عموی ریحانه جباری برای نخستین بار پیرامون پرونده او دست به روشنگری زد
فریبرز جباری، عموی ریحانه جباری برای نخستین بار در یک نشست خبری در برلین پرده از برخی جزییات پرونده ریحانه برداشت. وی تصریح کرد که ریحانه در زندان مورد شکنجه جسمی و روحی قرار گرفته و اعدام او را "قتلی دولتی" خواند. وی تصریح کرد که ریحانه در زندان مورد شکنجه جسمی و روحی قرار گرفته و اعدام او را "قتلی دولتی" خواند. به گفته عموی ریحانه، بازجوها و ماموران بارها از وی خواسته بودند در سه مورد سخنان خود را تغییر دهد. "نخست آنکه مقتول، مرتضی عبدالعلی سربندی قصد تجاوز به وی را نداشته، دوم آنکه چاقو (آلت قتل) از جانب ریحانه خریداری و به محل جرم آورده شده و سوم آنکه در آپارتمانی که جرم در آن رخ داده، باز بوده و ریحانه همواره امکان خروج از آنجا را داشته است." وی همچنين با اشاره به مواردی نظير«تعارف آبميوه حاوی داروی آرامبخش توسط مرتضی سربندی به ريحانه جباری»،«خريد کاندوم توسط آقای سربندی» و «قفل بودن درب آپارتمان» تاکيد کرد که آقای سربندی «قصد تجاوز» به ريحانه جباری را داشته است. وی ضمن رد اتهام خريد کارد توسط ريحانه جباری در روزهای قبل از قتل گفت که خواهر ۱۳ ساله ريحانه جباری نيز به همراه وی دستگير شده بوده و بازجويان تهديد کرده بودند که «اگر ريحانه مطالب مورد نظر آنان را بيان نکند، خواهرش را شکنجه خواهند کرد و او به همين دليل در بازجویی ها پذيرفته بود که اقدام به خريد کارد کرده،درحالی که آن کارد، در آپارتمان و روی ميز بوده است.» فريبرز جباری درباره پيامکی که برادرزاده اش سه روز قبل از قتل مرتضی سربندی ارسال کرده نيز گفت که « دادگاه پذيرفته که اين پيامک ربطی به مقتول نداشته است.» وی گفت که «ريحانه اين پيامک را به شوخی برای دوست پسرش فرستاده» و موضوع اين پيامک هم مربوط به اين بوده که پدر ريحانه به او اجازه نداده بود که به يک مهمانی برود و او هم با تشريح اين موضوع برای دوست پسرش به شوخی پيامکی با اين مضمون فرستاده که «فکر کنم امشب بکشمش». عموی ريحانه جباری همچنين اتهام ارتباط دراز مدت او با مرتضی سربندی را رد کرد و گفت که او «تنها ۳ بار با آقای سربندی ملاقات داشته و مجموع آشنايی اين دو نيز حدود يک ماه و نيم بيشتر نبوده است.» وی همچنين گفت که ريحانه جباری در تمامی تماسهايی که با مرتضی سربندی داشته او را با عبارتهای کاملا رسمی خطاب کرده است. فريبرز جباری با اشاره به اولين جلسه آشنايی ريحانه جباری با مرتضی سربندی گفت که پس از اين جلسه آقای سربندی به همراه فرد ديگری به نام آقای شيخی، از دوستان آقای سربندی از ريحانه جباری می خواهند که او را با ماشين خودشان به خانه برسانند که ريحانه با اين خواسته آنان موافقت نمی کند اما در نهايت آنان اصرار می کنند تا او را به ايستگاه اتوبوس برسانند و از او شماره تماسش را می گيرند. وی گفت که در نهايت آنها ريحانه جباری را با به يک آپارتمان دعوت می کنند که کار طراحی داخلی آن آپارتمان را انجام دهد. فريبرز جباری سپس گفت که ريحانه جباری در ابتدای ورود به آپارتمان متوجه می شود که اين آپارتمان يک آپارتمان معمولی که درآن فردی زندگی کند، نيست و به همين دليل از روی ترس در را باز می گذارد. به گفته عموی ريحانه جباری، «مرتضی سربندی پس از دقايقی از ريحانه جباری می خواهد که روسری خود را بردارد اما او امتناع می کند و می گويد که برای کار به اين آپارتمان آمده است.» آقای جباری گفت که سپس مرتضی سربندی« به طرف ريحانه جباری می رود و او را درآغوش می کشد »اما ريحانه در مقابل خواسته او مقاومت می کند. وی همچنين درباره اينکه ضربه چاقو از پشت به آقای سربندی وارد شده نيز گفت که «مرتضی سربندی درحال آغوش گرفتن ريحانه بوده اما لحظه ای که پشتش را به ريحانه می کند،او کاردی که به صورت اتفاقی روی ميز بوده را بر می دارد و به مرتضی سربندی ضربه می زند.» به گفته آقای جباری «سپس مرتضی سربندی کارد را از بدن خود بيرون می آورد و به سمت ريحانه پرت می کند و دراين حين ريحانه به سمت در می رود که فرار کند اما متوجه می شود که مرتضی سربندی در را قفل کرده است.» وی سپس گفت که «ريحانه با چاقو به در ضربه می زند تا در را باز کند که دراين حين آقای شيخی، دوست آقای سربندی که بيرون از آپارتمان بوده در را از بيرون باز می کند و متوجه حادثه می شود.» فريبرز جباری سپس گفت که «ريحانه به سمت طبقه های بالای ساختمان می رود و منتظر آسانسور می شود که فرار کند و دراين حين می بيند که آقای شيخی با يک سری اسناد از آپارتمان خارج می شود و فرار می کند. »
***********************************************************
کامل شد-کنفرانس مطبوعاتی برلین درباره پرونده ریحانه جباری برگزار شد | چهارشنبه ۷ آبان ۱۳۹۳ | |
در این نشست فریبرز جباری در رابطه با ابهاماتی که در پرونده ریحانه وجود داشت صراحتاً غلامحسین محسنیاژهای، معاون اول قوه قضائیه و همچنین وزارت اطلاعات ایران را متهم کرد که نسبت به اجرای حکم اعدام برادرزادهاش «اصرار» داشتهاند.
و در ادامه نشست افزود: مواردی نظیر «تعارف آبمیوه حاوی داروی آرامبخش توسط مرتضی سربندی به ریحانه جباری»، «خرید کاندوم توسط آقای سربندی» و «قفل بودن درب آپارتمان» تأکید کرد که آقای سربندی «قصد تجاوز» به ریحانه را داشته است.
آقای جباری گفت: مرتضی سربندی گرچه مدرک پزشکی داشته، اما به کار طبابت مشغول نبوده و بیشتر سرگرم کار معامله دارو و تجهیزات پزشکی بوده است. فریبرز جباری تأکید کرد که برای خانوادهی ریحانه روشن نیست که آیا مرتضی سربندی واقعاً از عضویت وزارت اطلاعات بیرون آمده بود یا خیر.
وی هرگونه آشنایی قبلی میان ریحانه و مقتول را نادرست خواند و تنها ۳ بار با آقای سربندی ملاقات داشته و مجموع آشنایی این دو نیز حدود یک ماه و نیم بیشتر نبوده است و گفت که ریحانه جباری در تمامی تماسهایی که با مرتضی سربندی داشته او را با عبارتهای کاملاً رسمی خطاب کرده است.
فریبرز جباری سپس گفت: که ریحانه جباری در ابتدای ورود به آپارتمان متوجه میشود که این آپارتمان یک آپارتمان معمولی که در آن فردی زندگی کند، نیست و به همین دلیل از روی ترس در را باز میگذارد، مرتضی سربندی پس از دقایقی از ریحانه جباری میخواهد که روسری خود را بردارد اما او امتناع میکند و میگوید که برای کار به این آپارتمان آمده است. سپس مرتضی سربندی بهطرف ریحانه جباری میرود و او را در آغوش میکشد اما ریحانه در مقابل خواسته او مقاومت میکند، همچنین درباره اینکه ضربه چاقو از پشت به آقای سربندی واردشده نیز مرتضی سربندی در حال آغوش گرفتن ریحانه بوده اما لحظهای که پشتش را به ریحانه میکند، او کاردی که بهصورت اتفاقی روی میز بوده را برمیدارد و به مرتضی سربندی ضربه میزند.
سپس مرتضی سربندی کارد را از بدن خود بیرون میآورد و به سمت ریحانه پرت میکند و در این حین ریحانه به سمت در میرود که فرار کند اما متوجه میشود که مرتضی سربندی در را قفل کرده است، ریحانه با چاقو به در ضربه میزند تا در را باز کند که در این حین آقای شیخی، دوست آقای سربندی که بیرون از آپارتمان بوده در را از بیرون باز میکند و متوجه حادثه میشود. ریحانه به سمت طبقههای بالای ساختمان میرود و منتظر آسانسور میشود که فرار کند و در این حین میبیند که آقای شیخی با یک سری اسناد از آپارتمان خارج میشود و فرار میکند.
همچنین بعدازاینکه ریحانه را همراه خواهر ۱۳ سالهاش بازداشت میکنند به ریحانه میگویند اگر مسئولیت خرید چاقو را قبول نکند خواهرش را شکنجه میکنند.
محمد مصطفایی و شادی صدر نیز مفقود شدن یکسری از مدارک، مستندات و سیدی مکالمه شیخی و سربندی را تائید کردند.
ریحانه جباری در پیامی تلفنی که به «وصیتنامه شفاهی» وی معروف شده و در رسانهها نیز با صدای خود ریحانه منتشرشده، صریحاً خواسته است که پس از اعدام «ارگانهای بدنش» را بهطور ناشناس در اختیار بیماران نیازمند قرار دهند، اما آخرین خواست ریحانه نیز عملی نشده است.
به گفته خانواده ریحانه، در روز مراسم خاکسپاری نیز مأموران با ایجاد فضای امنیتی، مانع از دیدن پیکر بیجان ریحانه شدند. تنها شعله پاکروان، مادر ریحانه برای لحظاتی اجازه یافت، صورت دخترش را ببیند.
در ادامه نشست آقای فریبرز جباری از تمامی فعالان حقوق بشر، شخصیتهای ایرانی و خارجی که در کارزار نجات ریحانه اقدام کرده بودند، سپاسگزاری کرد. وی نقش رسانهها برای اطلاعرسانی در رابطه با پروندهی ریحانه را مفید دانست.
همچنین در بخش دیگر نشست مینا احدی مسئول کمیته بینالمللی علیه اعدام گفت: «بارها از ریحانه جباری خواسته بودند بپذیرد که موضوع قصد مرتضی سربندی برای تجاوز به وی صحت نداشته است؛ و تا آخرین لحظه در پای چوبه دار هم این خواسته را از وی داشتند»
وی افزود: «درحالیکه که خبرگزاریهای تسنیم و فارس وابسته به سپاه پاسداران از اعدام ریحانه جباری خبر داده بودند، خانواده وی در مقابل زندان رجایی شهر هنوز از اجرای این حکم خبر نداشتند.»
همچنین مینا احدی گفت: « ریحانه جباری با هلیکوپتر به محل اجرای حکم اعدام در زندان رجایی شهر منتقلشده و تا زمان اجرای حکم کسی از محل دقیق ریحانه خبر نداشت.»
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر