سانسور بخش مهیج خبر «ان بی سی» در مورد نقش مجاهدین در ترورهای تهران
۳- نویسندگان توضیحی نمیدهند رمزی یوسف ضد شیعه است و از انگیزهی لازم برای انفجار حرم امام رضا برخوردار است مجاهدین که شیعیان پروپاقرصی هستند و اسم یکی از مهمترین عملیاتهای نظامیشان را از «امامرضا» گرفتهاند چرا بایستی به جای انفجار حرم خمینی، حرم امام رضا را منفجر کنند؟
ایرج مصداقی
شبکهی خبری «ان بی سی» در روز ۱۹ بهمن و در آستانهی «دههی فجر» با انتشار خبری از قول منابع مطلع اما ناشناس آمریکایی مبنی بر دست داشتن مجاهدین و اسرائیل در ترور «دانشمندان هستهای ایران» به استقبال «جشن»هایی رفت که عزای مردم ایران است.
خبر مذکور دو روز پس از آن انتشار یافت که روزنامهی رسالت ارگان بخشی از جناح غالب حکومت اسلامی دولت آمریکا و پژاک را مسئول ترور «دانشمندان هستهای» معرفی کرده بود. در خبر «رسالت» آمده است:
«بمبی که دانشمند هستهای کشور شهید احمدی روشن توسط آن به شهادت رسید توسط آمریکاییها در اربیل به گروهک تروریستی پژاک تحویل داده شده و این بمب به همراه بمب مشابه دیگری از مرزهای غربی وارد کشور شده است. بمب اول منفجر میشود و منجر به شهادت شهید احمدی روشن میشود اما بمب دوم در حوالی میدان رسالت تهران پس از یک سری عملیات امنیتی و اطلاعاتی کشف میگردد. گفتنی است این بمب از نوع مغناطیسی و مشابه همان بمبهایی است که قبلا نیز برای ترور دانشمندان از آنها استفاده میشده است.» (۱)
در خبر روزنامهی رسالت آمده است که بمب دیگری هم در کار بوده که تا کنون مقامات اطلاعاتی و امنیتی راجع به آن سکوت کرده بودند. در مقالهی قبلیام توضیح دادهام که ترور متخصصان هستهای رژیم کار دستگاههای اطلاعاتی و امنیتی نظام است و دلایلم را نیز برشمردهام.
شبکهی خبری «ان بی سی» علاوه بر جعل خبر دست داشتن مجاهدین و اسرائیل از قول مقامات ناشناس آمریکایی ادعای شریرانهی دیگری را نیز چاشنی خبر مذکور کرد تا اتهامات مجاهدین در این زمینه پر و پیمانتر شود. ادعایی که هیچیک از رسانههای فارسی زبان اعم از رادیو فردا، بی بی سی، صدای آمریکا، دویچهوله، رادیو فرانسه، رادیو زمانه و فعالان سیاسی و لابی رژیم که مشتاقانه خبر دست داشتن اسرائیل و مجاهدین در ترور «دانشمندان هستهای» ایران را انتشار دادند حاضر به انعکاس آن نشدند! در این نوشته به ادعای مزبور که از طرف رادیوهای فارسی زبان بطور هماهنگ مورد سانسور قرار گرفت میپردازم.
در تکمیل پروندهسازی شبکهی خبری «ان بی سی» علیه مجاهدین آمده است:
«سوءظن ایالات متحده به مجاهدین، به مواردی که در مقاله ذکر شده ختم نمیشود. مقامات مجری قانون به شبکهی خبری «ان بی سی» گفتهاند که در سال ۱۹۹۴ یک سال پس از آن که رمزی یوسف تروریست پاکستانی اولین حمله به مرکز تجارت جهانی در نیویورک را هدایت کرد پیمانی را با سازمان مجاهدین به امضا رساند. بنا به گفتهی مقاماتی که به شرط ناشناس ماندن با «ان بی سی» به گفتگو پرداختند، رمزی یوسف بمبی را به وزن ۱۱ پوند ساخت که عوامل مجاهدین آن را در حرم امام رضا در مشهد در ۳۰ خرداد ۷۳ منفجر کردند. حداقل ۲۶ نفر که اکثر آنها زنان و کودکان بودند به قتل رسیدند و ۲۰۰ نفر در این حمله زخمی شدند. ارتباط بین رمزی یوسف خواهر زاده خالد شیخ محمد که حملات ۱۱ سپتامبر را هدایت کرد با مجاهدین اولین بار در کتاب «شغالهای جدید» نوشتهی سایمون ریو گزارش شد. شبکهی خبری «ان بی سی» تأیید کرد که یوسف رمزی به مأموران اجرای قانون آمریکایی گفته است که وی با مجاهدین در جریان بمبگذاری همکاری کرده است.» (۲)
هرکسی که کوچکترین اطلاعی در مورد ایران و مجاهدین داشته باشد میداند به فرض که آنها میخواستند حرم امام رضا را منفجر کنند نیازی نداشتند که در پاکستان در به در دنبال ۱۱ پوند مواد منفجره باشند و آن را از یک تروریست بینالمللی که دستگاههای امنیتی دنیا به دنبالش بودند تهیه کنند. آنها در تاریخ مذکور در عراق دارای پیشرفتهترین انواع مواد منفجره در ابعاد بسیار بزرگ بودند و هر محقق تازهکاری هم میداند که مجاهدین با داشتن یک ارتش مجهز به تانکهای پیشرفته و دستگاههای عریض و طویل مهندسی انفجار و تجربهی عملی دهها ساله و برخورداری از امکانات وسیع دولت عراق، نیاز به دریافت بمب دستساز آن هم از یک تروریست بینالمللی در پاکستان نداشتند.
در همین رابطه سوالها و فرضیههای متعددی را میتوان مطرح کرد که حاکی از بیاعتباری خبر «ان بی سی» است.
البته نیاز به چنین استدلالهایی زمانی احساس میشود که کسی خبری از موضوع انفجار حرم امام رضا و موضوعات حول و حوش آن نداشته باشد و بخواهد صرفاً به کندوکاو پیرامون ادعاهای فوق بپردازد.
در حالی که میدانیم پس از افشای قتلهای زنجیرهای در ایران، بارها مطبوعات جمهوری اسلامی به موضوع انفجار در حرم امام رضا پرداخته و وزارت اطلاعات را عامل آن معرفی کردند.
پیش از آن که به این موضوع بپردازم نگاهی خواهم داشت به ادعاهای کتاب «شغالهای جدید» که «خبرسازان» شبکهی «ان بی سی» به آن اشاره کردهاند.
در صفحههای ۶۷- ۶۶ کتاب «شغالهای جدید» نوشتهی سیمون ریو ضمن آن که رمزی یوسف را یک سنی ضد شیعه معرفی میکند (۳) آمده است که «چند نفر از نمایندگان مجاهدین خلق با رمزی یوسف برخورد کرده و از وی تقاضا میکنند و یا به او پول میپردازند (تردید از نویسنده کتاب است) تا او یک حمله علیه حرم امام رضا مقدسترین مکان شیعه در ایران را هدایت کند.»
وی اضافه کرده است که «برای انجام این عملیات در عمق خاک ایران منابع پاکستانی و آمریکایی میگویند که رمزی یوسف برادر کوچکترش عبدالمنعم و پدرش را نیز در یک واحد تروریستی به خدمت گرفته است. آنها به همراه یک گروه از شبهنظامیان ضد شیعه از شهر دورافتاده تربت در بلوچستان (جایی که بستگان یوسف در آنجا زندگی میکنند) به داخل ایران سفر کرده و سپس خود را به مشهد رساندند.»
نویسنده سپس ادعا میکند که «جزئیات چگونگی انجام عملیات در دست نیست اما منابع آمریکایی و پاکستانی معتقدند که یوسف چند روزی را صرف ساخت یک بمب کوچک حاوی ۵ کیلوگرم مواد منفجره قوی احتمالا c-4کرده است.»
در ادامه آمده است: «این یک حملهی پرماجرا برای رمزی یوسف بود. دخالت او در این بمبگذاری که به منظور شعله ور کردن نارضایتی بین مسلمانان شیعه و سنی طراحی شده بود پس از دستگیری و بازجویی کوتاه از مهدی نحوی یکی از رهبران گروه تروریستی سازمان مجاهدین خلق برای پلیس امنیتی ایران مشخص شد. نحوی که در جریان یک تیراندازی در شرق تهران هدف گلوله پلیس امنیتی قرار گرفته بود روز بعد در اثر شدت جراحات وارده به طحال و ترقوهاش فوت کرد. »
عبدالله شهبازی یکی از محققان وزارت اطلاعات و مدرسان اطلاعات و حفاظت اطلاعات سپاه پاسداران در مورد بمبگذاری در حرم امام رضا و مهدی نحوی که نویسنده او را یکی از رهبران مجاهدین معرفی کرده مینویسد:
«در ماجرای انفجار خونین حرم مطهر رضوی (ع) بمبگذاران شناخته نشدند. سعید امامی، معاون وقت امنیت وزارت اطلاعات، سناریویی را طراحی کرد. او ابتدا شنود مکالمات یکی از فرماندهان طالبان، مستقر در نزدیکی مرزهای ایران در افغانستان، را به مقامات مربوطه ارائه داد که میگفت: «عملیات انجام شد.» آن زمان در افغانستان روزانه هزاران عملیات انجام میشد ولی سعید امامی مدعی شد که این شنود مربوط به انفجار حرم رضوی (ع) است و چون اعلام این خبر به تشدید اختلاف میان شیعه و سنی و جنگ احتمالی با طالبان خواهد انجامید، برای اجتناب از این تعارض باید بمبگذاری را به منافقین منتسب کرد. در نتیجه، جوانی 18- 19 ساله از «توابین» زندانی عضو فرقه رجوی (منافقین)، بهنام مهدی نحوی، را یافتند و با وعده آزادی او را به همکاری ترغیب کردند. مهدی نحوی را به صورت فردی مجروح در اثر اصابت گلوله گریم کردند. سپس، در بیمارستان مصاحبهای تصویری با وی انجام دادند و وی، که گویا در آستانه مرگ بود، بمبگذاری در حرم را متقبل شد. سپس، نحوی را با اتومبیل به تهران پارس بردند و او را آزاد کردند. کمی پس از آزاد شدنش، او را به محاصره گرفتند و به گلوله بستند. نحوی کشته شد. همان شب خبر درگیری مسلحانه در تهران پارس و مجروح شدن و اندکی بعد مرگ عامل بمبگذاری در حرم رضوی (ع)، به همراه مصاحبه نحوی، از تلویزیون پخش شد.»
عمادالدین باقی عضو سابق سپاه پاسداران و محقق «موسسه تنظیم و نشر آثار امام خمینی» نه تنها در مقالاتی که در روزنامهها انتشار داد بلکه در کتاب «تراژدی دموكراسی در ایران» نیز به موضوع انفجار در حرم امام رضا پرداخته و با ذکر جزئیاتی پرده از توطئهی وزارت اطلاعات برداشت. وی مینویسد:
«با توجه به فرضیه قریب به واقع زندانی بودن “مهدی نحوی” میتوان گفت كه وی در طی این مدت تحت فشار و شكنجه برای اعتراف به انفجار حرم امام رضا قرار گرفته است. بدیهی است فردی كه روح او از ماجرا بیاطلاع بوده به آسانی تن به چنین اعترافی نمیدهد، به ویژه اگر عرق مذهبی داشته باشد و از طرف دیگر میداند با چنین اعترافی حكم مرگ خویش را امضا خواهد كرد. سرانجام پس از ناامید شدن از كسب اعتراف باید سناریو را به گونهای دیگر اجرا كرد. مهدی نحوی با اتومبیل افراد سعید امامی به تهرانپارس در یكی از شلوغترین نقاط كه ایستگاه مسافران نیز هست، آورده میشود تا عده زیادی از مردم تهران شاهد باشند. به او یك قبضه كلت كمری خالی از فشنگ داده و جنین فریب داده میشود كه میخواهند او را فراری دهند. مهدی نحوی، جوان بیتجربهای كه گمان میكند فرشته نجات به سراغ او آمده است با خیالی خام از اتومبیل بیرون فرستاده میشود. او چونان محكومی گریزپا به سوی سرنوشتی نامعلوم –به امید رهایی و بیخبر از سناریوی طراحی شده- شتابان میدود.
چند لحظه بعد ماموران از اتومبیل بیرون آمده و فرمان ایست میدهند. نحوی همچنان شتابان میدود، اما گلولهها امان نمیدهند و او نقش بر زمین میشود و در حالیكه عده زیادی از مردم شاهد بودند كه او در حال فرار و ماموران در حال تعقیب بودند و به او ایست دادند اما فرد فراری كه اسلحهای هم نزد خود داشت تسلیم نشد و هدف قرار گرفت. شب همان روز در اخبار سراسری صدا و سیما گفته شد كه عده زیادی از مردم شاهد این درگیری بودهاند. ماجرا به اندازهای طبیعی بود كه هیچكس به ساختگی بودن سناریوی نحوی تردید نمیكند.»
روزنامه فتح ـ ۲۶ بهمن ۱۳۷۸- عمادالدین باقی: «در گذشته هم وقتی این ماجرا اتفاق افتاد مثل مسأله انفجار حرم امامرضا (ع) و یا حوادث مشابه و ترورها، كسان دیگری را پیدا میكردند و برای این كه سرپوش بگذارند، آنها را بهعنوان عاملین آن فاجعه معرفی میكردند تا ماجرا فیصله پیدا كند.»
البته گنجی که پیشتر به نقش وزارت اطلاعات در این جنایت اشاره کرده بود در شرایط تازه به صلاح خود و پروژهاش نمیبیند که به موضوع فوق اشاره کند و اعتبار گزارش «ان بی سی» را زیر سؤال ببرد. با این حال وی قبلاً در پاسخ به سؤال روزنامهی آریا که پرسیده بود:
روزنامه آریا ـ ۱۳ آذر ۱۳۷۸- سازمان قضایی نیروهای مسلح در اطلاعیه اخیر خود بحث بمب گذاری در مشهد را به باند سعید امامی منتسب كرده است. آیا میتوان گفت كه حوادثی كه قبلاً نیز در مشهد رخ داده است از جمله تخریب مسجد اهل سنت، انفجار حرم رضوی و ترور نافرجام آقای عبایی خراسانی كار همین باند بوده است؟
گفته بود:
«این كه سازمان قضایی گفته پس ماندههای آن گروه این كارها را انجام دادهاند، واجد نكته جالبی است كه این محفل هنوز از بین نرفته و هنوز همه آنها دستگیر نشده اند. براساس تئوری و مدلی كه من بدان باور دارم، تاریكخانه اشباحی وجود دارد كه در آن عالیجنابان خاكستری اطراق كرده و همچنان به توطئه مشغولند. انفجار مشهد یكی از اقدامات آنان است. آنها مسجد اهل سنت را در مشهد خراب كردند كه به دنبال آن حادثه وحشتناك انفجار حرم امامرضا پیش آمد كه آن را به گردن منافقین انداختند.»
روزنامه رسالت ـ ۱۴ آذر ۱۳۷۸ـ اكبر گنجی قتل كشیشهای مسیحی و انفجار بمب در حرم امام رضا (ع) را كار وزارت اطلاعات جمهوری اسلامی ایران دانسته و منافقین را از انجام امور فوق تبرئه كرده است.
همچنین بهزاد نبوی مشاور خاتمی و نایب رییس مجلس شورای اسلامی دورهی ششم نیز در یک سخنرانی که در روزنامه کار و کارگر ۱۸ آذر ۷۷، به چاپ رسید، (پیش از انتشار کتاب شغالهای جدید در سال ۱۹۹۹) صراحتاً گفت: «آن ماجرای حرم امام رضا(ع) هم بحث دیگری دارد که من درصدد طرح آن در اینجا نیستم، اصلاً مسأله طور دیگری است».
سوالی که لااقل رادیوهای فارسی زبان بایستی به آن پاسخ دهند این است که چرا علیرغم انتشار گستردهی خبر جعلی «ان بی سی» هیچیک به موضوع انفجار حرم امام رضا که در خبر مزبور آمده است اشارهای نکردهاند؟
آیا انتشار این بخش از خبر که بیاعتباری آن قبلاً به اثبات رسیده است و رژیم جمهوری اسلامی نیز دیگر روی آن تبلیغ نمیکند ساختگی بودن کل سناریو را که توسط ریچارد انگلیس رئیس خبرنگاران بخش خارجی و رابرت ویندرم تولیدکننده ارشد تحقیقی «ان بی سی» تولید شده برملا نمیکرد؟
ایرج مصداقی
۲۸ بهمن ۱۳۹۰
۱- علیرغم این که پس از ترور احمدی روشن، مقامات امنیتی به صراحت اعلام داشتند که تروریستها دستگیر شدهاند و لاریجانی رئیس قوه قضاییه در اطلاعیهای خواستار تحویل آنها شد اما دیگر نه خبری از تروریستها پخش شد و نه کسی پیگیر آن شد. ظاهراً سناریونویسان وزارت اطلاعات و دستگاههای متعدد امنیتی هنوز به توافقی در مورد چگونگی طرح موضوع در افکار عمومی نرسیدهاند.
۲- پرداختن به این که چرا «ان بی سی» دست به چنین خبرسازیای زده و چه هدفی را دنبال میکرده اگرچه مهم است اما موضوع این نوشته نیست. «ان بی سی» همچنین در خبرسازی یاد شده توضیحی نمیدهد که چرا بالاترین مقامات سابق نظامی، امنیتی، ضدتروریستی و قضایی آمریکا از هر دو حزب جمهوریخواه و دمکرات نه تنها سوءظنی به مجاهدین ندارند بلکه در جلساتی که از سوی آنها برگزار میشود در کنار مریم رجوی شرکت کرده و ضمن حمایت از این گروه خواهان حذف نام آنها از لیست گروههای تروریستی میشوند؟ آیا در صورتی که چنین مدارکی یا سوءظنی موجود بود افراد یاد شده حاضر به نزدیکی به مجاهدین و به خطر انداختن آیندهی خود میشدند؟ همچنین «ان بی سی» توضیحی نمیدهد و یا از منابعاش نمیپرسد چرا مقامات آمریکایی در طول سالهای گذشته چنین اتهامی را در گزارشهای رسمی خود به مجاهدین نسبت ندادهاند. و چرا همکاری با تروریستهای بینالمللی را که مرتکب عملیات تروریستی در آمریکا شدهاند به لیست اتهامات مجاهدین اضافه نکردهاند؟
۳- نویسندگان توضیحی نمیدهند رمزی یوسف ضد شیعه است و از انگیزهی لازم برای انفجار حرم امام رضا برخوردار است مجاهدین که شیعیان پروپاقرصی هستند و اسم یکی از مهمترین عملیاتهای نظامیشان را از «امامرضا» گرفتهاند چرا بایستی به جای انفجار حرم خمینی، حرم امام رضا را منفجر کنند؟
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر