نگاهي به...

هر آنچه منتشر ميشود به قصد و هدف آگاهی رسانی و روشنگری است۰ ما حق "آزاد ی بيان" و" قلم" را جزء لاينفک مبارزه خود ميدانيم! ما را از بر چسب و افترا زدن باکی نيست! سلام به شهدای خلق! سلام به آزادی!

۱۳۹۰ فروردین ۱۲, جمعه

شورش در سوريه آلن گرش


ترجمه بهروز عارفی

شورش در سوريه
آلن گرش (28 مارس 2011، بلاگ لوموند ديپلماتيک)
ترجمه بهروز عارفی
يکی از آخرين کشورهائی که از شورش های اعراب بر کنار مانده بود، به نوبه خود به خروش آمد. در شرايطی که در کمال بی تفاوتی دولت های درگير عليه جنايت های رژيم ليبي، سرکوب در بحرين ادامه دارد؛ در حالی که مشهود است که راه حلی در باره يمن پيدا نشده؛ در حالی که تظاهرات در اردن، فزونی گرفته و تندتر می شوند؛ جنبش اعتراضی سوريه را نيز فراگرفت. نه فقط شهر درعا، واقع در جنوب کشور با ناآرامی های شديد روبروست، بلکه دامنه تنش ها به شهرهای مختلف کشور نيز رسيده و ده ها نفرکشته شده اند.
ناآرامی ها در شهر درعا، با دستگير چند کودک ده ساله شروع شد که شعار هائی در مخالفت با دولت بر روی ديوارهای شهر نوشته بودند. مادران آنان را که برای آزادی فرزندان شان جمع شده بودند، با پليس درگير شدند. بنا به گفته شاهدان، برخی از مادران را دستگير و سرهای شان را تراشيده اند. اين جرقه، آتش به باروتی کشيد که آماده حريق بود.
همان طوری که جوشوآ لانديس، يکی از بهترين ناظران بر اوضاع سوريه در تارنامه « Syria comment » (1) می نويسد: «درعا شهری فقير و سنی نشين است و هر آن چه در سوريه مسئله آفرين است، در اين شهر گردهم امده است: اقتصادی ورشکسته، انفجار جمعيتي، فرماندار بد و نيروهای امنيتی خودکامه».
اين مشکلات با آن چه بقيه جهان عرب را به آتش کشيد، متفاوت نيست، هر چند وضعيت سوريه ويژگی خود را دارد (هر کشوری ويژگی های خود را دارد). بديهی است که نگران کننده ترين بعد، مسئله مذهبی است: سوريه را اقليت علوی رهبری می کند، در حالی که 60 درصد اهالی سنی اند. هرچند رژيم توانسته است پيوندی نزديک با بورژوازی سنی دمشق ببندد. ده درصد جمعيت نيز مسيحی است.
فراموش نکنيم که اقليت بااهميت کردی در سوريه زندگی می کنند که بخش از آن حتی از داشتن مليت سوری محرومند.
لانديس در مورد تظاهرات دمشق توضيح می دهد: «برای نخستين بار، ديروز (22 مارس) شعارهای مذهبی شنيديم، در حالی که تا کنون، اپوزيسيون به شعارهای ملايم نظير برچيدن وضعيت فوق العاده، قانون جديدی برای احزاب و گسترش آزادی ها اکتفا می کرد. اما روز پنجشنبه، تظاهرکنندگان شعارهای ميانه رو را کنار گذاشته و فريا می زدند: «نه، ايران؛ نه حزب الله؛ ما خواهان اسلامی هستيم که از خدا بترسد». اين شعارها، يادآور شعار هائی است که احوان المسلمين در سال های دهه های 1970 و 1980 می دادند، زمانی که انان، حافظ اسد را کافر تلقی می کردند.
اگر درعا شهری است سني، لاذقيه در مرکز منطقه علوی مذهب واقع شده است. در آن شهر، خطر درگيری فرقه ای مستقيم وجود دارد. ميان تظاهرکنندگان و ميليشيای طرفدار اسد، برخوردهای شديدی روی داد و شايع شد که گروه های مسلح علوی از کوهستان سرازير شده اند تا سنی ها را به قتل برسانند. (2). روز 27 ژانويه نيز درگيری های جديدی گزارش شده بود. (3)
آيا رژيم سوريه با تهديدی روبروست؟
رژيم می کوشد از موضع مقاومت در جريان کشمکش اعراب-اسرائيل، بهره گيرد. اما، همان طوری که عبدالباری عطوان، سردبير روزنامه عربی زبان القدس چاپ لندن می نويسد (روزنامه ای که به داشتن زبانی صريح، پشتيبانی از فلسطينيان و مخالفت با آمريکا شهرت دارد) (3) :همبستگی با مقاومت لبنان (حزب الله)، پذيرفتن دبيرکل های سازمان های فلسطينی (از جمله حماس)، در حالی که درهای همه پاستخت های عرب بر روی آنان بسته بود، موضعی قابل احترام است که به خاطر آن از رژيم سوريه ممنونيم. اين رژيم بهای گزافی برای آن پرداخته است. آما، به ديده ما، هيچ تناقضی بين اين مواضع و قبول خواست های مردم سوريه وجود ندارد. و اگر تناقضی وجود داشته باشد، ما ترجيح می دهيم که رژيم از پشتيبانی خود از فلسطينی ها و آرمان فلسطين دست بردارد و به خواست های مردم کشورش پاسخ مثبت دهد که گسترش آزادی ها و مبارزه با فساد از آن جمله است (...) زيرا خلق های ستمديده قادر به آزادساختن سرزمين های اشغالی نبوده و ارتش های ديکتاتوری ها نيز قادر به جنگی پيروزمندانه نيستند.»
تارنامه اينترنتی حزب الله، مخمصه سازمان های متعددی را در برابر رويدادهای سوريه بازتاب می دهد و دست امپرياليسم را در آن ها می بيند. المنار، بيانات هوگو چاوز، رئيس جمهوری ونزئلا را تکرار می کند که سوريه را قربانی توطئه آمريکائی می داند که هدفش تکرار سناريوی ليبی است. (5)*
رژيم سوريه تلاش دارد که خود را ضامن اتحاد کشور و گوناگونی مذهبی آن معرفی کند. اما، آيا هراس از داستانی شبيه به عراق برای متوقف ساختن تظاهرکنندگان کافی است؟ چنين احتمالی ضعيف است. هيئت حاکمه در چند شهر بزرگ، تظاهرات پشتيبانی از خود به راه انداخت، تلويزيون الجزيره را به خاطر پوشش رسانه های بين المللی هو کردند. از سوی ديگر، رژيم اصلاحاتی را قول داد: از نظر اجتماعي، افزايش سی درصدی حقوق کارمندان، در زمينه سياسي، پايان وضعيت فوق العاده (که جزئيات ان هنوز روشن نشده است) و قانون جديدی برای مطبوعات. بشار اسد، قراراست بزودی با مردم سخن بگويد تا چهارچوب اصلاحات را توضيح دهد. او آگاه است که پيش از او، بن علی و مبارک امتيازاتی دادند ولی نتيجه معکوس داد و تظاهرات را گسترده تر کرد.
هيلاری کلينتون، وزيرخارجه ايالات متحده در برنامه تلويزيون سی بی اس اظهار داشت که نه فقط مداخله نظامی در سوريه در دستور کار نيست، بلکه تاکيد کرد که برای هر دو حزب آمريکا، بشار اسد «يک اصلاح طلب» است. (نقل شده در سايت جوشوآ لانديس) (6) (27 مارس).
پيتر هارلينگ، مدير برنامه در «گروه بين المللی بحران International Crisis Group » که چند سال است در دمشق، رويدادهای سوريه را دنبال می کند در ستون بحث آزاد در روزنامه لوموند (7) می نويسد «سوريه بايد در جستجوی راه سوم باشد»:
«رئيس جمهوری سوريه که توانسته محبوبيتی برای خود دست و پا کند، از جمله به خاطر موفقيت در سياست خارجي، در حرف، سرمايه ای سياسی در اختيار دارد که زمان آن رسيده تا به نفع بينشی سرمايه گذاری کند که می تواند به راه سوم ميان حفظ وضع موجود و نامعلومی يک تحول انقلابی خدمت کند. اما اين سرمايه ممکن است بسيار زود ارزش خود را ازد ست بدهد.»
«ظهور مجدد کيش شخصيت رو به قهقرا، حضور پدرمآبانه رئيس جمهور در ميان مردم (مثلا بدون محافظ در مراسم افتتاح اين يا ان طرح) و ديدار هيئت های سيار، شکل مناسبی از رهبری در شرايط موجود نيست: اعتماد به نفس و شناسائی بين المللی در بهترين حالت، اجزاء برنامه ای جمعی هستند که بايد به اجرا گذاشته شود ولی خود اين برنامه می بايست روشن شود.»
«مقاومت بسيار خوبست ولی تکليف سوريه چه می شود؟ در اين حال، مشکل می توان گفت که سرکوبی رو به افزايش که اجبارا تحت رهبری رئيس جمهور و به نام او اعمال می شود، بتواند پايه چنين طرحی قرار بگيرد.» (...)
«هيچ کس در منطقه نمی تواند تصور کند که در برابر ده ها سال تاخير، نبايد بهای هنگفتی پرداخت. اين بها، دگرگونی عميق در ساختار و عملکرد حکومت است از طريق مشارکت سياسی واقعی و توزيع مجدد عادلانه اقتصادی و عادی سازی روابط با کليه بخش های جامعه. و همه اين تغييرات می بايست بر پايه گفت و گوئی فوری انجام بگيرد و نه تصميمات دلبخواهانه. »
-------
R�volte en Syrie par Alain Gresh, 28 mars 2011 ;
http://blog.mondediplo.net/2011-03-28-Revoltes-en-Syrie

پاورقی ها:
1 -,Wednsday, March 23rd 2011; Deraa: The Government Takes off its Gloves: 15 Killed
http://www.joshualandis.com/blog/?p=8692
2 -
http://www.joshualandis.com/blog/?p=8789
3 -
http://english.aljazeera.net/news/middleeast/2011/03/201132616546326475.html
4 - http://www.alqudsnewspaper.com/todaypages/all.pdf
5 - http://www.almanar.com.lb/english/adetails.php?eid=7823&frid=18&cid=18&fromval=1&seccatid=57
6 - http://www.joshualandis.com/blog/?p=8822
7 � La Syrie doit chercher une troisi�me voie, le monde, 22 mars 2011,
http://www.lemonde.fr/idees/article/2011/03/22/la-syrie-doit-rechercher-une-troisieme-voie_1496852_3232.html

* توضيحات مترجم:
خبرگزاری های رسمی و نيمه رسمی جمهوری اسلامی از جمله ايرنا و فارس، مطالب بسياری را به شورش های بحرين، مصر، ليبی و يمن اختصاص داده و از مبارزات مردم «پشتيبانی» و مداخله خارجی را برای «سرکوب جنبش در اين کشورها» محکوم کرده است. اما، در مورد سوريه يا سکوت اختيار کرده و يا جنبش اعتراضی مردم سوريه را به «کشورهای خارجي، غرب و صهيونيست ها» منسوب کرده اند. ايرنا، خبرگزاری جمهوری اسلامی (10 فروردين 2011) در مطلبی از حمايت امارات، سودان و لبنان از رژيم سوريه گزارش داده و با اشاره به حمايت عربستان، می نويسد:

«در حالى ملك عبدالله مدعى حمايت از بشاراسد مى شود كه شبكه تلويزيونى العربيه وابسته به اين كشور در ايجاد فتنه و ناآرامى در سوريه نقش بسيار پررنگى دارد.» http://www.irna.ir/NewsShow.aspx?NID=30315973
ايرنا در خبر ديگری نوشته است:
« سخنرانى اسد خطاب به مردم سوريه يك روز پس از برگزارى راهپيمايى عظيم و ميليونى مردم سوريه در شهرهاى مختلف اين كشور با عنوان وفادارى به وطن صورت مى گيرد.
سوريه در هفته هاى اخير با برخى تحركات افراد خرابكار در مناطق جنوب و استان درعا و لاذقيه در غرب اين كشور مواجه بوده است كه در جريان آن شمارى كشته و زخمى شدند.
در همين ارتباط 300 عضو يك باند خرابكار در لاذقيه از سوى نيروهاى امنيتى سوريه دستگير شدند كه مليت اين افراد آمريكايى ، لبنانى ، اردنى ، الجزايرى ، عراقى است و برخى از آنان داراى سلاح هاى دوربين دار براى كشتن افراد از مسافت هاى دور بوده اند.
شبكه تلويزيونى ' المنار ' لبنان روز گذشته اعلام كرد: سوريه قايق هايى را توقيف كرده كه از شهر طرابلس واقع در شمال لبنان به سمت بنادر سوريه سلاح حمل مى كردند و مسؤولان سوريه حزب ' سعد حريرى ' نخست وزير سابق لبنان را به دست داشتن در اين ماجرا و برخى ناآرامى ها در سوريه متهم كردند.»
http://www.irna.ir/NewsShow.aspx?NID=30315701

هیچ نظری موجود نیست: