در روزهای اخیر، انتشار تصاویری توسط دو حساب کاربری بانامهای #RichKidsofTehran و #PoorKidsofTehranجنجالی میان این دو گروه به پا کرده است.
اختلاف طبقاتی در ایران موضوع جدیدی نیست. چه در گذشتهی دور، همچون دوران خانها و خانزادگان و در مقابل رعایا و کشاورزان، یا درباریان سلطنتی و عوام و چه مازاراتی سواران و کلیه فروشان امروز. تفاوت این دو دورهی زمانی در چگونگی شناخت زوایا و حضور این دو قشر در زندگی یکدیگر است. در دوران گذشته، پردهی میان این دو قشر آنقدر ضخیم بوده است که بهسختی قشر دست پایین، توانایی سرک کشیدن به کیفیت و سبک زندگی بالادستیها را داشته است. اما در دنیای فعلی، دریچهای، هرچند کوچک، بهدلخواه یا غیر، از سوی بالادستیهای جامعه بهسوی پاییندستیها بازشده است.
یکی از مثالهای بارز این اتفاق، صفحات و فیدهایی هستند که در شبکههای اجتماعی، مشغول به اشتراکگذاری تصاویری از آپارتمانها، اتومبیلها، تلفنهای همراه و هر آنچه بتوان لقب لوکس بدان داد، هستند. در روزهای اخیر، انتشار تصاویری توسط یک حساب کاربری بانام RichKidsofTehran در اینستاگرام، جنجالی میان این دو گروه به پا کرده است و به دنبال آن حساب کاربری دیگری از سوی طرف مقابل با نام PoorKidsofTehran ساختهشده است که تلاش در منتشر کردن تصاویر مربوط به سبک زندگی طبقهی پایینتر دارد.
نکتهی متمایزکنندهی این موج جدید تصاویر با تصاویر قبلی، این است که قرارگیری سلسلهوار آنها به دنبال یکدیگر، سبک زندگیای را در ذهن بیننده پاییندست تصویر میکند، که نهتنها با آن آشنا نیست، بلکه اساساً نمیتواند وجود این سبک زندگی در کشورش را بهسادگی هضم کند و ریاضیاتش، هرچقدر هم قوی باشد، در ضرب و تقسیم و مقایسهی این اعداد با اعداد مربوط به زندگی خود، کم میآورد.
در این سالها آنقدر این طبقات از هم فاصله گرفتهاند که حالا، وقتی قرار است ارتباطی هرچند یکطرفه میان این دو گروه برقرار شود، تنها صدای حاضر، خشونت است. در یکسو فریاد خشمگینانهی قشر کمدرآمد که وضعیت حال حاضر سوی دیگر را حاصل بالا کشیده شدن اموال خودشان و رانتخواری میدانند و در سمت دیگر صدای ضعیفی از سوی اقلیت ثروتمند که سعی در توجیه مشروعیت رفتار خود رادارند و یا بیتفاوت سکوت را بر «دهانبهدهان شدن» با «این جماعت» ترجیح میدهند.
نا گفته نماند که بخش عمدهای از این تصاویر، نه بهدلخواه صاحبانشان، بلکه به دست «سوداگران لایک» در شبکههای اجتماعی و با دستبرد به حسابهای شخصی افراد، منتشرشدهاند و لزوماً صاحبان تصاویر قصد خودنمائی برای عموم را نداشتهاند و احتمالاً قرار بوده است که این اطلاعات در دایرهی شخصیشان محفوظ بماند. همچنین صرف ثروتمند بودن، دلالتی بر کسب درآمد از روشهای غیرقانونی نمیکند، اما باید دید که آیا این اقلیت کوچک ولی قدرتمند، پاسخی منطقی برای این موج خشمگین که با رصد آنها در شبکههای اجتماعی، روند افزایش خشونت در کلامشان بهوضوح قابلمشاهده است، خواهند داشت و یا با ادامهی سکوت و بیتفاوتی، نظارهگر شعلهور شدن این انبار باروت خواهند بود. و آیا باید در انتظار کشیده شدن این جدال به خارج از دنیای مجازی و خطر حرکت های رادیکال باشیم؟
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر