نامه خانم نسرین ستوده به زندانیان بند سیصدوپنجاه اوین
نسرین ستوده
پسران، برادران و بزرگ مردان بند ۳۵۰
فاجعهای که پنجشنبهٔ سیاه بر شما رفت، اکنون به فاجعهای ملی برای ایرانیان تبدیل شده است. فاجعهای که بر شما روزنامه نگاران رفت، چراکه ایران به یکی از بزرگترین زندانهای شما تبدیل شده است. فاجعهای که بر شما فعالان کارگری رفته است. شما که سال هاست با دیدگاههای چپ زندگی کردهاید و هویت خود را در آن قالب سامان دادهاید. فاجعهای که بر شما اقلیتهای قومی و مذهبی رفته است. فاجعهای که بر شما فعالان مدنی و دانشجویی رفته است. فاجعهای که بر شما فعالان سیاسی و اجتماعی و فعالان حقوق بشر رفته است. و فاجعه برای آن دسته از هموطنانمان که به نام جاسوسی به گروگان گرفته شدهاند و از شرم یارای سخن گفتن ندارند.
بدانید که همراه شما رنج بردیم و اشک ریختیم و هزاران بار صحنهٔ خشونتی که بر شما روا داشتند را مرور کردیم و باز هم مرور کردیم و شجاعتتان را تحسین کردیم که تسلیم عربدههایی نشدید که شما را به سکوت فرا میخواند و هنوز از بند بیرون نرفته بودند که ما را در دردی که میکشیدید شریک کردید و ظلمشان را فریاد زدید. پا به پای شما و همراه شما به بهداری رفتیم و برگشتیم، از پلههای بند بالا و پایین رفتیم، به بند انفرادی رفتیم، سرهایمان را تراشیدیم و تعجب زده از دروغها نگاهشان کردیم. در حالی که یک ملت ۵ سال است با حالتی بهت آلود در انتظار آزادی زندانیان وجدان است، با خشونتی چنین گسترده پیام میفرستند که منتظر نباشید.
پیام ما به خشونت گران موکدا آن است که: زندانیان سیاسی را فورا و بدون قید و شرط آزاد کنید زیرا: محاکمهٔ آنها ناعادلانه بوده است. حکم آنها بر اساس درخواست بازجویان بیخردی بوده است که از استقلال قوه قضاییه و عدالت و برابری و آزادی بیان و حقوق بشر چیزی نمیدانستند. و بدتر از همه به دست قضاتی صادر شده است که مرعوب باز جو بودهاند. راستی چرا حبسهای دو رقمیشان را سه رقمی نمیکنند؟ باتونهایتان را محکمتر در هوا بچرخانید، دروغهایتان را بزرگتر کنید و هر آنچه به ذهن خشونت طلبتان میرسد، دریغ نکنید. همهٔ اینها قبلا آزمایش شده است، نتیجه نمیدهد. کمی تاریخ بخوانید. به قول پسر عزیزم عماد بهاور: «۵ سال است ایستادهایم.» سال هاست ایستادهایم. درهای زندان را به روی ما بگشایید، ما پشت در زندانها در همین نزدیکیها به انتظار ایستادهایم..... دوستان و هم بندیان سابق مجازات چنین عمل وحشیانهای توسط ماموران دولتی حبس است. هر چند در میان زندانیان بند ۳۵۰ یکی از شایستهترین و شجاعترین وکلای ایران، حضور دارد که قطعا راهنماییهای لازم را خواهد کرد، معهذا بسیاری از اعضا ی جامعهٔ وکالت با افتخارآمادهٔ پذیرش وکالت زندانیانی هستند که مورد ضرب وشتم قرار گرفتهاند و در راه انجام وظیفه از تهدید به بازداشت و لغو پروانه بیمی به دل راه نمیدهند. شاید از این طریق به افکار عمومی که خواهان رسیدگی دقیق و روشن شدن ابعاد فاجعه و شناسایی عاملان و آمران آن است نیز پاسخی دقیق و روشن داده شود.
هم بندی سابق شما در بند زنان نسرین ستوده
نسرین ستوده
پسران، برادران و بزرگ مردان بند ۳۵۰
فاجعهای که پنجشنبهٔ سیاه بر شما رفت، اکنون به فاجعهای ملی برای ایرانیان تبدیل شده است. فاجعهای که بر شما روزنامه نگاران رفت، چراکه ایران به یکی از بزرگترین زندانهای شما تبدیل شده است. فاجعهای که بر شما فعالان کارگری رفته است. شما که سال هاست با دیدگاههای چپ زندگی کردهاید و هویت خود را در آن قالب سامان دادهاید. فاجعهای که بر شما اقلیتهای قومی و مذهبی رفته است. فاجعهای که بر شما فعالان مدنی و دانشجویی رفته است. فاجعهای که بر شما فعالان سیاسی و اجتماعی و فعالان حقوق بشر رفته است. و فاجعه برای آن دسته از هموطنانمان که به نام جاسوسی به گروگان گرفته شدهاند و از شرم یارای سخن گفتن ندارند.
بدانید که همراه شما رنج بردیم و اشک ریختیم و هزاران بار صحنهٔ خشونتی که بر شما روا داشتند را مرور کردیم و باز هم مرور کردیم و شجاعتتان را تحسین کردیم که تسلیم عربدههایی نشدید که شما را به سکوت فرا میخواند و هنوز از بند بیرون نرفته بودند که ما را در دردی که میکشیدید شریک کردید و ظلمشان را فریاد زدید. پا به پای شما و همراه شما به بهداری رفتیم و برگشتیم، از پلههای بند بالا و پایین رفتیم، به بند انفرادی رفتیم، سرهایمان را تراشیدیم و تعجب زده از دروغها نگاهشان کردیم. در حالی که یک ملت ۵ سال است با حالتی بهت آلود در انتظار آزادی زندانیان وجدان است، با خشونتی چنین گسترده پیام میفرستند که منتظر نباشید.
پیام ما به خشونت گران موکدا آن است که: زندانیان سیاسی را فورا و بدون قید و شرط آزاد کنید زیرا: محاکمهٔ آنها ناعادلانه بوده است. حکم آنها بر اساس درخواست بازجویان بیخردی بوده است که از استقلال قوه قضاییه و عدالت و برابری و آزادی بیان و حقوق بشر چیزی نمیدانستند. و بدتر از همه به دست قضاتی صادر شده است که مرعوب باز جو بودهاند. راستی چرا حبسهای دو رقمیشان را سه رقمی نمیکنند؟ باتونهایتان را محکمتر در هوا بچرخانید، دروغهایتان را بزرگتر کنید و هر آنچه به ذهن خشونت طلبتان میرسد، دریغ نکنید. همهٔ اینها قبلا آزمایش شده است، نتیجه نمیدهد. کمی تاریخ بخوانید. به قول پسر عزیزم عماد بهاور: «۵ سال است ایستادهایم.» سال هاست ایستادهایم. درهای زندان را به روی ما بگشایید، ما پشت در زندانها در همین نزدیکیها به انتظار ایستادهایم..... دوستان و هم بندیان سابق مجازات چنین عمل وحشیانهای توسط ماموران دولتی حبس است. هر چند در میان زندانیان بند ۳۵۰ یکی از شایستهترین و شجاعترین وکلای ایران، حضور دارد که قطعا راهنماییهای لازم را خواهد کرد، معهذا بسیاری از اعضا ی جامعهٔ وکالت با افتخارآمادهٔ پذیرش وکالت زندانیانی هستند که مورد ضرب وشتم قرار گرفتهاند و در راه انجام وظیفه از تهدید به بازداشت و لغو پروانه بیمی به دل راه نمیدهند. شاید از این طریق به افکار عمومی که خواهان رسیدگی دقیق و روشن شدن ابعاد فاجعه و شناسایی عاملان و آمران آن است نیز پاسخی دقیق و روشن داده شود.
هم بندی سابق شما در بند زنان نسرین ستوده
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر