مرداد : عصر يک روز گرم تابستان وقتى از جاده آسيايى حد فاصل گناباد- سه راهى مهنه در جنوب خراسان رضوى عبور مى کنم حرکت شن هاى روان و غبار هوا به حدى است که علاوه بر کاهش سرعت خودرو بايد چراغ هاى آن را هم روشن کنم. قصه چيست؟ چرا با وجود جنگل هاى وسيع در منطقه باز هم شن هاى روان به حرکت درآمده اند و ماسه هاى بادى فضا را تيره و تار کرده اند؟مشکل به تداوم خشکسالى هاى چند ساله و نبود کوچک ترين بوته و گياه در دشت هاى خشک برمى گردد، وقتى باران نبارد، گياه نرويد و خاک سيراب نشود فرسايش شروع مى شود و امروزه دشت هاى وسيعى در کشور درگير فرسايش بادى هستند و هرساله خسارت هاى سنگينى هم به مزارع، مراتع و تاسيسات زيربنايي، راه، راه آهن و شهرها و روستاها وارد مى شود.آرى فرسايش بادى که در برخى نقاط کشور به ميزان ۱۵ تن در هکتار طى هر سال گزارش شده بسيارى از روستاها را زير خاک فرو برده و کوچ اجبارى روستاييان را سبب شده است. تخليه روستاها با وجود جنگل هاى ۴۰ ساله در بخش وسيعى از بخش سه قلعه در جنوب شهرستان سرايان حرکت شن هاى روان عرصه را بر زندگى روستاييان تنگ کرده و اغلب روستاهاى در معرض باد و فرسايش خاک، تخليه شده است.روستاى «کامرود» از جمله روستاهايى است که ۵۰خانوار جمعيت آن امروز به يک خانوار رسيده است و سرپرست اين خانوار هم قرقبان منطقه است. سرعت توفان و انبوه ماسه و شن ها به حدى است که نمى توان چشم باز کرد. اين جا از زراعت خبرى نيست و تعداد دام ها هم به تعداد انگشتان دو دست نمى رسد.«الهيار وطن خواه» که قرقبان افتخارى و مجرى نمونه طرح هاى بيابان زدايى است مى گويد: احداث جنگل در اين دشت علاوه بر کاهش حرکت شن هاى روان و رشد وسعت بيابان ها سبب شده خسارت کانون هاى بحرانى کمتر شود ولى براى مهار فرسايش بادى مسئولان بايد با مطالعه و اجراى طرح هاى اصولى اقدامات موثرى انجام دهند.وى با ابراز نگرانى از برخى بى توجهى ها و تخريب ۸۰درصد جنگل ها و مراتع منطقه مى گويد: خشکسالى بيابان زايى را تقويت کرده و شاهد هجوم شن هاى روان به محدوده روستاهاى منطقه هستيم.وقتى در جاده آسفالته به شهر سه قلعه نزديک مى شوم حرکت ماسه بادى و شن ها به حدى است که تابلوى ورودى و نماى شهر قابل رويت نيست.شرايط موجود و تداوم بادهاى ۱۲۰ روزه سيستان که اين شهر را در مى نوردد علاوه بر آلودگى محيط، درختان مقاوم در برابر خشکى را نيز تحت تاثير قرار داده است.يکى از ساکنان اين شهر کويرى مى گويد: کانون بحرانى سه قلعه زندگى و معيشت مردم را به طور مستقيم تحت تاثير قرار داده است. «نژادرحيم» مى افزايد: مجاورت کانون بحرانى با شهر و مرکز ثقل جمعيت از معضلاتى است که با وقوع خشکسالى هاى پياپى شدت فاجعه را هر سال گسترده تر و عميق تر مى کند. به گفته او انباشت خاک در منازل و معابر باعث تداوم معضل زيستى و اجتماعى در منطقه شده است.يک کارشناس منابع طبيعى نيز بروز مشکلات بهداشتى و خطرات تهديدکننده در موقع توفان براى بيماران تنفسي، کودکان و سالمندان، خسارات زياد و غيرقابل جبرانى را به بار مى آورد.«عبداللهى» گفت: حرکت شن هاى روان به محصولات و تاسيسات کشاورزي، مدفون شدن مراتع دامدارى زير شن ها و از بين رفتن دام و کم شدن دامدارى از مهم ترين اثرات حرکت شن هاى روان در کانون هاى بحرانى است.کارشناس دفتر امور بيابان سازمان جنگل ها و مراتع کشور مى افزايد: شرايط بسيارى از کانون هاى فرسايش بادى به ويژه در استان هاى خراسان جنوبى و کرمان بحرانى است و اگر در ۳ سال آينده اين بحران رفع نشود عواقب بسيار مخربى دامن گير مردم مناطق تحت نفوذ اين فرسايش ها خواهد شد.بندسار سه قلعه امروز ديگر محل کشت و کار نيست، شن هاى روان که حتى با وجود جنگل هاى وسيع هر صبح سطح جاده آسفالته را مى پوشاند کشتزارها را ماسه اى کرده است و قنات ها را مسدود، کانال هاى آبيارى مملو از شن هستند و نمى توان کارى براى مهار آن انجام داد. کوير بشرويه يکى از نقاط بحرانى در حاشيه کوير مرکزى ايران دشت بشرويه است. شهرستانى که با وجود تلاش هاى فراوان در عرصه بيابان زدايى و توسعه مراتع و جنگل هاى دست کاشت اکنون در محاصره کوير قرار دارد و توفان هاى شن آسايش مردمان آن را گرفته است.فرماندار اين شهرستان با اشاره به وسعت ۷۸۰ هزار هکتارى آن مى گويد: بشرويه ۱۰ درصد وسعت استان و ۸درصد کانون هاى فرسايش بادى را به خود اختصاص داده است.«غلامرضا پورسلطانى» مى گويد: اجراى طرح هاى بيابان زدايي، آبخيزدارى و مهار شن هاى روان زمينه ساز جهاد اقتصادى است و اين امر مى تواند امنيت سرمايه گذارى را در مناطق کويرى به دنبال داشته باشد.حجت الاسلام «محمد شمس الدين» امام جمعه بشرويه هم نگران آثار مخرب تغيير اقليم است و با اشاره به خشکسالى هاى متوالى و وزش توفان هاى شن در منطقه از مسئولان مى خواهد در اجراى طرح هاى بيابان زدايى با کارهاى کارشناسى و شناسايى گونه هاى گياهى مقاوم تلاش بيشترى داشته باشند. او بارندگى کم، ميزان تبخير سالانه که بيشتر از ميزان ريزش نزولات جوى است، فقر پوشش گياهى و وجود بادهاى فرساينده را از جمله دلايل افزايش مناطق بيابانى مى داند.حرکت شن هاى روان در بخشى از کوير راه آهن سراسرى مشهد- بافق را نيز از گزند مصون نگذاشته است و همواره خساراتى به اين تاسيسات وارد مى شود. تداوم خشکسالى همان جنگل هاى دست کاشت و مرتع هاى طبيعى را هم به زانو درآورده و ديگر اين روزها در توفان شن و ماسه چشم شترهاى سرگردان در کوير هم جايى را نمى بيند. ۲۲ کانون بحرانى در خراسان جنوبى «حبيب ا... شريفى» مديرکل منابع طبيعى و آبخيزدارى خراسان جنوبى هم مدعى است بر اساس طرح هاى مطالعاتى انجام شده در اين استان ميزان فرسايش خاک به طور متوسط سالانه حدود 8.8 تن در هکتار است.وى با اشاره به قرارگرفتن خراسان جنوبى بر روى کمربند خشک و نيمه خشک نيمکره شمالى مى افزايد: در خراسان جنوبى ذخاير منابع آبى بسيار ضعيف و نزولات جوى کم و ميزان پوشش گياهى اندک است و با توجه به وجود ۲۲ کانون فرسايش بادى در استان بايد طرح هاى بيابان زدايى به صورت يک بسيج ملى و همگانى نهادينه شود.وى فرسايش زياد و خاک، توفان هاى شن، جابه جايى تپه هاى ماسه اي، زيرشن رفتن کشت مردم، پر شدن کانال هاى آب ازشن را از جمله مشکلات موجود در سطح منطقه بحرانى سه قلعه اعلام مى کند و مى افزايد: پروژه بين المللى احياى اراضى جنگلى و تخريب شده با تاکيد بر اراضى تحت فرسايش بادى و اراضى شور با عنوان RFLOL در منطقه سه قلعه از توابع شهرستان سرايان اجرا مى شود.به گفته وى اين پروژه با مشارکت ايران و صندوق تسهيلات جهانى زيست محيطى GF اجرا مى شود و سازمان جهانى خواربار و کشاورزى ملل متحد (فائو) نيز پيمانکار اجرايى آن است.مديرکل منابع طبيعى و آبخيزدارى خراسان رضوى هم مدعى است فرسايش خاک در اين استان بحرانى است و اين پديده هر ساله خسارت هايى را به استان وارد مى کند.مهندس «حسن تقوايى» با اشاره به وجود ۱۵ کانون فرسايش بادى در اين استان مى افزايد: فرسايش خاک در استان به طور متوسط بين ۹ تا ۲۴ تن در هکتار در هر سال به طور ميانگين ۱۵ تن در هکتار طى سال است.به گفته وى از ۶ ميليون هکتار عرصه بيابانى اين استان بيش از يک ميليون و ۷۲۷ هزار هکتار تحت فرسايش بادى است.وى با ابراز نگرانى از خسارت سنگين فرسايش بادى به تاسيسات شهرى و روستايى مى گويد: متاسفانه اعتبارات مورد نياز طرح هاى بيابان زدايى و مهار کانون هاى بحرانى به موقع و به ميزان کافى تامين نمى شود و اين شرايط مناطق بحرانى را کنترل ناپذير کرده است. افزايش بادهاى ۱۲۰ روزه اما خشکسالى بيش از يک دهه مشکلات فراوانى را هم براى استان سيستان و بلوچستان به وجود آورده است و هم اکنون بادهاى مشهور ۱۲۰ روزه سيستان به ۱۶۰ روز افزايش يافته است. به گزارش مهرمنطقه سيستان واقع در شمال اين استان از حدود ۱۱ سال پيش تاکنون به دليل قطع رودخانه هيرمند و خشک شدن بستر درياچه هامون با بحران خشکسالى روبرو شده است و منطقه اى که در گذشته به انبار غله ايران معروف بود اکنون با از بين رفتن کشاورزي، دامپرورى و صيد و صيادى دست به گريبان است.جنوب سيستان و بلوچستان با شهرستان هاى خاش، سراوان، ايرانشهر، سرباز، سيب سوران، زابلي، نيکشهر، کنارک و چابهار نيز به علت کاهش نزولات آسمانى و خشک شدن رودخانه ها و سدها دوران ناخوشايندى را پشت سر مى گذارند.سيستان و بلوچستان از حدود ۱۱ سال پيش تاکنون به دليل قطع رودخانه هيرمند و خشک شدن بستر درياچه هامون با بحران خشکسالى روبرو شده است و منطقه اى که در گذشته به انبار غله ايران معروف بود اکنون با از بين رفتن کشاورزي، دامپرورى و صيد و صيادى دست به گريبان است.قطع آب اين رودخانه و خشک شدن درياچه هامون موجب افزايش بادهاى ۱۲۰ روزه و حرکت شن هاى روان و گرد و غبار شده و تاکنون خسارات زيادى به بخش هاى مختلف وارد کرده است.سرپرست اداره کل حفاظت محيط زيست سيستان و بلوچستان معتقد است که خشکسالى بيش از يک دهه گذشته در منطقه سيستان علاوه بر افزايش سرعت توفان و گرد و غبار ناشى از آن، مدت زمان وزش بادها را نيز افزايش داده است.خسرو افسرى بيان داشت: اکنون حدود ۳۳ درصد سطح اين استان را بيابان و شنزار تشکيل مى دهد که همين تعداد، وسعتى معادل شش ميليون و ۳۰ هزار هکتار را شامل مى شود.مدير کل اداره منابع طبيعى و آبخيزدارى استان نيز مى گويد: تاکنون با انجام بررسى هاى کارشناسي، ۲۷ کانون بحرانى فرسايش خاک در سطح بيش از يک ميليون هکتار از مساحت استان شناسايى شده است. محمدنبى يارى افزود: بادهاى موسمى ۱۲۰ روزه که بعد از وقوع خشکسالى هاى چند سال اخير به حدود ۱۶۰ روز افزايش يافته موجب جارى شدن شن هاى روان در خانه و کاشانه و زندگى مردم و گسترش بيابان شده است.يک کارشناس زيست محيطى مى گويد: برخى بررسى ها نشان مى دهد که منشاء گرد و غبار توفان هاى منطقه سيستان بستر تالاب خشکيده بين المللى هامون است اما بررسى هاى بعدى کارشناسى و تهيه گزارش هاى ميدانى توسط بعضى از کارشناسان محيط زيست و منابع طبيعى مشخص کرده که تداوم خشکسالى هاى اخير و افزايش سرعت باد و شدت غلظت گرد و خاک، کانون هاى بحرانى جديدى در منطقه به وجود آمده است.کارشناسان اظهار مى دارند که با ادامه اين شرايط، اثرى از نيزارهاى تالاب هامون به جاى نخواهد ماند و اين معضل با تبعات زيان بار فراوانى اين منطقه را همچنان تهديد مى کند. مديرکل منابع طبيعى سيستان و بلوچستان نيز بيان داشت: حدود ۹۴ درصد مساحت اين استان را عرصه هاى منابع طبيعى شامل يک ميليون هکتار جنگل، ۱۰ ميليون و ۲۵۰ هزار هکتار مرتع و شش ميليون و ۳۰۰ هزار هکتار بيابان در بر مى گيرد که براى حفظ منابع طبيعى و جلوگيرى از بيابان زايى نياز به همکارى بيش از پيش تمام سازمان ها، نهادها و گروه هاى مختلف و آحاد مردم است. اعتبارات ناکافى! اما آيا راهکارى براى کاهش فرسايش خاک وجود دارد؟به گفته کارشناسان بر اساس تکاليف قانون بهره ورى منابع طبيعى براى کاهش فرسايش خاک در کشور برنامه ريزى شده و قرار است فرسايش خاک تا پايان برنامه پنجم به يک تن در هکتارکاهش يابد.مدير کل دفتر امور بيابان هاى کشور با اشاره به اين که ۶۱درصد از مساحت کشور داراى اقليم خشک و فراخشک است، مى گويد: ۱۰۰ميليون هکتار از اراضى کشور در معرض بيابان زايى قرار دارد که از اين مساحت ۷۵ميليون هکتار در معرض فرسايش آبي، ۲۰ميليون هکتار در معرض فرسايش بادى و ۵ميليون هکتار در معرض ساير اشکال تخريب اعم از شيميايى و فيزيکى قرار دارد.وى مى گويد: در برنامه چهارم توسعه اعتبارات نسبتا مناسبى براى تثبيت شن و طرح هاى بيابان زدايى اختصاص يافت ولى درصد تحقق اعتبارات ملى و استانى در اغلب استان ها حدود ۴۰درصد بوده است. برنامه راهبردى بيابان زدايى در نيمه راه! بر اساس بند (ه) ماده (۶۹) قانون برنامه پنج ساله چهارم توسعه، مقرر شده بود در طول برنامه به ميزان حداقل 5.1 ميليون هکتار (سالانه ۳۰۰هزار هکتار عمليات اجرايى) عمليات کنترل کانون هاى بحرانى بيابانزا صورت گيرد. يک عضو کميسيون کشاورزى مجلس مى گويد: در مناطق خشک و فراخشک ايران، به دليل شرايط اقليمي، عوامل انسانى بيابانزا از قبيل افزايش جمعيت، چراى مفرط دام از پوشش گياهى موجود، توسعه صنعتى و تغيير کاربرى اراضى و برداشت بى رويه از سفره هاى آب زيرزميني، پديده بيابانزايى رشد فزاينده اى دارد. سطح اراضى بيابانى کشور بالغ بر 57.32 ميليون هکتار است و از اين مقدار 5.19 ميليون هکتار در معرض فرسايش بادى و حدود شش ميليون هکتار آن را کانون هاى بحرانى فرسايش بادى و اراضى تحت تاثير از آن تشکيل مى دهد. به گفته وى بررسى عملکردها نشان مى دهد اقدامات انجام شده از روند مناسبى برخوردار نبوده است به طورى که در سال هاى ۱۳۸۴ لغايت ۱۳۸۷ از ۳۰۰هزار هکتار برنامه پيش بينى شده ساليانه به ترتيب 17،22،14و هشت درصد برنامه تحقق يافته است. رجايى مى افزايد: بيشترين عمليات در سال۱۳۸۵ با 5.66 هزار هکتار معادل ۲۲درصد برنامه و کمترين درسال۱۳۸۷ با 9.23 هزار هکتار معادل هشت درصد برنامه به اجرا درآمده است. با احتساب ۴۶هزار هکتار متوسط عملکرد چهارساله ۱۳۸۴ لغايت ۱۳۸۷ و با ادامه روند کنونى تامين و تخصيص اعتبار و شيوه اجرايى استانى طرح، براى اجراى کامل هدف قانون برنامه پنج ساله چهارم توسعه، حدود ۲۹سال از برنامه عقب هستيم از اين رو کارشناسان برنامه راهبردى بيابان زدايى کشور را در نيمه راه مانده مى دانند. نبود آمار و برنامه جاى تاسف است بعد از ۳دهه از پيروزى انقلاب هنوز ميزان فرسايش بادى در کشور سنجش نشده و تمام تلاش ها و هزينه کردن اعتبارات ميلياردى در اين حوزه بدون برنامه اصولى انجام مى شود.«کاظم هندآبادى» مدير کل امور بيابان و سازمان جنگل ها و مراتع و آبخيزدارى کشور در اين باره مى گويد: از آن جايى که تاکنون ميزان فرسايش بادى در کشور سنجش نشده است معاونت مناطق خشک و نيمه خشک سازمان جنگل ها بر آن است تا در ۳استان يزد، کرمان و سمنان اقدام به راه اندازى مراکز پايش و سنجش ميزان فرسايش بادى کند تا بتواند در برنامه ريزى ها و مطالعات بعدى مورد استفاده قرار گيرد.وى با اعلام اين که هنوز بودجه راه اندازى اين مراکز مشخص نشده است مى افزايد: راه اندازى اين مراکز جزو برنامه است ولى اين بحث تنها کار اجرايى و احداث ساختمان نيست بلکه جنبه هاى مطالعاتى را نيز در بر مى گيرد. وى درباره اين که«آيا با نبود شاخص در ميزان فرسايش بادى تکليفى که براى کاهش ميزان فرسايش بادى در برنامه پنجم براى سازمان جنگل ها در نظر گرفته شده است محقق خواهد شد يا خير؟» مى گويد: در اين زمينه از نظر کاهش ميزان فرسايش بادى آن گونه که براى فرسايش آبى مدنظر است چيزى تکليف نشده است و تنها به موضوع کاستن از اراضى و کانون هاى بحرانى و فرسايش بادى در برنامه پنجم پرداخته شده است.به هر حال در برنامه چهارم با وجود تاکيدات و وجود ظرفيت هاى کارى متاسفانه اعتبارات تخصيصى سالانه براى عمليات اجرايى تثبيت شن هاى روان و بيابان زدايى تنها ۳۸درصد اعتبارات مصوب بوده است و لذا اهداف برنامه محقق نشده است و تداوم اين روند در برنامه پنجم با وجود بحرانى تر شدن کانون هاى فرسايش بادى کشور به مراتب خطرآفرين و نگران کننده تر است.
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر