«انتقادهای تند مرحوم منتظری»: سید محمد خاتمی «مقامی بیخاصیت و ثناگو» است!
نامه ای که در بهمن 1388 برای بسیاری از سایتهای سبز و ....... ارسال کردم و آنرا سانسور کردند و بالاخره در 31 تیر 1389 در سایت خودنویس منتشر شد. بعد از اظهار نظرهای اخیر ایشان خصوصا اینکه گفتند: «تحریم انتخابات دروغ بود» و تاکید مجددشان بر اصلاح نظام، شاید بد نباشد از دید شخصی چون آقای منتظری عملکرد خاتمی و امکان اصلاحات در جمهوری اسلامی را مورد بررسی قرار بدهیم:
نامه آقای اسماعیل لو به آیت الله منتظری
به نام خدا
با سلام و خسته نباشید و امید سلامتی کامل شما
آقای منتظری از شما خواهشی داشتم، به آقای خاتمی پیام مرا به عنوان یک ایرانی که ۲۲ سال در راه آزادی و استقلال ایران مبارزه میکند را به ایشان بفرمایید و به ایشان بگویید که در انتخابات ریاست جمهوری شرکت نکنند و بگذارند راه خود را برای استقرار آزادی و استقلال به دست بگیرد چونکه قادر به اینکار است.
در این رژیم حتی یک فرشته هم تبدیل به شیطان میشود، اگر ایشان میخواست کاری بکند ۲۲ میلیون رای داشته!!!
امید کاذب برای ملت ایران زیان آور است. این رژیم باطل است و در آن نمیتوان به دنبال حق گشت. حق در مقابل باطل است.
به ایشان بگویید تبلیغ رژیم به ضرر مردم است. امیدوارم که ایشان خود را کاندیدا نکنند. در ضمن نظر شما را میخواستم بدانم، آیا اگر مردم بخواهند این نظام را عوض کنند مخالف اسلام است؟!
آقای خاتمی گفتند که اگر کسی با این رژیم مخالفت بکند دشمن اسلام و ملت است. شما چه فکر میکنید؟ تغییر رژیم حتی اگر اسلامی هم نباشد حق یک ملت است.
شاد و پیروز باشید
مسعود اسماعیل لو
پاسخ آیت الله منتظری
باسمه تعالی
اولا: اینجانب با ایشان ارتباط ندارم و از پیام دادن به ایشان معذورم، بهعلاوه اگر ایشان با آن استقبال مردمی که در آغاز نسبت به ایشان انجام شد و با این موقعیت فعلی که تبدیل به یک مقام بیخاصیت ثناگو شدهاند وظیفه فعلی خویش را تشخیص ندهند پیام من قطعا اثری نخواهد داشت.
و ثانیا: حقيقت ايناست که با قانون اساسی فعلی ايران که همه اهرمهای قدرت در اختيار رهبر قرارداده شده، بدون اين که پاسخگو باشد و مسئوليتها، بر عهده رئيس جمهور قرارداده شده بدون اين که اهرمهای قدرت را در اختيار داشته باشد، اگر از باب فرض، امام زمان هم رئيس جمهور شود، قدرت هيچ کاری را ندارد. اين امر تضاد واضحی است در قانون اساسی که بايد اصلاح گردد.
و ثالثا: برحسب اصل اولی هیچکس بر دیگری ولایت ندارد، فقط خدا که خالق ما و مالک تار و پود ماست حق مالکیت بر ما دارد، و خداوند حق مالکیت را به خود انسانها واگذار نموده که برای اداره امور سیاسی و اجتماعی کشور کسانی را که صلاحیت دارند با رعایت شرایط و موازین عقلی و شرعی انتخاب نماید و او در برابر ملت و نمایندگان آنان مسئول است و باید پاسخگو باشد.
و تفصیل در نامه مختصر نمی گنجد، انشاء الله سالم و موفق باشید. 14/01/1380
۱ نظر:
با درود
چرا مطلب را بدون درج رفرنس در وبلاگ درج کرده اید؟
لطفا رفرنس را درج نمایید:
http://nagoftehayeiran.blogspot.com/2012/03/1380.html
نویسنده مطلب
ارسال یک نظر