نگاهي به...

هر آنچه منتشر ميشود به قصد و هدف آگاهی رسانی و روشنگری است۰ ما حق "آزاد ی بيان" و" قلم" را جزء لاينفک مبارزه خود ميدانيم! ما را از بر چسب و افترا زدن باکی نيست! سلام به شهدای خلق! سلام به آزادی!

۱۳۹۳ مهر ۱۰, پنجشنبه

ایراد بنی‌اسرائیلی و پند ۳۶ ساله محمدرضا روحانی

ایراد بنی‌اسرائیلی و پند ۳۶ ساله
محمدرضا روحانی

بعد‌التحریر: دو تن از دوستان که نوشته‌‌ی زیر را خواندند، محبت کرده و به من گفتند که در جلب توجه خوانندگان به اصل مطلب موفق نبوده‌ام. انتقاد وارد است. انگیزه‌ی این نوشته معرفی یکی از مقالات دکتر کریم قصیم است که ۳۶ سال قبل چاپ و منتشر شد. زمانی که در اوج انقلاب، امام خمینی از خاک بر افلاک شد و به کره ماه رفت. آن مقاله در آن فضای تبدار تأکید و هشدار شجاعانه و خردمندانه‌ای بود که متأسفانه در گوش‌ها فرو نرفت. امروز خواندن آن به عنوان یک تجربه‌ی تاریخی مفید است.
من در معرفی و تحشیه‌ی مطلب اصلی آنقدر به حاشیه و «ایراد‌های بنی‌اسرائیلی»‌ پرداختم که اصل مطلب در سایه قرار گرفت . از سایت پژواک ایران سپاسگزار می‌شوم اگر مقاله‌ی ارزشمند «تأکید و هشدار» دکتر قصیم را بر تارک معرفی من بنشانند تا قصور من جبران شود. از همه  پوزش می‌خواهم. دوستان مرا خواهند بخشید. امروز اول اکتبر روز جهانی کهنسالان است. این هم علل مخففه‌‌اش.
محمدرضا روحانی

تمام بار تاریخ
دوست بزرگواری مرا از مراسم بزرگداشت جناب مهندس عباس امیرانتظام مبارز ملی و قدیمی‌ترین زندانی سیاسی جمهوری اسلامی ایران با خبر کرد که روز ۴ اکتبر در پاریس منعقد می‌شود. آگهی آنرا برایم فرستاد که پیوست است.
آن مهربان دوست پرسید که آیا حوصله دارم تا چند خطی را یادداشت کنم. که البته پاسخ مثبت بود و گفت بنویس. نوشتم خلاصه‌ای به شرح زیر .
«رجوی چه کرده مگه، می خوان تمام بار تاریخ را بگذارند روی دوش او؟ نمی‌دونم. ایراد می‌گیرند که چی؟ که اونجایی که باید بجنگد فرار کرد؟ آن‌جایی که باید عقب می‌نشست عقب ننشسته؟... من ایرادهای بنی‌اسرائیلی را می‌گذارم کنار...»
-این کادوی جدید از کجا آمده؟
-از سیمای آزادی و این خطاب به شماست در یک گفتگو. بازهم طبق مقررات جواب نمی‌دهی؟
-اما اسمی از من و ما نیست.
-اعراب می‌گویند ابلغ من التصریح. منتظرم بگویی داستان میخ آهنین بر سنگ است. اما فراموش نکنید که آدم‌های دلسوزی هنوز وجود دارند که به وجدان و خرد خود پابند هستند و نه فتوای رهبران عقیدتی.
-بدون ذکر نام شخص دلسوزی که در گفتگو از مسعود مظلوم در برابر لشکر اشقیای ظالم دفاع کرده جواب خواهم داد.
-چرا بدون ذکر نام؟
-برای انی که طبق معمول به سراغ او  خواهند رفت تا باز هم مجبور شود به جای دیگری پاسخ دهد. فرسوده و بیمار است. نمی‌خواهم برای او زحمت بی‌فایده بیشتری فراهم شود. ما که نباید حق نان و نمک را فراموش کنیم. عیبی دارد؟
-خیلی عیب دارد. ولی این شما هستید که تصمیم می‌گیرید.
-بسیار خوب جواب این است.
پاسخ دوستانه
کسی که می‌رود در نوک پیکان تاریخ می‌نشیند و لقب رهبر عقیدتی هدیه می‌گیرد؛
کسی که مسئولیت یک مقاومت سازمان‌یافته را دارد اما به جای پاسخگویی به انتقادات به هر تمهیدی متوسل می‌شود تا دیگران را که هیچ مسئولیتی ندارند جلو بفرستد تا بحث و انتقاد را به دشمنی شخصی تبدیل کند؛
کسی که زندانیان سیاسی را در غربت و تبعید علیه یکدیگر بسیج می‌کند؛
کسی که خودش را مالک الرقاب جبهه خلق تلقی می‌کند و در برابر هر انتقاد مشروع و مؤدبانه‌ای، رعایای گستاخ خود را از املاک بی درو دروازه‌اش اخراج می‌کند؛
کسی که دو عضو قدیمی و مسئولان شورا را به دلیل استعفای علنی با صدها مقاله، گفتار، گفتگو، برنامه تلویزیونی، در ده‌ها سایت، همراه ساز و آواز جاز، کاریکاتور و شعر و نثر و به کمک کشتی‌گیر و آخوند، نوازنده، خواننده، دیپلمات، نقاش و فیلمبردار، خبرنگار در کال کنفرانس، نشست‌های عمومی و خصوصی، در تظاهرات خیابانی یا اجتماع سالنی، در اعتصاب غذا و تحصن رژیم مالی می‌کند؛
کسی که به عاقبت اعمال خود نمی‌اندیشد که تازه اگر مردم اتهامات دو  عضو مستعفی را بپذیرند و عقل خود را به رهبر عقیدتی بسپارند در خلوت خود خواهند گفت که یا دروغ می‌گوید که غیرقابل اعتماد است و یا راست می‌گوید و اعضای مستعفی در اوج «پیروزی» به اردوگاه دشمن شتافتند در این صورت هم آدمی که چنین همکارانی را پس از سه دهه نشناخته قابل اعتماد نیست؛
کسی که حاضر نیست به این سؤال ساده پاسخ گوید که چرا به قاتلان حاکم بر میهن‌مان عریضه نوشته، خود را حقیر خوانده و برای نجات رژیم پیشنهاد داده که با هم بسازند؛
کسی که برادر مجاهد، کادر قدیمی و برجسته خود را به عنوان عضو وزارت اطلاعات معرفی می‌کند و این را ناکافی می‌داند و دست در صندوق امانات می‌برد تا امین بودن خود را ثابت کند و بتواند اعلام کند که فلانی فلان کاره است تا به خیال خود از بقیه زهرچشم‌ بگیرد و دشمن جدید خود را «تمام سوز» کند؛
این خود اوست که داوطلبانه بار همه‌ی مسئولیت‌ها را بر دوش گرفته و باید علاوه بر خدایی که به او اعتقاد دارد «تمام بار تاریخ» را تحمل کند و به مردم جواب بدهد با فحش ، تهدید، سرکوب، بند از بند باز کردن توسط مسئول کمیسیون صلح کارها فیصله نمی‌یابد. اگر همه در جریان تصمیم‌گیری‌ها باشند آن وقت همه باید سنگینی مسئولیت‌ها را به عهده بگیرند. و نه یک نفر به تنهایی. این‌طور نیست؟‌
- چرا . همین را بنویسید. در مقابل همه حملات آن‌ها بسیار انسانی است و درس آموز و پاسخی است دوستانه
- چشم فرمایش دیگری هست؟‌
اوامر عقرب زیر حصیر
-راستی هم‌رزم و ارادتمند دائمی شما را دیدم
-کدام یک . عقرب زیر حصیر را می‌گویی؟
-اسمش را عوض کن. از کارهایش پشیمان و شرمنده بود
-چرا اعلام نمی‌‌کند؟‌
-جوهرش را ندارد. از شما و دکتر قصیم طلبکاری می‌کرد
-ارث باباش را می‌خواست؟
-نه می‌گفت اگر به او می‌گفتید که خسته شدید ترتیبی می‌داد که برایتان جلسه تودیع در همه‌ کشورها بگذارند و در مراسم ویلپنت از شما قدردانی کنند. دلسوزی می‌کرد که سی سال کار شما دو نفر هدر شد. می‌گفت فیلم مصاحبه‌، گفتگو، پرسش و پاسخ‌ها، ارتباط مستقیم، برنامه‌های رادیویی، مقالات تخصصی، گزارش‌ها، تحقیقات و سخنرانی‌های شما هزاران صفحه سند و فیلم بود که هدر رفت و حیف شد. می‌گفت شما دو نفر حق داشتید و من موافق انتقادها بودم و هستم ولی حالا وقت آن نبود .
-نوشته‌ها و کارنامه‌ سیاسی را برای سنگ قبر سفارش نمی‌دهند. در تبعیت از وجدان خودمان مبارزه کردیم. یادت هست شعار بحث پس از مرگ شاه چه فاجعه‌ای به بار آورد؟
-می‌گفت زیاد انتقاد می‌کردند.
ایرادهای بنی‌اسرائیلی
-هفته گذشته مقاله‌ای از دکتر کریم قصیم خواندم که پر از همین انتقادات «بنی اسرائیلی» بود.
این مقاله ۳۶ سال قبل نوشته و چاپ شده است.
-راجع به چیست؟
-انتقاد از جمهوری اسلامی. هنوز خمینی به قدرت مطلقه نرسیده و در راه بود.
راجع به همین ایرادهای بنی‌‌اسرائیلی. دو جمله از آن را برایت می‌خوانم.
«اپوزیسیونی که در درون خود قادر به بررسی آزادانه و بی‌واهمه‌ی نقائص و نادرستی‌ نظری موجود باشد به مراتب در مقابل تمهید‌ها و کوشش‌های تفرقه‌افکنانه دشمن مصون تر است تا اپوزیسیونی که از بیم این و آن واکنش احساسی و رودربایستی سیاسی بر همه چاله‌چوله‌های فکری –برنامه‌ای خود پرده دروغین وحدت بکشد و به چشم خود بیهوده خاک بپاشد...»
-این را برایم می‌فرستی؟
-نه همراه جواب درباره‌ی ایرادهای بنی‌اسرائیلی تجدید چاپ می‌کنم.
تا با یادآوری تلاش‌های پیگیر دکتر قصیم بازهم همه به خاطر بسپاریم که ۳۶ سال قبل این کار دل شیر می‌خواست. اگر به این نوع انتقادها توجه می‌کردیم ده‌ها هزار نفر به قتل نمی‌رسیدند، صدها هزار زندانی نداشتیم.
هشتاد درصد مردم زیر خط فقر نمی‌رفتند. میهن ما ویرانه نمی شد و ما پناهنده و بی‌خانمان و و و که مثنوی هتفاد من کاغذ شود.

محمدرضا روحانی
۸ مهرماه ۱۳۹۳

اطلاعیه بزرگداشت عباس امیرانتظام مبارز ملی و قدیمی ترین زندانی سیاسی جمهوری اسلامی ایران


هیچ نظری موجود نیست: