نادر داروک
مراسم 16 آذر امسال بدون شك در پنجاه و پنج سال گذشته بي نظير خواهد بود. تا كنون چگونگي برگزاري روز دانشجو در هر سال نمادي از وضعيت جنبش دانشجويي در آن موقعيت زماني بوده است. امسال نيز از اين قاعده مستثني نمي باشد. از آنجا كه حركت اعتراضي توده ها رابطه متقابل و تنگاتنگي با جنبش دانشجويي دارد ؛ سطح عمومي اعتراضات اجتماعي تاثير بي چون و چرايي بر نحوه برگزاري و سطح شعارهاي مطرح شده از سوي دانشجويان داشته است.
در سي سال گذشته اين جنبش فراز و فرودهاي بسياري را پشت سر گذاشته است. پس از ماجراي انقلاب فرهنگي و تسويه گسترده دانشجويان انقلابي دوراني از فترت آغاز گرديد. تشكلهاي وابسته به حاكميت جايگزين تشكلهاي مستقل و واقعي دانشجويي شدند و وظيفه كنترل و هدايت جريانات به سود حاكميت را بعهده گرفتند. اما با ضعيف شدن نقش اين تشكلها در مجموعه حاكميت به مرور دانشجويان مستقل و آگاه توانستند به انواع و اقسام اشكال به ابراز وجود در دانشگاهها بپردازند و تشكلهاي مستقلي حتي به صورت نيمه مخفي و نيمه علني شكل گرفتند. تا امروز كه شاهد هستيم دانشجويان كاملا مستقل از هر جريان حكومتي و در راس حركتهاي اعتراضي توده ها گام به گام حركتهاي مستقل خود را شكل داده و ارتقا مي بخشند.
جنبش دانشجويي در وقايع پس از انتخابات جعلي برگزار شده از سوي حاكمان جمهوري اسلامي در موقعيتي قرار گرفته است كه بيش از هر زمان ديگري چشمهاي فعالان و تحليل گران سياسي در داخل و خارج كشور را به سوي خود جلب نموده است. در قبال وظيفه خطيري كه در مقابل جنبش دانشجويي قرار گرفته است دانشجويان موظفند در سه عرصه تعميق ؛ ارتقا و گسترش جنبش به راه حلهاي كليدي و اصولي دست يافته و در مسير آنها گام بردارند.
« جنبش مردم ایران بر بستر بحران انقلابی(غیر قانونی) که طی چند ماه گذشته در تار و پود جامعه ایران رخنه کرده و سیاست به معنی دقیق آن را در کانون عمل خود قرار داده، جنبشی رنگین کمان و آزادیخواهانه است که روز به روز بر ابعاد آن از نظر کمی و کیفی افزوده می شود ». در پنج ماه گذشته جنبش اعتراضي توده ها روزهاي بزرگي را پشت سر گذاشته است و در آخرين آنها يعني 13 آبان « نشان داد که روانشناسی تغییر در بین توده های مردم شکل گرفته است. شکل گیری و تکامل روانشناسی تغییر در مردم ایران محصول شکستن و فروپاشی اقتدار ولی فقیه است».
در شرايط كنوني جنبش دانشجويي موظف است در جهت تعميق خواسته ها چه در عرصه دانشگاهها و در ميان دانشجويان و اساتيد بلكه در كل جامعه به گونه اي حركت نمايد كه به بهترين شيوه اي به اين خواسته جامه عمل پوشانده شود.
« در مقابل قدرت حاکم دو صف بندی در کلی ترین حالت شکل گرفته است. صف رفرم و صف انقلاب» حاميان رفرم و معتقدين به حركت در چارچوبه قانون اساسي موجود موكدا اظهار ميكنند كه هرگونه خواسته اي فراتر از ظرفيتهاي قانون اساسي موجود باعث ريزش نيروها از يك طرف شده و از سوي ديگر دست حاكميت را براي گسترش هرگونه سركوبي باز ميگذارد. آنها به اين نكته اساسي توجه ندارند كه « خیزشها و قیامهای اخیر، جنبشی ضد دیکتاتوری و ضد حکومت دینی و برای تحقق آزادی و عدالت است».
آنچه كه به عنوان ريزش نيروهاي در صحنه چه از سوي اصلاح طلبان و چه از سوي بخشهاي مختلف هيئت حاكمه مطرح مي شود در واقع سكوت و تامل بخشهاي بزرگي از جامعه در اين انديشه است كه صرف خواسته ابطال انتخابات و سردرگمي رهبران جنبش سبز در انتخاب ميان راه حلهاي قانوني و يا غير قانوني ديگر تاثير گذاري خود را از دست داده است. اين عده و بيشماران ديگري منتظر آن هستند كه در يك مقطع كليدي و در يك نقطه عطف مناسب صندلي كه بايستي بر روي آن بنشينند انتخاب نمايند. اين صندلي را جنبش دانشجويي مي توانددر مقابل آنها قراردهد. صندلي "عبور از وضعيت كنوني و خواست تغيير قانون اساسي موجود"
ارتقا جنبش به عنوان يك وظيفه كليدي ديگر در مقابل فعالان جنبش دانشجويي قرار گرفته است. آنچه كه تا كنون به وضوح مشخص شده اين است كه «جریانی که به دنبال تقویت عناصر «جمهوریت» در ساختار نظام ولایت فقیه است، همواره با سد ستبر ولایت مطلقه فقیه که ستون فقرات قدرت سیاسی و قانون اساسی جمهوری اسلامی را تشکیل می دهد مواجه می شود و طی 30 سال گذشته هرگز نتوانسته کوچکترین دستآورد جدی و پایدار در جهت اهداف خود داشته باشد». اما از سوي ديگر شاهد يك مشخصه كليدي ديگر نيز در سطح جنبش هستيم و آن اين كه كماكان « انباشت تضادها و شدت و حدت آن و نیز شیوه اعمال حاکمیت از جانب قدرت مسلط وضعيتی به وجود آورده که جبهه رفرم و جبهه انقلاب در همسوییهایی با هم به سر می برند». جنبش دانشجويي با درك اين موقعيت ويژه بايد به گونه اي شعارها و نحوه حركت خود را انتخاب نمايد كه بيشترين همراهي و همگامي ساير اقشار و طبقات اجتماعي را با خود همراه نموده و در عين حال خواسته هاي آنان را گام به گام ارتقا بخشد.
اين گسترش اجتماعي جنبش در عين حال با نوع سازماندهي حركتهاي اعتراضي و چگونگي رهبري آنها گره خورده است. در واقع يكي از مهمترين دستاوردهاي جنبش كنوني آن بوده است كه « جنبشها، خیزشها و قیامهای کنونی، در پروسه رشد خود از سازماندهی ویژه و شعور جمعی برخوردار شد» و در عين حال « تمامی تجربیات مبارزه طی دهه های گذشته در این جنبش به شکل مثبت لحاظ شده است».
اين جنبش به خوبي توانست از سطوح مختلف تكنولوژيهاي ارتباطي در دسترس چه در داخل و چه در خارج استفاده كند. گونه اي جديد از ارتباط و هماهنگي در ميان افراد و اقشار مختلف حاضر در حركتهاي اعتراضي اخير متولد شده است. تشكيل شبكه هاي اجتماعي و نوع ارتباط خاص آنها نشان از نوع جديد و متحول شده سازماندهي در برابر سركوب و اختناق حاكم است. شيوه اي كه رژيم تا كنون از مقابله جدي و موثر با آن ناكام بوده است و اينگونه سازماندهي اگر به همين شكل گسترش پيدا كند مسلما رژيم را در مقابله با خود كاملا به شكست خواهد كشاند.
«سازماندهی شبکه ها یا جنبش بیشماران، ترکیبی از شبکه های سیاسی، اجتماعی، صنفی، فرهنگی، هنری، محلی، محفلی، خانوادگی و......است. جنبش بیشماران گرچه دارای شعور جمعی است، اما از یک ستاد واحد رهبری نمی شود. خرد جمعی و نا نوشته گروههای گوناگون سیاسی، اجتماعی، فرهنگی، هنری، جنسییتی، صنفی، مذهبی، جنسی، ملی، قومی، محفلی، خانوادگی، محله ای و....شعور جمعی این جنبش را شکل داده است».
جنبش دانشجويي بخشي از اين جنبش بيشماران است كه در روز 16 آذر با انتخاب حركتهاي اعتراضي مناسب و مهمتر از آن انتخاب شعارهاي صحيح و منطبق بر سطح عمومي جنبش در حال حاضر خواهد توانست به وظيفه خطيري كه در اين مقطع با آن روبروست پاسخگو باشد.ُ
در 16 آذر امسال دانشجويان مي بايستي به چند نكته كليدي توجه خاصي داشته باشند:
نخستين مسئله گستردگي و حجم حركتهاي اعتراضي در اين روز مي باشد. حاكميت همانگونه كه در روز 13 آبان نشان داد منتهاي تلاش خود را خواهد كرد تا حتي الامكان از آغاز هر حركت اعتراضي جلوگيري نمايد و در صورتيكه موفق نبود آنرا پراكنده نموده و از شكل گيري و گسترش آن به گونه اي كه حجم قابل توجهي را نشان دهد ممانعت بعمل آورد. از اين رو لازم است اين حركت در تك تك دانشگاههاي كشور به صورت هماهنگ و گسترده و با شعارهاي مشابه و اشكال اعتراضي همگون سازماندهي شود.
استفاده از وسائل و شبكه هاي ارتباطي كه در پنج ماهه گذشته كارايي خود را نشان داده اند در اين رابطه نقش موثري ميتوانند داشته باشند و حداكثر استفاده از آنها بايد در دستور كار جريانات مختلف براي هماهنگي با يكديگر قرار گيرد.
دومين مسئله مهم انتخاب شعارهاي مناسب با سطح عمومي جنبش و در عين حال ارتقا آنها به سطحي مطلوب تر مي باشد.
«جریان «راه سبز امید» که پلاتفرم آن در بیانیه شماره 11 میر حسین موسوی اعلام شده است، نه کل جنبش را تشکیل می دهد و نه حتی شامل تمامی نیروهای جنبش سبز می شود. خود موسوی و نزدیکترین مشاوران وی گفته اند، و در عمل نیز نشان داده شد که تا آن جایی که به جریان میرحسین موسوی و نیروهای در ائتلاف با او بر می گردد، آنها در پشت مردم حرکت کرده اند و در موارد بسیار مثل 30 خرداد و 18 تیر هیچ نقشی در شکل گیری آن نداشته اند».
همانگونه كه در 16 آذر سال گذشته پرچمهاي سرخ و شعارهاي ضد ولايت فقيه و ضد ديكتاتوري به رنگ غالب تظاهرات دانشجويان در دانشگاه تهران ؛ پلي تكنيك و دانشگاه سهند تبريز و چندين دانشگاه ديگر تبديل شده بود امسال نيز دانشجويان بايستي به تمام فعالين سياسي چه در داخل و چه در خارج كشور نشان دهند كه اين جنبش يك جنبش رنگين كمان است كه تمامي رنگها از سبز و سرخ در كنار يكديگر آزاديخواهي و عدالت طلبي را براي تمامي اقشار كشور خواستار مي باشند.
سومين نكته كليدي در تظاهرات امسال نشان دادن همبستگي با ساير اقشار و طبقات اجتماعي حاضر در جنبش مي باشد. جنبش دموكراتيك خواه و برابري طلب زنان ؛ جنبش مستقل كارگران و معلمان بايد بعينه شاهد باشند كه جنبش دانشجويي در كنار آنها ايستاده و تا به آخر خواهد ايستاد. 16 آذر امسال بايستي آن نقطه عطفي باشد كه به ساير اقشار اجتماعي نشان دهد كه از اين پس جنبش دانشجويي در هر حركت اعتراضي و عدالتخواهانه آنها به طور موثر در كنار آنها خواهد بود. انتخاب شعارهاي مناسب در حمايت از خواسته هاي اين اقشار و دعوت از فعالين اين اقشار براي شركت در مراسم و سخنراني آنها مي تواند گام كوچكي در اين مسير باشدو تظاهرات و مراسم 16 آذر امسال مسلما يك حركت دانشجويي صرف نخواهد بود.
از نمايندگان كمپين يك ميليون امضا گرفته تا نمايندگان سنديكاي كاركنان شركت واحد و نمايندگان كارگران نيشكر هفت تپه تا انجمن مستقل معلمان بايستي در كنار دانشجويان مترقي از جمله برگزار كنندگان مراسم امسال باشند.
خواسته هايي نظير خروج دسته ها و وابستگان حاكميت نظير بسيج دانشجويي و انجمنهاي اسلامي وابسته از محيطهاي دانشگاهي ؛ اجازه بدون قيد و شرط انتشار نشريات دانشجويي ؛ اجازه تشكيل تشكلهاي مستقل دانشجويي ؛ آزادي كليه دانشجويان زنداني و لغو تعليق و مجازاتهاي اعمال شده بر عليه دانشجويان كه شعارهاي مختص جنبش دانشجويي مي باشند بايستي در سايه شعارها و خواسته هاي عمومي جنبش نظير :
«آزادي بدون حد و مرز بيان و انديشه، آزادي اطلاع رساني و نفي هرگونه سانسور، آزادی زندانیان سیاسی و عقیدتی و لغو شکنجه و اعدام، رفع تمامي اشكال تبعيض جنسیتي از زنان و برابري كامل زن و مرد در تمامي عرصه هاي حيات سياسي، اقتصادي، اجتماعي و قضايي، لغو هرگونه تبعیض مذهبی، به رسمیت شناختن حق اعتصاب، حق تشكلهاي مستقل و حق برخورداري از يك نظام تامين اجتماعي گسترده برای كارگران، مزدبگيران و كارمندان بخش دولتي و خصوصي، برخورداري اقوام و مليتهاي ساكن ايران از حقوق مساوي و بدون تبعيض در همه ي زمينه هاي حيات كشور و جلوگيري از نابودي طبيعت و حفاظت و بهسازي محيط زيست بر اساس توسعه پایدار» قرار داده شوند.
شعارها و خواستهايي كه ارتقا و گسترش هر چه بيشتر جنبش عمومي كنوني در سطح كشور را تحقق خواهد بخشيد.
نادر داروك
( جملاتي كه در گيومه آورده شده اند به نقل از قطعنامه سياسي مصوب آخرين نشست شوراي عالی سازمان چريكهاي فدايي خلق ايران مي باشد) 22 خرداد سال جاري و مجموع اتفاقاتي كه پس از آن صحنه اجتماعي و سياسي كشور را تحت تاثير خود قرار داده ؛ جنبش دانشجويي را در موقعيتي قرار داده است كه حتي پس از وقايع 18 تير ماه سال 78 و مراسم روز دانشجو در آن سال قابل مقايسه نمي باشد.
مراسم 16 آذر امسال بدون شك در پنجاه و پنج سال گذشته بي نظير خواهد بود. تا كنون چگونگي برگزاري روز دانشجو در هر سال نمادي از وضعيت جنبش دانشجويي در آن موقعيت زماني بوده است. امسال نيز از اين قاعده مستثني نمي باشد. از آنجا كه حركت اعتراضي توده ها رابطه متقابل و تنگاتنگي با جنبش دانشجويي دارد ؛ سطح عمومي اعتراضات اجتماعي تاثير بي چون و چرايي بر نحوه برگزاري و سطح شعارهاي مطرح شده از سوي دانشجويان داشته است.
در سي سال گذشته اين جنبش فراز و فرودهاي بسياري را پشت سر گذاشته است. پس از ماجراي انقلاب فرهنگي و تسويه گسترده دانشجويان انقلابي دوراني از فترت آغاز گرديد. تشكلهاي وابسته به حاكميت جايگزين تشكلهاي مستقل و واقعي دانشجويي شدند و وظيفه كنترل و هدايت جريانات به سود حاكميت را بعهده گرفتند. اما با ضعيف شدن نقش اين تشكلها در مجموعه حاكميت به مرور دانشجويان مستقل و آگاه توانستند به انواع و اقسام اشكال به ابراز وجود در دانشگاهها بپردازند و تشكلهاي مستقلي حتي به صورت نيمه مخفي و نيمه علني شكل گرفتند. تا امروز كه شاهد هستيم دانشجويان كاملا مستقل از هر جريان حكومتي و در راس حركتهاي اعتراضي توده ها گام به گام حركتهاي مستقل خود را شكل داده و ارتقا مي بخشند.
جنبش دانشجويي در وقايع پس از انتخابات جعلي برگزار شده از سوي حاكمان جمهوري اسلامي در موقعيتي قرار گرفته است كه بيش از هر زمان ديگري چشمهاي فعالان و تحليل گران سياسي در داخل و خارج كشور را به سوي خود جلب نموده است. در قبال وظيفه خطيري كه در مقابل جنبش دانشجويي قرار گرفته است دانشجويان موظفند در سه عرصه تعميق ؛ ارتقا و گسترش جنبش به راه حلهاي كليدي و اصولي دست يافته و در مسير آنها گام بردارند.
« جنبش مردم ایران بر بستر بحران انقلابی(غیر قانونی) که طی چند ماه گذشته در تار و پود جامعه ایران رخنه کرده و سیاست به معنی دقیق آن را در کانون عمل خود قرار داده، جنبشی رنگین کمان و آزادیخواهانه است که روز به روز بر ابعاد آن از نظر کمی و کیفی افزوده می شود ». در پنج ماه گذشته جنبش اعتراضي توده ها روزهاي بزرگي را پشت سر گذاشته است و در آخرين آنها يعني 13 آبان « نشان داد که روانشناسی تغییر در بین توده های مردم شکل گرفته است. شکل گیری و تکامل روانشناسی تغییر در مردم ایران محصول شکستن و فروپاشی اقتدار ولی فقیه است».
در شرايط كنوني جنبش دانشجويي موظف است در جهت تعميق خواسته ها چه در عرصه دانشگاهها و در ميان دانشجويان و اساتيد بلكه در كل جامعه به گونه اي حركت نمايد كه به بهترين شيوه اي به اين خواسته جامه عمل پوشانده شود.
« در مقابل قدرت حاکم دو صف بندی در کلی ترین حالت شکل گرفته است. صف رفرم و صف انقلاب» حاميان رفرم و معتقدين به حركت در چارچوبه قانون اساسي موجود موكدا اظهار ميكنند كه هرگونه خواسته اي فراتر از ظرفيتهاي قانون اساسي موجود باعث ريزش نيروها از يك طرف شده و از سوي ديگر دست حاكميت را براي گسترش هرگونه سركوبي باز ميگذارد. آنها به اين نكته اساسي توجه ندارند كه « خیزشها و قیامهای اخیر، جنبشی ضد دیکتاتوری و ضد حکومت دینی و برای تحقق آزادی و عدالت است».
آنچه كه به عنوان ريزش نيروهاي در صحنه چه از سوي اصلاح طلبان و چه از سوي بخشهاي مختلف هيئت حاكمه مطرح مي شود در واقع سكوت و تامل بخشهاي بزرگي از جامعه در اين انديشه است كه صرف خواسته ابطال انتخابات و سردرگمي رهبران جنبش سبز در انتخاب ميان راه حلهاي قانوني و يا غير قانوني ديگر تاثير گذاري خود را از دست داده است. اين عده و بيشماران ديگري منتظر آن هستند كه در يك مقطع كليدي و در يك نقطه عطف مناسب صندلي كه بايستي بر روي آن بنشينند انتخاب نمايند. اين صندلي را جنبش دانشجويي مي توانددر مقابل آنها قراردهد. صندلي "عبور از وضعيت كنوني و خواست تغيير قانون اساسي موجود"
ارتقا جنبش به عنوان يك وظيفه كليدي ديگر در مقابل فعالان جنبش دانشجويي قرار گرفته است. آنچه كه تا كنون به وضوح مشخص شده اين است كه «جریانی که به دنبال تقویت عناصر «جمهوریت» در ساختار نظام ولایت فقیه است، همواره با سد ستبر ولایت مطلقه فقیه که ستون فقرات قدرت سیاسی و قانون اساسی جمهوری اسلامی را تشکیل می دهد مواجه می شود و طی 30 سال گذشته هرگز نتوانسته کوچکترین دستآورد جدی و پایدار در جهت اهداف خود داشته باشد». اما از سوي ديگر شاهد يك مشخصه كليدي ديگر نيز در سطح جنبش هستيم و آن اين كه كماكان « انباشت تضادها و شدت و حدت آن و نیز شیوه اعمال حاکمیت از جانب قدرت مسلط وضعيتی به وجود آورده که جبهه رفرم و جبهه انقلاب در همسوییهایی با هم به سر می برند». جنبش دانشجويي با درك اين موقعيت ويژه بايد به گونه اي شعارها و نحوه حركت خود را انتخاب نمايد كه بيشترين همراهي و همگامي ساير اقشار و طبقات اجتماعي را با خود همراه نموده و در عين حال خواسته هاي آنان را گام به گام ارتقا بخشد.
اين گسترش اجتماعي جنبش در عين حال با نوع سازماندهي حركتهاي اعتراضي و چگونگي رهبري آنها گره خورده است. در واقع يكي از مهمترين دستاوردهاي جنبش كنوني آن بوده است كه « جنبشها، خیزشها و قیامهای کنونی، در پروسه رشد خود از سازماندهی ویژه و شعور جمعی برخوردار شد» و در عين حال « تمامی تجربیات مبارزه طی دهه های گذشته در این جنبش به شکل مثبت لحاظ شده است».
اين جنبش به خوبي توانست از سطوح مختلف تكنولوژيهاي ارتباطي در دسترس چه در داخل و چه در خارج استفاده كند. گونه اي جديد از ارتباط و هماهنگي در ميان افراد و اقشار مختلف حاضر در حركتهاي اعتراضي اخير متولد شده است. تشكيل شبكه هاي اجتماعي و نوع ارتباط خاص آنها نشان از نوع جديد و متحول شده سازماندهي در برابر سركوب و اختناق حاكم است. شيوه اي كه رژيم تا كنون از مقابله جدي و موثر با آن ناكام بوده است و اينگونه سازماندهي اگر به همين شكل گسترش پيدا كند مسلما رژيم را در مقابله با خود كاملا به شكست خواهد كشاند.
«سازماندهی شبکه ها یا جنبش بیشماران، ترکیبی از شبکه های سیاسی، اجتماعی، صنفی، فرهنگی، هنری، محلی، محفلی، خانوادگی و......است. جنبش بیشماران گرچه دارای شعور جمعی است، اما از یک ستاد واحد رهبری نمی شود. خرد جمعی و نا نوشته گروههای گوناگون سیاسی، اجتماعی، فرهنگی، هنری، جنسییتی، صنفی، مذهبی، جنسی، ملی، قومی، محفلی، خانوادگی، محله ای و....شعور جمعی این جنبش را شکل داده است».
جنبش دانشجويي بخشي از اين جنبش بيشماران است كه در روز 16 آذر با انتخاب حركتهاي اعتراضي مناسب و مهمتر از آن انتخاب شعارهاي صحيح و منطبق بر سطح عمومي جنبش در حال حاضر خواهد توانست به وظيفه خطيري كه در اين مقطع با آن روبروست پاسخگو باشد.ُ
در 16 آذر امسال دانشجويان مي بايستي به چند نكته كليدي توجه خاصي داشته باشند:
نخستين مسئله گستردگي و حجم حركتهاي اعتراضي در اين روز مي باشد. حاكميت همانگونه كه در روز 13 آبان نشان داد منتهاي تلاش خود را خواهد كرد تا حتي الامكان از آغاز هر حركت اعتراضي جلوگيري نمايد و در صورتيكه موفق نبود آنرا پراكنده نموده و از شكل گيري و گسترش آن به گونه اي كه حجم قابل توجهي را نشان دهد ممانعت بعمل آورد. از اين رو لازم است اين حركت در تك تك دانشگاههاي كشور به صورت هماهنگ و گسترده و با شعارهاي مشابه و اشكال اعتراضي همگون سازماندهي شود.
استفاده از وسائل و شبكه هاي ارتباطي كه در پنج ماهه گذشته كارايي خود را نشان داده اند در اين رابطه نقش موثري ميتوانند داشته باشند و حداكثر استفاده از آنها بايد در دستور كار جريانات مختلف براي هماهنگي با يكديگر قرار گيرد.
دومين مسئله مهم انتخاب شعارهاي مناسب با سطح عمومي جنبش و در عين حال ارتقا آنها به سطحي مطلوب تر مي باشد.
«جریان «راه سبز امید» که پلاتفرم آن در بیانیه شماره 11 میر حسین موسوی اعلام شده است، نه کل جنبش را تشکیل می دهد و نه حتی شامل تمامی نیروهای جنبش سبز می شود. خود موسوی و نزدیکترین مشاوران وی گفته اند، و در عمل نیز نشان داده شد که تا آن جایی که به جریان میرحسین موسوی و نیروهای در ائتلاف با او بر می گردد، آنها در پشت مردم حرکت کرده اند و در موارد بسیار مثل 30 خرداد و 18 تیر هیچ نقشی در شکل گیری آن نداشته اند».
همانگونه كه در 16 آذر سال گذشته پرچمهاي سرخ و شعارهاي ضد ولايت فقيه و ضد ديكتاتوري به رنگ غالب تظاهرات دانشجويان در دانشگاه تهران ؛ پلي تكنيك و دانشگاه سهند تبريز و چندين دانشگاه ديگر تبديل شده بود امسال نيز دانشجويان بايستي به تمام فعالين سياسي چه در داخل و چه در خارج كشور نشان دهند كه اين جنبش يك جنبش رنگين كمان است كه تمامي رنگها از سبز و سرخ در كنار يكديگر آزاديخواهي و عدالت طلبي را براي تمامي اقشار كشور خواستار مي باشند.
سومين نكته كليدي در تظاهرات امسال نشان دادن همبستگي با ساير اقشار و طبقات اجتماعي حاضر در جنبش مي باشد. جنبش دموكراتيك خواه و برابري طلب زنان ؛ جنبش مستقل كارگران و معلمان بايد بعينه شاهد باشند كه جنبش دانشجويي در كنار آنها ايستاده و تا به آخر خواهد ايستاد. 16 آذر امسال بايستي آن نقطه عطفي باشد كه به ساير اقشار اجتماعي نشان دهد كه از اين پس جنبش دانشجويي در هر حركت اعتراضي و عدالتخواهانه آنها به طور موثر در كنار آنها خواهد بود. انتخاب شعارهاي مناسب در حمايت از خواسته هاي اين اقشار و دعوت از فعالين اين اقشار براي شركت در مراسم و سخنراني آنها مي تواند گام كوچكي در اين مسير باشدو تظاهرات و مراسم 16 آذر امسال مسلما يك حركت دانشجويي صرف نخواهد بود.
از نمايندگان كمپين يك ميليون امضا گرفته تا نمايندگان سنديكاي كاركنان شركت واحد و نمايندگان كارگران نيشكر هفت تپه تا انجمن مستقل معلمان بايستي در كنار دانشجويان مترقي از جمله برگزار كنندگان مراسم امسال باشند.
خواسته هايي نظير خروج دسته ها و وابستگان حاكميت نظير بسيج دانشجويي و انجمنهاي اسلامي وابسته از محيطهاي دانشگاهي ؛ اجازه بدون قيد و شرط انتشار نشريات دانشجويي ؛ اجازه تشكيل تشكلهاي مستقل دانشجويي ؛ آزادي كليه دانشجويان زنداني و لغو تعليق و مجازاتهاي اعمال شده بر عليه دانشجويان كه شعارهاي مختص جنبش دانشجويي مي باشند بايستي در سايه شعارها و خواسته هاي عمومي جنبش نظير :
«آزادي بدون حد و مرز بيان و انديشه، آزادي اطلاع رساني و نفي هرگونه سانسور، آزادی زندانیان سیاسی و عقیدتی و لغو شکنجه و اعدام، رفع تمامي اشكال تبعيض جنسیتي از زنان و برابري كامل زن و مرد در تمامي عرصه هاي حيات سياسي، اقتصادي، اجتماعي و قضايي، لغو هرگونه تبعیض مذهبی، به رسمیت شناختن حق اعتصاب، حق تشكلهاي مستقل و حق برخورداري از يك نظام تامين اجتماعي گسترده برای كارگران، مزدبگيران و كارمندان بخش دولتي و خصوصي، برخورداري اقوام و مليتهاي ساكن ايران از حقوق مساوي و بدون تبعيض در همه ي زمينه هاي حيات كشور و جلوگيري از نابودي طبيعت و حفاظت و بهسازي محيط زيست بر اساس توسعه پایدار» قرار داده شوند.
شعارها و خواستهايي كه ارتقا و گسترش هر چه بيشتر جنبش عمومي كنوني در سطح كشور را تحقق خواهد بخشيد.
نادر داروك
( جملاتي كه در گيومه آورده شده اند به نقل از قطعنامه سياسي مصوب آخرين نشست شوراي عالی سازمان چريكهاي فدايي خلق ايران مي باشد) 22 خرداد سال جاري و مجموع اتفاقاتي كه پس از آن صحنه اجتماعي و سياسي كشور را تحت تاثير خود قرار داده ؛ جنبش دانشجويي را در موقعيتي قرار داده است كه حتي پس از وقايع 18 تير ماه سال 78 و مراسم روز دانشجو در آن سال قابل مقايسه نمي باشد.
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر