محمود خادمی: احمدی نژاد ؛ رئیس جمهوری که عادت دارد سکته بدهد ( بخش سوم )
هاشمی رفسنجانی به صحنه می آید
در
بخش قبلی مقاله به درگیریهای باندهای درونی رژیم و شدت گیری اختلافات میان
آنها اشاره کردم و نوشتم ممکن است این اختلافات بیکی از خونین ترین
درگیریهای تاریخ حیات جمهوری اسلامی تبدیل شود و در توضیحِ مربوط به دسته
بندیهای رژیم ؛ آنها را به 3 دسته
تقسیم نمودم که از میان آنها جناح احمدی نژاد را سوژه اصلی و شماره 1 هر
سناریو و تغییر معرفی کردم و همچنین نوشتم که در این شرایط مهم و تاریخی
متأسفانه یک اپوزسیون ملی و دمکراتیک برای تأثیر گذاری بر شرایط بحرانی
موجود ؛ وجود ندارد و ........ اکنون ادامه مقاله :
2 ) هاشمی رفسنجانی ؛ مُحلّل :
تشدید
بی سابقه بحران اقتصادی و سیاسی ؛ فساد و سیاه کاری مقامات و دست
اندرکاران نظام ؛ فقر ؛ گرانی و بیکاری گسترده و ناکامی رویکرد سرکوب و
بخصوص تضعیف بی سابقه موقعیت ولی فقیه در داخل و خارج باعث شده است ؛
رویکرد هاشمی رفسنجانی نسبت به گذشته مورد حمایت بیشتری قرار بگیرد .
در
غیاب احمدی نژاد ؛ خلاء موجود ناشی از شکست سیاستهای تاکنونی نظام ؛ تشدید
بحران های گریبانگیر ؛ افزایش فقر و گرانی و فشارهای بین المللی زمینه را ؛
برای عرض اندام هاشمی رفسنجانی ( که با همسوئی ظاهری با مخالفین و اتخاذ
مواضع بینابینی در طول اعتراضات مردم در جریان انتخابات 88 و فاصله گرفتن
از ولی فقیه ؛ چهره خود را به مقداری موجه و حق بجانب کرده ) تا حدودی
آماده شده است .
هاشمی رفسنجانی ( صحبت با اعضای مجمع مدرسین حوزه ) : اختلاف
میان جناح احمدی نژاد از یکسو و بیت رهبری و فرماندهان تجار صفت سپاه از
سوی دیگر بر سر کسب قدرت سیاسی و اقتصادی در حکومت ایران با نزدیک شدن
انتخابات آینده رئیس جمهوری در سال 1392 عمیق تر و شکاف آن دارای دندانهای
برنده تر می شود .
هاشمی رفسنجانی ( سایت بازتاب ) :
شاید برخی از شما در جلسات فقهی خود بگوئید که حکومت حق علماست . ولی من
بشما میگویم اگر مردم نباشند ؛ این حق عملی نمی شود و هیچوقت اینگونه نبوده
است که روحانیت به زور بخواهد اینکار را انجام دهد و در دین نیز این
پذیرفته نیست . اگر حکومت زوری باشد ؛ دینی نیست .
هاشمی
رفسنجانی به خاطر مواضع بینابینی اش همواره محلل خوبی برای کنترل منازعات
جناحی و ایجاد تعادل در مواقع بحرانی بوده است . اکنون در این شرایط بحرانی
؛ وی بهمراه اصلاح طلبان سست شدن پایه های نظام دینی و وضعیت انفجاری
جامعه را بخوبی تشخیص داده اند و فرصت را برای عرض اندام خود ضروری میدانند
. بخصوص که از قدرت گیری باند احمدی نژاد وحشت دارند . از طرف دیگر مخالفت
های وی با ولی فقیه و ساز و کارهای سیاسی او ؛ می تواند باین خاطر باشد ؛
که اپوزسیون بر اندازِ رژیم میدان دار نشود و رژیم را سرنگون نکند .
علی مطهری نماینده اصولگرای مجلس بهمراه تعداد دیگری از نمایندگان :
ما بهمراه چند تن از همفکران خود ؛ تقریبا" حدود سه هفته پیش خدمت آیت
الله هاشمی رفسنجانی رسیدیم . در آن جلسه گفتیم در شرایطی که در حالت
اضطرار قرار داریم و اقتصاد ؛ فرهنگ و سیاست خارجی ما با مشکلاتی رو به رو
شده است ؛ کاندیداتوری آیت الله هاشمی برای یک دوره 4 ساله می تواند کمک
کند و با توجه به نفوذی که وی روی گروهها و شخصیت های سیاسی دارد می تواند
کشور را به حالت تعادل برساند و در صورت مخالفت با کاندید شدن ؛ کاندیدای
مورد حمایت خود را معرفی کند .
روزنامه جمهوری اسلامی
:حملات تیزی که این روزها و این ماهها و این سالها به آیت الله هاشمی
رفسنجانی میشود ؛ بهترین دلیل بر زنده بودن این یار امام و ستون انقلاب است
. اگر باز هم انتخابات برگزار شود هاشمی اول است .
از
طرف دیگر ؛ رفسنجانی بعد از بی حاصلی تلاش هایش برای سر عقل آوردن ولی
فقیه و نا امید شدن از تلاشهای خود ــ برای نجات نظام از بحرانهای
گریبانگیر ــ از طریق قانع کردن خامنه ای به تغییر در مواضعش ؛ اکنون مطمئن
شده است که آینده نظام در گرو ایجاد نظامی دیگر است و باید خود وارد صحنه
شود . شاید دشمنی وی با احمدی نژاد و باند او هم بخاطر آنست که می ترسد که
آنها ــ باند احمدی نژاد ــ سناریوی وی برای نجات رژیم را ناکام بگذارند .
رفسنجانی در حمله به احمدی نژاد و مشائی میگوید : اسلام مکتب ــ که شعار باند احمدی نژاد میباشد ــ ؛ هم امام زمانش دروغ است و هم کورش کبیرش .
در
این صورت ؛ هاشمی رفسنجانی خیز جدا شدن از نظام ولایت فقیه را برداشته و
در صدد تغییر میباشد و راه حل خود را تنها چاره کار میداند . یعنی وی
میخواهد این نظام را با نظامی دیگر که قرائت دیگری از اسلام ارائه میدهد
وبا نظارت عده ای دیگر از روحانیون که کمتر آلوده اند جایگزین سازد . هاشمی
میگوید : اگر مردم ما را نمی خواهند باید برویم . این یعنی اگر مردم ولی فقیه را نخواهند باید کنار برود . یعنی بر خلاف آیت الله مصباح که گفته است : ولی فقیه مشروعیتش را از خدا می گیرد و رأی مردم ملاک نیست . فرق می کند .
هاشمی رفسنجانی بعد از دیدار اخیر خود با ولی فقیه در دیدار جمعی از فعالان حوزه رسانه و فضای مجازی ( خبر آنلاین 27 ژانویه 2013 ) : اگر
مطمئن بودم کسی غیر از من نمی تواند شرایط کشور را تغییر دهد ؛ لحظه ای
تردید نمی کردم و وارد عرصه می شدم . انتخابات با شکوه که دشمنان ما اعتراف
کنند بر اساس استانداردهای مدرن جهانی برگزار میشود ؛ نیاز امروز ماست .
اگر چنین شود ؛ با
جایگزین شدن رفسنجانی به جای احمدی نژاد ــ که مورد تائید و پشتیبانی غرب و
امریکا هم می باشد ــ ؛ موقتا" نظام دینی می تواند در قالب جدیدی به عمر
خود ادامه دهد . یعنی از این جابجائی هم غرب
و جهان خارج ــ از اینکه در جمهوری اسلامی یک چهره افراطی کنار رفته و
چهره معتدلتری به جای او آمده ــ استقبال می کند و هم در داخل ؛ رضایت نسبی
و موقت مردم عاصی و ناراضی و گرفتار در فقر و گرانی ؛ فراهم میشود .
3 ) ولی فقیه ؛ باند ولی فقیه :
نظام
ولایت فقیهی نظامی است که بر اساس قوانین و دستورات شریعت مقدس ؛ بوسیله
ولی فقیه ؛ آیت الله ها و روحانیون ساخته و مدیریت می شود . این نظام فرا
قانونی است و به قانونی که ناشی از اراده و رأی ملت و حاصل عقل و دانش بشری
باشد خود را ملتزم نمی داند و به انتخابات هم اعتقادی ندارد .
آیت الله مصباح یزدی :
حکومت اسلامی نظامی از بالا به پائین است که ولی فقیه منسوب خداوند ؛ سه
معاونت را نصب می کند . معاون اجرائی با نام رئیس دولت ؛ معاون قضائیه با
بام رئیس قوه قضائیه و معاون تقنینی بنام مجلس شورای اسلامی که این مجلس
مشورتی بوده و اعضاء آن توسط رهبر منصوب می شوند و ..... پذیرش انتخابات
ریاست جمهوری و نمایندگان مجلس در قانون اساسی از اضطرار بوده و در زمانی
که شرایط آماده شود باید احکام اضطراری وام گرفته شده از غرب از قبیل
جمهوریت ؛ انتخابات و .... را به زباله دانی تاریخ انداخت و حکومت ناب
اسلامی و ولایت فقیه را محقق کرد . بنابراین ولی فقیه و نظام مبتنی
بر ولایت فقیه به انتخابات آزاد و رأی مردم اعتقادی ندارد و در رویای روزی
است که این احکام وام گرفته از غرب را به زباله دانی تاریخ بیاندازد .
از
طرف دیگر این نظام بر دیدگاههای آرمان گرایانهِ اسلامی مبتنی است و
سردمداران آن ؛ اسلام را دین و اندیشه برتر و بالاتر از ادیان و اعتقادات
دیگر ؛ آرمانِ هدایت و رهبری جهان میدانند . بخاطر این اعتقادات ؛ ولی فقیه
و دست اندرکان این نظام ؛ سلسله مراتب و نظم حاکم بر نظام بین المللی را
که انطباقی با نظام ارزشی اسلام ندارد نا عادلانه و باطل میدانند و قبول
ندارند . بنابراین برای مردم ایران در چنین نظامی که به رأی و انتخاب مردم
در داخل تن نمی سپارد و در ستیز مستمر با جهان خارج و بحران آفرینی است ؛
امکان یک زندگی مدرن و دمکراتیک ــ در داخل ــ که در صلح و دوستی با جامعه
جهانی زیست کند ؛ وجود ندارد .
حال
در چنین نظامی ؛ که انتخابات ــ از هر نوعش ــ از اساس موضوعیت ندارد و
برگزاری این نوع نمایشات ؛ مضجکه ای توهین آمیز به مردم ایران در تعیین حق
سرنوشت شان محسوب میشود ؛ قرار است در خرداد ماه 1392 به
روال سابق انتخابات برگزار شود . امّا این در حالی است که شرایط با گذشته
بسیار فرق کرده است . یعنی انتخابات این بار در شرایطی کاملا" متفاوت با
گذشته برگزار می شود ؛ در شرایطی که دیگر وحدت های گذشته در میان جناح های
اصولگرا وابسته به خامنه ای وجود ندارد .
یعنی بر خلاف خرداد 88 که خامنه ای برای حذف کامل اصلاح طلبان از چرخه قدرت به بولدوزری مانند
احمدی نژاد نیاز داشت ــ که آنان را از سر راه یکدست سازی نظام بردارد ــ ؛
دیگر نیاز ندارد . بخصوص که وی ؛ دیگر مزاحم و دردسر آفرین شده است ؛ یعنی
رئیس جمهوری که با حمایت همه جانبه ولی فقیه به قدرت رسید بود ؛ اکنون تو زرد از آب در آمده و نه تنها قدر ولی نعمت خود را نمیداند بلکه سعی در تخفیف و تحقیر او نیز دارد .
بهمین
خاطر بنظر میرسد ؛ باند ولی فقیه تصمیم دارد با زمینه چینی و معرفی احمدی
نژاد بعنوان باعث و بانی همه خرابیها و نابسامانیهای کشور ــ در داخل و
خارج ــ و ی را سپر بلا نموده و بعد با کنار گذاشتن و حذف وی از گردونه
قدرت و با ایجاد تغییرات جزئی در ساختار نظام ؛ از یک طرف خشم فرو خورده
مردم را تخلیه کرده ؛ طغیانهای احتمالی آینده را فرو کش و آرامش و اعتماد
نسبی را به جامعه باز گرداند و از طرف دیگر با گزینش رئیس جمهوری معتدل و
مورد قبولتر غرب ؛ بحرانهای خارجی را تخفیف و رضایت غرب را ــ برای گرفتن
تضمین حفظ نظام ؛ رفع تحریم ها و .... ــ جلب نماید .
بهمین خاطر است که این روزها گزینه هاشمی رفسنجانی از طرف بسیاری از اصولگرایان طرفدار خامنه ای مطرح
میشود . یعنی احتمال اینکه در شرایط جدید و تغییرات پیش آمده در معادلات
سیاسی قدرت ؛ شاهد نزدیکی بیشتر باند خامنه ای با هاشمی رفسنجانی ــ بعنوان
نماینده و کاندید اصلاح طلبان ــ باشیم ؛ وجود دارد . البته باید توجه
داشته و هوشیار باشیم ــ که در صورت پذیرش و پیشبرد چنین سناریوئی از طرف
رژیم ــ اصلاح طلبان آن را بعنوان پیروزی مردم جا نزنند ؛ چرا که این اقدام فقط برای تثبیت موقعیت لرزان ولی فقیه و حفظ نظام دینی اتخاذ شده است .
بخصوص
که در صورت غیبت و عدم حضور اصلاح طلبان در انتخابات ریاست جمهوری ؛ اصول
گرایان باند خامنه ای از رفتن آرا بسیاری از ناراضیان و طرفداران اصلاح
طلبان به سمت احمدی نژاد نگرانند . در چنین حالتی است که ؛ اصولگرایان حضور
اصلاح طلبان در میدان انتخابات را برای جمع آوری آراء آندسته از هواداران
خود که بپای صندوق های رأی می آیند را به صلاح خود میدانند .
انتخابات :
در
بسیاری از کشورهای جهان با تغییر رئیس جمهور و یا پیروزی مخالفین در
انتخابات مثلا" مجلس ؛ راه برای تغییرات اساسی و قانونی در کشور هموار می
شود . یعنی مخالفین با پیروزی کسب شده و با اتکاء به آرای مردم از چنان
پتانسل و قدرتی برخوردار میشوند که می توانند اصلاحات جدی و دمکراتیک را در
کشور عملی سازند . اما در کشور ما ــ همانطور که در این 34 سال تجربه شده
ــ چنین نبوده و چنین نیز نخواهد بود . چرا که
در
کشور ما و در حاکمیت این رژیم جنایتکار ؛ نه به رأی مردم در انتخابات
احترام گذاشته میشود ؛ نه انتخابات آزاد و سالمی ــ بدور از دخالت ارگانهای
وابسته به قدرت ــ برگذار شده و می شود و نه انتخاب شوندگان از قدرت و
پتانسلی برای ایجاد تغییر برخوردار بوده و میباشند . هسته اصلی قدرت در
ایران نه رئیس جمهور ؛ نه مجلس و نه دیگر ارگانهای قانونی کشور ــ که
ظاهرا" برای احراز پستهای آنها انتخابات برگذار میشود ــ ؛ بلکه " ولی فقیه
" و نهادهای انتصابی او " شورای نگهبان " ؛ " مجلس خبرگان " ؛ " شورای
تشخیص مصلحت نظام " و ....... میباشند که نه به رأی مردم مشروط میباشند و
نه خود را به مردم پاسخگو میدانند .
فراتر
از آن میتوان سئوال کرد ؛ یک پیروزمند فرضی انتخابات ــ مثلا" از اصلاح
طلبان ــ که پیروزی خود را مدیون رأی مردم بداند ؛ برای تصمیم گیریهایی
مستقل از منافع ولی فقیه ؛ چگونه می تواند از پس موانع حرکت ــ وزارت مخوف
اطلاعات ؛ سپاه و سایر ارگانهای سرکوب ــ بر آید ؟ با وجود سیستم فاسد و
غیر عادلانه قضائی کشور و مجلس دست نشانده ولی فقیه چگونه می تواند دولت خود را در راستای منافع مردم سازمان دهد ؟
بنابراین
در چنین رژیمی با شرکت در انتخابات نباید انتظار تغییری در ساختار سیاسی
قدرت و یا بهبودیِ شرایطِ زندگیِ مردم را داشت .چرا که رژیم خوب میداند که
هر تغییری در ساختار قدرت ممکن است پای مردم را به صحنه بکشاند و بدنبال آن
؛ آسایش از بیت ولی فقه و سردمداران رژیم سلب و پایه های نظام بلرزه در
آیند .
بنابراین
جنگ و دعوای باندهای رژیم برای انتخابات آزاد مضحکه ای بیش نمی باشد و
بیشتر سرپوش جنگ قدرتی است که دیگر به مرحله پایانی خود رسیده است . به
پاره ای از اظهارات سر دمداران رژیم در باره انتخابات توجه کنید :
علی سعیدی نماینده ولی فقیه در سپاه پاسداران : وظیفه ذاتی سپاه مهندسی معقول و منظقی انتخابات است .
احمدی نژاد در پاسخ بوی ( چهار شنبه 20 دی ) : هر کس بخواهد مردم را مدیریت کند ؛ مردم او را مدیریت میکنند .
احمدی نژاد
: در مسائلی که اختلاف هست و هر کس یک گوشه را می کشد ؛ حرف آخر را ملت
باید بزند . ملت باید در انتخابات حرف آخر را بزند ( یعنی ولی فقیه ؛ علی
الحساب خفه خون بگیرد ) .
احمدی نژاد در مورد تغییر قانون انتخابات
: برخی به شوخی میگفتند خوب است اگر نام فرد مورد نظر خود را هم در قانون
بیاورند و خیال مردم را از این طریق راحت کنند . متأسفانه برخی فکر می کنند
زمان قاجار است و استبداد در کشور حاکم است .
علی خامنه ای ــ ولی فقیه ــ : انتخابات در ایران پس از انقلاب اسلامی همواره آزاد بوده است .
از بیانیه نمایندگان مجلس رژیم در حمایت از نظر ولی فقیه
: ما نمایندگان مردم در خانه ملت به همه آنها که خواسته یا ناخواسته در
شیپور انتخابات آزاد میدمند یادآوری میشویم که تمام انتخابات جمهوری اسلامی
ایران به برکت خون شهیدان ...... انتخاباتی آزاد بوده و القا آزاد نبودن
انتخابات همسوئی و همنوائی با دشمنان ملت و رمز فتنه جدید است .
هاشمی
رفسنجانی تنها یک روز بعد از اظهارات خامنه ای در مورد آزاد بودن همه
انتخابات در ایران ؛ در مصاحبه ای در سایت خود ضمن تأکید مجدد بر صحیح بودن
مواضع اش در نماز جمعه 26 تیر 1388 بر ضرورت انتخابات آزاد تأکید کرد . وی
همچنین برای محدود و مقید کردن اختیارات ولی فقیه خواستار تشکیل " شورای فقهی " شد .
حجت الاسلام حسین ابراهیمی نماینده مجلس و عضو شورای مرکزی جامعه روحانیت مبارز
: احمدی نژاد و هاشمی که مجری چند انتخابات آزاد بوده اند ؛ با استفاده از
واژه انتخابات آزاد عملکرد خود را زیر سئوال می برند . اگر مجریان خوبی
نبوده اند باید بیایند توبه کنند .
احمدی نژاد :
مقام معظم رهبری و امام نیز همواره تأکید داشته اند که انتخابات مال ملت
است .... ما یک رأی بیشتر نداریم و این ملت است که تصمیم میگیرد و انتخاب
می کند . احمدی نژاد باین ترتیب به خامنه ای هشدار میدهد که دخالت بیجا نکند که یک رأی بیشتر ندارد .
احمدی نژاد :
انتخابات باید آزاد باشد و هیچکس نباید حتی در ذهنش این باشد که در
انتخابات اثر بگذارد و یا دخالت بیجا کند . ملت هم اجازه چنین کاری را نمی
دهند .
سردار علی افضلی ( در مراسم کاروان راهیان نور مشهد ) : بسیج برای مقابله با هر گونه فتنه احتمالی بویژه در انتخابات سال 1392 در آمادگی کامل بسر می برد .
نتیجه و رهنمود ها :
برگزاری
انتخابات ریاست جمهوری در شرایط ملتهب و بحرانی کنونی ؛ شرایط را بیش از
هر زمان دیگری برای وقوع حوادث جدید و زیر و رو کننده مستعد می کند . با
شدت گیری جنگ و دعوای باندهای درونی نظام ــ که در روزهای انتخاب شدت
بیشتری هم خواهد گرفت ــ ؛ فضای سیاسی کشور روز بروز التهاب بیشتری می گیرد
بنابراین :
1 ــ گسترش بحران در رأس رژیم باعث شده و می شود که دیگر به کار گیری ساز و کارهای رسمی و
قانونیِ
گذشته و ساز و کارهائی که نیازمند درجه ای از تفاهم ؛ همدلی و دل نگرانی
های مشترک است ؛ امکان پذیر نباشد . بدین ترتیب بتدریج ؛ شیرازه امور در
حالی از هم گسسته می شود که اراده واحدی برای مدیریت ؛ چاره اندیشی و اتخاذ
تصمیمهای لازم وجود ندارد . یعنی فلج شدگی و فرو پاشی روز بروز شدت بیشتری
می گیرد .
2 ــ شدت
گیری نزاعهای داخلی از طرفی باعث سستی و اضمحلال بیشتری در شالوده ها و
مؤلفه های اصلی اقتدار رژیم شده و آنان را در برابر اعتراضات مردم آسیب
پذیر میکند و از طرف دیگر اختلافات
باندها در رأس قدرت در اصابت با جامعه به مثابه چاشنی انفجاری عمل میکند و
شعله را به باروت خشم مردم میرساند. این اختلافات همچنین باعث افزایش
اعتماد به نفس مردم برای رو در روئی بیشتر با نظام می شود .
3
ــ در شرایطی که در بالای رژیم اراده واحدی برای سرکوب و قدرتی واحد برای
شلیک وجود ندارد ؛ رژیم نه میتواند مانع فوران خشم و فریاد در گلو مانده و
نارضایتی مردم شود و نه قادر به کنترل و مدیریت تنشهای درونی خود که پیش
شرط ضروری برای کنترل اوضاع جامعه است ؛ میباشد . خارج شدن کنترل اوضاع به
معنی فراهم شدن یک فرصت مهم و تاریخی برای پیشروی به جلو در راستای تعیین
تکلیف کردن و سرنگونی رژیم است .
4
ــ دعوای درونی باندها در واقع یک جنگ تمام عیار قدرت است ؛ این جنگ کم کم
به مرحله دریدن و پاره کردن همدیگر نزدیک شده است و دیگر توصیه ها و
دستورالعمل های ولی فقیه و هیچکس دیگر نمی تواند باعث فروکش کردن آن بشود .
منطق
تحولات در پروسه انتخابات ــ باعتبار تجربه تحولات مربوط به انتخابات
ریاست جمهوری در 22 خرداد 88 ــ حکم می کند که از شکاف ایجاد شده در رأس
قدرت ؛ باید حداکثر بهره برداری را بعمل آوریم . با این تفاوت که اوضاع
امروز کشور ؛ درجه نارضایتی مردم و شرایط بحرانی رژیم با آن دوران بسیار
فرق کرده است ؛ تشدد درونی در هرم قدرت و دست بستگی های خارجی نشان میدهد
که دوران تیراندازی و کشتن مردم معترض در خیابان ها نیز به پایان رسیده است
.
بنابراین
جوانان غیور میهن و زنان و مردان دلیر آزادیخواه ایران زمین ؛ جسورتر از
همیشه میتوانند وارد کارزار های خیابانی شوند . پس ؛ از آزادی نسبی دوران
انتخابات که مرهون موقعیت دشوار داخلی رژیم و همچنین فشارهای بین المللی
است برای استمرار مبارزه با رژیم استفاده کنید و برای زدن ضربه نهائی به
رژیم آماده شوید .
مقامات
جمهوری اسلامی در ماههای اخیر بارها اعلام کرده اند ؛ غرب با تحریم های
گسترده خود میخواهد مردم را از ولی فقیه جدا کند و به خیابان بکشاند .
عبدالرحیم افروغ از فرماندهان بسیج : دشمن تلاش دارد پا برهنگان ــ مردم گرسنه ــ جامعه را به خیابان بکشاند . وی در ادامه هشدار داده است : در فتنه احتمالی سال 92 ؛ به خانه فرستادن پا برهنگان به مراتب سخت تر از به خانه فرستادن نخبگان سیاسی خواهد بود . می
بینید !! ناقوس مرگ ظالمان بصدا در آمده است ؛ دیگر سر و پای دشمن در هراس
از سرانجام تیره و تاری که در انتظارش میباشد ؛ بلرز افتاده است .
5
ــ شرکت در انتخابات یعنی بازار گرمی برای دکان بی رونق ولی فقیه و حمایت و
پشتیبانی از ماندگاری این رژیم جنایتکار . در تحریم انتخابات رژیم اما ؛
به جای خانه نشینی و اعتراض خاموش به تحریم فعال انتخابات روی بیاورید ؛ به
خیابانها بریزید و بساط شعبده بازی انتخاباتی رژیم را در هم بریزید . مردم
ایران که با این رژیم قهر نکرده اند که در خانه بشیند و به خیابانها
نیایند ؛ مردم این رژیم را نمی خواهند ؛ پس راهکارهای اکتیو و عملی برای
برهم زدن بساط انتخابات و نهایتا" سرنگونی رژیم را اتخاذ کنید . نگذارید
این فرصت غیر قابل تکرار و تاریخی به بطالت از دست برود . نباید به رژیم
فرصت داده شود از این گردنه سخت و صعب با دردسر کمتر ــ و یا در سکوت
معترضین ــ ؛ عبور کند .
6
ــ تهدید و غفلت این مرحله این است که مردم به سازش احتمالی میان اصلاح
طلبان و اصول گرایان علیه احمدی نژاد دل خوش کنند . یاید بدانیم که وقتی از
یک جناح حاکمیت حمایت بعمل می آوریم ؛ جز این نمی باشد که مشروعیت استبداد
دینی را پذیرفته ایم . بنابراین مردم همانگونه که از خطر امید بستن به
احمدی نژاد باید با خبر و آگاه باشند ؛ باید خطر سازش اصلاح طلبان و
اصولگرایان باند خامنه ای علیه احمدی نژاد را نیز بدانند . چاره کار نه
اتحاد با جناح های رژیم بلکه در اعمال اراده ملی مردم برای سرنگونی تام و
تمام این رژیم میباشد .
محمود خادمی ــ 30.01.2013
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر