نگاهي به...

هر آنچه منتشر ميشود به قصد و هدف آگاهی رسانی و روشنگری است۰ ما حق "آزاد ی بيان" و" قلم" را جزء لاينفک مبارزه خود ميدانيم! ما را از بر چسب و افترا زدن باکی نيست! سلام به شهدای خلق! سلام به آزادی!

۱۳۸۸ بهمن ۲۰, سه‌شنبه

آیت الله طالقانی : ما رهبران اسلامی داعیه حکومت نداریم (روزنامه کیهان / 5 روز پیش از پیروزی انقلاب)

بهمن 1357 ، آیت الله طالقانی خبرنگاران داخلی و خارجی را برای برگزاری کنفرانسی خبری ، به منزل خود دعوت کرد . تهران روزهای پرشوری را پشت سرمی گذراند و دیگر همگان مطمئن بودند که بازگشت به گذشته امکان پذیر نخواهد بود . خبرنگاران با نگرانی می پرسیدند که آنچه برقراری حکومت اسلامی یا جمهوری اسلامی خوانده می شود ، چه مختصاتی دارد ؟ آیا روحانیت بصورت سیستماتیک بر ارکان اجرائی و حکومتی مسلط خواهد شد ؟ ضریب نفوذ احکام شرع در قوانین مدنی و حقوقی تا چه اندازه ای خواهد بود ؟ و مهم تر از همه نحوه ی تعامل جریانهای مذهبی با دیگر جریانهای سیاسی و ایدئولوژیک را محل پرسش می دانستند . آیت الله طالقانی بعنوان حلقه ی واسط میان جریانهای سنتی و پیشرو ، می توانست طرف خوبی برای طرح این پرسش ها باشد .
این مصاحبه به لحاظ طرح سوالات چالش برانگیز و صریح و نوع پاسخ های آیت الله ، می تواند یکی دیگر از اسناد مهم تاریخی در نحوه ی نگرش به انقلاب اسلامی و قرائت های گونه گون از اسلام سیاسی باشد . این مصاحبه را از روزنامه ی کیهان 17 بهمن 1357 ( تنها 5 روز مانده به پیروزی انقلاب اسلامی ) بازمی خوانیم :
***********************************************************
برای مشاهده ی تصویر این روزنامه در ابعاد بزرگتر ، اینجا کلیک کنید .
خبرنگار تلویزیون سوئیس پرسید : در اروپا برای ما خیلی مشکل است تصور کنیم که روحانیون بتوانند رهبری سیاسی هم داشته باشند .
آیت الله در پاسخ گفت : بله ، من هم تصدیق می کنم که برای اروپا مشکل است ، چون روحانیت مسیحی بر اساس انجیلی قرار دارد که 50 سال پس از میلاد مسیح تدوین شده و مضمون آن فقط دعوت به همان روحانیت مورد نظر شماست . اما در اسلام و قرآنی که ما داریم و همه ، چه مسلمان و چه غیرمسلمان آنرا قبول دارند که همان کتاب پیغمبر اکرم است ، از روحانیت با برداشت شما اثری نیست . اگر معنای سیاست مسئولیت در برابر انسانها و حمایت از مظلوم ها و مبارزه باظلم است ، که این در متن قرآن و تعالیم قرآن هست و همیشه خفیف یا شدید جریان جریان داشته . ولی اگر مفهوم سیاست ، دروغ – پولیتیک و چندگویی و عدم صحبت با توده های مردم باشد ، روحانیت اسلام این سیاست را محکوم می کند .
خبرنگاری پرسید : در ایران تعداد آقایان آیت الله ها زیاد است ، چگونه می توان توجیه کرد که کدامیک از اینها نظرشان ارجح است و نظرشان باید اجرا شود . مثلا آقای خمینی که صحبت می کنند ، نظر دیگران را هم مدنظر دارند ؟
آیت الله طالقانی پاسخ داد : در مکتب اسلام و بخصوص در مکتب امامت شیعه ، مبارزه با ظلم و فساد و رژیم های فاسد و برقراری قسط در جامعه از مسائل ضروری است و هیچ آیت اللهی و هیچکس که آشنا به اصول اسلام باشد ، نمی تواند در مقابل ظلم و فساد بی تفاوت باشد . تفاوت فقط در چگونگی مبارزه است و شرایط مبارزه . به این جهت می بینیم که در تاریخ اسلام و بخصوص شیعه ، رهبران اصیل اسلامی با حکومت هایی که برطبق موازین اسلام نبوده ، سازش نداشتند . منتها گاهی که قدرتی بدست می آوردند مبارزه آشکار بود و گاهی پنهانی ، که ما آنرا تعبیر به « تقیه » می کنیم . پس با این شرح ، آیت الله و عالم روحانی یا فرد مسلمان نمی تواند اهل مبارزه نباشد و با دستگاه و رژیم های فاسد سازش کند .
خبرنگار دیگری پرسید : آیا نمونه ای از حکومت اسلامی را که وجود داشته یا دارد می توانید نام ببرید ؟
آیت الله طالقانی جواب داد : نمونه ی کامل در عصر پیغمبر بود . ناقصش در عصر خلقا تشکیل شد و باز کاملترش در چند سال حکومت « علی » بود . پس از آنکه خلافت به سلطنت و آن هم سلطنت میراثی تبدیل شد ، اساسا از مسیرش منحرف گشت . در جاهایی اصل اسلام انحرافی است و فروعش را مدعی هستند اجرا می کنند ، مثل سعودی که اساسا چون سلطنت میراثی در اسلام بشدت نفی شده و در سعودی سلطنت خانوادگی بر مردم سلطه دارد ، این نمونه اسلامی نیست . اگر در کشورهای دیگر اسلامی هم آرای مردم تا حدی دخیل در قوای مقننه و اجرائیه شده است ، ما می بینیم این قسمی از اسلام است و قسمتی از مکتب های دیگر که وارد اسلام شده . البته این انحراف ها بخصوص در قرن اخیر در اثر فشار استعمار غربی بود . ولی ایده یی که ما داریم مجتمع اسلامی خالصی است که با معیارهای مترقی قرآن و آرا آزاد همه ی مردم شکل بگیرد .
خبرنگار سوال کرد : در مورد قوانین و معیارهای مترقی قرآن منظورتان چیست ؟ آیا این قوانین متغیر هستند یا خیر ؟
آیت الله طالقانی پاسخ داد : هر جمهوریتی در دنیا معیارهایی دارد . در نظام اسلامی که من اسمش را حکومت نمی گذارم ، چون حکومت معنای حاکمیت عده ای بر عده ی دیگر را دارد ، اما در اسلام حاکمیت جز برای خدا که خالق همه مردم است ، نمی باشد و همه مردم بنده خدا هستند و زمین و آنچه ذخائر در زمین نهاده شده سفره ی گسترده ای است برای همه مردم که باید به اندازه احتیاج و نیاز کارشان از آن استفاده کنند ، این احتیاج به یک گروهی ندارد . چون قرآن همیشه خطابش به « ناس » است و « ناس » یعنی همه مردم ، نه مسلم یا مومن به تنهایی .
از این جهت اصل همین است که انسان اولا به شخصیت خودش و شخصیت انسانی خودش برگردد ، یعنی به شخصیتی که در اثر نظامهای فاسد از دست رفته است ، و دیگر اینکه در شرایط اجتماعی ، آن قسط و عدالت همگانی باید پیاده شود . این اصل یک مجتمع سالم اسلامی است ، ولی ممکن است همه اینها در یک شرایطی و در یک فصلی از زمان در اثر عوامل خارج و داخل یا ناآگاهی مردم پیاده نشود . کوشش کسانی که طرفدار این مکتب هستند ، اینست که تا حد امکان این را پیاده کنند و همین جهت تغییرش است . مثل همه ی اصولی که در مکتب ها و دانشگاهها علمی و ثابت اند و در عیت ثبات ، تکامل و تغییر هم در آنها هست . نکته ی مهمی که باید تذکر دهم ، این است که انقلابات و حرکات اصیلی که در تاریخ دنیا از گذشته تا انقلاب فرانسه و انقلاب اکتبر روسیه و انقلاب های دیگر ، هدف اصلی آزادی انسانها بوده و هست و مطبوع اصیل انسان بیش از مسائل خوراک و مسکن و …. « آزادی » بوده و مسائل اقتصادی در پرتو « آزادی » قرار داشته اند . ولی به تدریج ما می بینیم که در غرب سرمایه داری و شرق کمونیست ، آزادی انسانها تحت الشعاع اقتصاد قرار گرفته و اقتصاد است که انسانها و جامعه را شکل میدهد و یکنوع توده های مردم را به بند می کشد . این مساله ای است که نسل امروز که تحت تاثیر مسائل اقتصادی قرار گرفته اند ، نمی توانند آنرا درست درک کنند . ولی در ایران می بینیم که توده های مردم ، طبقه ی مرفه و غیر مرفه و تحت فشار زندگی ، همه بپاخاسته اند . چه می خواهند ؟ مساله ی اول « آزادی » می خواهند و مساله ی « قسط » یا عدالت اقتصادی خود بخود در پرتو آزادی ، به عقیده ی ما تامین خواهد شد .
خبرنگار النهار پرسید : ویژگی های انقلاب اسلامی ایران از نظر شما چیست ، موقعیت انقلاب اسلامی ایران را در جهان سوم چگونه می بینید و آیا این بخشی از جنبش عدم تعهد است یا نه ؟
آیت الله طالقانی پاسخ داد : چون رهبری انقلاب اسلامی با شخصیت هایی است که به مبانی اسلام و جهاد اسلامی و امر به معروف و نهی از منکر آشنایی کامل دارند ، یکی از خصائص انقلاب اسلامی ما اینست که اسلام اصیل و دارای دینامیک خودمان را بدون دخالت فکری و سیاسی دیگران تا آنجا که قدرت و توانایی داریم پیش ببریم . ولی در انقلاب های دیگر اگر در کشورهای اسلامی هم بود ، اسلام خالص نبود ، قسمتی التقاطی بود و یا بوسیله ی یک حزب و گروه خاص هدایت میشد . در کشورهای انقلابی کمونیست یا ناسیونالیست ما می بینیم که یک گروه انقلاب میکند ، و بعد هم حکومت را خود آن گروه بدست میگیرند و قهرا وقتی گروه یا حزب خاصی بود ، چه نظامی و چه غیرنظامی ، دنبالش دیکتاتوری و استبداد بود . ولی خصوصیت انقلاب اسلامی ما این است که ما رهبران مذهبی ، داعیه ی حکومت برای خودمان نداریم و نمیخواهیم حاکم باشیم . انقلابی است که از توده ی همه ی مردم ، همه ی قشرها آغاز شده و برای همه ی قشرهاست نه یک حزب و جمعیت خاص . این یکی از ویژگی های انقلاب ماست .
یک خانم خبرنگار از روزنامه ی « آیدین لیغ » ترکیه پرسید : اگر امکان دارد در مورد نقش زنان در حکومت اسلامی بفرمائید ؟
آیت الله طالقانی گفت : خانم هایی که مصاحبه می کنند ، بیشتر روی همین موضوع حساسیت دارند . اگر ایشان خواهر مسلمان و آشنا با اسلام باشند ، این سوال را نباید بکنند ، بلکه باید از متون اسلام و قرآن بدانند اسارت زن و مهجور نگاه داشتن او مربوط به اسلام نبود ، بلکه مربوط به زندگی اشرافی و درباری بود و بعد هم زن را در کشورهای اسلامی به اسم آزادی بصورت کالا و مصرف کننده ی کالا درآوردند ( تجمل پرستی ) . از این جهت آن آزادی که در غرب معتقد هستند ، اسلام آن آزادی و آن مفهوم آزادی که بی بند و باری و وسیله شدن و آلت شدن زن برای سرمایه دارها و مصرف کننده ها باشد ، آنرا ما قبول نداریم . اگر معنای نگرانی درباره ی زن این است که اسلام زنها را در مسائل اقتصادی و اجتماعی و تکامل فکری و دانش مهجور می دارد ، در اسلام نیست و ما نمونه ی کامل از همان زنهای صدر اسلام داشتیم مثل فاطمه زهرا دختر پیغمبر که هم خانه دار بود و هم در میدانهای جهاد پشت سر مجاهدین خدمت میکرد و هم بموقعش در مسجد برای دادخواهی فریاد می کشید . و یا دختران ائمه ی ما ، اینها زن اسلامی بودند . اگر زن اسلام میخواهد مطابق این نمونه باشد ، همانست که ما عقیده داریم ، ولی اگر میخواهد نمونه ی عروسک های غربی باشد ، این از نظر اسلام آزادی زن نیست و به نظر ما از بین بردن شخصیت زن در اجتماع است . این دیدگاهی است که ما درباره ی زن داریم .
**********************************************************
مصاحبه به قدر کافی خود گویاست ، چه آنجا که در دفاع از آزادی است و چه آنجایی که تلقی خاصی بعنوان آزادی زن مطرح می شود . آیت الله طالقانی انقلابی رمانتیکی بود و این خصلتی متفاوت بود که او را از دیگر انقلابیون ( مذهبی و غیر مذهبی ) متمایز می ساخت ، با این حال نگاهی به مواضع آیت الله طالقانی در آستانه ی پیروزی انقلاب ، می تواند بخشی از تناقض های نظری مبانی حکومتی که وعده ی جایگزینی اش با رژیم پیشین داده می شد را آشکار کند . بررسی و تامل در این نکات قابل تامل را بی شرح و بسط افزون تری ، به عهده ی دوستانی که تا به این سطور پیش آمده اند ، باقی می گذارم .

هیچ نظری موجود نیست: