نگاهي به...

هر آنچه منتشر ميشود به قصد و هدف آگاهی رسانی و روشنگری است۰ ما حق "آزاد ی بيان" و" قلم" را جزء لاينفک مبارزه خود ميدانيم! ما را از بر چسب و افترا زدن باکی نيست! سلام به شهدای خلق! سلام به آزادی!

۱۳۹۲ آذر ۲۷, چهارشنبه

پایان اعتصاب غذا در لیبرتی و گام بعدی...
سعید جمالی


فرمان پایان اعتصاب غذا در لیبرتی صادر شد. اگر چه که صدمات جسمی فراوانی بر اعتصابیون وارد شده ولی باز باید خدا را شکر گذار بود که کسی جان به جان  آفرین تسلیم نکرد. شیوه پایان دادن به اعتصاب هم اصلا مهم نیست، مهم حفظ جان انسانهاست.
نمیدانم که گام بعدی یا بهانه بعدی چیست؟ امیدوارم هر چه که هست بازی با جان انسانها نباشد. مطمئنا راه حلهای دیگری منجمله راه حلهای سیاسی برای ادامه مسیر می توان پیدا کرد و از راه حلهای موقت، فردی و بسیار زیانبار پرهیز نمود.
... با توجه به تغییرات شگرفی که در جامعه ایران رخ داده، می توان مانند یک جریان پخته و جاافتاده سیاسی در اروپا یا آمریکا، مواضع سیاسی را بصراحت مطرح کرد و اقشار مورد نظر را حول آن بسیج نمود. تناقض بین اسم و محتوا نیز مهم نیست. امروزه تمام احزاب کارگری گذشته مواضع مشابهی با احزاب محافظه کار دارند و هیچ اتفاق مهمی هم برایشان رخ نداده. اگر جریان وابسته به آقای رجوی اصرار بر حفظ نامشان دارند کسی نمی تواند مانع آنها شود و در عالم سیاست امروز موضوع چندان مهمی هم نیست. دو جایه خوری از اصول پذیرفته شده دنیای امروز است.
جریان مذکور در انتخاب "یاران سیاسی" یا "جبهه سیاسی" بین المللی، تمام تعارفات را بکناری گذاشته و حتی صراحتشان در این زمینه " تو ذوق" زننده است. بحث بر سر خوبی یا بدی آن نیست. بحث بر سر این است که چرا این جریان گامی فراتر در روند حرکتشان بر نمیدارد و "یاران سیاسی" را در سیاست شان بصورت روشن و صریح جاری و متبلور نمی کند. مثلا چه اشکالی دارد که با صراحت تمام از دخالت نظامی آمریکا و ناتو در سرنگونی رژیم جانبداری کرد. این ایده حتما که طرفدارانی دارد و مسلما تعداد آنها بسیار بیش از طرفداران فعلی است. در ایران آینده هم حتما اقشاری از جامعه از چنین " تفکر" و "نگرشی" حمایت خواهند کرد.
اولین حُسن چنین صراحتی در سیاست، ارتقاء واکنشهای فردی و مایه گذاشتن از جان آدمها به کنشهای سیاسی و فعال می باشد. آنگاه می توان عضو رسمی چنین "کلوپی" شده و از حمایتهای سیستماتیکی برخوردار شد. همچنین بنظر میرسد میزان "لعنت" و "بدنامی" آن از حالت فعلی کمتر باشد.
بدون شک برای آقای رجوی روشن است که فرضیه "تبدیل شدن به نیروی پیش قراول تهاجم نظامی به ایران" بدلیل ساده نداشتن نیرو و سلاح و زمین، منتفی است. اگر چنین است پس دلیل موجهی برای آزردن نفرات باقیمانده وجود ندارد. می توان لااقل بخشی از آنها را در سطحی "عالی" تر بکار گرفت. اگر این ایده مورد پسند نیست، از یاد نبرید در دنیای سیاست کسانی که فاقد قدرت هستند نمی توانند "دودوزه" بازی کنند.
26 آذر 92(17 دسامبر 13)                                                                                
 هادی افشار
saeidjamali@yahoo.com

هیچ نظری موجود نیست: