جنگ جهانی اول که در اروپا حمام خون به راه انداخت تنها به مرزهای این قاره محدود نماند و دامنه آن تا چین کشیده شد و سربازان در آسیا و آمریکای شمالی، کارائیب، استرالیا و آفریقا درگیر این جنگ شدند.
موضوعات مرتبط
در میان عجایبی که در این جنگ ویرانگر اتفاق افتاد به دوازده نکته شگفتانگیز اشاره میکنیم که به احتمال زیاد برای اولین بار است از آنها مطلع میشوید.
صدای انفجار در میدان جنگ در بلژیک در لندن شنیده شد
در حالی که سربازان در سنگرها گل آلود مشغول نبرد بودند، جنگی کاملا متفاوت نیز زیر پای سربازان در جریان بود. گروهی معدنچی در اختفای کامل، تونلی تا عمق سیمتر حفر میکردند تا زیر سنگرهای دشمن مین کار بگذارند.
بزرگترین موفقیت یکی از محرمانهترین و بزرگترین پروژههای مهندسی جنگ جهانی اول در نزدیکی شهر ایپر در بلژیک در نبرد مسینه (منان) حاصل شد و تقریبا ۴۱۰ هزار کیلوگرم ماده منفجره همزمان در نوزده تونل زیرزمینی منفجر شد و بخش بزرگی از خط مقدم آلمان را ویران کرد و ده هزار آلمانی را کشت. ۲۲۵ کیلومتر آنسوتر، صدای این انفجار را دیوید لوید جورج نخست وزیر بریتانیا در دفترش (داونینگ استریت) شنید.
خطر اعدام برای خبرنگاران
تعداد انگشت شماری از خبرنگاران برای گزارش حقایق جنگ جان خود را به خطر انداختند، در حالی که دولت از ابتدای جنگ سعی کرد گردش اطلاعات را از خط مقدم کنترل کند. دولت بریتانیا در ۱۹۱۴ قانونی را تصویب کرد که به "ستاد جنگ" اجازه داد رسانهها را سانسور کرده و حضور خبرنگاران را در خط مقدم ممنوع کند. به نظر ستاد جنگ، خبررسانی کمک به دشمن بود و اگر روزنامهنگاری به این جرم محکوم میشد مجازاتش مرگ بود. روزنامهنگارانی که زیربار این ممنوعیت نرفتند در فرانسه فراری بودند و گزارشهای خود را با روشهای مختلف به لندن قاچاق میکردند.
هر هفته ۱۲ میلیون نامه به خط مقدم میرسید
در کمال تعجب نامه از بریتانیا به خط مقدم در فرانسه، در عرض دو روز میرسید. ابتدا نامهها در مرکزی که به همین منظور در ریجنتس پارک لندن ساخته شده بود جمعآوری و دستهبندی میشدند و بعد با کشتی به فرانسه حمل میشد. در پایان جنگ دو میلیارد نامه و ۱۱۴ میلیون بسته تحویل نظامیان داده شده بود.
بانک خون در جنگ جهانی اول شکل گرفت
ارتش بریتانیا تزریق خون را تبدیل به رویه معمول در درمان مجروحان جنگی کرد و خون مستقیما از یک بدن فرد وارد بدن فرد دیگر میشد. کاپیتان اسوالد رابرتسون پزشک ارتش آمریکا اولین بانک خون را در سال ۱۹۱۷ در جبهه غرب تاسیس و از سیترات سدیم برای جلوگیری از انعقاد خون استفاده کرد.
خون را تا ۲۸ روز در یخ نگاه میداشتند و بعد آن را به مراکز درمانی برای جراحیهای اضطراری برای نجات جان مجروحان منتقل میکردند.
کار در پشت جبهه پوست زنان را زرد کرد
وقتی نسلی از مردان بریتانیایی به جبهههای جنگ اعزام شدند، بیش از یک میلیون زن جای آنها را بعنوان نیروی کار گرفتند. آنها ساعتهای طولانی در شرایط بد و با مواد شیمیایی خطرناک کار میکردند. "قناریها" لقب زنانی بود که با تیانتی کار میکردند که باعث زردی (jaundice) میشد.
جوانترین سرباز بریتانیایی ۱۲ سال داشت
سیدنی لوییس زمانی که درباره سنش دروغ گفت و به ارتش پیوست تنها ۱۲ سال داشت. او یکی از هزاران پسر کم سن و سالی بود که با اشتیاق داوطلب خدمت شدند و در جنگ جهانی اول در کنار بزرگسالان در جبههها جنگیدند. انگیزه بعضی از آنها میهن پرستی بود اما برای برخی دیگر این راه فراری بود از زندگی محنتبارشان.
جنگ جهانی اول باعث شکلگیری جراحی پلاستیک شد
عامل باعث بسیاری از جراحات صورت در جنگ جهانی اول ترکشها بودند که بر خلاف زخم گلوله که به خط صاف ایجاد میشد، فلز زاویهدار و کج و کوله ترکش صورت را متلاشی میکرد.
هارولد گیلیز تحت تاثیر آسیبهای دهشتناکی که میدید برای کمک به این قربانیان پا پیش گذاشت و نخستین روشهای بازسازی صورت را ابداع کرد.
شاعر معروف جنگ در زمان جنگ گمنام بود
ویلفرید اوون یکی از معروفترین شعرای جنگ جهانی اول، زمانی که یک هفته به پایان جنگ در خط مقدم مرد، نسبتا گمنام بود. او جنگ را وحشتناک و دردناک میدید و این دیدگاه در آن زمان در اقلیت بود. در دهه شصت میلادی برخی از نخبگان ادبی که نگرش اوون را به دیدگاه ضد جنگ خود نزدیک میدیدند به این نتیجه رسیدند که نگاه او اصیلترین نگاه به جنگ بوده است؛ از این رو اشعار اوون در دو مجموعه مهم شعر جنگ که در آن زمان منتشر شد نقش مهمی دارد.
جنگ جهانی اول تقریبا اقتصاد بریتانیا را نابود کرد
در آغاز قرن بیستم بریتانیا ابرقدرت اقتصادی بود اما جنگ جهانی اول بیشتر از جنگهای قبلی هزینه داشت. برای مثال هزینه گلولههایی که در طول یک ۲۴ ساعت در سپتامبر ۱۹۱۸ شلیک شد تقریبا چهار میلیون پوند بود.
طرح استتاری برای مخفی نگاهداشتن کشتیها
در زمان جنگ محافظت کشتیهای حامل غذا و تجهیزات نظامی از اژدرهای دشمن اهمیت حیاتی داشت. نورمن ویلکینسون هنرمندی که داوطلب خدمت در نیروی دریایی بریتانیا شده بود، میدانست که نمیتوان کشتی را از چشم فرمانده زیردریایی مخفی نگهداشت بنابراین راه حلی کاملا متضاد را مطرح کرد، ایده رنگ کردن کشتیها با اشکالی که جلب توجه میکرد و با رنگهایی براق و چشمگیر و متضاد.
در آن زمان تصور میشد طرح استتاری بجای استتار سنتی باعث گمراهی و گیج شدن زیردریاییهای آلمانی میشود چون تخمین جهت و سرعت کشتی را دشوار میکند. به این ترتیب بخش تازهای به نام بخش استتار تشکیل و گروهی از هنرمندان در آکادمی سلطنتی هنر بریتانیا مشغول طراحی صدها طرح استتار شدند.
نود درصد سربازان در سنگرها زنده ماندند
در جنگ جهانی دوم میلیونها سرباز در جبهه غربی کشته شدند و تصاویر و داستانهای هولناک جنگ در سنگرها باقی مانده فقط یادآور حمام خون است. اما آمار چیزی دیگر میگوید. با اینکه این سنگرها شاهد روزهایی خونبار بودند اما نود درصد سربازانی که در سنگرهای خندق مانند جنگیدند زنده ماندند.
آنها دائم در این خندقهای به پیوسته جابجا میشدند بنابراین از آتش دشمن در امان میماندند. تجربه زندگی سربازان بریتانیایی در این سنگرها بیش از هر چیز تکرار مکررات و ملال بود.
رفتن به بالای سنگرها برای فرماندهان ممنوع بود
کلیشه رایج درباره جنگ جهانی اول این است که سربازان عادی شیرهایی بودند که خرها آن ها را فرماندهی میکردند و خرها ژنرالهای نالایقی بودند که دور از آتش جنگ در جایی راحت مینشستند در حالیکه در همان لحظه هزاران نفر بیدلیل جان میدادند . اما در حقیقت فرماندهان میخواستند به محل درگیری نزدیک باشند و از این رو رفتن بالای سنگر برای آنها ممنوع شده بود تا کشته نشوند. تجربه لازم برای رسیدن به رتبه ژنرالی بی اندازه گرانبهاتر از آن بود که بتوان از آن گذشت.
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر