نگاهي به...

هر آنچه منتشر ميشود به قصد و هدف آگاهی رسانی و روشنگری است۰ ما حق "آزاد ی بيان" و" قلم" را جزء لاينفک مبارزه خود ميدانيم! ما را از بر چسب و افترا زدن باکی نيست! سلام به شهدای خلق! سلام به آزادی!

۱۳۹۳ دی ۲۸, یکشنبه

منتسکیو یکی از پدران بنیان‌گذار دموکراسی

۳۲۶ سال از تولد منتسکیو گذشت

شارل لوئی دوسکوندا از متفکران سیاسی فرانسه که بعدها و در سال ۱۷۱۶ نام منتسکیو را از عموی خود به میراث برد در سال ۱۶۸۹ در بوردوی فرانسه و در قصر “لابرد” دیده به جهان گذاشت. او تا سن سه سالگی با روشی سنتی و در میان روستائیان پرورش یافت و پس از آن دوباره به لابرد بازگشت. منتسکیو هفت ساله نشده بود که مادرش را از دست داد. او را در سال ۱۷۰۰ به یک مرکز دینی فرستادند و تا سال ۱۷۱۱ در آنجا به تحصیل علوم دینی پرداخت. سپس وارد دانش‌گاه “بردو” شد و تحصیلات خود را در رشته‌ی حقوق ادامه داد.

 همه‌ی خاندان او از حقوق‌دانان بودند. منتسکیو در سال ۱۷۰۸ به شغل وکالت پرداخت و مدتی نیز نماینده‌ی مجلس محلی شد و در نهایت به عضویت آکادمی سلطنتی علوم، ادبیات و هنر شهر بوردو درآمد.
منتسکیو در سال ۱۷۱۴ میلادی به عنوان مستشار در دادگستری “بردو” مشغول به کار شد و یک سال بعد با دختری به نام “ژان دلارتیک”ازدواج کرد.

عموی منتسکیو که بزرگ خاندان منتسکیو بود در سال ۱۷۱۶ به مقام دادگستری “بردو” رسید و او را نیز استخدام کرد. زمان زیادی نگذشت که منتسکیو کارمند فرهنگستان “بردو” شد و در کنار این کار به نوشتن رساله‌ها و مقاله‌های سیاسی و ادبی روی آورد. منتسکیو در رشته‌های کالبدشناسی، گیاه‌شناسی و فیزیک مطالعه زیادی داشت. 
منتسکیو تا پیش از انتشار اولین اثر جدی خود که در حوزه‌ی سیاست و فلسفه و اخلاق بود و با نام “نامه‌های ایرانی” در تاریخ ۱۷۲۱ منتشر شد، چند جزوه‌ منتشر کرده بود. منتسکیو این کتاب را با نام مستعار منتشر کرده بود از آن‌رو که از وضعیت آن دوره‌ی کشور ناراضی بود. “نامه‌های ایرانی” مورد توجه بسیار قرار گرفت و منتسکیو در سال ۱۷۲۷ به عضویت فرهنگستان فرانسه برگزیده شد. مضمون این کتاب نامه‌هایی فرضی هستند که در اواخر سلطنت لویی چهاردهم و بین سال‌های (۱۷۱۱-۱۷۲۰ میلادی) نوشته شده‌اند. منتسکیو این نامه را از زبان دو ایرانی متمول به نام‌های “ازبک” و “ریکا” نوشته است که در سفر خود به اروپا مدت زمانی نیز در فرانسه اقامت داشته‌اند.
وجوه نقادانه‌ی این کتاب به منتسکیو اعتبار بسیاری بخشید و راه بر انتشار آثار مهم‌تر او یعنی “روح‌القوانین” و “علل عظمت و انحطاط رم” باز کرد.

البته روح‌القوانین ۱۴ سال پس از انتشار علل عظمت و انحطاط رم منتشر شد. بسیاری “روح‌القوانین” را یکی از شاه‌کارهای علوم اجتماعی در قرن هجدهم قلمداد کرده‌اند. 
روح‌القوانین وقتی در سال ۱۷۴۸ انتشار یافت از سوی دربار فرانسه نشر و خواندنش ممنوع اعلام شد و همین ممنوعیت شهرت جهانی منتسکیو را صد چندان کرد. کتاب منتسکیو در تیراژی بالا اما به صورت مخفیانه منتشر شد و نه تنها فرانسه که سرتاسر اروپا را درنوردید و نقش مهمی در انقلاب‌های اجتماعی قرن هجده و نوزده ایفا کرد به طوری که منتسکیو یکی از پدران بنیان‌گذار دموکراسی شناخته شد. منتسکیو در این کتاب بر “قانون” به جای انقلاب و شورش و خون‌ریزی تاکید فراوان می‌کند. او در مقدمه‌ی این کتاب عواملی را که به شکل‌گیری قانون موثر منجر می‌شود را بررسی می‌کند و برمی‌شمرد. مفهوم جدایی و تفکیک سه قوه قضائیه، مقننه و مجریه یکی از پایه‌های قوانین اساسی در جهان جدید است برای اولین بار در این کتاب تدوین و تنظیم شده است. تاثیر مثبت این کتاب بر جنبش‌های دموکراتیک و لیبرال آن دوره قابل کتمان نیست و حتا روح‌القوانین مهم‌ترین منبع قانون اساسی آمریکا و بسیاری از دموکراسی‌های دیگر جهان است. این کتاب در مدت چهارده سال، بیست و دو بار به چاپ رسید.
دکتر حسین بشریه استدلال‌های استفاده‌شده در روح‌القوانین را این‌گونه تقسیم بندی می‌کند:
“منتسکیو در آن کتاب (روح‌القوانین) سه استدلال اصلی عرضه کرده است: یکی این‌که تقسیم‌بندی کلاسیک رژیم‌های سیاسی به مونارشی، اریستوکراسی و دموکراسی رسا نیست، بل‌که باید رژیم‌ها را به مونارشی، استبداد و جمهوری (دموکراتیک یا اشرافی) طبقه‌بندی کرد…
دوم این‌که حکومت‌های معتدل و معقول آن‌هایی هستند که میان سه قوه مجریه، مقننه و قضائیه تفکیک و توازن به وجود آورند. آزادی در گرو تفکیک قواست. هر یک از سه قوه باید به وسیله‌ی نهادهای مستقلی اجرا شود و نماینده‌‌ی شان اجتماعی جداگانه‌ای باشد. شئون اشرافی باید بر قدرت و اقدامات عامه مردم نظارت کنند و مردم نیز متقابلا باید قدرت نظارت بر اشراف را داشته باشند. هم‌چنین لازمه‌ی تداوم تفکیک و توازن قوا، وجود نهادها و سازمان‌های مدنی واسط میان حکومت و فرد مانند کلیسا، انجمن‌های حرفه‌ای و اصناف است.
سوم این‌که به نظر منتسکیو، رفتار و کردار افراد و حکومت‌ها در هر جامعه‌ای صرفا به وسیله‌ی قوانین تعیین نمی‌شوند، بل‌که تابع مجموعه‌ی عوامل پیچیده‌ای چون مذهب، رسوم، عادات و آداب و آب و هوا و عوامل جغرافیایی است که روح قوانین یا نظام‌های سیاسی را تشکیل می‌دهند.”
(آموزش دانش سیاسی، حسین بشیریه، نشر نگاه معاصر ص۲۸۵)
منتسکیو بدترین نوع حکومت را حکومت استبدادی می‌داند. حسین بشریه در کتاب  “آموزش دانش سیاسی” دلایل آن را از نظر منسکیو چنین می‌داند:
“در حکومت‌های استبدادی ترس اساس زندگی سیاسی را تشکیل می‌دهد و زندگی مردم به سطح زندگی حیوانی تنزل می‌یابد. اتباع حکام مستبد هم‌واره در حال انزوا، ترس و وحشت، جهل، بدبینی و بدگمانی و تسلیم و رضا به سر می‌برند. به نظر منتسکیو خودکامگان مثل  وحشیانی که برای خوردن میوه، کل درخت را از بیخ و بن می‌کنند، برای تحکیم قدرت خود، همه‌ی خانواده‌های برجسته و بزرگ را ریشه‌کن می‌کنند.” (همان، ص ۲۸۷)
منتسکیو در سال ۱۷۵۵ درگذشت. او پیش از مرگ ابتدا قوه بینایی‌اش را از دست داد و در پایان عمر به کلی کور شد.
 

هیچ نظری موجود نیست: