آدینه، ۲۳ بهمن ۱۳۸۸
روز 22 بهمن در فضای اینترنت هم گاز اشک آور زدند و طبق برنامه ریزی قبلی، «راهزنان سایبری» که از اسم مستعار «ارتش سایبری» استفاده می کند، بطور گسترده ای از داخل و خارج از کشور (سفارتخانه ها و کنسولگریهای حکومت) شروع به ارسال لینکهایی کردند که ناشیانه روی آنها رنگ سبز زده بودند ولی بوی تعفنشان نشان می داد که «سبز» واقعی نیستند.
در همه این لینکها که محتوای آنها بسیار شبیه به هم بود روی کلمه «شکست» تأکید زیادی شده بود. البته مقدار زیادی سُس فحش به افراد مختلف و برخی سایتهای جنبش سبز هم نیز رویش پاشیده بودند. چندین اسم در خارج از کشور و یک اسم هم از رهبران داخل کشور انتخاب کرده بودند و نسبت به آنها فحاشی و عقده گشائی کرده بودند.
این «راهزنان سایبری» که در ستاد جنگ روانی سپاه مستقر هستند فکر می کنند با خواندن چند جزوه روانشناسی و جنگ روانی، فروید زمانه شده اند و می توانند برای نسل آگاه و پیشروی ایران نسخه بپیچند. هدفشان این بود که واژه «شکست» را موضوع بحث کرده و سبزها را ناخودآگاه به بحث پیرامون آن بکشانند. یعنی افراد با پذیرفتن اصل اولیه «شکست» وارد مباحثه در مورد آن شوند که طبیعتاً پیش شرط شرکت در چنین مناظره ای پذیرش «شکست» است.
این ساده اندیشی و حماقت در حالی صورت می گیرد که نبوغ جنبش سبز در بکارگیری تکنولوژی مدرن در مبارزاتشان و ابتکارات استثنائی آنها در این زمینه، مورد تحسین و تعجب جهانیان است. اینها می خواستند از گستردگی و سرعت اینترنت استفاده کرده و آمپول بی حس کننده «شکست» را در رگهای جنبش سبز تزریق نمایند. شاید بعضی از یاران جنبش در خارج از کشور نیز مورد اصابت قرار گرفته و دچار سرگیجه و تکرار توهمات کودتاچیان شدند و برای اینکه از قافله عقب نیفتند شروع به معرفی عاملین «شکست» پرداختند، در واقع «شکست» را پذیرفتند.
آنتی ویروس جنبش سبز بسرعت آماده شد و فیلمها و تصاویر حضور دلاورانه سبزها در 22 بهمن با وجود قطعی اینترنت با روشهایی ابتکاری و زحمت بسیار زیاد بر روی وب قرار گرفت. دنیا از شدت وحشیگری و گستردگی سرکوبها شوکه شد، و افزونتر از آن از شجاعت بی نظیر مردم ایران که علیرغم چنین جو سنگین امنیتی نظامی باز هم به خیابانها آمده بودند حیرت زده شدند.
اصلاً مهم نیست که کسی از سبزها در 22 بهمن حضور داشته یا خیر، 22 بهمن روز جشن حکومت است و «شکست» بزرگ در 22 بهمن برای کودتاچیان بود که مراسم جشن را زیر سایه سرنیزه برگزار کردند. کجای دنیا جشن را با حضور بیش از دویست هزار نیروی نظامی و امنیتی برگزار می کنند؟ این چه سرور و شادمانی ملی است که باید هزاران نیروی ضدشورش مراقب آن باشند؟ مگر هلهله و پایکوبی هم نیاز به لشگر کشی دارد؟
«شکست» بزرگتر، دعوت 300 خبرنگار خارجی و توهین به آنها از طریق باسارت گرفتن آنها بود. خبرنگاران در کشورهای دیگر دنیا افرادی دارای نفوذ و احترام اجتماعی هستند که آزادانه همه جا می روند و هر مقامی را مورد انتقاد قرار می دهند، چنین افرادی را تحت عنوان پوشش خبری مراسم 22 بهمن به ایران دعوت کرده و پس از وردشان آنها را باسارت گرفته و صبح روز 22 بهمن به آنها گفته اند که فقط اجازه حضور در میدان آزادی و مخابره سخنرانی ا.ن را دارند. برای چنین کاری آیا نیاز است که این خبرنگار از آن سر دنیا بلند شود بیاید ایران؟ این سخن پراکنی را که خود رسانه میلی برای همه دنیا پخش می کند! گند این حرکت زشت و توهین آمیز حکومت بلافاصله درآمد و خبرنگاران به رسانه هایشان موضوع را اطلاع دادند که مورد تمسخر جهانیان قرار گرفت. این خبرنگاران خیلی خوشحال بودند که می توانند در چنین شرایطی به ایران بیایند و از حقایق موجود در ایران گزارش تهیه کنند، ولی انتظار اینرا نداشتند که آنان را چون دلقکهای سیرک داخل قفس انداخته و برای تماشا به میدان آزادی بیاورند، آنهم نه اینکه آنها مردم را تماشا کنند، بلکه مردم آنها را تماشا کنند.
هدف نهایی حکومت هم از اینهمه قشون کشی و هزینه و زحمت نیز مخابره سخنرانی مراسم 22 بهمن بود که «شکست» بسیار سنگینی نیز در این زمینه خوردند. همه کشورهای دنیا بسرعت این چرندگوئی را بشدت محکوم کرده و آنرا به هذیان گوئی تشبیه کردند. محترمانه ترین تعبیر را اتحادیه اروپا* بکار برد که آنرا «شعارپردازی پرطمطراق» خواند.
قابل درک است که این سنگ گداخته «شکست»، دست و برخی نقاط کودتاچیان را سوزانیده و بهمین دلیل تلاش نموده اند آنرا بسمت اردوی سبزها پرتاب نمایند، اما غافل از اینکه سبزها دستی برای گرفتن «شکست» ندارند و حکومت ناچار است این سنگ گداخته «شکست» را بنحوی در خودش جا دهد.
دستان سبزها دستان پاکی هستند که جز با محبت و اتحاد و پیروزی با چیز دیگری پُر نخواهند شد.
____________________________________________
*مسئول امور خارجه اتحادیه اروپا در بیانیه خود گفت: عزم و اراده ای که معترضین در خیابانهای ایران نشان دادند به وضوح قوت تمایل آنها به دموکراسی، حقوق بشر و آزادیهای بنیادین را به نمایش می گذارد. اتحادیه اروپا بر حمایت خود از آنها تأکید می کند. در سالگرد انقلاب اسلامی که برای بسیاری در ایران باید سمبل پیشرفت در آزادیها و حقوق بنیادی باشد، اتحادیه اروپا با نگرانی بسیار شاهد آن است که تعداد کثیری از ایرانیان از ابراز نظرات خود منع شده اند.
اتحادیه اروپا همچنین از گزارشهایی مبنی بر اینکه رهبران اپوزیسیون مورد خشونت و ارعاب قرار گرفته و احتمالا دستگیر شده باشند نگران است.
صحنه های سرکوب خشونت آمیز امروز بخشی از روندی است که در چند ماه گذشته جریان داشته است. سرکوب خشونت آمیز کسانی که خواستار حقوق بنیادین برای آزادی بیان و گردهمایی بوده اند برای رژیم به بهای از دست دادن اعتماد مردم خودش و همچنین اعتماد جامعه بین المللی تمام شده است.
گزینه هایی که این رژیم در رابطه با مردم خود و جامعه بین المللی انتخاب می کند، گزینه های اشتباهی هستند. هیچ «شعارپردازی پرطمطراقی» نمی تواند آنرا پنهان کند. این رژیم دارد مردم خود را نادیده می گیرد، آنها مستحق چیز بهتری هستند.
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر