و شیخان جدید هم در راه اند.
گرچه در ‌‌نهایت از درون شب تار گل صبح خواهد شکفت اما اگر سرنوشت خود را خودمان ننویسیم برایمان می‌نویسند. شاهان و شیخان جدید در راه‌اند.
_________________ 
«ترانه پریود» به تنها چیزی که ربط ندارد پریود است.
در گذشته فرهنگ ورزان جامعه ما، مجبور بودند نمادین و سمبلیک حرف خود را بزنند. نفس‌ها در سینه حبس بود و چاره‌ای جز این نداشتند.
اگر نیمایوشیج می‌گفت: «شب قرق باشد بیمارستان» یا اگر اخوان ثالث می‌سرود: «هوا بس ناجوانمردانه سرد است»، منظورشان استبداد و زمستان حاکم بود.
آیا در شرایط کنونی تکیه بیش از حد اهل هنر به نماد‌ها و زبان رمز... (آنهم در خارج از کشور) از سر ناچاری است؟
... 
ترانه «پریود» که سر و صدایش از محتوای آن به مراتب بیشتر است (و البته به تنها چیزی که ربط ندارد پریود است)، بخشی از دردهای جامعه خشونت گزیده و ریازده ما را جار زده است و از این نظر مثل هر راززدایی دیگری ارزش دارد. چرا؟ چون قالی خوشرنگی را که روی لجن‌زاری پُر از کرم و حشرات شناخته و ناشناخته‌ پهن شده پس می‌زند.
در ترانه «پریود» سازهای درامز، اسنپ، تمبورین، آکوستیک باس، آکوستیک گیتار، ابوا، کلارینت، پیزیکاتو استرینگ، ویلن سل و کنترا باس استفاده شده و کار مشترک محسن نامجو، شاهین نجفی، مجید کاظمی و مانا نیستانی است.
_________________
هر چیزی معنی استعاری هم دارد.
آیا «انگشت اتهام در ترانهٔ پریود به سمت ناتوانی یا عدم حضور اسپرم هایی است که یا معیوب‌اند و یا تأخیر کرده‌اند»؟
از ویژگی‌های کار هنری توسعه مفاهیم به خارج از مصداق ظاهری آن است و از این نظر هر چیزی معنی استعاری هم دارد و می‌توان برای آن تفسیر و تعبیر تراشید.
- می‌توان گفت منظور از پریود مغزهای کرخت و همیشه پریود ما است...
- روایتی است از ناکامی در آغوش کشیدن معشوقی استعاره یی،
- استعاره‌ای از یک دورهٔ آمیخته با درد و کلافگی است
- اشاره به جامعه ما دارد. جامعه کلافه‌ای که مدام درد می‌کشد. جامعه‌ای که گویی بر دهانش قفل زده شده (دهانش پریود است) و از «خاک برسران باسواد شرم برجبین»‌اش که «مغز پیکان و بدنهٔ پژو» دارند فریادی برنمی‌آید...
از «خاک برسران باسواد شرم برجبین»ی که وقت شکار،... می‌گیرد و روز موعود غایب و به «وقت راندوو» پریود‌ اند و بر گرد جمکران خویش می‌چرخند.
«پریود»‌ند و «آبستن» هیچ فریاد و «خلق تازه»‌ای نیستند.
_________________
در لجنزار گل لاله نخواهد رویید.
ساختارشکنی اگر با انگیزه پاک و اندیشه والا همراه نباشد. راه به جایی نمی‌برد. به ویژه وقتی در زبان چون شکر فارسی زغنبوت می‌ریزیم.
واقعش این است که اگر تابوشکن خود را به آب و آتش نزند و از همه چیز خود نگذرد، اهل فدا و ازخودگذشتگی نباشد، راه به جایی نمی‌برد. تابوشکنی با‌های و هوی تفاوت دارد.
اگر خطاب ترجیع بند ترانه خطابی عمومی را نشان می‌دهد، اگر منظور زن نیست و خطابی عمومی را نشان می‌دهد و می‌خواهیم به عارضه یی از شرایط پیرامونی اشاره کنیم چرا باید واژه‌هایی استفاده کنیم که بعد توجیه کنیم که مقصودمان این نبود و آن بود؟
آیا منظور «والتر بنیامین»، که می‌گفت هنر آشکارگیری شرایط است نه بازتولید شرایط، ادبیات شلخته بود؟
«دشت‌ها آلوده ست و در لجنزار گل لاله نخواهد رویید.»
در تحلیل نهایی همه چیز به استبداد زیر پرده دین برمی گردد و آب، از آن سرچشمه گل آلود است.
_________________
پریود و کاندوم و آق نقی
اگر فردا پس فردا کاندوم و ماندوم و... هم مثل «آق نقی» شعریزه و آهنگین شود و نوگرایی و ساختارشکنی نام گیرد، در واکنش به کسانی است که از پستان دین شیر دنیا می‌دوشند. از ضایعات استبداد است و بس.
پریود و کاندوم و آق نقی، همه ریشه در استبداد حاکم دارد.
...
البته با هیستری ضدمذهبی نه دشنه ارتجاع غلاف می‌شود و نه باید‌ها و نباید‌های عرفی و دینی و فرهنگی یه معنی واقعی کلمه زیر سؤال می‌رود.
در دهه ۶۰ در اروپا بودند دریادلانی که براستی ساختارشکن بودند اما آن‌ها بیش از‌های و هوی، عمیقاً اهل مطالعه و فرهیخته بودند و لازم نمی‌دیدند برای تابوشکنی متوسل به اشعار رکیک و شلخته بشوند.
_________________
پریود آیه خداوندی است.
حالا بیآئیم ببینیم اصلاً پریود چیست؟ آیا در سستی و بی‌حوصلگی خلاصه می‌شود؟ یا اینکه امری است به غایت «خفن» و باشکوه.
پریود Regular menstruation = eumenorrhea
راز راز‌ها است و با تکامل و خلاقیت (و نه کرختی و کلافگی) همراه است.
واقعش این است که مبنای تولید مثل در انسان به پریود مربوط است، به سیکل قاعدگی در جنس زن. و تمامی فعل و انفعالات تناسلی انسان هم در قالب این سیکل تعریف می‌شود.
...
پریود جدال نو با کهنه یا بهتر بگویم خروج نو از دل کهنه است.
در هر پریود «اندومتر رحم» (جدار داخلی رحم) دچار ریزش شده و سلولهای جدید جای سلولهای کهنه (مرده) را می‌گیرند.
سلولهای نو، سلولهای کهنه را به عقب می‌رانند و آن‌ها چاره‌ای جز دفع ندارند، باید بروند پی کارشان تا بافت تازه‌ای و خلق تازه ای جایشان را بگیرد.
هیچ تولدی بدون پرداخت بها نیست و این تولد تازه هم مثل هر تولد و زایش دیگری با درد و خونریزی همراه است.
_________________
پریود، خروج نو از دل کهنه است.
خون پریود به معنی دقیق و آزمایشگاهی کلمه خون نیست و برای همین هم لخته نمی‌شود (نباید هم بشود.)
لخته نمی‌شود تا از رَحِم دفع ‌گردد.
آن خون، خون نیست. قاطی دارد! سلولهای دفع شده رَحِم را روی دوش خودش گرفته است. حدود نیمی از خون پریود سلول مرده و ترشحات آن‌ها است و بهمین دلیل لخته پذیر نیست. البته ترشحات سلولهای رَحِم هم موادی همراه دارد که مانع لخته شدن می‌شود و بدین ترتیب جلوی انعقاد خون قاعدگی را می‌گیرد که در غیراینصورت واویلا بود.
...
پریود آیه خداوندی است. در سستی و کرختی خلاصه نمی‌شود. شاه بیت تکامل و خروج نو از دل کهنه است.
***
اضافه کنم که در فیزیک هم  Period (دورهٔ تناوب) داریم. به فاصلهٔ زمانی بین دو قلّهٔ متوالی موج پریود، گفته می‌شود.
...
جدا از فیزیک، واژه پریود در زبان‌شناسی، زمین‌شناسی، ریاضیات (دوره تناوب توابع مثلثاتی)، دینامیک (دوره تناوب آونگی و...)، ستاره شناسی (دوره تناوب نجومی)، و... هم به کار می‌رود که البته معانی خاص خودش را دارد و به بحث ما مربوط نمی‌شود.
_________________
در هوای عفن آواز پرستو به چه کارت آید؟
از عمر واژه «خفن» زیاد نمی‌گذرد. متاسفانه در مورد آن در گوگل نوشته‌اند که زنده یاد «حمید مصدق» آنرا به کار برده و گفته: «در هوای خفن آواز پرستو به چه کارت آید؟»
اینجور نیست. اصل شعر وی این است:
دشت‌ها آلوده ست
در لجنزار گل لاله نخواهد رویید
در هوای عفن آواز پرستو به چه کارت آید؟...
فکر نان باید کرد
و هوایی که در آن
 نفسی تازه
کنیم
گل گندم خوب است
گل خوبی زیباست
ای دریغا که همه مزرعه دل‌ها را
علف هرزه کین پوشانده ست
هیچکس فکر نکرد
که در آبادی ویران شده دیگر نان نیست
و همه مردم شهر
 بانگ برداشته‌اند
که چرا سیمان نیست
 و کسی فکر نکرد
که چرا ایمان نیست
و
زمانی شده است
که به غیر از انسان
 هیچ چیز ارزان نیست
...
خفن یعنی معرکه، محشر، عالی. (با مسامحه awesome)
_________________
پریود در یوتیوب
ما وارثان درد مشترک لای پا           
ما زیر پای گشت واجبی با سپاه
ما صیغه‌های زیر سن چند ساعته            
راحته شل بگیر وگرنه درد داره‌ها!
ما نامه‌های بی‌جواب خیس عمق چاه              
ما تو حرم زنای محصَنهَ با نسا
ما و حظ انگشت و ما تحت دیگران            
ما و شوق مرگ با صدای آهنگران
ما روی مین و توی جین و پشت هفت‌سین        
خاک بر سران با سواد شرم بر جبین
ما بُهت خشتک شدن و درد پارگی           
ما چشم بستن، خفه شدن به سادگی
ببین چگونه درگیر مغز من               
مرا ببوس از عشق حرف بزن
تو هم که هر دفعه که مارو می‌بینی پریودی               
ما راندووی از شریعتی تا اوین         
ما دختران صادراتی از دبی تا چین
ما بوق تاکسی در عمق استخوان            
ما جسم پژو با مغز پیکان
ما سینمای بی‌پناه بی‌پناهی         
ما بغض با این جماعت فکاهی
ما اجتماع زیر ناف پول محور            
ما شاعران دردمند بیت رهبر
ما عاشقان آوانگارد حسین
ما پیروان فشن پیر خمین
ما مومنین تیز کرده در اعتکاف         
ما داف‌های با حجاب خیس زیر لحاف
مرا و شوق آغوش تو             
و گریه به گوشی خاموش تو 
آمدی جانم به قربانت ولی...           
تو هم که حتی تویه این شرایطم پریودی            
تو هم که هردفعه که مارو می‌بینی پریودی
_________________ 
سخن پایانی
پریود، آیه خداوندی است و «ما، همه از دم پریودیم» و بهمین دلیل در، همیشه بر این پاشنه نمی‌چرخد.
بسی صورت بگردید‌ست عالم
وزین صورت بگردد عاقبت هم
***
از شما دعوت می‌کنم ویدیوی ضمیمه را ببینید.
...
سایت همنشین بهار
ایمیل

هیچ نظری موجود نیست: