نگاهي به...

هر آنچه منتشر ميشود به قصد و هدف آگاهی رسانی و روشنگری است۰ ما حق "آزاد ی بيان" و" قلم" را جزء لاينفک مبارزه خود ميدانيم! ما را از بر چسب و افترا زدن باکی نيست! سلام به شهدای خلق! سلام به آزادی!

۱۳۹۳ بهمن ۲۲, چهارشنبه

بهروز سورن: یاد مادر مهین یزدی و فرزندانش حسن صدیقی ( مسعود ) و محمد صدیقی گرامی باد!

بهروز سورن: یاد مادر مهین یزدی و فرزندانش حسن صدیقی ( مسعود ) و محمد صدیقی گرامی باد!


برای زندانیان سیاسی مطلع شدن از اعدام و تیرباران اعضای خانواده, نزدیکان و دوستان و هم رزمان خود از جمله دردآورترین لحظات است. مسعود نیز در غم از دست دادن برادر بزرگ خود و همرزمانش از جمله مقصود فتحی, تقی امانی و سایر رفقایش اندوهی گران داشت


مادری دیگر از میان خیل مادران رنج کشیده زندانیان سیاسی درگذشت. مادر مهین یزدی که در دامان خود فرزندانی قهرمان پرورانده و درس انسانیت و شرف و جسارت به انها آموخته بود چند روزی پیش درگذشت و یادی سراسر مقاومت و شور از خود برجای گذاشت. خورشید زندگی مادر یزدی چند روز پیش غروب کرد اما یاد او و فرزندان شهیدش حسن صدیقی ( مسعود ) و محمد صدیقی در میان جامعه انقلابی باقی خواهد ماند.
حسن صدیقی از فعالین سازمان راه کارگر بود. با نام مستعار او را می شناختم. در تمام مدتی که با او از نزدیک مرتبط بودم نمیدانستم که مسعود سه سال بعنوان زندانی سیاسی در زندانهای رژیم شاه بسر برده است. بیش از آنکه در مورد خودش و سوابق مبارزاتی اش بگوید به روند تحولات سیاسی و وظایف خود در برابر جنبش مردمی و مقاومت در برابر هجوم وحوش حاکم به دستاوردهای انقلاب 57 توجه داشت. مشتاقانه  به تبادل نظر و بررسی مباحث تئوریک در جمع خیره می شد و با ولع هر چه تمامتر برای دریافت نظر دوستانش اشتیاق نشان میداد. مسعود این جوان آرام و رعنا را پس از مدت کوتاهی و بدلائل سازمانی دیگر ندیدم اما چنان شخصیت جدی و نافذ و مصممی داشت و چنان اثری از خود بر جای نهاد که پس از گذشت سی و چند سال هنوز میتوانم سیمایش  و حرکاتش را مجسم کنم و یقین دارم که این تجسم همانند یاد عزیزش تا ابد همراهم خواهد بود.
مسعود متولد آذرماه سال 1334 بود و در سال 1360 دستگیر شد. لاجوردی او را از زندانهای دوره ستمشاهی می شناخت و علیرغم اینکه  اطلاعاتی از وی نداشتند او را در زندان نگاه داشتند تا اینکه پس از ضربات جنایتکارانه جمهوری اسلامی علیه سازمانها و احزاب موجود و مقاوم برخی از موقعیت های تشکیلاتی وی نیز برملا شد و طی محاکمه ای ناعادلانه به هشت سال زندان محکوم شد.
کشته شدن برادر بزرگترش محمد صدیقی زیر شکنجه های وحشیانه ماموران جمهوری اسلامی در زندان اوین نیز غم بزرگی برای مسعود بود. محمد صدیقی از اعضای سازمان مجاهدین در شهریور سال 1360 در زندان اوین کشته شد. وی از زندانیان سیاسی دوره ستم شاهی نیز بود.
مسعود اواسط آذر 66 در بند حالش بد میشود و او را به بهداری زندان میبرند ولی دیگر برنمیگردانند و 10 روز بعد (28 آذر) به خانواده اش خبر میدهند که او در زندان خودکشی کرده است.
برای زندانیان سیاسی مطلع شدن از اعدام و تیرباران اعضای خانواده, نزدیکان و دوستان و هم رزمان خود از جمله دردآورترین لحظات است. مسعود نیز در غم از دست دادن برادر بزرگ خود و همرزمانش از جمله مقصود فتحی, تقی امانی و سایر رفقایش اندوهی گران داشت.
زندانیان سیاسی اعدامی در دهه شصت همانند مسعود بر عقیده و آرمان خود جان باختند. این آرمان هر چه باشد گفتنی و نیازمند ثبت و اشاره است. درباره مسعود ( حسن صدیقی ) و با استناد به یکی از نزدیکترین هم بندی های وی گفته شده است که او در زندان تا بهار سال 66 با جمع بچه های راه کارگر بود ولی بعد موضع چپ مستقل را اتخاذ میکند. هم از اینرو اشاره به آخرین باورها و اعتقادات زندانی سیاسی مسعود که سربلند ماند و افق رهائی انسانها را که گریزی از آن نیست , دیده بود را لازم میدانم.
در کتاب شهیدان ما از انتشارات راه کارگر به علت درگذشت مسعود با عنوان ابتلا به بیماری مننژیت یاد شده است و این واقعه را مسئولین زندان اوین به خانواده وی خودکشی اعلام کرده اند.
یاد عزیز همه آنها گرامی و پایدار باد.
بهروز سورن

هیچ نظری موجود نیست: