نگاهي به...

هر آنچه منتشر ميشود به قصد و هدف آگاهی رسانی و روشنگری است۰ ما حق "آزاد ی بيان" و" قلم" را جزء لاينفک مبارزه خود ميدانيم! ما را از بر چسب و افترا زدن باکی نيست! سلام به شهدای خلق! سلام به آزادی!

۱۳۹۴ تیر ۱۰, چهارشنبه

بی‌اعتنایی مطلق برنامه ششم توسعه ایران به محیط زیست و بحران آب

بی‌اعتنایی مطلق برنامه ششم توسعه ایران به محیط زیست و بحران آب

امروز سه‌شنبه سیاست‌های کلی برنامه ششم توسعه کشور با ارسال نامه‌ای از سوی رهبر جمهوری اسلامی رسماً به رئیس‌جمهوری ایران ابلاغ شد. این ابلاغیه شامل هشتاد بند است که به بخش‌های مختلفی مانند امور اقتصادی، امور اجتماعی، امور دفاعی و... دسته‌بندی شده‌اند.
نکته قابل‌توجه در این ابلاغیه، غیاب مطلق مسائل محیط‌زیست و آب و خشکسالی است. در حالی که برای غالب بخش‌ها افزون بر اهداف کلی به برخی برنامه‌های جزئی و اجرایی هم اشاره شده، هیج اشاره‌ای، حتی در حد یک واژه، به موضوع محیط‌زیست مشاهده نمی‌شود.
برای مثال، در بند ۱۲ با ابلاغ حمایت از تأسیس شرکت‌های غیردولتی برای سرمایه‌گذاری در میادین نفت و گاز کشور، به عدم مالکیت این میادین توسط این نوع شرکت‌ها اشاره شده، یا اینکه در بند ۲۱ ذکر شده که توسعه اقتصاد دریایی جنوب کشور در محور چابهار – خرمشهر با تأکید بر سواحل مکران باید انجام شود، یا حتی می‌بینیم که در بند ۷۲ ابلاغ شده که به منظور توسعه و ترویج فرهنگ، مفاهیم و هویت اسلامی - ایرانی و مقابله با تهدیدات، نهادهای فرهنگی دولتی و مردمی در فضای مجازی حضور مؤثر داشته باشند. یعنی مواردی که نه هدف و استراتژی بلکه به صورت خیلی جزئی‌تر می‌توانند برنامه اجرایی تلقی شوند. اما از محیط‌زیست هیچ جا هیچ نشانه‌ای دیده نمی‌شود.
این در حالی است که نه فقط به خاطر اهمیت عام موضوع محیط‌زیست و ضرورت انطباق برنامه‌های کلان توسعه با موازین توسعه پایدار، بلکه به خاطر شرایط خاص کنونی ایران قاعدتاً انتظار می‌رفته که حفظ منابع طبیعی و به ویژه رویکرد راهبردی برای تعدیل خشکسالی بلندمدت و انطباق با آن، روح غالب برنامه ششم توسعه کشور باشد.
در ماه‌های گذشته بارها در رسانه‌های رسمی ایران و توسط مقامات بلندپایه دولت هشدار داده شده که خشکسالی بلندمدت و بحران آب ایران را به سمت قهقرای برگشت‌ناپذیر به پیش می‌راند.
ایران هم اکنون از نظر غالب شاخص‌های ناپایداری محیطی در صدر فهرست‌های جهانی قرار دارد. ایران بیابانزاترین کشور جهان است و سالانه نزدیک به پنج میلیارد تن خاک خود را به واسطه فرسایش خاک از دست می‌دهد. (سه برابر بیشتر از بالاترین نرخ جهانی).
حتی وزیر نیروی دولت جمهوری اسلامی ایران هم اذعان دارد که به واسطه بحران خشکسالی و فرونشست زمین و اتلاف منابع آب زیرزمینی تا ده سال دیگر ممکن است کشاورزی به طور کامل در ایران تعطیل شود. اما نه تنها در برنامه ششم توسعه هیچ توجهی به این مسائل دیده نمی‌شود، بلکه برعکس مواردی وجود دارد که به نظر می‌رسد یا در شرایط خلاء مطلق علمی نوشته شده و یا در ضدیت با وضعیت موجود کشور است. برای مثال در بند ۲۰ از دولت خواسته شده زمینه افزایش جمعیت روستاها و مهاجرت به این مناطق را ایجاد کند (با کدام منابع آب؟ با کدام امکان توسعه فرصت‌های شغلی در شرایط خشکسالی؟) یا اینکه در بند ۵۰ اشاره شده که تا پایان برنامه ششم باید شمار گردشگران ورودی به ایران پنج برابر شود. هم اکنون بنا به ادعای سازمان میراث فرهنگی و گردشگری سالانه پنج میلیون توریست به ایران می‌آیند. بر اساس این ابلاغیه شمار آنها باید به ۲۵ میلیون نفر برسد. توجه کنیم که متوسط مصرف آب توسط گردشگران به طور معمول سه برابر شهروندان ساکن هر منطقه است. این جمعیت که بسیاری از آنها هم قرار است در فصل گرما به ایران بیایند با کدام منابع باقی‌مانده آب قرار است سیراب شوند؟
اما نگران‌کننده تر از همه، تأکید مجدد برنامه ششم توسعه بر سیاست افزایش جمعیت ایران است. در بند ۴۵ ابلاغیه فوق‌الذکر "فرهنگ‌سازی و ایجاد زمینه‌ها و ترتیبات لازم برای تحقق سیاست‌های کلی جمعیت" ذکر شده است. مراد از سیاست‌های کلی جمعیت دستور کار مفصلی است که سال گذشته از سوی آیت‌الله خامنه‌ای ابلاغ شد و مضمون اصلی آن برنامه‌ریزی دولت برای افزایش جمعیت ایران بود. بر همین مبنا هم حسن روحانی، رئیس‌جمهوری ایران خردادماه سال گذشته به همه نهادهای ذی مدخل به ویژه وزارت بهداشتابلاغ کرد که "تسهیل در رشد کمی جمعیت" را در دستور کار قرار دهند. بر مبنای همین ابلاغ توزیع برخی اقلام مرتبط با کنترل جمعیت در داروخانه‌ها ممنوع و برخی عمل‌های پزشکی مرتبط، همچون وازکتومی و... ظاهراً به اموری زیرزمینی و ممنوع تبدیل شد.
همان زمان هم این هدف جمهوری اسلامی که باید جمعیت ایران دو برابر شود و به ۱۵۰ میلیون نفر برسد با انتقاد گسترده کارشناسان روبرو شد. اما در یک سال گذشته اثرات خشکسالی و بحران آب در ایران بسیار ملموس‌تر شده و به همین خاطر انتظار می‌رفت که حاکمیت ایران در تصمیم خود برای افزایش جمعیت تجدیدنظر کند. اما ابلاغیه امروز نشان می‌دهد که جمهوری اسلامی برای افزایش جمعیت کشور مصمم و مصر است.
اکنون تنها کورسوی امید برای دل‌مشغولان زیست‌بوم و محیط‌زیست ایران این است که برنامه ششم و ابلاغیه آن یک موضوع صرفاً بوروکراتیک باشد و هرگز به صورت جدی پیگیری نشود و به مرحله اجرا نرسد. در غیر این صورت یک نگرانی بزرگ‌تر بر نگرانی‌های پیشین افزوده می‌شود. این پرسش مهمی است: آیا برنامه ششم صرفاً انشای کم‌اهمیتی از روی متن برنامه‌های توسعه قبلی است (که هیج کدام هم اجرا نشدند)، آن هم توسط ویراستارانی که سهل انگارانه اشاره به موضوع محیط‌زیست و بحران آب را از قلم انداخته‌اند یا سندی راهبردی و مهم برای تغییر چشم‌انداز ایران؟ ابلاغیه منتشر شده به شدت ادعای تغییر چشم‌انداز ایران را دارد. اما واقعاً کدام تغییر و به کدام سمت؟
null
این تصویر پنجاه واژه‌ای که در متن سیاست‌های ابلاغ شده بیشترین کاربرد را داشته است نشان می‌دهد. واژه‌هایی که بیشتر به کار رفته‌اند، بزرگتر دیده می‌شوند

هیچ نظری موجود نیست: