عملیات پنجه عقاب Operation Eagle Claw
۱۳ آبان سال ۱۳۵۸ که های و هوی گروگانگیری در سفارت آمریکا، آیه الله خمینی را هم به وسوسه انداخت سوار موج شود، فقط امثال فخرالدین حجازی و موسوی خوئینیها از خود بی خود نشدند، نیروهای ترقی خواه نیز ذوق زده شده و برخلاف وارونه نماییهای امروز، شور و فتور میکردند، همه، بالا خانه را اجاره داده و شور و فتور میکردیم غافل از اینکه با اشغال سفارت آمریکا، ملتی بزرگ، به گروگان دسیسه های امثال راکفلر و کسینجر در آمد که خواب بوش و ریگان را میدیدند و برای غارت نقدینه های ایران نقشه میریختند...
۱۳ آبان سال ۵۷ دولت ایران حُرمت «قرارداد وین» Vienna Convention on Diplomatic Relations و نیز «کنوانسیون ارتباطات کنسولی» را شکست و آمریکا که قرار بود هیچ غلطی نکند، غلط های زیادی هم کرد و بهانه یافت تا غیر از به تصویب رساندن اولین قطعنامه شورای امنیت علیه ایران (قطعنامه ۴۵۷) و محاصره اقتصادی و مسدود کردن کلیه نقدینههای کشور ما، نقشه عملیات پنجه عقاب Operation Eagle Claw را هم بریزد و بعدها با قرارداد الجزایر ما را بدوشد و سرکیسه کند و هیزم بیار جنگ بین عراق و ایران شده، با فروش اسلحه به هردو طرف، جوانان هردو کشور را در تنور جنگ بریزد، شرکتهای چند ملیتی را چاق و چله کرده، «تورم و رکود همراه باهم» Stagflationرا که مثل کنه به اقتصاد غرب چسبیده بود، سر دیگران بشکند…
***
پیش از انقلاب بزرگ ضدسلطنتی در سال ۵۷، آمریکا از جمله به خاطر نقش فعالش در کودتای ۲۸ مرداد سال ۳۲، علیه دکتر مصدق جایگاه خوبی نداشت. این را فقط افرادی چون Kermit Roosevelt «کرمیت رزولت» (رئیس شعبه خاورمیانه سازمان سیا) که از کودتای مزبور رازگشایی کرده بود، نمیگفتند. نیروهای ترقی خواه نیز همیاری «سیا» و ساواک و همراهی امثال نیکسون و جانسون را با دربار، یادآور میشدند.
آمریکا که در شورای امنیت، در ناتو، در صندوق بین المللی پول و در بانک جهانی خودمحور و خودستا بود، به دلیل شرکت مستقیم و غیرمستقیم در سقوط امثال آربنز در گواتمالا و آلنده در شیلی... و، به خاطر جنایت در ویتنام و همراهی با اشغالگران فلسطین و مواردی این چنین، خوشنام نبود و از همین رو شعارهایی چون یانکی برو گمشو...دافعه نداشت
بند و بست های طالبان نفت و دلار، «وتو» ی همیشگی ایالات متحده به نفع اسرائیل، جانبداری از «فردریک دکلرک» و نژادپرستان آفریقای جنوبی و رویارویی با اهداف انسانی امثال جورج واشنگتن و توماس جفرسون... (پدران بنیانگذار Founding fathers) همه و همه، فرهیختگان جهان را به واکنش واداشته و وجدان آمریکائیهای شریف، از جنایات و دخالت های ارتش زورگوی کشورشان در ویتنام، و پیش تر اندونزی و کامبوج و لائوس و آنگولا و شیلی و یونان و کنگو و گواتمالا... جریحه دار بود.
با چنین زمینه و پیشینه ای دانشجویانی که با محسن رضایی (مسؤول وقت واحد اطلاعات سپاه) و موسوی خوئینی ها و از طریق او با سید احمد خمینی و... چفت کرده بودند، از دیوارهای سفارت آمریکا بالا رفتند.
همه دانشجویان مُهره و سیاهی لشکر نبودند. شاید در میانشان تعدادی میخواستند با عملی سمبلیک به دخالتهای آمریکا در گذشته و حال اعتراض کنند و فریاد مظلومیت مردم ستمدیده ایران را به گوش جهانیان برسانند اما دیدیم کسانیکه بعداً خود آنان را هم به روز سیاه نشاندند، بر آن موج سوار شدند. سوار شدند تا زیرآب دولت موقت و انسانهای پاکی چون مهندس بازرگان را بزنند، قانون اساسی دودگرفته و شرعیات زده را در گرد و غبار و های و هوی به تصویب برسانند و بالاتر از همه، نیروهای انقلابی را خلع شعار کنند.
زبان مجاهدین و به قول خودشان خلقی ها را ببندند، به امثال شکرالله پاکنژاد و سعید سلطانپور و حبیب الله آشوری همچون بازجویان ساواک بتازند، دکتر مصدق و دکتر علی شایگان را دست بیاندازند، نورالدین کیانوری و سیاوش کسرایی را به «بهبه و چهچه» وادارند و چریکهای فدایی را هم آمریکایی بخوانند...
آیه الله خمینی نه تنها به فدائیان که چهار روز پس از اشغال سفارت، با اعلامیه«مرگ بر امپریالیسم آمریکا، مرگ بر فریبکاران » پشت ورق گروگانگیری را خوانده بودند برچسب آمریکایی زد، نظر امثال بنی صدر و یزدی و قطب زاده را هم که به درستی میگفتند: نگاه داشتن گروگان ها به نفع جمهوری خواهان و آزادگردن آنان به نفع دموکرات ها خواهد بود، پشت گوش انداخت...
***
وقتی باب گفتگو بسته شد و «رمزی کلارک» هم نتوانست کاری از پیش ببرد، تیم برژینسکی که از آغاز هم طرفدار شاخ و شانه کشیدن بود حرف خود را به کرسی نشاند که راه حل سیاسی سایرونس ونس جواب ندارد. پیش به سوی «عملیات پنجه عقاب»
منظور از عملیات پنجه عقاب Operation Eagle Claw که به آن عملیات نور شب Operation Evening Light نیز گفته میشود، واقعه ای است که در طبس پیش آمد.
پنجم اردیبهشت سال ۱۳۵۹ (۲۴ آوریل ۱۹۸۰) به دستور جیمی کارتر نیروهای ویژه ارتش آمریکا (موسوم به دلتا) خیز برداشتتد تا در قدم اوّل، گروگانهای آمریکایی را با عملیاتی برق آسا به آمریکا برگردانند.
عملیاتی که بدون تردید وَراتر از نجات گروگانها و انتقال آنان به آمریکا بود...
عملیات پنجه عقاب که در طبس با «هَبوب»HABOOB درهم شکست و هایزر و ژنرال گاست نیز در آن شرکت داشتند، زمانی صورت گرفت که مهندس بازرگان استعفا کرده و دولت بنیصدر و رجایی شروع به کار نکرده و ظاهراً شورای انقلاب مدیر صحنه بود.
همه ما به بازخوانی تاریخ پرفراز و نشیب میهن خویش محتاجیم تا نه به بیگانه ستیزی کور در غلطیم و نه به بیگانه دل ببندیم.
به بازخوانی تاریخ پرفراز و نشیب میهن خویش محتاجیم تا سرنوشتمان را خودمان بنویسیم حتی اگر پانصد سال طول بکشد و عمر ما و نوه نبیره هایمان نیز کفاف ندهد و صبح آزادی را (که قطعاً از راه خواهد رسید) نبینیم.
تردید نداشته باشیم که ظلمات گورش را گم خواهد کرد و از درون شب تار گل صبح خواهد شکفت.
فَاقْصُصِ الْقَصَصَ لَعَلَّهُمْ یتَفَكَّرُونَ
بررسی عملیات پنجه عقاب را در ۳ قسمت (ویدئو) تنظیم نموده ام البته من جز یادآوری آن واقعه عبرت انگیز کاری نکردم.
لطفاُ روی آدرس زیر کلیک کنید:
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر