پاسخ محمدرضا روحانی به پرسشهای صدای وجدان
محمدرضا روحانی
محمدرضا روحانی
یکی از زندانیان سیاسی سابق با نام مستعار صدای وجدان سؤالاتی را از آقای روحانی مطرح کرده بودند که پاسخهای ایشان در پی میآید.
سوالات «صدای وجدان» را در لینک زیر میتوانید ببینید:
http://www.pezhvakeiran.com/maghaleh-54354.html
پاسخ محمدرضا روحانی به پرسشهای صدای وجدان
با درود از این که به گفتگوی من با پژواک و ... دکتر قصیم در خصوص ناگفتههای شورا توجه کردهاید خوشحالم.
۱۵ کلمه از نوشتهی مورخ ۱۵ خرداد ما مربوط به استعفا بود و بقیه آن توضیحی کوتاه برای عموم. بخش اخیر حدوداً صد برابر جمله مربوط به استعفا بود.
تصور میکنم توانستیم موارد اختلافات را بطور خلاصه بنویسیم و اما به سوالات بپردازیم.
۱- از هیجده سالگی، ۱۳۴۰ تاکنون فعالیت سیاسی و اجتماعی داشتم در حزب ایران، جبهه ملی، وکلای جوانان، وکلای پیشرو، جمعیت حقوقدانان، کمیته دفاع از زندانیان سیاسی، جنبش، جبهه دموکراتیک ملی ایران، کمیته برای دفاع از حقوق بشر و پیشبرد آن در ایران (پاریس) کمیته مستقل وکلای ایرانی در تبعید و بالاخره شورای ملی مقاومت ایران. غیر از حزب ایران در بقیه موارد با زنان و مردانی از عقاید مختلف فعالیت داشتم. یعنی فعالیت جبههای بود. این نوع فعالیتها بر دو محور استوار است. ۱- به رسمیت شناختن اختلاف عقیده ۲- اتحاد عمل. اختلاف عقیده در جنبش جبههای نباید مانع اتحاد عمل شود. دستاوردهای بینظیر شورای ملی مقاومت ایران در چنین جبههای تحصیل شد.
۲- پس وجود اختلاف در جبهه مشکل نیست. شرط ضروری آن است. ما سکوت نکردیم. وظایف اجرایی محوله را انجام دادیم که مربوط به اتحاد عمل است. نظرات خود را با استفاده از امکانات موجود از طریق شرکت در تظاهرات، راهپیماییها، سخنرانیها، مقالات، ملاقاتها، نشستهای شورایی یا با هواداران، در روزنامه، مجله، رادیو و تلویزیون در حدودی که در اختیار ما قرار میگرفت تبلیغ میکردیم. دکتر قصیم بیش از هر ایرانی دیگر شنونده یا خواننده داشت در موضوع مهم و جدید محیط زیست به مدت ۲۰ سال. این فقط یک وجه است. در امر تبلیغ نظرات از طریق کتاب، جزوه، مقالات، سخنرانیها. یا من در مورد سندیکاها، حقوق بشر مسائل دانشجویان، دادگستری، قوانین، زنان، مسائل اجتماعی و سیاسی گفتم و نوشتم. در حد لیافت و بضاعت خود نسبت به وجدان خود و مردم میهن انجام وظیفه کردم. این ادای دین در کار شورا ممکن بود و نه جای دیگر. در جلسات شورا هم در حدود فهم و درک خود بیان نظر کردیم. شرایط جنگ، حملات دائم دشمن، خیانت ضد بشری سیاست مماشات، بمباران مجاهدین، حمله به مقر مقاومت، پرونده تروریستی، شرایط اشرف و لیبرتی همراه کمکاری در ارتباط با هموطنان داخل و خارج از کشور مسئولین شورا را آنقدر آسیب پذیر کرد که متأسفانه امکان هرگونه تجدید نظر و نوسازی از آنان سلب شد. از نظر من مجموعه این شرایط موجبات استعفا را فراهم کرد. ما اگر کوچکترین امیدی برای پیشبرد حداقل نظرات خود داشتیم، خانهای که طی سی سال در بنای آن شرکت داشتیم را رها نمیکردیم. فرانسویها میگویند « قبل از وقت زمانش نیست. بعد از آن دیگر وقتش نیست» این دیگر بستگی به تشخیص ما داشت. ما حالا نمیتوانیم به مصدق بگوییم اگر بعد از کودتای ناموفق ۲۵ مرداد میرفت به فارس نزد عشایر قشقایی ۲۸ مرداد اتفاق نمیافتاد. ای بسا اگر ۲۰ سال پیش از شورا کناره میگرفتیم امروز عدهای میگفتند اگر آنها شورا شکنی نمیکردند، آخوندها رفته بودند. صدای وجدان گرامی، آدمی که اشتباه نمیکند خطرناک است. من حتماً اشتباهات زیادی کردهام ولی فکر نمیکنم اگر بیست سال پیش استعفا میدادم بهتر بود. این استعفا هم از ناچاری بود.
۳- دربارهی حرکت عظیم سال ۱۳۸۸، شورا ظرف مناسب آنرا در طرح جبههی همبستگی فراهم کرده بود و اگر به آن عمل میکردیم میتوانستیم در سمت و سو دادن به آن جنبش بزرگ سهمی شایسته داشته باشیم. نتوانستیم. من در آن زمان با پژواک ایران مصاحبهی مفصلی داشتم درباره این جنبش که نقطه نظرهای خودم را گفتهام. قول میدهم اگر با نظر انتقادی بخوانید و مرا آگاه کنید فوراً شما را دشمن لقب نمیدهم.
۴- بخش آخر نامه شما سؤال نیست. اظهار نظر است. من به عنوان یک عضو مستعفی شورا هنوز خیرخواه شورا و مجاهدین هستم. راه آن را هم انتقاد سازنده میدانم. از کم و کیف اختلافات اعضا و هواداران سابق مجاهدین اطلاع روشنی ندارم. حرفهای یک طرف را شنیدهایم. اقای حنیف حیدرنژاد بعد از ۲۵ سال گزارشی نوشت. پاسخ مربوطه را نمیدانم. این یک؛ آخرین و جدیترین اختلافهای ما با مجاهدین این بود که میخواستند شورا و شورائیان را که هیچ صلاحیت و اطلاعی ندارند بفرستند به مصاف اعضا و همرزمان سابق خودشان مثل آقای یغمایی و آقای مصداقی. ما دو نفر تن ندادیم. حالا خواهش من از شما این است از من یکی نخواهید دربارهی مطالبی اظهار نظر کنم که چیزی از آن نمیدانم.
درودهای مرا بپذیرید.
محمدرضا روحانی
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر