گزارشی از فضای این روزهای ایران
روی سنگفرش ها نوشته مرگ بر دیکتاتور
روزآنلاين، فرشته قاضی : با وجود گذشت سه ماه از کودتای انتخاباتی 22 خرداد و دستگیری های وسیع، مردم همچنان بر مواضع خود پافشاری می کنند واز هر فرصتی برای اعلام اعتراضات شان بهره می برند.گزارش زیر که حاصل گفت و گو با مردم است، برشی از این حضور مردمی را پیش رو می گذارد.
بعد از کودتای 22 خردادو سرریز شدن مردم معترض به خیابان ها، گردانندگان حکومت به جای حل مساله، راه سرکوب را در پیش گرفتند و گمان کردند با ایجاد رعب و وحشت و تهدید و بازداشت های فله ای نخبگان و جوانان می توانند مردم را ساکت کنند.اکنون با گذشت سه ماه و در حالیکه هنوز بسیاری از دستگیرشدگان در زندان ها زیر شکنجه های روحی و جسمی قرار دارند و حاکمیت از تمام توان خود برای سرکوب مردم بهره می گیرد، مردم ایران چه می اندیشند؟ آیا این تهدید ها و سرکوب ها، مردم را از پی گیری حقوق خود منصرف کرده است؟پاسخ را از زبان مردم می خوانیم.
احمدی نژاد سرنگون می شود
سارا، تهرانی و روزنامه نگارست. او می گوید: مردم امید خود را از دست نداده اند؛ این را می شود از رنگ های سبزی که زیرکانه زیر لباس هایشان پنهان می کنند وفریاد الله اکبری که با وجود همه تهدید ها و ارعاب ها، در برخی نقاط شهر همچنان به گوش می رسد فهمید. من خیلی ها را در اتوبوس و تاکسی و جاهای دیگر دیده ام که می گویند احمدی نژاد سرنگون می شود و تا پایان این دوره ریاست جمهوری دوام نمی آورد.
سارا در عین حال از کسانی هم سخن می گوید که معتقدند سپاه باز هم جوان های مردم را می کشد و جنبش را سرکوب می کند، اما همین عده نیز به گفته سارا، به بازگشایی دانشگاهها امیدوارند و معتقدند با باز شدن دانشگاهها، جنبش سبز، جان تازه ای می گیرد.
سارا در پاسخ به این سوال که فکر میکند در صورت بازداشت میرحسین موسوی و مهدی کروبی، چه اتفاقی خواهد افتاد، می گوید:بدون شک اعتراضات دوباره بالا می گیرد و اتفاقا خیلی شلوغ و غیر قابل کنترل خواهد شد. من مردمی را می بینم که می گویند ممکن است کشت و کشتار پیش بیاید اما صحنه را ترک نخواهیم کرد.
حکومت نظامی غیر رسمی در تهران
مریم که دانشجوی پزشکی است، وضعیت شهر تهران را اینگونه توصیف می کند: تمام شهر پر از مامور است. همان مامورهایی که کلاه کج دارند و لباس یشمی می پوشند. از سوی دیگر بسیج و انصار حزب الله را با کاور سفید و به عنوان کمک به ماموران راهنمایی و رانندگی در خیابان ها ریخته اند. طرح امنیت جدیدی هم دارند وبه اسم انضباط اجتماعی، ماموران شان را به خیابان ها ریخته اند. در اصل حکومت نظامی اعلام نشده و غیر رسمی برقرار است. مردم با اینکه از کشتار و بازداشت ها خسته هستند اما مدام ابراز نارضایتی می کنند و در تاکسی و اتوبوس و اماکن عمومی علیه حکومت حرف می زنند، اما خیلی احتیاط می کنند و هراس دارند چون همه جای شهر پر از مامور است؛ حتی پاسگاه های سیار هم راه اندازی کرده اند. با جنایاتی که انجام داده اند مردم هنگام رد شدن از کنار آنها واقعا تنشان می لرزد.
رضا، متخصص کامپیوتر است/ او نیز از حکومت نظامی غیر رسمی که در تهران حاکم است سخن می گوید: اگر صدای کسی در بیاید در جا خفه اش می کنند اما برخی جاها هم هست که مردم بسیجی ها را می زنند.
او توضیح میدهد: خیابان ها را قرق کرده اند اما در کوچه ها کنترل چندانی ندارند و از دستشان در میرود. چند روز پیش دریکی از کوچه های تهرانپارس، خودم دیدم که یک نفر به یکباره شعار مرگ بر دیکتاتور سر داد و یهو مردم دور او جمع شدند و با او همصدا شدند. بعد نیروهای بسیج ریختند توی کوچه اما مردم به شعار دادن ادامه دادند و با بسیجی ها درگیر شدند و چون تعداد مردم زیاد بود بسیجی ها را زدند اما ظرف چند دقیقه اینقدر مامور ریخت که مردم پراکنده شدند.
وحشت حکومت
سامان نیز به دلیل کارش هر روز در سطح شهر حضور دارد. او می گوید: با وجود اینکه مردم هر روز تهدید می شوند اما بحث روز قدس به شدت بالا گرفته و قطعا مردم از این روز برای ادامه اعتراضات خود استفاده خواهند کرد.
سامان می افزاید: لغو مراسم شب های احیا در حرم آیت الله خمینی و لغو بزرگداشت آیت الله طالقانی در مردم و بخصوص قشرهای مذهبی تاثیر بدی گذاشته. آنها همه از کشتارها و جنایت های صورت گرفته به شدت شاکی هستند. با وجود اینکه خیلی از راههای اطلاع رسانی مردم مسدود شده اما همه فهمیده اند که حکومت دست به خشونت زده و خیلی ها می گویند اینها بدتر از شاه هستند و جوان های مردم را پرپر کردند و خدا به خانواده ها صبر بدهد و... البته اکنون بیشترین حرفی که بین مردم زده می شود بحث روز قدس و لغو مراسم حرم است و نقطه مشترک بحث ها هم این است که "حکومت به وحشت افتاده است" و خیلی ها هم می گویند که دولت احمدی نژاد دوام نمی آورد.
به گفته سامان، مردم خود را برای بازداشت میرحسین موسوی و مهدی کروبی آماده کرده اند. او توضیح میدهد: برخی حتی می گویند که احتمال حصر خانگی خاتمی و مهدی هاشمی و خود هاشمی رفسنجانی نیز هست و قطعا مردم در صورت چنین حوادثی به خیابان ها می ریزند و کنترل اوضاع برای همیشه از دست حکومت خارج می شود.
زیر پوست شهر
فاطمه اما می گوید که با وجود خلوت شدن خیابان ها و سکوت ظاهری، لباس های سبز مردم نشان از زیر پوست شهر دارد.
این دانشجوی جوان می افزاید: در اماکن عمومی مثل آرایشگاه یا کلاس های ورزش که میروم می بینم که برخلاف تمام تلاش های حکومت برای عدم آگاهی مردم از جنایاتشان، مردم به خوبی از همه مسائل آگاه هستند و خوب میدانند که چه کسانی کشته شدند و چه کسانی در بازداشت هستند و حتی جزئیات تجاوز به در زندان ها را نیز خبر دارند.
روز قدس، روز ایران خواهد بود
یاشا، جامعه شناسی است که خبر از آماده شدن مردم برای روز قدس میدهد. او می گوید: با تمام سرکوب ها، شور و حال عجیبی بین جوانان هست. سر کوچه ما یک بقالی است که اصلا هم آدم سیاسی نیست اما اکنون به یکی از مراکز خبر رسانی و هماهنگی مردم تبدیل شده است.اینگونه شبکه های غیر رسمی خبر رسانی حتی در نقاط جنوب شهر هم وجود دارد.
به گفته یاشا، مردم معتقدند که روز قدس باید، روز ایران باشد و تهدیدات برخی از مسولان و اظهار نظرات شان درباره روز قدس راکه می گویند "روز قدس متعلق به مردم فلسطین است و آن را سیاسی نکنید" مسخره می کنند.
این جامعه شناس می گوید: من دوستانی دارم که کارمند سپاه هستند و انها هم به شدت هیجان دارند و می گویند که روز قدس باید آبروی کودتا چیان رو ببریم. از طرفی با اینکه بعد از این همه جنایت، یک نوع افسردگی بین جوان تر ها حاکم شده اما کوچکترین روزنه ای که ایجاد می شود همین جوانان چنان شور و حالی پیدا می کنند که هر کاری از آنها بر می آید؛ همه هم یک چیز میخواهند "تغییر" و تا حاصل نشدن آن زمین نمی نشینند.
وی می افزاید: بین مردم که میرویم می بینیم اکثرا به احمدی نژاد و خامنه ای و سپاه، بد و بیراه می گویند و نفرتشان از آنها روز به روز بیشتر می شود. مردم فیلم های مربوط به برخی بازداشتگاه ها را در گوشی موبایلشان برای همدیگر می فرستند و اخبار تجاوز ها و کشتارها را رد و بدل می کنند. حتی در همان بقالی که به شما گفتم من فردی را دیدم که خود را کارمند یکی از بازداشتگا هها معرفی میکرد و فیلمی را برای پخش شدن بین مردم داد که در این فیلم زندانیان را با دستان بسته و چشم های بسته، از پله ها به پایین پرت میکردند و در پایین پله ها نیز با کتک به جانشان می افتادند. این فیلم ها اکنون بین مردم از طریق موبایل رد و بدل می شود.
به گفته یاشا، مردم به شدت به اخبار تجاوز ها و شکنجه ها حساس شده اند. از سوی دیگر محاکمات نمایشی آنها را عصبانی کرده و همدلی شان را نسبت به زندانیان بیشتر کرده. مردم اکثرا می گویند: "ببین چیکار کردن و چه بلایی سرشون آوردن که ابطحی و عطریان فر در دادگاه اعتراف کردند". در کل اصلا این دادگاهها را قبول ندارند.
او نیز معتقد است که در صورت بازداشت میرحسین موسوی و مهدی کروبی، مهار مردم غیر قابل امکان خواهد بود.
شورش در اصفهان
اما فقط تهران نیست که چنین اوضاعی دارد. مهرناز، دانشجوی اصفهانی می گوید که یک نوع آرامش کاذب در شهر اصفهان حاکم است اما از شعارنویسی های روی در و دیوار شهر می توان فهمید زیر پوست شهر چه می گذرد.
به گفته او، مرگ بر دیکتاتور و مرگ بر خامنه ای، شعارهایی است که مردم حتی بر سنگفرش خیابان ها هم می نویسند و بسیجی ها روی آن رنگ می پاشند اما باز مردم می نویسند.
مهرناز می افزاید: در شب های احیا، من در مسجد النبی اصفهان میدیدم که مردم با شال سبز و یا مچ بند سبز می آمدند. در حالی که موتورسواران بسیج مدام در پارک ها و خیابان ها جولان میدهند اما رنگ سبز نمادی است که نشان میدهد جنبش زنده است؛ حتی در بازی تیم های ذوب آهن و پرسپولیس هم بسیاری از مردم با لباس سبز آمده بودند و تلویزیون مدام سعی میکرد مردم را نشان ندهد و فدراسیون هم که به تیم ذوب آهن گفته باید رنگ لباسشان را که سبز است تغییر دهند.
این دانشجو معتقد است که در صورت بازداشت موسوی و کروبی در اصفهان شورشی می شود که پایان کار حکومت است. او می گوید: در اصفهان آیت الله طاهری و آیت الله منتظری نفوذ زیادی دارند و اکثر طیف های مذهبی اصفهان هم طرفدار میرحسین موسوی و بخصوص آیت الله طاهری هستند.
مهرناز می گوید: مردم را نمی توانند به هیچ عنوان مایوس کنند. اوضاع بیشتر شبیه آتش زیر خاکستر است که سر باز میکند.
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر