دوبیتی های جناب قلم غوغا
المتخلص به تحلیلگر مسائل ایران
در بی بی سی و متخصص در امور
السنة الاُمهات یا زبان مادری
روایت : م.سحر
................................................
مو که از شهر کرمون زیره دارُم
قلم در راهِ کسبِ لیره دارُم
به بی بی سی زبون مادری را
مقالاتی برای جیره دارُم
***
مو که در نشر ِ مطبوعات، شیرُم
شبی اینجا ، شبی اونجا اجیرُم
سبیل از استالین دارُم به میراث
ولی در شهرِ بی بی سی دبیرُم
***
مو روزینامه بنویسُم به لندن
دکانی تازه تأسیسُم به لندن
مو در ایرانشناسی اوستادُم
نظرساز و قلم لیسُم به لندن
***
مو روشنفکر بی بی سی نشینینُم
به بی بی سی نشینان جانشینُم
قلم بر صفحهء ایرانشناسی
بلغزانُم به دستِ لیره چینُم
***
مو عُمری شد که ایران می شناسُم
دُم از سُم ، زین ز پالان می شناسمُ
مو این ایرانشناسی را به لندن
برای لقمه ای نان می شناسُم
***
مو مطبوعاتی اُم ، اهل ِ رسانه
قلم دارُم وزین و خالصانه
سفارش می ستانُم سوژه ها را
همه نوعی به شرطِ آب و دانه
***
قلم در دست ِ مو هنگامه گر بی
که در هر سوژه ای صاحبنظر بی
مو ، کالا ی قلم دارُم .... خریدار
به دکُاّن ، خواه ماده ، خواه نربی
***
به مو دادند بی کسب ِ وسائل
به لندن شغل ِ تحلیل ِ مسائل
اوائل ، چپ چُسیدیم و اواسط
اواخر، توبه کردیم از اوائل
***
عوامی مشربی ، ایران شناسُم
که در لندن معاشر با خواصُم
از ین ایرانشناسی نیست مشغول
مگر با نرخ نان ، هوش و حواسُم
***
مو اون قومم که آهُم را اثر بی
بریتانی زحالُم باخبر بی
بگردُم کز مو ، بی بی سی ، زبهر ِ ـ
زبان مادری دلسوته تربی
***
عجب یاری به لندن دارد این قوم
چنان روح و چنین تن دارد این قوم
قلم درجوهری ، اهل رسانه
علمداری تهمتن دارد این قوم
***
م.سحر
پاریس 24.2.2012
http://msahar.blogspot.com/
...........................
المتخلص به تحلیلگر مسائل ایران
در بی بی سی و متخصص در امور
السنة الاُمهات یا زبان مادری
روایت : م.سحر
................................................
مو که از شهر کرمون زیره دارُم
قلم در راهِ کسبِ لیره دارُم
به بی بی سی زبون مادری را
مقالاتی برای جیره دارُم
***
مو که در نشر ِ مطبوعات، شیرُم
شبی اینجا ، شبی اونجا اجیرُم
سبیل از استالین دارُم به میراث
ولی در شهرِ بی بی سی دبیرُم
***
مو روزینامه بنویسُم به لندن
دکانی تازه تأسیسُم به لندن
مو در ایرانشناسی اوستادُم
نظرساز و قلم لیسُم به لندن
***
مو روشنفکر بی بی سی نشینینُم
به بی بی سی نشینان جانشینُم
قلم بر صفحهء ایرانشناسی
بلغزانُم به دستِ لیره چینُم
***
مو عُمری شد که ایران می شناسُم
دُم از سُم ، زین ز پالان می شناسمُ
مو این ایرانشناسی را به لندن
برای لقمه ای نان می شناسُم
***
مو مطبوعاتی اُم ، اهل ِ رسانه
قلم دارُم وزین و خالصانه
سفارش می ستانُم سوژه ها را
همه نوعی به شرطِ آب و دانه
***
قلم در دست ِ مو هنگامه گر بی
که در هر سوژه ای صاحبنظر بی
مو ، کالا ی قلم دارُم .... خریدار
به دکُاّن ، خواه ماده ، خواه نربی
***
به مو دادند بی کسب ِ وسائل
به لندن شغل ِ تحلیل ِ مسائل
اوائل ، چپ چُسیدیم و اواسط
اواخر، توبه کردیم از اوائل
***
عوامی مشربی ، ایران شناسُم
که در لندن معاشر با خواصُم
از ین ایرانشناسی نیست مشغول
مگر با نرخ نان ، هوش و حواسُم
***
مو اون قومم که آهُم را اثر بی
بریتانی زحالُم باخبر بی
بگردُم کز مو ، بی بی سی ، زبهر ِ ـ
زبان مادری دلسوته تربی
***
عجب یاری به لندن دارد این قوم
چنان روح و چنین تن دارد این قوم
قلم درجوهری ، اهل رسانه
علمداری تهمتن دارد این قوم
***
م.سحر
پاریس 24.2.2012
http://msahar.blogspot.com/
...........................
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر