نگاهي به...

هر آنچه منتشر ميشود به قصد و هدف آگاهی رسانی و روشنگری است۰ ما حق "آزاد ی بيان" و" قلم" را جزء لاينفک مبارزه خود ميدانيم! ما را از بر چسب و افترا زدن باکی نيست! سلام به شهدای خلق! سلام به آزادی!

۱۳۹۳ بهمن ۲۴, جمعه

کولبری که پایش روی مین جا ماند

کولبری که پایش روی مین جا ماند


تیراندازی‌های هدفمند، خندق‌های کمین، میدان‌های مین، راه‌های صعب‌العبور و سرما و یخبندان زمستان، گذرگاه کولبران برای گذران زندگی است. در اینجا روایت زندگی یکی از قربانیان مین در کردستان را می‌خوانید.



درباره حامد راستینه، کولبر کُرد قربانی مین

تیراندازی‌های هدفمند، خندق‌های کمین، میدان‌های مین، راه‌های صعب‌العبور و سرما و یخبندان زمستان، گذرگاه کولبران برای گذران زندگی است. در اینجا روایت زندگی یکی از قربانیان مین در کردستان را می‌خوانید.

حامد راستینه ٣٢ ساله و اهل روستای "زویران" از توابع شهرستان مریوان است و زمانی در مرزهای استان کردستان "کولبر" بود. او در حالی که تنها شش روز از نوروز 1392 گذشته بود، پشت روستای "میرگه دریژ" مریوان در مرزهای حقوقی ایران، پای چپش روی مین می‌رود. او در وضعیتی خطرناک برای قطع خونریزی، به دلیل نزدیکی به بیمارستانی در عراق به سلیمانیه منتقل می‌شود.
او ٢٤ ساعت پس از حادثه، با نامه کنسولگری ایران، از طریق مرز "باشماخ" به سنندج منتقل می‌شود و تحت عمل جراحی قرار می‌گیرد. یک جراحی ناقص و پر از اشتباهات پزشکی را پشت سر می‌گذارد. بیمارستان برای عمل جراحی ناقصش، ٧ میلیون تومان و هلال احمر برای پروتز پایش، ٩٣٠ هزار تومان دریافت می‌کنند. به دلیل انجام جراحی ناتمام، پروتز ساخته شده برای پای حامد، استاندارد نبوده و باعث لیز خوردن و شکستگی لگنش می‌شود.
برای حامد وزارت بهداشت، هلال احمر و بنیاد جانبازان، جایشان را به اماکن، اداره اطلاعات و دادگستری دادند. نهادهای "ذیربط" نیز حمایتی که نکردند هیچ، نهادهای "ناربط" نیز به جرم "خروج غیر قانونی از مرز" احضارش کردند و ٣٨٠ هزار تومان جریمه‌اش می‌کنند که در نهایت ١٠ هزار تومان از این مبلغ را پرداخت می‌کند.
حامد هم‌اکنون در چرخه‌ی قانونی گرفتار شده که بی عدالتی را یدک می‌کشد و از سوی دیگر از گذران زندگی‌اش ناتوان است. او اکنون ٢٢ ماه و ١١ روز است با پایی قطع شده و لگنی شکسته روزگار می‌گذراند. این در حالی است که اهالی روستای زادگاهش خرج زندگی‌اش را می‌دهند، آنها خودشان جزو محروم‌ترین اقشار جامعه هستند و بالاترین درآمد سالیانه‌شان به ٢ میلیون تومان نیز نمی‌رسد.
تیراندازی‌های هدفمند، خندق‌های کمین، میدان‌های مین، راه‌های صعب‌العبور و سرما و یخبندان زمستان، گذرگاه کولبران برای گذران زندگی است.
گفتنی است در کردستان شهروندانی از طبقه ضعیف اقتصادی جامعه وجود دارند که برای امرار معاش با دستمزدهای ناچیز، با بستن بار بر پشت خود، در مرزها کالا و اجناس را جابه‌جا می‌کنند. این شغل در زبان کُردی "کولبری" نام دارد و کاسبکارانی که به این کار مشغول هستند "کولبر" نامیده می‌شوند.
در بیش‌تر شهرهای مرزنشین کردستان، تعداد زیادی از خانواده‌ها از طریق کولبری امرار معاش می‌کنند. در این میان تعداد زیادی از زنان و مردان و بسیاری اوقات دانش‌آموزان و کودکان نیز در میانشان دیده می‌شوند که برای تامین مخارج تحصیلی و زندگی خود به کار در مرزها می‌پردازند.
این شغل، جزو مشاغلو کارهای سخت و دشوار و پرمخاطره‌ به شمار می‌رود که انواع خطرهای مرگ‌آور را در کمین دارد و حیات کولبران را تهدید می‌کند. تهدیدآمیزترین این مخاطرات، مجموعه اقدامات خشونت‌آمیزی است که مداوما توسط ماموران جمهوری اسلامی در نوار مرزی روی می‌دهند. در نتیجه اقدامات جنایتکارنه حکومت اسلامی در مرزهای کردستان، هر بار عده‌ای از این زحمتکشان، جان و هستی‌شان را از دست می‌دهند.

کمپین دفاع از زندانیان سیاسی و مدنی
شنبه ۱۸ بهمن‌ماه ۱۳۹۳ - ۷ فوریه ۲۰۱۵

هیچ نظری موجود نیست: