بخش دوم گفتوگوی «تابناک» با دکتر حسین راغفر
بیشتر نهادهای دولتی مالیات نمیدهند. حتی برخی از اینها بانک و مؤسسات مالی و اعتباری دارند. البته این مؤسسات خودشان پول خلق میکنند و زیر بار قوانین بانک مرکزی هم نمیروند. به هر صورت، با توجه به جو تحریمها و ضعف بخش خصوصی، سهم این گونه نهادها در اقتصاد بیشتر شده که این بسیار خطرناک است.
بخش نخست از مصاحبه «تابناک» با موضوع روابط تجاری ایران و چین در اینجا منتشر شد. هماکنون بخش دوم و پایانی این گفتوگو به موضوع هدفمندی یارانهها و بخشی دیگر از لوایح اصلاح ساختار اقتصاد کشور اختصاص دارد که در ادامه تقدیمتان میشود.
ـــ بحث حذف یارانهها در اوضاع کنونی عملی نیست. از سوی دیگر، اقدام به حذف یارانههای دهکهای بالای درآمدی با عوارض متعددی روبهرو است. باید گفت، دولت قبلی مقصر اصلی است، چرا که گفت پول نفت را به سر سفره مردم میآوریم. این شعار که پول نفت مال شخص افراد است، این شائبه را پدید میآورد که تاکنون پول نفت را دولت میخورده و به افراد جامعه داده نمیشد. در حالی که باید پول نفت و منابع طبیعی کشور، منطقی به اشکال گوناگون به سرمایه تبدیل شود. دولت موظف نیست پول یارانهها را تبدیل به گوشت و نان کند، بلکه باید آن را به خدمات سلامت، آموزش و پرورش و زیرساختها تبدیل کند؛ سرمایههایی همچون نفت که منحصر به این نسل نیست.
ما باید به گونهای این سرمایه را استفاده کنیم که سود آن به نسلهای آینده هم برسد. متأسفانه دولت گذشته توقعی در جامعه پدید آورد که همه پول یارانه را حق خود میدانند. در چنین فضایی ما به ۱۰ درصد از مردم میگوییم، این پول حق شما نیست و شما استحقاق ندارید. در صورتی که ما تا به حال میگفتیم این پول حق شماست.
* پس راهکار چیست؟
ــ قرار نیست یارانهها نقدی داده شود. میتوان از آن برای ایجاد رونق اقتصادی کشور استفاده کرد. حداکثر کسانی را که بتوان از حذف یارانهها، خارج نمود، بعید است به چند صد هزار نفر برسد. نکته دیگر آن که صرف نظر ار تبعات منفی، بعید است که خیلی از طبقات بالای جامعه در این طرح نامنویسی کرده باشند.
* بنا بر اطلاعات موجود، کسانی که فعلاً یارانه میگیرند، از تعداد افراد کشور بیشتر است!
ــ این آمار درست است و معنایش این است که فساد گستردهای وجود دارد. جریاناتی مبالغ هنگفتی را به نام افراد و با نامنویسی در طرح یارانهها، از سیستم خارج میکنند. البته کنترل این فساد هم ساده نیست. فساد بزرگی از این طریق در کشور پدید آمده و در این فاصله مبالغ بزرگی از سیستم خارج شده است. در ضمن تنها علت بازنگری در شیوه پرداخت یارانهها کسری بودجه و ناتوانی در تأمین منابع است. در واقع قصد اصلاح رویه اشتباه قبلی نیست.
* پس شما بنا بر چه اساسی گفتهاید که میتوان دهکهای پایین را شناسایی کرد؟
ــ همینطور که گفتم، علت پدید آمدن این طرح کسری بودجه است. اگر این دلیل نبود، هیچ کس به فکر نمیافتاد که ۴۲ هزار میلیارد تومان سالیانه به سیستم اقتصادی تزریق میشود که یکی از اصلیترین دلیل تورم است. قربانی اصلی این طرح هم گروههای پایین درآمدی هستند که یارانه میگیرند. اگر ما با این پول سرمایهگذاری و از طریق آن اشتغال ایجاد میکردیم، مشکلات امروز را نداشتیم.
در همین راستا آقایان با توجه به این مشکلات گفتند، ما ۳۰ درصد کمبود داریم. پس ۳۰ درصد از کسانی که یارانه میگیرند، حذف میکنیم. برای حل این موضوع نیز راهکارهای سادهای پیش میگیریم. از دهکهای پایین که نمیتوانیم حذف کنیم. پس از بالا حذف میکنیم. معلوم نیست راهکارهای ساده، کارآمد و بلندمدت باشد. اگر این روند ادامه پیدا کند مجبور میشویم در چند وقت آینده ۳۰ درصد دیگر را کم کنیم. اگر قرار است کاری شود، باید اقدامی عاجل و منطقی با یک نگاه بلند مدت باشد.
شناسایی گروههای پایین درآمد به مراتب آسانتر است. آنها ویژگیهای مشخصی دارند. مثلا یک خانواده که زن سرپرست و در روستا زندگی و احتمالا یک بیمار هم دارد و چند فرزند دانشجو و دانشآموز با احتمال ۹۰ درصد این خانوار فقیر است. ما میتوانیم ویژگیها خانوارها را پایه مشخصات خانوادهها محاسبه و ارزیابی و با روشهایی خانوادهها را درجه بندی کنیم.
اگر هماکنون به خانوادهای فقیر بگویی که داروی شما رایگان است، ولی یارانه به شما نمیدهیم. قول میدهم که ۵۰ درصد از خانوادههای فقیر، گزینه داروی رایگان را انتخاب میکنند. یا خانوادههایی که فرزندانی دانشآموز دارند، بگوییم تحصیلات رایگان باشد آنها این گزینه را انتخاب میکنند. مثلا در چند وقت اخیر معلوم نیست کدام یک از جریانهای قدرت تختههای الکترونیک هوشمند وارد کرده است و دانشآموزان را مجبور میکنند که پانصد هزارتومان به مدسه بدهند.
مثلاً وزارت بهداشت مدتهاست، طرحی را شروع کرده که خانوادهای دارای کودک که سوءتغذیه دارند را شناسایی کرده و به کمک کند. الان هم در دستور کار است که این طرح را ملی کنند. اگر ما مطمئن باشیم کسی گرسنه نمیخوابد و سلامت مردم نیز تأمین میشود، اگر دولت خدمات حمل و نقل را نیز به آن بیفزاید، به صورتی که ۴۰ درصد جمعیت از سیستم حمل و نقل عمومی استفاده کنند، مردم دیگر به هیچ پول نقدی نیاز نخواهند داشت و از طریق این سرمایهگذاری در زیرساختها صدها هزار شغل ایجاد میشود و دیگر ما شاهد تورم اینچنینی نیستیم. با این ۴۵ هزار تومان یارانه دیگر دکتر هم نمیتوان رفت.
* البته طرح تحول اقتصادی تنها منوط به یارانهها نبود و شاخههای دیگر هم داشت. یکی دیگر از این شاخهها مالیاتها بود. این در حالی است که بیش از یک سال است، لایحه یک فوریتی مالیاتها در مجلس مسکوت مانده است؟
ــ منابع نفتی باید به اشکال دیگر سرمایه تبدیل شود و دولت باید هزینههای جاری خودش را از طریق مالیاتها تأمین کند. وقتی که دهها بازیگر قدرتمند در عرصه اقتصادی فعالیت میکنند ولی مالیات نمیپردازند، یکی از آسیبهای جدی برای منابع دولت است. از طرف دیگر این گونه سیاستها فضا را انحصاری میکند و نمیگذارد فضای اقتصاد رقابتی شود. سرمایهگذار خصوصی نیز در این رقابت وارد نمیشود، چرا که رقیب او مالیات نمیدهد، قوانین را دور میزند، دسترسی به منابع بانکی سهل است و اگر ارزی باشد، در اختیار آنها میگذراند؛ بنابراین، دیگر جایی برای رقابت نمیماند.
* این نهادها کدامند؟
ــ بیشتر نهادهای دولتی در این امر شامل میشوند. نیروهای نظامی و انتظامی، شهرداریها، بنیاد مستضعفان، بنیاد شهید و آستان قدس رضوی و... حتی برخی از این ارگانها، بانک و مؤسسات مالی و اعتباری دارند. البته این مؤسسات خودشان اقدام به خلق پول میکنند و زیر بار قوانین بانک مرکزی هم نمیروند. به هر صورت با توجه به جو تحریمها و ضعف بخش خصوصی، سهم این گونه نهادها در اقتصاد بیشتر شده که این بسیار خطرناک است. در واقع خصوصیسازی در کشور به خودمانیسازی تبدیل شده است. یکی از کارهایی که دولت میتواند در شرایط کنونی انجام دهد، اصلاح شرایط کسب و کار و شکستن انحصار و ایجاد فضای رقابتی است.
ما باید به گونهای این سرمایه را استفاده کنیم که سود آن به نسلهای آینده هم برسد. متأسفانه دولت گذشته توقعی در جامعه پدید آورد که همه پول یارانه را حق خود میدانند. در چنین فضایی ما به ۱۰ درصد از مردم میگوییم، این پول حق شما نیست و شما استحقاق ندارید. در صورتی که ما تا به حال میگفتیم این پول حق شماست.
* پس راهکار چیست؟
ــ قرار نیست یارانهها نقدی داده شود. میتوان از آن برای ایجاد رونق اقتصادی کشور استفاده کرد. حداکثر کسانی را که بتوان از حذف یارانهها، خارج نمود، بعید است به چند صد هزار نفر برسد. نکته دیگر آن که صرف نظر ار تبعات منفی، بعید است که خیلی از طبقات بالای جامعه در این طرح نامنویسی کرده باشند.
* بنا بر اطلاعات موجود، کسانی که فعلاً یارانه میگیرند، از تعداد افراد کشور بیشتر است!
ــ این آمار درست است و معنایش این است که فساد گستردهای وجود دارد. جریاناتی مبالغ هنگفتی را به نام افراد و با نامنویسی در طرح یارانهها، از سیستم خارج میکنند. البته کنترل این فساد هم ساده نیست. فساد بزرگی از این طریق در کشور پدید آمده و در این فاصله مبالغ بزرگی از سیستم خارج شده است. در ضمن تنها علت بازنگری در شیوه پرداخت یارانهها کسری بودجه و ناتوانی در تأمین منابع است. در واقع قصد اصلاح رویه اشتباه قبلی نیست.
* پس شما بنا بر چه اساسی گفتهاید که میتوان دهکهای پایین را شناسایی کرد؟
ــ همینطور که گفتم، علت پدید آمدن این طرح کسری بودجه است. اگر این دلیل نبود، هیچ کس به فکر نمیافتاد که ۴۲ هزار میلیارد تومان سالیانه به سیستم اقتصادی تزریق میشود که یکی از اصلیترین دلیل تورم است. قربانی اصلی این طرح هم گروههای پایین درآمدی هستند که یارانه میگیرند. اگر ما با این پول سرمایهگذاری و از طریق آن اشتغال ایجاد میکردیم، مشکلات امروز را نداشتیم.
در همین راستا آقایان با توجه به این مشکلات گفتند، ما ۳۰ درصد کمبود داریم. پس ۳۰ درصد از کسانی که یارانه میگیرند، حذف میکنیم. برای حل این موضوع نیز راهکارهای سادهای پیش میگیریم. از دهکهای پایین که نمیتوانیم حذف کنیم. پس از بالا حذف میکنیم. معلوم نیست راهکارهای ساده، کارآمد و بلندمدت باشد. اگر این روند ادامه پیدا کند مجبور میشویم در چند وقت آینده ۳۰ درصد دیگر را کم کنیم. اگر قرار است کاری شود، باید اقدامی عاجل و منطقی با یک نگاه بلند مدت باشد.
شناسایی گروههای پایین درآمد به مراتب آسانتر است. آنها ویژگیهای مشخصی دارند. مثلا یک خانواده که زن سرپرست و در روستا زندگی و احتمالا یک بیمار هم دارد و چند فرزند دانشجو و دانشآموز با احتمال ۹۰ درصد این خانوار فقیر است. ما میتوانیم ویژگیها خانوارها را پایه مشخصات خانوادهها محاسبه و ارزیابی و با روشهایی خانوادهها را درجه بندی کنیم.
اگر هماکنون به خانوادهای فقیر بگویی که داروی شما رایگان است، ولی یارانه به شما نمیدهیم. قول میدهم که ۵۰ درصد از خانوادههای فقیر، گزینه داروی رایگان را انتخاب میکنند. یا خانوادههایی که فرزندانی دانشآموز دارند، بگوییم تحصیلات رایگان باشد آنها این گزینه را انتخاب میکنند. مثلا در چند وقت اخیر معلوم نیست کدام یک از جریانهای قدرت تختههای الکترونیک هوشمند وارد کرده است و دانشآموزان را مجبور میکنند که پانصد هزارتومان به مدسه بدهند.
مثلاً وزارت بهداشت مدتهاست، طرحی را شروع کرده که خانوادهای دارای کودک که سوءتغذیه دارند را شناسایی کرده و به کمک کند. الان هم در دستور کار است که این طرح را ملی کنند. اگر ما مطمئن باشیم کسی گرسنه نمیخوابد و سلامت مردم نیز تأمین میشود، اگر دولت خدمات حمل و نقل را نیز به آن بیفزاید، به صورتی که ۴۰ درصد جمعیت از سیستم حمل و نقل عمومی استفاده کنند، مردم دیگر به هیچ پول نقدی نیاز نخواهند داشت و از طریق این سرمایهگذاری در زیرساختها صدها هزار شغل ایجاد میشود و دیگر ما شاهد تورم اینچنینی نیستیم. با این ۴۵ هزار تومان یارانه دیگر دکتر هم نمیتوان رفت.
* البته طرح تحول اقتصادی تنها منوط به یارانهها نبود و شاخههای دیگر هم داشت. یکی دیگر از این شاخهها مالیاتها بود. این در حالی است که بیش از یک سال است، لایحه یک فوریتی مالیاتها در مجلس مسکوت مانده است؟
ــ منابع نفتی باید به اشکال دیگر سرمایه تبدیل شود و دولت باید هزینههای جاری خودش را از طریق مالیاتها تأمین کند. وقتی که دهها بازیگر قدرتمند در عرصه اقتصادی فعالیت میکنند ولی مالیات نمیپردازند، یکی از آسیبهای جدی برای منابع دولت است. از طرف دیگر این گونه سیاستها فضا را انحصاری میکند و نمیگذارد فضای اقتصاد رقابتی شود. سرمایهگذار خصوصی نیز در این رقابت وارد نمیشود، چرا که رقیب او مالیات نمیدهد، قوانین را دور میزند، دسترسی به منابع بانکی سهل است و اگر ارزی باشد، در اختیار آنها میگذراند؛ بنابراین، دیگر جایی برای رقابت نمیماند.
* این نهادها کدامند؟
ــ بیشتر نهادهای دولتی در این امر شامل میشوند. نیروهای نظامی و انتظامی، شهرداریها، بنیاد مستضعفان، بنیاد شهید و آستان قدس رضوی و... حتی برخی از این ارگانها، بانک و مؤسسات مالی و اعتباری دارند. البته این مؤسسات خودشان اقدام به خلق پول میکنند و زیر بار قوانین بانک مرکزی هم نمیروند. به هر صورت با توجه به جو تحریمها و ضعف بخش خصوصی، سهم این گونه نهادها در اقتصاد بیشتر شده که این بسیار خطرناک است. در واقع خصوصیسازی در کشور به خودمانیسازی تبدیل شده است. یکی از کارهایی که دولت میتواند در شرایط کنونی انجام دهد، اصلاح شرایط کسب و کار و شکستن انحصار و ایجاد فضای رقابتی است.
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر