زاگرس كوير ميشود، جنگلهاى شمال زاگرسى می شوند، مرگ و مير دستهجمعى درختان، كوچ حيوانات و رفتارهاى عجيب و غريب آنها
ايلنا
سيلهاى سهمناك و مخرب شمال كشور در سالهاى اخير تنها يكى از مشهودترين و ملموسترين اثرات نابودى جنگلهاى كشور است. جنگلهاى ارزشمندى كه تنها نمونهى باقيمانده از جنگلهاى هيركانى مربوط به دوران ژوراسيك است.
اين جنگلها كه زمانى وسعتشان به 3.7 ميليون هكتار ميرسيد، امروز در خوشبينانهترين حالت 1.7 ميليون هكتار وسعت دارند. حال و روز جنگلهاى بلوط در غرب زاگرس نيز از جنگلهاى شمال چندان بهتر نيست.
بسيارى از كارشناسان با روند فعلى تخريب پيشبينى ميكنند كه تا چند سال ديگر جنگلهاى زاگرس در غرب كشور؛ جاى خود را به بيابان بدهند.
به راستى چه بر سر جنگلهاى ما آمد؟ چه عامل يا عواملى موجب شد تا وداع هميشگى ما با جنگلهاى بينظيرمان اينقدر زود فرا برسد؟!
اسدالله كريمى(محقق و كارشناس مركز تحقيقات جنگلهاى گرگان) در گفتوگو با خبرنگار ايلنا، در اين رابطه ميگويد: هر كدام از انواع بهرهبردارى از جنگلها مدنظر باشد؛ چه صنعتى چه توريستى چه فقط زيباشناسى يا حتى اكولوژيكي؛ بستگى به سياست كلان يك كشور دارد. در واقع مديران ارشد يك كشور براساس توانشان براى اين كار برنامهريزى ميكنند.
او ادامه داد: جنگلهاى ما بهصورت بالقوه توان بهرهبردارى صنعتى را نيز دارند كه در آن شكى نيست. البته همهى جنگلهاى كشور چنين ظرفيتى ندارند. به اين معنا كه؛ اگر كل جنگلهاى شمال 1 ميليون و نهصد هزار هكتار باشد، كمتر از نصف آن توان بهرهبردارى صنعتى را دارند. اما موضوع اينجاست كه ما در بهرهبرداريهايمان افراط ميكنيم.
وى افزود: اگر يك درخت از جنگلهاى ما حذف شود بايد بهجاى آن چندين نهال كاشته شود تا آيندهى اكوسيستم را تامين كند. ضمن اينكه در مناطقى كه توان و پتانسيل جنگل كم است، بايستى جنگل را به سمت بهرهبرداريهاى حفاظتي، توريستى و اكوتوريسمى سوق داد و بحث تفرج را نيز در آن مدنظر قرار داد.
او با ابراز تاسف از درهم شدن مسايل اصلى و زيربنايى با سياست حتى در حوزهى جنگلدارى اظهار داشت: متاسفانه در بهرهبردارى از جنگلها تنها ديدگاه اقتصادى درنظر گرفته ميشود و تنها به بهرهبردارى چوب از اين منبع طبيعى انديشيده ميشود.
اين كارشناس امور جنگلها؛ در واكنش به گفتهى برخى مسوولان مبنى بر اينكه 10 سال به جنگلها استراحت بدهيم نيز گفت: به فرض هم كه 10 سال استراحت بدهيم؛ بعد چه ميشود؟ بعداز آن دوباره بهرهبردارى اقتصادى از اين منابع را ادامه بدهيم؟!
او ادامه داد: جنگل بهطور مستمر توليد خود را دارد، اگر طورى برنامهريزى كنيم كه ميزان برداشتمان از ميزان توليد جنگل كمتر باشد ضمن آنكه مسايل زيستمحيطى و استفاده از جادههاى جنگلى مناسب و كم كردن دام در جنگل را مدنظر قرار دهيم، به اعتقاد بسيارى از كارشناسان؛ جنگلهاى ما مجدد اين توان را دارد كه دوباره خود را بازيابى كنند.
كريمى درعين حال اذعان كرد كه؛ بحث بهرهبردارى اقتصادى از جنگل ميتواند مطرح باشد. ما جنگل صنعتى هم داريم اما اينكه ما در بهرهبردارى يا بهرهبردارى نكردن از جنگل افراط كنيم؛ به كلى غلط است.
او افزود: اگر بهرهبرداريهاى ما كاملا فنى و علمى باشد؛ استفاده از جنگلها ميتواند ادامه پيدا كند ضمن اينكه درآمدزايى و اشتغالى كه ايجاد ميشود، ميتواند در حفاظت از ساير جنگلها به ما كمك كند.
اما هادى چپادليرى(رييس انجمن جنگلبانى) نظر ديگرى در اين زمينه دارد و معتقد است؛ جنگلهاى ما ديگر توان بهرهبردارى را ندارد.
او در گفت وگو با ايلنا، ضمن انتقاد از روند بهرهبردارى از جنگلها در كشور ميگويد: بهرهبردارى بيرويه؛ اين اكوسيستم بينظير را درمعرض خطر جدى نابودى قرار داده است.
چيادليرى در واكنش به گفتهى برخى مسوولان در دادن فرصت استراحت 10 ساله به جنگلها و عدم بهرهبردارى از آنها گفت: استراحت 10 و 20 ساله براى بازسازى جنگلها كافى نسبت بلكه اگر بخواهيم بهصورت موثر اقدامى در جهت بازسازى اين منابع انجام دهيم بايد 150 سال از جنگلهايمان برداشت نكنيم تا دوباره توان قبل را بازيابند. حتى اين پروسهى زماني؛ حداقل زمان لازم براى احياى دوبارهى اين منابع است.
او توضيح داد: توان رويشى جنگلهاى ما در اكثر نقاط حدود دو مترمكعب است اما درحال حاضر نزديك به 8 متر مكعب از جنگلهايمان برداشت كردهايم، يعنى 4 برابر توان رويش جنگلهايمان.
رييس انجمن جنگلبانى بازهم اين فرصت 150 ساله را براى بازسازى جنگلها كافى نميداند و تصريح ميكند: متاسفانه عمق فاجعه و خسارتهاى وارده فراتر از اين بحثهاست. براى نمونه قطع يك درخت با عمر 500 سال چگونه قابل جبران است؟!
او از روند فعلى مديريت در حفاظت و بهرهبردارى از جنگلها انتقاد و تاكيد ميكند: حتى اگر بهرهبردارى نيز صورت نگيرد؛ مديريت بر جنگلها حتما بايد وجود داشته باشد يعنى دخالتها و بهرهبرداريهاى ما از اين منابع نبايد منجر به توليد چوب در جنگل شود و هدف مديريتى ما در اين حوزه بايد پرورش جنگل باشد.
چيادليرى با اعلام اخبار تاسفبار از وضعيت جنگلهاى غرب كشور يادآور ميشود: بهرهبردارى از جنگلهاى غرب به هيچ عنوان نبايد صورت گيرد. با روند فعلى تخريب در اين جنگلها؛ شك نكنيد كه اين منابع خداداد تا چند سال ديگر به بيابان تبديل ميشود. درحال حاضر جنگلهاى غرب درگير روندى شدهاند كه به سمت استپى و علفزارى شدن پيش ميرود. زاگرس نيز به تدريج كويرى و بيابانى ميشود. جنگلهاى شمالى كه از نوع جنگلهاى هيركانى هستند نيز دارند به سمت زاگرسى شدن پيش ميروند و روزبهروز زوال آنها نزديكتر ميشود.
او شاهد اين مدعا را مرگ و مير دستهجمعى درختان، كوچ دستهجمعى حيوانات و رفتارهاى عجيب و غريب در حيوانات دانست و توضيح ميدهد: خشك شدن هزار هكتار درخت در غرب كشور نشان ميدهد جنگلهاى ما به سرعت به سمت نابودى پيش ميروند.
چيپادليرى دوباره تاكيد ميكند: بهرهبردارى از جنگلهاى شمالى كشور نيز به هيچ عنوان نبايد حتى براى توليد چوب اتفاق بيافتد چون اين منابع به هيچوجه توان توليد چوب را ندارند.
او ميگويد: برداشتهاى بيرويهى چندين برابر ظرفيت جنگلها در سالهاى گذشته بدون مديريت و وارد كردن تكنولوژيهاى بهرهبردارى كه با اقليم كشورمان سازگار باشد، باعث شده تا صدمات شديد و جبرانناپذير به منابع طبيعى وارد شود.
رئيس انجمن جنگلبانى درمورد ارزش جنگلهاى شمال نيز چنين ميگويد: جنگلهاى شمال كشور ازنظر سطح در برابر ساير جنگلهاى دنيا وسعت قابل توجهى ندارد حتى شايد از نشنال پارك كانادا نيز كوچكتر باشد. اما آنچه جنگلهاى كشور ما را ارزشمند ساخته، قدمت اين جنگل و كهنسالى درختان آن است كه متاسفانه ما با بهرهبرداريهاى بدون ملاحظه؛ اين قدمت را نيز از بين بردهايم.
گزارش از: حسين جمشيديان
7 تیر 1390
ايلنا
سيلهاى سهمناك و مخرب شمال كشور در سالهاى اخير تنها يكى از مشهودترين و ملموسترين اثرات نابودى جنگلهاى كشور است. جنگلهاى ارزشمندى كه تنها نمونهى باقيمانده از جنگلهاى هيركانى مربوط به دوران ژوراسيك است.
اين جنگلها كه زمانى وسعتشان به 3.7 ميليون هكتار ميرسيد، امروز در خوشبينانهترين حالت 1.7 ميليون هكتار وسعت دارند. حال و روز جنگلهاى بلوط در غرب زاگرس نيز از جنگلهاى شمال چندان بهتر نيست.
بسيارى از كارشناسان با روند فعلى تخريب پيشبينى ميكنند كه تا چند سال ديگر جنگلهاى زاگرس در غرب كشور؛ جاى خود را به بيابان بدهند.
به راستى چه بر سر جنگلهاى ما آمد؟ چه عامل يا عواملى موجب شد تا وداع هميشگى ما با جنگلهاى بينظيرمان اينقدر زود فرا برسد؟!
اسدالله كريمى(محقق و كارشناس مركز تحقيقات جنگلهاى گرگان) در گفتوگو با خبرنگار ايلنا، در اين رابطه ميگويد: هر كدام از انواع بهرهبردارى از جنگلها مدنظر باشد؛ چه صنعتى چه توريستى چه فقط زيباشناسى يا حتى اكولوژيكي؛ بستگى به سياست كلان يك كشور دارد. در واقع مديران ارشد يك كشور براساس توانشان براى اين كار برنامهريزى ميكنند.
او ادامه داد: جنگلهاى ما بهصورت بالقوه توان بهرهبردارى صنعتى را نيز دارند كه در آن شكى نيست. البته همهى جنگلهاى كشور چنين ظرفيتى ندارند. به اين معنا كه؛ اگر كل جنگلهاى شمال 1 ميليون و نهصد هزار هكتار باشد، كمتر از نصف آن توان بهرهبردارى صنعتى را دارند. اما موضوع اينجاست كه ما در بهرهبرداريهايمان افراط ميكنيم.
وى افزود: اگر يك درخت از جنگلهاى ما حذف شود بايد بهجاى آن چندين نهال كاشته شود تا آيندهى اكوسيستم را تامين كند. ضمن اينكه در مناطقى كه توان و پتانسيل جنگل كم است، بايستى جنگل را به سمت بهرهبرداريهاى حفاظتي، توريستى و اكوتوريسمى سوق داد و بحث تفرج را نيز در آن مدنظر قرار داد.
او با ابراز تاسف از درهم شدن مسايل اصلى و زيربنايى با سياست حتى در حوزهى جنگلدارى اظهار داشت: متاسفانه در بهرهبردارى از جنگلها تنها ديدگاه اقتصادى درنظر گرفته ميشود و تنها به بهرهبردارى چوب از اين منبع طبيعى انديشيده ميشود.
اين كارشناس امور جنگلها؛ در واكنش به گفتهى برخى مسوولان مبنى بر اينكه 10 سال به جنگلها استراحت بدهيم نيز گفت: به فرض هم كه 10 سال استراحت بدهيم؛ بعد چه ميشود؟ بعداز آن دوباره بهرهبردارى اقتصادى از اين منابع را ادامه بدهيم؟!
او ادامه داد: جنگل بهطور مستمر توليد خود را دارد، اگر طورى برنامهريزى كنيم كه ميزان برداشتمان از ميزان توليد جنگل كمتر باشد ضمن آنكه مسايل زيستمحيطى و استفاده از جادههاى جنگلى مناسب و كم كردن دام در جنگل را مدنظر قرار دهيم، به اعتقاد بسيارى از كارشناسان؛ جنگلهاى ما مجدد اين توان را دارد كه دوباره خود را بازيابى كنند.
كريمى درعين حال اذعان كرد كه؛ بحث بهرهبردارى اقتصادى از جنگل ميتواند مطرح باشد. ما جنگل صنعتى هم داريم اما اينكه ما در بهرهبردارى يا بهرهبردارى نكردن از جنگل افراط كنيم؛ به كلى غلط است.
او افزود: اگر بهرهبرداريهاى ما كاملا فنى و علمى باشد؛ استفاده از جنگلها ميتواند ادامه پيدا كند ضمن اينكه درآمدزايى و اشتغالى كه ايجاد ميشود، ميتواند در حفاظت از ساير جنگلها به ما كمك كند.
اما هادى چپادليرى(رييس انجمن جنگلبانى) نظر ديگرى در اين زمينه دارد و معتقد است؛ جنگلهاى ما ديگر توان بهرهبردارى را ندارد.
او در گفت وگو با ايلنا، ضمن انتقاد از روند بهرهبردارى از جنگلها در كشور ميگويد: بهرهبردارى بيرويه؛ اين اكوسيستم بينظير را درمعرض خطر جدى نابودى قرار داده است.
چيادليرى در واكنش به گفتهى برخى مسوولان در دادن فرصت استراحت 10 ساله به جنگلها و عدم بهرهبردارى از آنها گفت: استراحت 10 و 20 ساله براى بازسازى جنگلها كافى نسبت بلكه اگر بخواهيم بهصورت موثر اقدامى در جهت بازسازى اين منابع انجام دهيم بايد 150 سال از جنگلهايمان برداشت نكنيم تا دوباره توان قبل را بازيابند. حتى اين پروسهى زماني؛ حداقل زمان لازم براى احياى دوبارهى اين منابع است.
او توضيح داد: توان رويشى جنگلهاى ما در اكثر نقاط حدود دو مترمكعب است اما درحال حاضر نزديك به 8 متر مكعب از جنگلهايمان برداشت كردهايم، يعنى 4 برابر توان رويش جنگلهايمان.
رييس انجمن جنگلبانى بازهم اين فرصت 150 ساله را براى بازسازى جنگلها كافى نميداند و تصريح ميكند: متاسفانه عمق فاجعه و خسارتهاى وارده فراتر از اين بحثهاست. براى نمونه قطع يك درخت با عمر 500 سال چگونه قابل جبران است؟!
او از روند فعلى مديريت در حفاظت و بهرهبردارى از جنگلها انتقاد و تاكيد ميكند: حتى اگر بهرهبردارى نيز صورت نگيرد؛ مديريت بر جنگلها حتما بايد وجود داشته باشد يعنى دخالتها و بهرهبرداريهاى ما از اين منابع نبايد منجر به توليد چوب در جنگل شود و هدف مديريتى ما در اين حوزه بايد پرورش جنگل باشد.
چيادليرى با اعلام اخبار تاسفبار از وضعيت جنگلهاى غرب كشور يادآور ميشود: بهرهبردارى از جنگلهاى غرب به هيچ عنوان نبايد صورت گيرد. با روند فعلى تخريب در اين جنگلها؛ شك نكنيد كه اين منابع خداداد تا چند سال ديگر به بيابان تبديل ميشود. درحال حاضر جنگلهاى غرب درگير روندى شدهاند كه به سمت استپى و علفزارى شدن پيش ميرود. زاگرس نيز به تدريج كويرى و بيابانى ميشود. جنگلهاى شمالى كه از نوع جنگلهاى هيركانى هستند نيز دارند به سمت زاگرسى شدن پيش ميروند و روزبهروز زوال آنها نزديكتر ميشود.
او شاهد اين مدعا را مرگ و مير دستهجمعى درختان، كوچ دستهجمعى حيوانات و رفتارهاى عجيب و غريب در حيوانات دانست و توضيح ميدهد: خشك شدن هزار هكتار درخت در غرب كشور نشان ميدهد جنگلهاى ما به سرعت به سمت نابودى پيش ميروند.
چيپادليرى دوباره تاكيد ميكند: بهرهبردارى از جنگلهاى شمالى كشور نيز به هيچ عنوان نبايد حتى براى توليد چوب اتفاق بيافتد چون اين منابع به هيچوجه توان توليد چوب را ندارند.
او ميگويد: برداشتهاى بيرويهى چندين برابر ظرفيت جنگلها در سالهاى گذشته بدون مديريت و وارد كردن تكنولوژيهاى بهرهبردارى كه با اقليم كشورمان سازگار باشد، باعث شده تا صدمات شديد و جبرانناپذير به منابع طبيعى وارد شود.
رئيس انجمن جنگلبانى درمورد ارزش جنگلهاى شمال نيز چنين ميگويد: جنگلهاى شمال كشور ازنظر سطح در برابر ساير جنگلهاى دنيا وسعت قابل توجهى ندارد حتى شايد از نشنال پارك كانادا نيز كوچكتر باشد. اما آنچه جنگلهاى كشور ما را ارزشمند ساخته، قدمت اين جنگل و كهنسالى درختان آن است كه متاسفانه ما با بهرهبرداريهاى بدون ملاحظه؛ اين قدمت را نيز از بين بردهايم.
گزارش از: حسين جمشيديان
7 تیر 1390
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر