در طول سالیان اخیر، گزارشهای متعددی در مورد نشست زمین در دشت رفسنجان منتشر شده است. نشست زمین باعث کاهش ضریب ذخیره و کاهش ضریب نفوذپذیری سفره آب زیرزمینی میشود. به عبارت دیگر، هر چقدر باران هم ببارد، زمین اما امکان جذب آب را عملا از دست میدهد. اتفاق ناگوار بعدی، «حرکت آبهای شور کفههای نمکی به طرف مناطق بهرهبرداری با آب نسبتا شیرین» است. میتوانید جزئیات ماجرا را
اینجا بخوانید. نکتهای که بسیاری به آن توجه نکردهاند، آسیبپذیری بیش از پیش بناها و خانههای مردم در مقابل زمین لرزه است. رفسنجان اما تنها نیست، دشت سیرجان هم در اثر استخراج بیرویه آبهای زیرزمینی مبتلا شده است.*
حال بررسی کنید برای سیراب کردن باغهای پسته، آب از چه منابعی به سوی رفسنجان روان شده است؟
خبرهای چند سال اخیر، تاسفبار است. خشک شدن صدها هکتار باغ پسته در اثر خشکسالی و کاهش میزان و کیفیت آبهای زیرزمینی. اما چرا اینقدر دیر؟ چرا سالها قبل، پیش از اینکه سفرههای آب زیرزمینی نابود نشده بودند کشت پسته متوقف نشده بود؟ اگر سخنگوی کمیسیون انرژی درست
بگوید، ۳۰ میلیارد سود پستهکاری، با مصرف ۸۰ میلیارد دلار آب به دست آمده است. سود پسته به جیب من و شما نرفته، اما همه ما در ضرر از بین رفتن منابع آب، سهیم هستیم.
اینجا، بحث مسوولیت است. بحث جوابگویی است. چه کسی و کسانی پاسخگو هستند؟ آیا سازندگی به معنای توسعه ناپیدار بود؟ توسعهای ظاهری همراه با افتتاح نمایشی پروژههای کوچک و بزرگی که بی سر و سامان ماندند؟ از بین بردن منابع آب برای نسلهای بعدی بود؟ توسعهی سبک «رفسنجانی» حتی به سرزمین مادری اکبر هاشمی رفسنجانی و فامیلهای پستهکار و پستهخوارش رحم نکرده است. آسیبهای این توسعه، فراتر از هزاران میلیارد دلار است. سدهایی که بدون دلیل ساخته شد، سفرههای آب زیرزمینی که از دست رفت، زمینهای سبزی که بیابان شدند.
آب، ثروت است. از بین برنده آب، بیآبمان میکند و بیابان میسازد. کشت بدون وقفه پسته، ۳۰ میلیارد دلار سود داشت، اما ضررش چقدر بود؟ ساخت صدها سد کوچک و بزرگ بدون دلیل و منطق، برای گروهی سود آور بود، اما امروز آسیبش را که میبیند؟
بازیهای سیاسی را کنار بگذاریم و سوالهایی واقعی بپرسیم. همیشه، دورههای ترسالی و خشکسالی داشتهایم. هنر، ذخیره آب و غذا در دورههای ترسالی برای استفاده در دورههای خشکسالی بوده است. داستان تعبیر خواب عزیز مصر را به یاد دارید؟ میگویند به یوسف گفت که «هفت گاو خشک را دیده که هفت گاو فربه رو میخورند». نقل است که یوسف خواب را به قحطی و خشکسالیای هفت ساله در پی یک دوران ترسالی هفتساله تعبیر کرده است. اگر مقامهای جمهوری اسلامی مدعی پیروی از قرآن باشند، که باید این حکایت را بارها و بارها در سوره یوسف خوانده باشند! خودشان هم به آنچه ادعا میکنند برایشان مقدس است عمل نکردهاند.
بیآبی فقط ناشی از خشکسالی نیست. ناشی از فقدان تدبیر هم هست. پیشبینی میکنم ۱۰ میلیارد دلاری که صندوق توسعه ملی برای «تسهیلات برای طرح های آب و خاک کشور» هزینه میشود، اگر باز به جیب سدسازان و سدبازان برود، و باز بدون نظارت دست وزارت نیرو بیافتد، تلف خواهد شد.
هر بار پسته میبینید، با عجله نخوریدش! تامل کنید. با درک این نکته پوست بکنید و بخورید که کشت و به عمل آوردن این محصول در ۳۰ سال اخیر، با از بین رفتن دهها میلیارد دلار همراه بوده. سهم شما چیست؟
ـــــــ
* با توجه به اینکه وسعت سفره آب زیرزمینی دشت سیرجان ۲۵۰۰ کیلومترمربع و ضریب ذخیره آن ۷ درصد میباشد حجم ذخیره آب بین سالهای ۱۳۸۱ تا ۱۳۸۶ حدود ۷۵/۸۴۱ میلیون مترمکعب کاهش یافته است.» بنا به آنچه در این پژوهش منتشر شده برداشت بیرویه از منابع آب زیرزمینی دشت سیرجان علاوه بر فرونشست، پیشروی آب شور و کاهش حجم ذخایر آبی موجب افزایش مصرف انرژی جهت استحصال آب، افزایش آسیبپذیری سیرجان نسبت به خشکسالی، کاهش کیفیت آب و تاثیر منفی بر جامعه گیاهی و جانوری منطقه سیرجان میشود. خوشبختانه این تحقیق تنها به بررسی آنچه در سیرجان روی داده است نپرداخته و در بخش دیگری پیشبینی آنچه تا سال ۱۳۹۶ برای سیرجان روی میدهد را انجام داده است. پژوهشگران پیشبینی میکنند سطح آب زیرزمینی سیرجان تا سال ۱۳۹۶ به طور متوسط بیش ۵/۶ متر دیگر افت میکند که میزان این افت در نواحی غربی دشت بیش از ۲۰ متر خواهد بود. همچنین پیشبینی میشود در سال ۱۳۹۶ عمق متوسط برخورد به سطح آب در منطقه به بیش از ۳۶ متر برسد. بر اثر این افت، ضخامت سفره آب زیرزمینی در سال ۱۳۹۶ به ۸۴ متر خواهد رسید و حدود ۱۱۲۳ میلیون متر مکعب دیگر از حجم ذخایر آبی آن کاسته خواهد شد
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر