سوءاستفاده از آبروی استاد
محمدرضا روحانی
محمدرضا روحانی
سوءاستفاده از آبروی استاد
امروز استاد برجسته حقوقدانان ایران، دکتر ناصر کاتوزیان در تهران در گذشت. فقدان این دانشمند فروتن و کمنظیر را به خانواده و همکاران و شاگردانش تسلیت میگویم.
در میهن آخوندزدهی ما که لاجوردیها به منصب دادستانی می رسند، امثال خلخالی، نیری، پورمحمدی، ریشهری، موسویتبریزی، محمدیگیلانی، رازینی، رئیسی، اژهای، لاریجانی، یزدی، شاهرودی، مقیسه، صلواتی، حداد، مرتضوی و ... به امر خمینی و خامنهای بر مسند قضا تکیه میزنند، طبیعی است که در انقلاب فرهنگی نظایر کاتوزیان را از دانشگاه اخراج کنند. این استاد به مدت ۱۱ سال از حق کارکردن محروم شد.
وقتی در ایام کهولت استاد در بستر احتضار است، حسن روحانی به فکر سوءاستفاده از وجاهت و احترام او میافتد. الهام امینزاده معاون حقوقی خود را به عیادت او میفرستد. بعدهم در روزنامههایشان از پیام حسن روحانی به دکتر کاتوزیان ذکر میکنند که «برای اجرای قانون اساسی همچنان به نظرات شما نیازمندیم» و به روزنامهها بنویسند و تلویزیون در بوق کند.
حسن روحانی بعد از فوت استاد او را «شخصیت دانشمند و پرتلاش ... و استاد گرانمایه» میخواند. این همه برای آن است که این مرد پاکدامن را آلوده نظام و لایت مطلقه فقیه کنند. از آبرو واحترام او نزد مردم، همکاران و دانشجویان سوءاستفاده نمایند.
واقعیت آنست که دکتر کاتوزیان به اتفاق دکتر احمد صادر حاجسیدجوادی، دکترلاهیجی، دکتر حبیبی و دکتر بنیصدر در همراهی با دولت موقت پیشنویس یک قانون اساسی تهیه کردند تا موضوع رسیدگی در مجلس قرار گیرد که نام آن «مجلس بررسی نهایی پیشنویس قانون اساسی» بود.
بر آن طرح انتقادات فراوانی وارد کردند. مهمترین آن اصل جدایی دین از دولت بود که بهای لازم به این اصل ندادند.
خمینی به آنان که در انتخاباتی برای «مجلس بررسی نهایی پیشنویس قانون اساسی» برگزیده شده بودند امر کرد که نام مجلس را عوض کنند که شد مجلس خبرگان قانون اساسی. بعد هم اصلاً اجازه طرح پیش نویس فراهم آورده را نداد. دستور جلسه مجلس را به زبان دان انداختند. بنابر این در مجلس خمینی ساختهی خبرگان هیچ گاه طرحی که دکتر ناصر کاتوزیان در تهیهی آن مداخله داشت مورد بحث قرار نگرفت. آن استاد مرتکب تبهکاری مشارکت در طرح قانون اساسی ولایت فقیه نبود. اگر چنین بود این همه مورد اقبال و احترام حقوقدانن و دانشجویان قرار نمیگرفت.
با این وصلهی ناچسب، جعل و اطلاعات گمراه کننده حسن روحانی و همدستان او میخواهند صاحب عزا شوند. و مراسم تشیع جنازه آن زندهیاد را به لوث وجود لباسشخصیها، بسیجیها و سربازان گمنام امام مصادره «انقلابی و اسلامی» کنند.
این تکرار سناریوی به خاکسپاری بانوی غزل ایران سیمین بهبهانی است. ارتجاع و استبداد ولایت خمینی یک بار دیگر مرزهای وقاحت و بیشرمی را میشکنند با سوءاستفاده از آبروی استاد ناصر کاتوزیان.
محمدرضا روحانی
۱۱ شهریور ۱۳۹۴
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر