سید ابوالقاسم کاشانی ، کمتر از ۳ هفته پس از کودتای ۲۸ مرداد ۱۳۳۲ و سرنگونی دولت محمد مصدق در گفتگو با روزنامه مصری اخبار الیوم دیدگاه های خود را درباره دولت مصدق و کودتای ۲۸ مرداد تشریح کرد.
وی در پاسخ به سوال اخبار الیوم مبنی بر اینکه بهنظر شما بزرگترین اشتباه مصدق کدام است؟ گفت: «پایمال کردن قانون اساسی و و عدم اطاعت از اوامر شاه». او همچنین اشتباه بزرگ مصدق را تلاش برای برقراری جمهوریت شمرد و گفت: «مصدق برای برقراری جمهوریت میکوشید. او شاه را مجبور کرد ایران را ترک کند؛ اما شاه با عزت و محبوبیت چند روز بعد برگشت. ملت شاه را دوست دارد.»
کاشانی در جواب روزنامهٔ مصری که پرسیده بود آیا عقیده دارید مصدق مستحق همین سرنوشتی بود که به او رسید؟ گفت:«خداوند عادل است و آنچه امروز بر مصدق گذشتهاست نتیجهٔ عدل خداوندی است.» او همچنین در این مصاحبه مصدق را به مرگ محکوم کرد: «این مصدق راه را گم کرده و مستحق چنین عاقبتی بودهاست. تمام هم و غم او این شده بود که مردم فریاد بزنند زنده باد مصدق. مصدق به من و کشورش خیانت کرد. طبق شرع شریف اسلامی مجازات کسی که در فرماندهی و نمایندگی کشورش خیانت کند مرگ است.»
آیت الله کاشانی در ادامه این گفت و گو ، محمد مصدق را به داشتن جنون متهم کرد: «مصدق برای کشور کاری نکرد. نه یک خرابی را تعمیر کرد نه خیابانی را افتتاح کرد نه خزانه را نجات داد و نه ملت را متحد ساخت. حتی در مورد نفت که او ادعا داشت صاحب فکر ملی ساختن میباشد اگر این اتحادی که من در صفوف ملت بوجود آوردم نبود هرگز ملی نمیشد. او خیانت کرد. به من و کشور خیانت کرد. قبل از اینکه من با مصدق مخالفت کنم، ملت با او بود ولی پس از اینکه من با او مخالفت کردم ملت از دور او پراکنده شدند.مقام و کرسی صدارت مصدق را مسحور کرده بود. او دستخوش نوعی جنون شده بود.»
وی در پاسخ به سوال اخبار الیوم مبنی بر اینکه بهنظر شما بزرگترین اشتباه مصدق کدام است؟ گفت: «پایمال کردن قانون اساسی و و عدم اطاعت از اوامر شاه». او همچنین اشتباه بزرگ مصدق را تلاش برای برقراری جمهوریت شمرد و گفت: «مصدق برای برقراری جمهوریت میکوشید. او شاه را مجبور کرد ایران را ترک کند؛ اما شاه با عزت و محبوبیت چند روز بعد برگشت. ملت شاه را دوست دارد.»
کاشانی در جواب روزنامهٔ مصری که پرسیده بود آیا عقیده دارید مصدق مستحق همین سرنوشتی بود که به او رسید؟ گفت:«خداوند عادل است و آنچه امروز بر مصدق گذشتهاست نتیجهٔ عدل خداوندی است.» او همچنین در این مصاحبه مصدق را به مرگ محکوم کرد: «این مصدق راه را گم کرده و مستحق چنین عاقبتی بودهاست. تمام هم و غم او این شده بود که مردم فریاد بزنند زنده باد مصدق. مصدق به من و کشورش خیانت کرد. طبق شرع شریف اسلامی مجازات کسی که در فرماندهی و نمایندگی کشورش خیانت کند مرگ است.»
آیت الله کاشانی در ادامه این گفت و گو ، محمد مصدق را به داشتن جنون متهم کرد: «مصدق برای کشور کاری نکرد. نه یک خرابی را تعمیر کرد نه خیابانی را افتتاح کرد نه خزانه را نجات داد و نه ملت را متحد ساخت. حتی در مورد نفت که او ادعا داشت صاحب فکر ملی ساختن میباشد اگر این اتحادی که من در صفوف ملت بوجود آوردم نبود هرگز ملی نمیشد. او خیانت کرد. به من و کشور خیانت کرد. قبل از اینکه من با مصدق مخالفت کنم، ملت با او بود ولی پس از اینکه من با او مخالفت کردم ملت از دور او پراکنده شدند.مقام و کرسی صدارت مصدق را مسحور کرده بود. او دستخوش نوعی جنون شده بود.»
کاشانی روی کار آمدن دولت کودتا را «سبب مسرت» دانست و ضمن تبریک به زاهدی گفت:«جای مسرت است که دولت جناب آقای زاهدی که خود یکی از طرفداران جبهه ملی بوده، تصمیم دارند که شرافتمندانه از حیثیت و آبروی ایران دفاع نموده و در راه صلاح و افق ملت حداکثر فداکاری را بنمایند.»
کاشانی همچنین در این مصاحبه گفت:«من از ژنرال زاهدی مادام که به منفعت ایران قدم برمیدارد پشتیبانی میکنم… هر وقت که نظرم برسد او بر خلاف مصلحت ایران عمل میکند با او مخالفت میکنم. تا این لحظه راجع به کار او نمیتوان قضاوت کرد.»[۲۸]
کاشانی همچنین در این مصاحبه گفت:«من از ژنرال زاهدی مادام که به منفعت ایران قدم برمیدارد پشتیبانی میکنم… هر وقت که نظرم برسد او بر خلاف مصلحت ایران عمل میکند با او مخالفت میکنم. تا این لحظه راجع به کار او نمیتوان قضاوت کرد.»[۲۸]
سرانجام حمایت های کاشانی از دولت کودتا به کجا انجامید؟
دو روز پس از کودتا نیز آیت الله کاشانی و زاهدی با یکدیگر در منزل آقای مقدم در دزاشیب ملاقات کردند.این ملاقاتها تا مدتی ادامه داشت. جریان دیدارهای ۳۱ شهریور، ۱۸ مهر، ۲ آبان و ۲۳ آذر سال ۱۳۳۲ در مطبوعات آن دوره درج گشتهاند.
اما آیت الله کاشانی در دوران زاهدی به مرور خانه نشین شده و لب به شکایت گشوده و گقت: «آزادی جز برای عمال انگلیس نیست. مطبوعات و نشریات ملی هیچگونه اظهار عقیده ندارند و همه توقیفاند. بسیاری از میلیون و آزادیخواهان متدین در زندانها بسر میبرند. این اختیارات را چه کسی به آقای زاهدی داده که این دیکتاتوری شدید و قرون وسطایی را با مردم شریف ایران مینماید؟»«حیف که رادیو در اختیار من نیست که از افکار مردم و احساسات پاک این ملت استفاده کنم.»
در ۱۰ دی ۱۳۳۴ بازداشت و در سلول مجاور محمد مصدق در لشکر زرهی تهران محبوس شد.
دو روز پس از کودتا نیز آیت الله کاشانی و زاهدی با یکدیگر در منزل آقای مقدم در دزاشیب ملاقات کردند.این ملاقاتها تا مدتی ادامه داشت. جریان دیدارهای ۳۱ شهریور، ۱۸ مهر، ۲ آبان و ۲۳ آذر سال ۱۳۳۲ در مطبوعات آن دوره درج گشتهاند.
اما آیت الله کاشانی در دوران زاهدی به مرور خانه نشین شده و لب به شکایت گشوده و گقت: «آزادی جز برای عمال انگلیس نیست. مطبوعات و نشریات ملی هیچگونه اظهار عقیده ندارند و همه توقیفاند. بسیاری از میلیون و آزادیخواهان متدین در زندانها بسر میبرند. این اختیارات را چه کسی به آقای زاهدی داده که این دیکتاتوری شدید و قرون وسطایی را با مردم شریف ایران مینماید؟»«حیف که رادیو در اختیار من نیست که از افکار مردم و احساسات پاک این ملت استفاده کنم.»
در ۱۰ دی ۱۳۳۴ بازداشت و در سلول مجاور محمد مصدق در لشکر زرهی تهران محبوس شد.
منبع:
کیهان، ۱۲ آبان ۱۳۳۲
کیهان، ۱۷ شهریور ۱۳۳۲
روزنامه آتش، ۳۱ مرداد ۱۳۳۲
کیهان، ۲۳ شهریور ۱۳۳۲
مجموعهای از مکتوبات وسخنرانیهای آیتالله کاشانی، ج۳، ص ۱۱۲
کیهان، ۱۲ آبان ۱۳۳۲
کیهان، ۱۷ شهریور ۱۳۳۲
روزنامه آتش، ۳۱ مرداد ۱۳۳۲
کیهان، ۲۳ شهریور ۱۳۳۲
مجموعهای از مکتوبات وسخنرانیهای آیتالله کاشانی، ج۳، ص ۱۱۲
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر