نگاهي به...

هر آنچه منتشر ميشود به قصد و هدف آگاهی رسانی و روشنگری است۰ ما حق "آزاد ی بيان" و" قلم" را جزء لاينفک مبارزه خود ميدانيم! ما را از بر چسب و افترا زدن باکی نيست! سلام به شهدای خلق! سلام به آزادی!

۱۳۹۱ شهریور ۷, سه‌شنبه

به مناسبت انتشار کتاب « چهره‌ها » اثر سحر وحدتی حسینیان

به مناسبت انتشار کتاب « چهره‌ها » اثر سحر وحدتی حسینیان
یادی از چهره‌های هنر آذربایجان
ایران‌نامه- شاهین سپنتا: کتاب « چهره‌ها» نوشته سحر وحدتی حسینیان از سوی انتشارات اختر تبریز در 224 صفحه مصور منتشر شد.  نویسنده جوان و خوش ذوق آذری این کتاب کوشیده است تا نگاهی به زندگی برخی از هنرمندان ایرانی آذری در عرصه های نگارگری، خوش‌نویسی، تذهیب، طراحی قالی و ... داشته باشد و در انجام این کار به منابع دست اول مراجعه نموده و یا گفتگوهایی با خود هنرمندان یا فرزندان و هنرجویانشان داشته است.
فصل نخست کتاب «چهره‌ها» مروری بر زندگی برخی از هنرمندان آذری در دوره‌های مختلف تاریخی دارد و به شرح خدمات و تلاش‌های آنها در عرصه هنر پرداخته است.
در این فصل از هنرمندان نامداری چون مبارکشاه تبریزی (خوش‌نویس)، شهاب الدین عبدالله صیرفی تبریزی (خوش‌نویس)، میرحیدر تبریزی (خوش‌نویس)، آقامیر گلستان تبریزی (نگارگر)، ابراهیم آقامیرزا (نگارگر)، آقامیرک تبریزی (نگارگر)،  میرعلی تبریزی (خوش‌نویس)، میرعبدالله تبریزی (خوش‌نویس)، میرزاجعفر تبریزی (خوش‌نویس)، مولانااظهر تبریزی (خوش‌نویس)، عبدالرحمان خوارزمی (خوش‌نویس)، عبدالرحیم خوارزمی (خوش‌نویس)، عبدالکریم خوارزمی (خوش‌نویس)، محمدحسین تبریزی (خوش‌نویس)، علاءالدین‌محمد حافظ تبریزی (خوش‌نویس)، محمدرضا تبریزی (خوش‌نویس)، علیرضا عباسی (خوش‌نویس) ، بدیع‌الزمان تبریزی (شاعر)، عبدالباقی دانشمند تبریزی (شاعر و خوش‌نویس)، میرحسین سهوی تبریزی (شاعر)، علی تبریزی (شاعر)، سلطان محمد (نگارگر و طراح فرش)، میرزین‌العابدین تبریزی (تذهیب کار)، میرسیدعلی مصور تبریزی (نگارگر)، حسن بغدادی مذهب (تذهیب‌‌کار) شاهقلی نقاش (نگارگر)، صادق‌بیک افشار تبریزی (نگارگر، خوش‌نویس و شاعر) یاد شده است.
در بخش دوم کتاب چهره‌ها، نویسنده، به زندگی شماری از هنرمندان معاصر آذربایجان نگاهی داشته است و به ویژگی‌های ممتاز هنر آنها پرداخته است.
در این فصل، فرازهایی از زندگی هنرمندان معاصر آذری همچون حسین میرمصور ارژنگی (نگارگر)، عباس رسام ارژنگی (نگارگر و شاعر)، علی اکبر یاسمی (نگارگر و طراح قالی)، مرتضی صادق نخجوانی (نگارگر)، محمد حسن بِهتونی (مجسمه‌ساز)،  محمد علی فرش فروش قرآباغ (طراح قالی)، محمد خوبانفر (ابداع‌کننده و بافنده قالی‌های حجمی)، علی کوهپایه حقی (تذهیب‌کار و طراح قالی)، حسن تقی زاده کرمان (خوش‌نویس)،  رحیم چرخی (طراح قالی)، جهانپری معصومی (نگارگر، خوش‌نویس و تذهیب‌کار) بازگو شده است.
بخش سوم کتاب چهره‌ها، آلبومی زیباست که با تصاویری نفیس از آثار برجسته شماری ازهنرمندان آذری که شرح زندگی آنها در کتاب آمده، زینت یافته است. در این فصل،  تصاویر رنگی تابلوهای نقاشی آبرنگ، رنگ و روغن، و مینیاتور و همچنین تصاویری از تندیس، قالی، تذهیب، خوش‌نویسی، میناکاری روی طلا، اثر هنرمندان ایرانی آذری برای آشنایی بیشتر خواننده ارائه شده است.
افزون بر پرداختن به تاریخچه رشته‌های مختلف هنری و شرح زندگی هنرمندان نامدار آذری، آنچه که باعث شده تا خواندن این کتاب برای خوانندگان ایرانی دلپذیرتر شود، آشنایی بیشتر خواننده با عشق سرشار هنرمندان آذری به ایران و تلاش‌های پیوسته آنها برای سرفرازی ایران است. 
یکی از این جلوه‌های زیبا، جایگاه بلند هنرمندان نگارگر و یا خوش‌نویس آذری در اعتلای هنر قالیبافی، هنر نگارگری ایرانی و همچنین هنر خوشنوسی و خط فارسی  است که زینت بخش بسیاری از موزه‌ها، بناهای تاریخی و کتاب‌های خطی برجای مانده از دوره های مختلف تاریخی است.
آنچنان که از مستندات ارائه شده در کتاب چهره‌ها برمی آید، بر خلاف تبلیغات هدفدار بیگانگان، هنرمندان معاصر آذری ایرانی به تاریخ ایران باستان و ایران معاصر و نمادها و مظاهر آن به شدت علاقه‌مند بوده و هستند و عشق خود به فرهنگ و تمدن ایران را در آثار هنری خود بارها به نمایش گذاشته اند.
برای نمونه، حسین میرمصور ارژنگی، هنرمند نامدار آذری، نقاشی‌هایی برای طرح قالی ارائه کرد که سهم مهمی در شهرت قالی ایران در دوران معاصر داشت. یکی از شاهکارهای او در این زمینه، قالی معروف به "چهارفصل" است که در آن سیری از تاریخ ایران به نمایش گذاشته شده است. در این قالی که اکنون در موزه بروکسل نگهداری می شود، بر روی ترنج وسط قالی عکس داریوش هخامنشی نقش بسته است و جلوه‌هایی از تاریخ ایران را با نمادهای چهارگانه آثار تاریخی همچون تخت جمشید، کاخ تیسفون، گنبد سلطانیه و مسجد کبود به نمایش گذاشته است است.
میر مصور ارژنگی مجسمه‌ها و پرتره‌هایی نیز از ادیب نیشابوری، فردوسی، خاقانی، امیرکبیر،  و تابلوهایی از نادر، رضاشاه، شاه عباس، رستم و سهراب و شاپور بزرگ را از خود به یادگار گذاشت.
درباره انگیزه میر مصور ارژنگی از کشیدن تابلوی شاپور یکم در حالی که والریانوس امپراتور روم جلوی او زانو زده در کتاب چهره‌ها می‌خوانیم:
 « یکبار در مجلسی، یکی از بزرگمردان یونانی که در ایران بودند و هنر استاد را می‌ستودند، به ایشان گفت: استاد می توانند موقعی که خانواده دارا ایرانی در دستان اسکندر مقدونی اسیر بودند را بکشند؟ استاد ناراحت شد ولی با وقار گفت: چگونه؟ گفت: هرجور که بخواهید و من هرچه پول بخواهید می دهم. استاد سری تکان داد و پس از دقایقی مجلس را در حالی که به فکر تلافی بود، چون خیانت به میهن را ننگ می دانست، به قصد منزل ترک نمود. پس از سپری شدن یک هفته، فکری به ذهنش آمد. یونانی آمد تا سفارش را ببیند و احیانا بخرد. استاد گفت: تابلوی شما آماده است، لطفا با دست خود پرده‌اش را کنار بزنید، چون خیلی عالی شده است حتما تعجب شما را برمی انگیزد. اما هنگامی که یونانی پرده را کنار زد، در جای خود میخکوب شد. رنگش پرید. در مقابلش والریان را دید که در پای شاپور، پادشاه ایران، زانو زده است. پس عصبانی شد و وجدان میرمصور از بابت دفاع از میهن و شرفش آسوده شد.»
در ادامه کتاب، گزیده‌ای خواندنی از شرح حال « عباس رسام ارژنگی» به چشم می‌خورد. در بخشی از این شرح حال آمده است: 
 «رسام ارژنگی که زاده تبریز است در جوانی برای تحصیل به روسیه رفت و در آنجا با جمعی از جوانان ایرانی، حزب کوچک دوستداران ایران را تشکیل داد. ساخت تندیس کورش، نوشتن نمایشنامه‌هایی همچون امیرکبیر، صائب تبریزی، سربازان میهن، و مهر و میهن، نشان از عشق او به ایران زمین داشت.
رسام ارژنگی در مقام شاعر، با وجود این که عشق به زادگاهش را در شعر «ای تبریز» بیان می‌دارد، با سروده‌های میهنی‌اش از جمله «پرستشگاه ما ایران» که در 12 آذرماه 1320 سروده شده، خواهان یکپارچگی ایران است:
چو رستم در نبرد زندگانی جنگ باید کرد / جهان را از برای تنگ چشمان، تنگ باید کرد
فریب چاپلوسی‌های بیگانه نشاید خورد / چو آهن، جا برای خود درون سنگ باید کرد
مرا تُرک و تو را تاتار می‌خوانند دشمن‌ها / در این روز سیه، آواز هم‌آهنگ باید کرد
جدایی در میان ملت ایران بیاندازند / خردمندا بسی پرهیز زین نیرنگ باید کرد
فروشد هر که میهن را به سیم و زر به بیگانه / سر او را به سان مار، زیر سنگ باید کرد
نگردد دامن فرزند آذربایجان ننگین / ز بهر نام پاک خود فرار از ننگ باید کرد
چه تبریزی، چه تهرانی، چه شیرازی، چه کرمانی / همه بر پیکر خود جامه یکرنگ باید کرد
پرستشگاه ما ایران بُود، ما جمله سربازش / هرآنکس دشمن وی شد، به دار آونگ باید کرد
چه شد آن شیرمردان باقر و ستار تبریزی؟ / همیشه پیروی از آن دو با فرهنگ باید کرد
اگر این چرخ کج بنیاد با ما سرکشی سازد / به زیر پای، او را رام همچون خنک باید کرد
کشد گر دشمن بدخواه لشگر از برای ما /  ورا از کشور خود دور صد فرسنگ باید کرد
نخواهی کز به زیر پنجه بیدادگر مُردن / به‌سان شاهباز او را به زیر چنگ باید کرد
نباشد کس چو پیشاهنگ با کفش و کُله رسام / دل و جان و خرد را پیش پیشاهنگ باید کرد»

مرور کوتاه بر کتاب چهره‌ها را با نگاهی به چند اثر از هنرمندان آذری به پایان می‌برم و خواندن «چهره‌ها» را به همه دوستداران کتاب پیشنهاد می‌کنم. 

                          
   تندیس کورش بزرگ هخامنشی، اثر هنرمند آذری عباس رسام ارژنگی
                               شاه عباس، اثر هنرمند آذری حسین میرمصور ارژنگی 
                           
                           قالی «چهار فصل» اثر هنرمند آذری حسین میر مصور ارژنگی
                                
قالی حجمی ( هنری که در جهان یگانه است) با نام تخت جمشید، 
اثر هنرمند آذری محمد خوبانفر
                               
  تابلوی « اصلی و کرم» بر اساس داستان عاشقانه آذری با همین نام،
 اثر  هنرمند آذری رحیم چرخی
 
سحر وحدتی نویسنده کتاب چهره‌ها، به نشانه سپاس، یک جلد از کتابش را به مردم اصفهان که در زلزله اخیر آذربایجان شرقی به کمک هموطنان آذری خود شتافتند، تقدیم نمود  
و در ابتدای کتابش نوشت:
«به پاس تمام مهربانی‌های هموطنان اصفهانی که در این روزهای غمبار آذریان، دوشادوش آنان ایستادند و تسلی بخششان بودند. از طرف یک دختر آذری زبان. سحر وحدتی- تبریز ، مرداد 1391»
    

هیچ نظری موجود نیست: