هرداد مهرپورمحمدی: نابودی درختان کهنسال ایران
قطورترين درخت كهنسال كشور به نام " لول " يا انجیر معابد در روستای نصيرآبی هرمزگان قرار دارد كه محيط آن ۳۴ متر و پوشش تاج آن بسيار وسيع است
درختان کهنسال در شمار میراث فرهنگی کشورها به شمار میروند و در کشورهایی که انسان و محیط زیست دارای ارزش و اهمیت میباشند، جایگاه خاصی دارند و مراقبتهای لازم از آنها به عمل میآید. اما در کشور ایران تحت حاکمیت رژیم ضد انسانی و غارتگر جمهوری اسلامی، تعداد زیادی از این درختان تا کنون از بین رفتهاند و اغلب درختان باقیمانده در خطر نابودی قرار دارند. من در این نوشته به طور مختصر و کوتاه، به وضعیت درختان کهنسال ایران و رفتار مسئولین حکومت جمهوری اسلامی در قبال این درختان میپردازم و اشارهای به برخی از درختان کهنسال از بین رفته و درختان کهنسال در خطر نابودی دارم.
معیار سنجش درختان کهنسال
در کشورهای اروپایی سن بیولوژیک درختان معیار سنجش درختان کهنسال است. درخت با سن بیش از ۱۰۰ سال درخت کهنسال است و با سن بیش از ۲۰۰ سال به عنوان اثر طبیعی معرفی میشود و قوانین ویژهای نیز برای حفاظت و حمایت از آنها وجود دارد. تعریف مشخصی برای درختان کهنسال براساس معیارهای بینالمللی وجود ندارد. کارشناسان فضای سبز؛ عامل سن، قطر، ارتفاع، فرم و گستردگی تاج درخت را معیار سنجش درختان کهنسال قرار میدهند. سن درخت در تشخیص و طبقهبندی درختان کهنسال مهمترین عامل است .۱
در ایران به طور معمول عنوان «درختان کهنسال» برای درختانی استفاده شده است که دارای سن چند صد ساله باشند. در عین حال، درختان کهنی نیز در کشور ما وجود دارند که اگرچه در دایره تعریف یادشده نمیگنجند و دارای ویژگی حداقل سن مزبور نیستند اما در برخی موارد چند ده سال و گاه بیش از یکصد سال، سن دارند. این درختان نیز دارای اهمیت زیادی هستند و محتمل است که در صورت به عمل آمدن مراقبتهای لازم از آنها، دست کم بخشی از آنها به کهنسالی برسند. از هر دو این گروهها درختان پرشماری در سراسر کشور، توسط عامل انسانی از بین رفتهاند و درختان دیگری با تهدید نابودی مواجهاند. بر این مبنا، من در این نوشته درختان کهنسال مورد بحث را در دو گروه جای دادهام. ابتدا به درختان کهنسالی میپردازم که دارای ویژگی سن چند صد سال بودند و یا هستند و سپس به درختان کهنسالی که سن آنها کمتر از سن یادشده است، اشارهای مینمایم. در ضمن این نوشته درختان واقع در بافت جنگلهای طبیعی را در بر نمیگیرد.
ميراث فرهنگی
ميراث فرهنگی به آثار مادی و معنوی به جامانده از گذشته گفته میشود كه بر هويت فرهنگی يک جامعه انسانی دلالت دارد و از آن جهت قابل توجه است كه در شناخت زندگی گذشتگان مفيد و مؤثر است و برای مطالعه جوامع، اقوام، و ملل گوناگون، و نيز بازشناسی آثار مادی تمدنها و سير تشكيل و تكامل آنها سندی باارزش بهشمار میآيد. برای هر ملت، شناخت گذشته برای ساختن آيندهای بر پايه هويت فرهنگی خويش اهميت میيابد. در حقيقت پويايی و بقای فرهنگی در آينده، نيازمند پيوستگی ميان ديروز و امروز و فردای ملتهاست. امروزه در آغاز هزاره سوم و عصر ارتباطات و جهانی شدن، وجه تمايز ملتها از يكديگر هويت فرهنگی است كه ريشه در ميراث فرهنگی دارد. از اينرو، حفظ ميراث فرهنگی برای يک ملت، پشتوانه حيات فرهنگی در آينده خواهد بود. در آخرين دستهبندی دارايیهای فرهنگی كه در هفدهمين جلسه مجمع عمومی يونسكو در سال ۱۹۷۲ در پاريس، با نام كنوانسيون حفاظت جهانی ميراث فرهنگی به تصويب رسيد ميراث طبیعی نيز به اين دستهبندیها افزوده شد. در دو ماده اول و دوم اين عهدنامه، هر دو عبارت ميراث فرهنگی و ميراث طبيعی تبيين شده است.۲
جایگاه ارزشمند درختان کهنسال
درختان در اجتماع زيستی يكی از مهمترين سيستمهای زندگی بخش در جوامع انسانی به شمار میروند. درختان تضمين كننده بقا، پايداری آب و خاک و هوای كره زمين محسوب میشوند به همين دليل پيش از حضور انسان در كره خاكی جنگلها به وجود آمدند و تكيهگاه استواری را برای تكامل جوامع انسانی به وجود آوردند.
درختان كهنسال هر كشور از جمله مهمترين ذخاير ژنتيكی گياهی آن به شمار میروند. ارزش شناخت و حفظ اين منابع از نظر ملی و تاريخ طبيعی با حفظ بناهای تاريخی هر كشور برابری دارد. درختان كهنسال، يادمان زنده و بناهای تاريخی ،يادمان خالی از حيات اين مرز و بوم محسوب میشوند. حفظ ذخایر ژنتیکی از جمله درختان کهنسال، از مهمترین وظایف هر قوم و ملتی است. وقتی صحبت از كهنسالی میشود بدين معنی است كه اين درختان چندين برابر دوره ديرزيستی بيولوژيک خود را تاكنون پشت سر گذاشتهاند. درختان كهنسال در دوران طولانی زندگی خود، گاه هزاران سال موانع اكولوژيک و تنشهای نامساعد محيطی متعددی را پشت سر گذاشته و همچنان پايدار به زندگی خود ادامه دادهاند. اگر بخواهيم مثالی در اين ارتباط داشته باشيم میتوانيم از سرو چند هزار ساله و به قولی ۴ هزار ساله ابركوه نام ببريم. نمونه برداری انجام شده از بذور اين سرو در سال ۱۳۷۷ معرف ۹۰ درصد قوه ناميه در بذور اين درخت بوده است. نتايج اين تحقيق به نوعی معرف توان فيزيولوژی بالای اين سرو بعد از هزاران سال گذر زمان است. متأسفانه هر ساله به دلايل مختلف تعدادی از اين درختان آسيب ديده يا قطع شدهاند.
از سال ۱۳۷۲ طرح درختان كهنسال ايران تدوين و جهت انجام اين طرح از سازمانها و مراجع ذيصلاح درخواست مساعدت شد. هيچ سازمان و ارگانی به طور رسمی اين پيشنهاد را رد نكرد؛ به عبارت ديگر اهميت موضوع آنچنان ژرف بود كه نياز به انجام طرح قاطعی در اين مورد احساس میشد. ولی تاکنون هیچ سازمانی از این طرح پشتیبانی مالی نکرده است. اهداف طرح مورد نظر در مرحله اول؛ شناخت درختان کهنسال، در مرحله بعد بررسی شرايط حاضر استقرار درختان كهنسال و بالاخره چگونگی نگهداری و تكثير جنسی آنها به عنوان ذخاير ژنتيكی ارزشمند ايران و جهان بوده است. اين در حالی است كه سالانه ناظر نابودی چندين پايه درخت در نقاط مختلف كشور هستيم. نداشتن پشتوانه تخصصی عميق، مسئله نابودی اين درختان را تسريع كرده است. در بعضی از مناطق بدون دقت به اهميت همزيستیهای چند صد ساله و شايد هزاران ساله جوامع گياهی قديمی، نوع آبياری را تغيير داده و با ايجاد پارک و فضای سبز جديد در اطراف اين پايهها تصور آن دارند كه نسبت به حفظ حيات اين درختان گام مثبتی برداشته شده است. در صورتی كه آبياریهای مداوم و بدون رعايت اصول فنی باعث شده كه رفته رفته از نظر طبيعی اين درختان برای كسب آب مورد نياز، ريشه های عميق خود را از دست داده و ريشههای سطحیتر آنها وسعت بيشتری بيابد.۳
تعداد و سن درختان كهنسال ایران
درواقع آمار دقیق و مشخصی از تعداد و نیز سن درختان کهنسال ایران وجود ندارد. در گفتههای کارشناسان ودستاندرکاران امر نیز اختلافاتی به چشم میخورد. مدير طرح ملی شناسايی و حفاظت درختان کهنسال ايران،در سال ۱۳۸۸، در باره تعداد درختان کهنسال موجود در ایران گفت: در سراسر كشورمان شايد ۴۰۰ اصله درخت كهنسال وجود داشته باشد كه ميانگين سن آنها ۸۰۰ سال است. در حقيقت طی ساليان گذشته، هر دو سال، شرايطی مهيا شده تا يک درخت به مرحله كهنسالی رسيده است. هرساله سه و يا چهار درخت كهنسال در كشور قطع میشود، اين روند تاسف انگيز به آنجا منتهی خواهد شد كه طی سال های آينده تنها ۲۰۰ درخت كهنسال خواهيم داشت و اين يک فاجعه است.۴
برخی دیگر تعداد کل درختان کهنسال ایران را در حدود یکهزار اصله عنوان نمودهاند که حدود ۳۰۰ اصله آنها شناسایی شده است.۵
گونههای درختان کهنسال ایران
درختان کهنسال ایران از گونههای مختلفی میباشند. از جمله گونه های موجود میتوان سرو، چنار، بلوط، اُرس، زبان گنجشک، توت، گردو، کاج، داغداغان، انجیرمعابد، عناب، بنه(پسته وحشی)، سرخدار، زیتون و شمشاد را نام برد.
کهنسالترین درخت موجود در ایران
سرو ابرکوه(سرو زرتشتی) کهنسالترین درخت ایران به شمار میآید. در مورد سن این سرو اتفاق نظر وجود ندارد و در نوشتههای مختلف، ارقام متفاوتی را برای آن آوردهاند که گسترهای از هشت هزار سال تا یک هزار و دویست سال را دربر میگیرد. در بیشتر نوشتهها، سن این سرو را ۴۰۰۰ تا ۴۵۰۰ سال نوشتهاند. با توجه به نوشتههای مختلف تاریخی، احتمال این که سرو ابرکوه متعلق به دوره پس از اسلام باشد بسیار اندک است. یکی از کارشناسان حوزه محیط زیست و منابع طبیعی در خصوص سن سرو ابرکوه نوشته است: «... برخی از مطالعات علمی نشان میدهد که سرو ابرکوه حداکثر عمری در حدود ۲ تا ۲۵۰۰ سال دارد.»۶
قطورترین درخت کهنسال موجود در ایران
قطورترين درخت كهنسال كشور به نام « لول » يا انجیر معابد در روستای نصيرآبی هرمزگان قرار دارد كه محيط آن ۳۴ متر و پوشش تاج آن بسيار وسيع است.۷
تهدیدها و عوامل نابودی درختان کهنسال
تعداد زیادی از درختان کهنسال ایران طی سالهای پس از انقلاب ۱۳۵۷ از بین رفتهاند. در نابودی این درختان عامل انسانی با انگیزههای مختلف، نقش مهمی ایفا نموده است. با توجه به مدارک موجود و در دسترس، انگیزههای ارتجاعی مذهبی و اقتصادی عوامل مهم در نابودی درختان کهنسال بودهاند. قطع درختان کهنسال به بهانه مبارزه با خرافات از جمله مهمترین عوامل نابودی این درختان بوده است که همچنان تهدیدی جدی برای برخی درختان باقیمانده به شمار میرود. دستگاههای ذیربط حکومتی تقریبا هیچ اقدامی در جهت حفظ و نگهداری درختان کهنسال انجام نداده و نمیدهند و اگر در جایی هم توجهی صورت گیرد، اقدامات فردی افرادی علاقمند و دوستدار محیط زیست است. حکومت(دستگاههایی همچون اوقاف، شهرداریها، وزارت راه و ترابری، وزارت نیرو و ...) خود نابودکننده اصلی و عمده درختان و از جمله درختان کهنسال است. نبود اراده لازم در سطوح بالا برای جلوگیری از نابودی درختان کهنسال و بهبود شرایط نابهسامان آنها، کاملا به چشم میخورد.
مسایل و مشکلات اجرایی حفاظت از درختان کهنسال
در بخش اجرایی مسایل و مشکلاتی وجود دارد که از جمله آنها میتوان بدین موارد اشاره نمود: نبود و یا کمبود بودجه برای انجام اقدامات لازم، ضعف قوانین و مقررات، مشخص نبودن متولی امور در برخی موارد و عدم هماهنگی دستگاههای اجرایی با یکدیگر و با دستگاه قضایی، تعیین نشدن حریم و تجاوز به حریم درختان.
تعیین حریم به جای خود مسئله بسیار مهمی است که انجام نمی پذیرد. این البته منحصر به درختان کهنسال و آثار طبیعی نیست و در مورد اغلب آثار ملی صدق میکند. به نوشته یک نشریه: از مردادماه ۱۳۸۴ مرداد ۱۳۹۰، سازمان ميراث فرهنگی در هر ۲۸ دقيقه يک اثر را در فهرست آثار ملی ثبت كرده است. اما با اين وجود از ۲۶هزار و۳۰۰ اثری كه در دوره مزبور به ثبت رسيده است، تنها درمورد ۵۲۰ اثر، تعيين حريم انجام شده است. تعيين حريم از اصلیترين موارد درج شده در قانون برای ثبت ملی يک اثر تاريخی به شمار میآيد، اين كار از تجاوزات و ساختوساز در حريم و عرصه آثار جلوگيری میكند ... عدم توجه به اصل اساسی تعيين حريم در موارد ثبت شده پيش از سال ۸۴ نيز وجود داشت، اما پس از اين زمان ثبت آثار در فهرست آثار ملی بدون تعيين عرصه و حريم شدت بيشتری يافت ... عدم توجه به حريمهای آثار ثبت ملی، تجاوز به حريم، عرصه و منظر اين آثار را آسان كرده است، در صورتی كه براساس قانون هر گونه ساختوساز در محدوده حريم، عرصه و محوطههای تاريخی ثبتشده در فهرست آثار ملی ممنوع است. در مواردی كه چنين اقدامهايی انجام شده است در صورت پيگيری و شكايت سازمان يا دوستداران آثار تاريخی، اعتراض آنها به جايی نخواهد رسيد. مديركل دفتر ثبت آثار تاريخی، فرهنگی و طبيعی سازمان ميراث فرهنگی كشور در ... رابطه با عدم تعيين حريم و عرصه آثار ثبتشده ملی میگويد: «تعيين عرصه و حريم هزينههای زيادی دارد، مشاوران هم پول زيادی برای اين كار میگيرند. استانها به دليل كمبود بودجه و اعتبار توان اين كار را ندارند ....»۸
تهدیدهای محیطی درختان کهنسال
عوامل پایین رفتن سطح آب سفرههای زیرزمینی و افزایشEC(درجه شوری) آب، نبود نگرش و دستورالعمل علمی نسبت به حفاظت از این درختان، استفاده تفرجگاهی و استراحتگاهی از درختان، پارک سازی و محوطهسازی نظیر عملیات آسفالت در اطراف درختان، از بین رفتن باغات اطراف، قطع شاخههای درختان، آبیاری نادرست و ...، وجود آفات و بیماریهای احتمالی، آتش سوزی، وقوع توفانهای سهمگین و ...، آلودگی هوا و افزایش خشکی را از مهمترین تهدیدها و آسیبهای درختان کهنسال استان یزد برشمردهاند که اغلب این عوامل در سایر نقاط کشور نیز درختان کهنسال را تهدید مینماید.۹
درختان کهنسال نابود شده
چنار کهنسال نیاسر: نابود نمودن چنار کهنسال شهر نیاسر از جمله آخرین رخدادهایی است که گزارش شده است. یکی از رسانهها که خبر مربوط را منتشر نموده است، چنین نوشته است: «چنار کهنسال نیاسر که در شمار میراث طبیعی این شهر بود، از بُن کنده شد. چند نفر از اهالی محله تالار نیاسر با همکاری هیات امناء مسجد امام حسن عسگری، اقدام به قطع درخت چنار کهنسال و تنومند موجود در گوشه حیاط این مسجد نمودند و تنه آن را از محل خارج کرده و جای آن را سیمان ریختند. این چنار کهنسال با عُمری نزدیک به ۱۲۰۰ سال، در حریم چارتاقی نیاسر و در محور فرهنگی – تاریخی شهر نیاسر قرار داشت و این محور به شماره ۱۸۱۰۶ در فهرست آثار ملی کشور به ثبت رسیده است. پس از این رویداد، پایگاه میراث فرهنگی نیاسر و شهرداری این شهر از عاملان قطع چنار شکایت کردهاند که پرونده در دست بررسی میباشد. عاملان، انگیزه خود از قطع این درخت را توسعه محدوده مسجد بیان کردهاند. این چنار تنومند در نزدیکی چشمهای کهنسال و در محدوده مسجدی قرار داشت که به نظر میرسد بازمانده نیایشگاهی باستانی باشد که به مسجد تبدیل شده است. همه ساله مردم محلی در پای این درخت کهنسال و در کنار حوض بزرگی که از آب چشمه سیراب میشود، آیین قربانی گاوی آذینبندی شده را برگزار میکردند که به نظر میرسد بازمانده آیینهای کهن باشد... چنارهای کهنسال نیاسر از جاذبههای مهم گردشگری این شهر هستند. دو چنار کهنسال و مشهور دیگر یعنی چنار پای چارتاقی و چنار روداب نیز که هر دو از میراث طبیعی نیاسر هستند، در حال حاضر بسیار آسیبپذیر بوده و در معرض خطر قرار دارند و اکنون که این چنار کهنسال قطع شده است، بیم آن وجود دارد که به دلایل واهی چنین سرنوشت ناگواری برای دیگر درختان کهنسال نیاسر روی دهد... یادگارینویسی بر تنه این چنار و عدم تعیین حریم آن و پیشروی قسمت خالی شده درخت و همچنین تبدیل به محلی برای ریختن زباله در پای آن طی سالیان گذشته، آسیبپذیری این درخت کهنسال را دوچندان کرده است.... کهنشهر نیاسر در 25 کیلومترى شمال غربى شهرستان کاشان در حاشیه کویر مرکزى ایران و در استان اصفهان واقع است....»۱۰
چنار کهنسال «آب بخش» استهبان: در مرداد ۱۳۹۰، خبر قطع درخت چنار کهنسال «آببخش» در شهر استهبان و وضعیت نابهسامان دیگر چنارهای این شهر منتشر گردید: «درحالحاضرعدم رسيدگی و قطع چنارهای کهنسال استهبان که قدمت آنها به پيش از اسلام برمیگردد، نگرانی دوستداران و فعالان ميراث فرهنگی و طبيعی اين منطقه را برانگيخته است. چنار ۹۰۰ ساله «آب بخش» استهبان درحالی خشک و توسط شهرداری قطع شد که به تازگی با تخطئی به حريم «سرو ننه بچه» اين درخت کهنسال را هم به شدت آسيب پذير کرده است. از سروهای کوهی و خودرو استهبان که روزگاری جاذبه محسوب میشد و پای گردشگر را به منطقه باز میکرد حالا ديگر جز کنده چيزی باقی نمانده است... هم اکنون در استهبان ۴ درخت کهنسال وجود دارد که به دليل عدم توجه مسئولان درحال نابود هستند. ... «درخت چنار کهنسال آب بخش» در مرکز شهر استهبان با ارتفاع ۴۷ متر و قطر تقريبی ۵/۱۱ متر با قدمت ۹۰۰ سال درحالی قطع میشود که با از بين بردن مرو که مرکزاصلی بخش آب چشمه های استهبان بوده است وسيمانی شدن جدولهای آب وآسفالته شدن اطراف چنار و بیتوجهي مسئولان باعث شد روز به روز از طراوت و سرسبزی آن کاسته تا اين که چنار ۹۰۰ ساله استهبان کاملا خشک و توسط شهرداری قطع شد. به گفته عضو انجمن پيشگامان خورشيد استهبان تنهی خشکيده اين درخت در ابتدای جاده ورودی باختری شهر درزمين کاشته شد تا عبرتی باشد برای همگان... وی با اعتقاد براين که اين چنار ۹۰۰ ساله ميدان امام(آببخش) در استهبان فارس كه به علت بیتوجهی مسئولان شهری خشك شده بود توسط شهرداری اين شهر تاريخی قطع شد... دليل قطع آن از سوی مسئولان اين طور عنوان شد، اين درخت در اثر بیآبی خشک و پوسيده شده بود و بيم آن میرفت كه روی مسجد يا رهگذری بيافتد. به همين علت شهردار سابق استهبان طی طرحی از سوی استانداری اقدام به قطع اين درخت تاريخی كرد.
به گفته شهرداری استهبان طرح قطع اين درخت بيش از ده سال پيش داده شده بود اما شهردار سابق اين شهر به تازگی آن را قطع كرده است. اما اهالی شهر استهبان که از قطع اين درخت به شدت ناراضی هستند، آنها معتقدند اين چنار در طی ۹۰۰ سال قدمت خود مشكلی برای اين شهر به وجود نياورده بود و قطع آن بدون در نظر گرفتن خواسته اهالی شهر بوده است...
تعرض به حريم سرو مقدس «ننه و بچه» استهبان
در سمت چپ پايانی خيابان دهن آسيو(ميثم) ودر ابتدای دامنهی کوه فتحآباد استهبان درخت سرو کهنسالی وجود دارد که سرو«ننه وبچه» ناميده میشود ... عدم رعايت و حفظ حريم سرو ننه و بچه نگرانی اهالی، ميراث فرهنگی و محيط زيست استهبان را در پی داشته است. عضو انجمن پيشگامان خورشيد استهبان در اين خصوص گفت: درحال حاضر ديوار کشی در حريم ۱ متری سرو ننه بچه توسط آموزش و پرورش و آبياریهای مکرری که انجام میشود آينده آخرين سرو کهنسال استهبان را به مخاطره انداخته است. چرا که کارشناسان محيط زيست معتقدند اين درخت هزاران سال بدون اين که نياز به آبياری داشته باشد به حيات خود ادامه داده است ... چندی پيش گودبرداریهايی که در اطراف سرو ننه بچه انجام شد اين درخت کهنسال را به شدت تحت تاثير قرار داد که با مخالفت و پيگيری فعالان و دوستداران ميراث فرهنگی استهبان مانع از نابودی اين درخت شد.»۱۱
درخت کهنسال «بقعه سید رقیه» رشت: در فروردین سال ۱۳۸۹ یک اصله درخت کهنسال در «بقعه سید رقیه» رشت، به دستور مدیر کل سازمان اوقاف و امورخیریه گیلان و به بهانه مبارزه با خرافه پرستی قطع شد. حجتالاسلام سید کاظم میرحسینی اشکوری مدیر کل اوقاف و امور خیریه گیلان ، این درخت را به دلیل آنکه مردم محلی با ارادت و نیاز به آن پارچه می بندند از مظاهر خرافه گرایی و بت پرستی دانسته و گفته بود : مجوزهای لازم برای قطع درخت را دریافت کردهایم. این درخت فاقد ارزش چوبی و جزو درختان تخریبی محسوب میشود. اشکوری پیشتر نیز گفته بود که در سال جاری مقابله با این گونه خرافات با جدیت ادامه دارد.۱۲
البته خرافه پرستی کار پسندیدهای نیست اما برخی مردم ناآگاه از سر ناچاری و به دلیل گرفتار شدن در پیله مشکلات، به اماکن و درختانی روی میآورند تا در جایی که عدل وداد حکمفرما نیست و حکومت اسلامی حق و سهم آنان را از ثروتهای ملی را نمیدهد و مردم را با مشکلاتی که برایشان به وجود آورده، به حال خود رها نموده است، به تصور خود از راه دیگری مسایل و مشکلاتشان را برطرف نمایند. اتفاقا نه تنها در دوره حکومت جمهوری اسلامی بلکه در طول سدههای متمادی این روحانیون بودهاند که برای خواب کردن مردم و تشویق آنان به پذیرش ظلم و ستم دستگاههای حکومتی، انواع خرافه و باورهای پوسیده و نادرست را در میان مردم رواج دادهاند. در عین حال باید توجه داشت که احترام ویژه مردم به برخی درختان کهنسال، سبب دیرپایی و ماندگاری آنها گردیده است و چه بسا اگر درختان مزبور چنین مورد عنایت قرار نمیگرفتند، بدین سنین نمیرسیدند و از بین میرفتند.
چنار ۵۰۰ ساله دامغان: در اردیبهشت ۱۳۸۸، درخت چنار ۵۰۰ ساله دامغان نابود گردید. بنا به گزارش، این درخت کهنسال که در منطقه «فیخار» شهرستان دامغان قرار داشت در اقدامی خودسرانه و نابخردانه توسط یکی از مالکین منطقه قطع شد، در حالی که درخت یاد شده جزء درختان شناسایی شده سازمان تحقیقات جنگلها و مراتع کشور بوده است. نایب رییس هیئت مدیره جمعیت اتحاد سبز دامغان در این خصوص گفته بود: بررسیهای صورت گرفته نشان میدهد که مالکین منطقه علت قطع درخت را مزاحمت ریشههای آن برای مسیر قنات و چشمه آب ذکر کردهاند. دستاندرکاران قنات در منطقه فیخار دامغان عاملان این جنایت در حق طبیعت هستند. با توجه به اقلیم دامغان و بادهای تند در این منطقه وجود درختانی پهن برگ و با سن بالا برای حفظ وضعیت هوای منطقه بسیار موثر هستند.۱۳
درخت کهنسال قم: در آذر ماه ۱۳۸۷، اداره كل اوقاف و امور خيريه قم، به بهانه مبارزه با خرافه پرستی يک اصله درخت كهنسال را در نزدیكی مسجد جمكران قطع كرد. اين درخت در حريم پنج امامزاده و منطقه گرگابی(در نزديكی مسجد جمكران) قرار داشته است و قطع آن بدون هماهنگی و مجوز اداره كل منابع طبيعی استان صورت گرفت.۱۴
درختان کهنسال رضوانشهر: در آبان ماه سال ۱۳۸۷ و چند روز پیش از قطع درخت در قم، به دستور حجت الاسلام سید کاظم میرحسینی اشکوری مدیر کل وقت اوقاف و امور خیریه گیلان، به بهانه مبارزه با خرافات، دو اصله درخت کهنسال در رضوانشهر استان گیلان قطع شد که موجی از اعتراضات مردم وبه ویژه فعالان زیستمحیطی را به دنبال داشت. علت قطع اين درختان، ساخت وساز بنا در زمينهای اوقاف عنوان نیز عنوان شده است. همچنین مديركل منابع طبيعی استان گيلان در پاسخ به این پرسش كه چرا مجوز قطع اين درختان از طرف سازمان صادر شده است، گفت: در اواخر سال ۸۴ سازمان اوقاف و امور خيريه برای قطع پنج درخت كه مالكيت زمينهای آن را برعهده داشت، مجوز گرفت. در همان سال، سه درخت از پنج درخت قطع شد و در هفته گذشته هم دو درخت ديگر كه سالها قبل مجوزش صادر شده بود، قطع شد... از طرف سازمان اوقاف برای گرفتن مجوز قطع باقی درختان با ما تماس گرفته شد كه درآمد آن هم صرف امور خيريه شود، که سازمان هم مخالفت خود را با آن اعلام کرد.۱۵
در پی انعکاس خبر قطع درختان کهنسال در گیلان و دفاع مدیرکل اوقاف استان مزبور از تصمیم و اقدام خود، برخی فعالان زیستمحیطی این تصمیم و اقدام را محکوم نمودند. از جمله یک کارشناس حوزه محیط زیست و منابعطبیعی(در آبان ۱۳۸۷) چنین نوشت:
«قطع درختان کهنسال گیلان به بهانه مبارزه با خرافات!
... کافی است به تاریخ معاصر ایران نگاهی بیاندازیم و ببینیم که چگونه وقتی برای نخستین بار، وسایلی چون رادیو، تلویزیون و ویدئو وارد کشور شد و یا نخستین کلاسهای درس به شیوهی نوین برای کودکان این آب و خاک سامان میگرفت و قرار بر آن شده بود تا مکتبخانهها جای خود را به دبستان و دبیرستانهای مدرن و امروزی بدهند، برخی از متحجرین با حربهی دفاع از دین و فرهنگ ملّی، چگونه با آنها به مقابله برخواستند، کلاسهای درس را به آتش کشیدند و کتابسوزان راه انداختند و فرمان تحریم و قدغن بودن استفاده از رادیو و تلویزیون و ویدئو و را صادر کردند! همان نگاهی که متأسفانه هنوز هم رگههایی پرنفوذ از آن را میتوان در برخورد بدبینانهی رسمی به اینترنت و ماهواره مشاهده کرد!
در صورتی که رادیو، تلویزیون، ویدئو، ماهواره و نظایر آن، ابزارهایی هستند که چنانچه خردمندانه و سزاوارانه مورد استفاده قرار گیرند، نهتنها خطری برای پایداری هیچ مردم و ملتی ندارند، که در شمار ارزانترین و کارآمدترین روشهای ارتقاء دانستگی عمومی جامعه نیز به شمار میآیند. اما در این مورد خاص، یعنی قطع دیرینهترین و ارزشمندترین درختان گیلان، به جرم مقدس برشمردن آنها از سوی مردم، ژرفا ی افسوس، غم و حیرت نگارنده به مراتب بیشتر و عمیقتر است. ایرانزمین در قلمرویی از کره خاک گسترده شده که حدود ۹۰ درصد آن، متعلق به زیستاقلیمهای خشک (Dry Lands) است؛ ما در کشوری زندگی میکنیم که مساحت رویشگاههای جنگلی آن به زحمت از مرز ۷ درصد خاک آن تجاوز میکند. کافی است بدانیم مطابق یکی از آخرین تقسیم بندیهای فائو که در اجلاس کبک کانادا در سال ۲۰۰۳ ارایه شد، ایران کماکان به همراه ۵۳ کشور دیگر در شمار ممالکی قرار دارد که کمتر از ۱۰ درصد از خاک آنها را جنگل در بر گرفته است که اصطلاحاً به آنها کشورهای با پوشش کم جنگل (LFCCS) یا ” Low Forest Cover Countries ” گفته میشود؛ کشورهایی که با ۶/۱۳۵ میلیون هکتار جنگل(اندکی بیش از یک سوّم مساحت جنگلهای برزیل)، فقط حدود ۳ درصد از مجموع گسترهی جنگلهای جهان را در اختیار دارند.
میبینید؟! ما در کشوری زندگی میکنیم که باید قدر پوشش درختی خود را بیش از هر کشور و مردم دیگری بدانیم؛ واقعیتی که ریشه در فرهنگ و سنن دیرینهی این آب و خاک مقدس هم دارد ... پس چگونه است که این گونه جاهلانه به قتل ارزشمندترین پایههای دیرینهی مرغوبترین گونههای جنگلی خود در گیلان، اقدام کرده و با افتخار اعلام میکنیم: «تاکنون ۴۰ اصله درخت قدیمی مقدسنما در گیلان شناسایی شده که این درختان قطع و چوب آن در امور خیریه استفاده میشود.» آیا به جای قطع تنههای این درختهای بیگناه بهتر نیست و نبود که با ریشههای خرافهپرستی و دلایل تمایل مردم به این باورهای افیونی بپردازیم؟ آیا مردمی که حاجت خود را از درخت طلب میکنند، با قطع فیزیکی این درخت، ممکن نیست به سوی درخت، چشمه، کوه و هر چیز زنده و غیر زندهی دیگری تمایل یابند؟ آیا این رویکرد چیزی جز پاک کردن صورت مسأله است؟!
وای بر ما! جناب حجت الاسلام و المسلمین میرحسینی اشکوری، مدیر کل اوقاف و امور خیریه استان گیلان، روی سخنم باشماست!
اگر میخواهید با خرافهپرستی به صورتی جدی مبارزه کنید، چرا به ریشهها نمیپردازید و رگههای این خرافهپرستی و ترویج اوهام مذهبی را در ساخت همین برنامهها و سریالهای مناسبتی سیمای جمهوری اسلامی ایران رهگیری نمیکنید؟ وقتی اعضای یک کابینه، میثاقنامههای خود را در چاه میاندازند و آن هم نه در یک چاه! بلکه در چاههای مردانه و زنانه!! وقتی پیوسته سخن از هاله و نور به میان میآورند و برای «او» بر سر سفرهی خویش، بشقاب غذایی مجزا کنار میگذارند، دیگر چه انتظاری از مردم کوچه و بازار دارید؟ وقتی با افتخار اعلام میکنیم که در فلان سفر رییسجمهور و در عصر به کارگیری از موبایل و اینترنت و اینترانت، همچنان و در هر سفر آقای احمدی نژاد، چندین کیلو نامه از سوی مردم به ایشان جمعآوری میشود و چه هزینهها و وقت گرانبهایی را که به هدر نمیدهیم تا این نامهها، نوشته، فرستاده و خوانده شوند؛ چگونه است که فقط زورتان به چند درخت بیگناه و ناهمتا رسیده است؟ درختانی که – متاسفانه باید بپذیریم – اگر همین باورهای تقدسگونه نبود، بیشک تاکنون چیزی از آنها باقی نمانده بود! ... آیا میدانید آنچه که کماکان مورد رشک بومشناسان کشورهای اروپایی است، وجود همین چند ده درخت دیرزیستی است که در ایران حضور دارند و زیست میکنند؟! آیا میدانید این درختان، تاریخ گویای این آب و خاک و اندوختهی ژنتیکی بینظیر طبیعت وطن هستند؟ ... افسوس که قدرشناس نیستیم؛ افسوس که این همه سخاوت و بردباری آنها را در نیافتیم. در گوشه و کنار و جای جای این مرز و بوم، از بلندای البرز و زاگرس تا سواحل بیانتهای لوت حضور دارند، امّا اغلب ما آنها را نمیبینیم و حرمت نمینهیم. غافل از این که چه بسیارند مردمی در جهان که آرزوی داشتن فقط یکی از آنها را دارند.
... باور کنید که اگر در هر کشور دیگری، چنین جنایتی در حق ارزشمندترین درختان یک سرزمین رخ داده بود، تمام مسئولینی که مسبب آن بودند، نهتنها باید استعفا میدادند، بلکه چارهای جز پرداخت خسارت و تحمل زندان نداشتند. نه این که این گونه راحت و با افتخار و در رسمیترین و پرنفوذترین تریبونهای یک مملکت گزارش بیلان داده و از عملکرد خود دفاع کنند! ....»۱۶
یک کارشناس وفعال زیستمحیطی دیگر نیز در انتقاد از عمل قطع درختان کهنسال به بهانه مبارزه با خرافهپرستی- ضمن درج تصویری از یک ضریح که برخی بر پشت یک وانتبار قرار داده بودند و در شهر اراک میچرخاندند- نوشت:
«خرافه، این امامزادۀ سیار است، نه درختان كهنسال قم و گیلان!
یک ماه است كه بحث قطع درختان كهنسال در برخی استان ها همچون گیلان و قم به بهانۀ مبارزه با خرافه پرستی داغ شده و متاسفانه به دستور مدیران اوقاف در این مدت، ۴ درخت كهنسال چند صد ساله در گیلان و نیز در نزدیكی مسجد جمكران قم قطع شده است ... آقایان مدیران اوقاف! این تصویر را ببینید و شرمنده شوید! اینكه عدهای ضریح ساختۀ دست بشر را اینچنین بر پشت ماشین قرار میدهند و مثل كاسبهای دوره گرد در شهر اراک میچرخانند تا مردم در آن پول بریزند آیا این خرافه نیست؟ این كه یک نفر از متولیان این امامزاده دوره گرد، پارچههای سبز به مردم میدهد تا مردم ضریح بدون امام را زیارت كنند و به آن دخیل ببندند این خرافه و خرافه پرستی و حماقت و اوهام نیست؟ اگر دخیل بستن به درخت خرافه است، آیا دخیل بستن به این مكعب فلزی توخالی كه بر پشت ماشین قرار داده شده و در شهر میگردد، وهم و خرافه نیست؟
چگونه است كه چنین آشكارا خود مظاهر خرافه پرستی را در كشور رواج میدهیم و خیلی راحت از كنار این وهم و خرافههای آشكار كه خود مسئول آن هستید میگذرید و بعد ناجوانمردانه به جان درختان كهنسال وطن كه مورد احترام همه مردم، همه ادیان و همه فرهنگها و اقوام است، میافتید و درختان را قطع میكنید؟
جای تاسف است كه مسئولان سازمان جنگلها و مراتع و وزارتخانه جهاد كشاورزی كه میبایست طبق قانون حفاظت از ذخایر جنگلی و منابع طبیعی حافظ این درختان باشند و به طور خاص حتی میبایست مانع از قطع گونههایی چون سرو زرین شوند، در برابر جنایتی كه شبانه در محل ۵ امامزاده قم رقم خورد و یک درخت سرو ۵۰۰ ساله را سرنگون كردند، سكوت اختیار كرده و انگار نه انگار!! وقتی متولی در خواب است پیداست كه هر كسی از راه میرسد به خود اجازه میدهد چنین با میراث طبیعی این سرزمین برخورد كند
... درختی كه ۵۰۰ سال همۀ ناملایمتهای محیطی و انسانی را تحمل كرده و در وسط یک بیابان برهوت لم یزرع دوام آورده و ۵۰۰ سال تمام سایه و خنكی خود را نثار زوار امامزاده كرده امروز به جرم محترم بودن در نزد مردم قطع میشود! وااسفا كه این روزها محیط زیست وطن، نه یک متولی كه بلكه صدها و بلكه هزاران متولی ناآگاه دارد . باورم نمیشود! باورم نمیشود كه ارتجاع تا این حد در این مرز و بوم به اوج رسیده كه اگر مردم به غلط و از روی نادانی به درخت دخیل میبندند، به جای آن که مردم را به راه درست هدایت كنند درخت را ریشه كن میكنند. آیا با این كار ریشۀ خرافه برای همیشه خشكید؟ آیا مردم نادانی كه به درخت دخیل میبستند، بعد از این به چیز دیگری دخیل نخواهند بست؟!
... وااسفا كه حماقت چنان به اوج رسیده كه خرافه پرستان و مروجان اصلی خرافه را نمیبینیم و درختان زبان بسته را عامل ترویج خرافه می پنداریم!....»۱۷
وعده قطع بقیه درختان کهنسال گیلان: پس از انعکاس خبر قطع درختان کهنسال در گیلان، حجتالاسلام میرحسینی اشکوری(مدیرکل وقت اوقاف و امور خیریه گیلان) که مسبب امر بود، در یک برنامهی زندهی تلویزیونی استانی شرکت کرد و نه تنها از عملکرد گذشتهی خویش در صدور فرمان قطع درخت ارزشمند و کهنسال ۱۵۰۰ سالهی رضوانشهر به بهانهی مقابله با ترویج خرافه پرستی ابراز پشیمانی نکرد، بلکه با قاطعیتی بیشتر و با لحنی حاکی از تهدید اعلام کرد: «تاکنون ۲ درخت را قطع کردیم، بقیه را هم قطع می کنیم! تا با خرافات مبارزه کرده و مردم را به طرف امامزادهها هدایت کنیم .…»۱۸
البته در پس «هدایت مردم به طرف امامزادهها»، درآمد کلانی برای اداره اوقاف و امور خیریه وجود دارد و تلاش مسئولین بر آن است که از منابع درآمدی آنها کاسته نشود بلکه بر رونق این بازار افزوده شود. مدیرکل اوقاف و امور خیریه استان گیلان(در بهمن ۱۳۹۰) درخصوص درآمد بقعههای گیلان گفت: « گیلان دارای ۹۴۰ بقعه متبرکه است که از این تعداد ۵۰ تا ۶۰ درصد بقاع درآمد خوبی دارند. نذورات بقاع متبرکه به ترتیب ۴۰ درصد عمرانی، ۲۰درصد فرهنگی، ۳۰ درصد مدیریتی و ۱۰ درصد به عنوان حق تولی به سازمان مرکزی واریز و دوباره برای تعمیر و بازسازی بقاع متبرکه کم درآمد استان بازپس داده میشود... امسال سازمان اوقاف و امور خیریه کشور ۵۷۰ میلیون تومان از محل درآمد ۱۰ درصد واریزی به استان برگشت داده ....»۱۹
ملاحظه میشود که مبلغ ۵۷۰ میلیون تومان فقط از محل ۱۰ درصد درآمد بقعهها، نصیب اداره کل اوقاف گیلان گردیده است. البته در سایر ردیفهای هزینهای نیز که تحت عنوان عمرانی و فرهنگی و ... برشمرده شده است، مسئولین با سندسازی پولهای کلانی به جیب میزنند.
درختان کهنسال در معرض نابودی
سرو چند هزار ساله ابرقو(سرو زرتشتی): نام ابرقوی يزد با سروهای کهن سال آن عجين است. در اين شهر پنج درخت کهن سال وجود دارد که در بين آنها، دو درخت سرو از بقيه عمر بيشتری دارند. يکی هزار ساله و ديگری چهارهزار و ۵۰۰ ساله. سرو چهار هزار و ۵۰۰ ساله همان درخت معروفی است که به عنوان ميراث جهانی در يونسکو ثبت شده است. ریيس اداره منابع طبيعی شهرستان ابرقو(در سال ۱۳۸۹) گفته است: آنچه بيش از همه در مورد درخت کهن سال ابرقو تامل برانگيز است اين است که با وجود اهميت جهانی اين سرو کهنسال، وظيفه حفاظت و رسيدگی به آن متولی مشخصی ندارد. واقعيت اين است که اين درخت خارج از محدوده وظايف اداره منابع طبيعی و در حوزه شهری قرار دارد ولی به عنوان يک کارشناس که در زمينه درختان مطالعه و تحقيقات داشتهام میگويم که اين درخت کهن سال شرايط مناسبی ندارد. سرو ابرقو با چهار، پنج هزار سال عمر اهميت خاصی دارد ولی متولی مشخصی ندارد که مسئوليت آن را بپذيرد و مسئوليت مراقبت و نگهداری از سرو را انجام دهد. متاسفانه با وجود اهميت اين سرو کهنسال، در کنار آن خيابان احداث شده که همين آسفالت خيابان هم موجب آسيب رساندن به خاک میشود و هم موجب بازتابش نور آفتاب به سمت سرو میشود همچنين احداث ساختمانهای مسکونی و دولتی در اطراف اين سرو بر روی روند حياتی سرو بی تاثير نيست. بايد هر چه سريعتر نسبت به وضعيت سرو اقدامات لازم صورت گيرد و گرنه سرو به طور حتم دچار آسيب جدی میشود....۲۰
درخت سرو كهنسال كرج: درخت سرو كهنسال كرج در آستانه نابودی است. معاون اداره ميراث فرهنگی ، صنايع دستی و گردشگری كرج در این باره گفته است: «اين درخت كه بيش از يک هزار و دويست سال قدمت دارد جزء آثار حفاظت شده اما ثبت ملی نشده است. اين درخت تا سال ۱۳۶۵ سبز و دارای برگ بوده كه به دنبال برخی شايعات مبنی بر وجود گنج در زير اين درخت از سوی افراد سودجو مورد تخريب قرار گرفت و ريشههای آن آسيب ديد ... متاسفانه همه ساله تعدادی از اين ذخاير ارزشمند ملی به دليل غفلت، ناآگاهی توسط عوامل طبيعی و انسانی آسيب جدی میبينند.»۲۱
درختان کهنسال مزار «شيخ احمد جام»: چهار اصله درخت پسته با بيش از ۹۰۰سال قدمت(درختان روييده روی قبر شيخ احمد جام و اطراف آن)، چهار اصله درخت عناب با قدمتی بيش از ۴۰۰ سال و يک اصله درخت کاج از جملهی مهمترين و كهنترين درختان اين مجموعه هستند كه در وضعيت مناسبی قرار ندارند. یکی از اعضای دفتر فنی مزار شيخ احمد جام دربارهی شرايط باغ و درختان تاريخی اين مجموعه(در بهمن ۱۳۹۰) گفته است: متخصصان دفتر فنی توليت مزار جام در آخرين بررسی خود دربارهی اين درختها اعلام كردند كه باقیماندهی درختان کهنسال مجموعه دچار فرسايش شديد شدهاند و در اين ميان، درخت کاج نسبت به بقيهی درختان بيشتر در معرض خشک شدن است. به گفتهی يکی از کارشناسان منابع طبيعی مزار جام، اين درخت کاج که در ايران با نام «پينوس تهران» معروف است، با توجه به قطر تنه و مقايسهی گونههای همنوع و اشارههای تاريخی در سفرنامهها و مقالات موجود، حدود ۵۰۰ سال قدمت دارد که با توجه به زمان ورود اين گونه درخت به ايران، آن را قديمیترين«پينوس تهران» در ايران میتوان دانست. با وجود اين که اين کاج در رويشگاه واقعی خود نيست، در سالهای گذشته، شرايط زيستی نسبتا خوبی داشته است. بر اساس شواهد موجود، متأسفانه در زمان انجام عمليات مرمتی و بهسازی بناهای تاريخی مجموعهی مزار شيخ احمد جام و محوطهی آن در طول ۴۰سال اخير، علاوه بر حذف شدن بسياری از عناصر تاريخی، برخی درختان کهنسال اين مجموعه نيز از ريشه كنده شدند... بهدنبال مکاتبههای انجامشده از دفتر توليت مزار جام به سازمانها و ادارههای مربوط برای پيگيری و جلوگيری از خشک شدن اين ميراث سبز تاريخی، تا کنون هيچ پاسخ قانعکنندهای گرفته نشده است.۲۲
درختان سرو کهنسال ایلام: به گزارش یکی از رسانهها(در آذر ۱۳۹۰)، درختان سرو کهنسال استان ایلام در وضعیت نامناسبی قرار دارند و در حال نابودیاند:
یکی از ذخیره گاه های نادر استان ایلام درختان ۲۶۰۰ ساله معروف به «سروهای زربین» است که علاوه بر ناشناخته ماندن این محوطه طبیعی تاریخی، درختان سرو نیز بر اثر سوزاندن و قطع نابود شدهاند. درختان سرو زربین(تعداد ۲۲ اصله) در روستا بانسول در بخش چوار از توابع شهرستان ایلام قرار دارند. به گفته معاون فنی اداره منابع طبیعی استان ایلام: این سروهای کهنسال طبق اعلام کارشناسان و دستگاه های مرتبط برای سنجش سن و تحقیقات و مطالعات، با ۲۶۰۰ سال قدمت تخمین زده شده اند. این درختان سرو جزو قدیمی ترین سروهای کشور هستند.
و در محوطه تاریخی ـ طبیعی بانسول برفراز روستای بان سرو چوار قرار گرفتهاند که فاصله روستا تا این محوطه ۶۰ متر است. سوزاندن این درختان سرو در حالی اتفاق افتاده است که این درختان با ساقه بسیار پهن دارای زیبایی و عظمت هستند. متاسفانه مسئولان دستگاه های مرتبط برای حفاظت و مستندسازی برای عدم نابودی این درختان کاری انجام ندادهاند این در حالی است که این درختان روز به روز بیشتر تخریب میشوند. طبق اعلام مسئولان سازمان میراث فرهنگی استان ایلام به زودی این درختان در آثار معنوی کشور ثبت میشود اما سئوال این جاست که مسئولان طی این مدت چرا از درختان تاریخی نگهداری نکردهاند و حال که این درختان به چنین حال و روزی افتادهاند به فکر ثبت افتادهاند. اثر گرد و غبار و خشکیدگی و همچنین قطع بعضی شاخ و برگهای درختان سرو ایلام باعث شده تعدادی از درختان نیز به طور طبیعی نابود شوند. ریشه این درختان آنقدر زیاد است که در بین سنگهای رسوبی صحنههای زیبایی را به وجود آورده است ولی باز هم انسانها دست به قطع ریشه بعضی از این درختان زدهاند. یکی از درختان سرو نیز به طور کامل سوخته و قطع شده است و دستهای انسان برای از بین بردن این درخت زیبا نیز دیده میشود. به هر حال این درختان سرو در حالی که میتوانند به یک اثر مهم تاریخی و طبیعی در آثار ملی کشور ثبت شوند اکنون به حال و روز بدی دچار شدهاند.۲۳
درختان اُرس خراسان شمالی: به گفته مسئول محيط طبيعی سازمان محيط زيست خراسان شمالی(در خرداد ۱۳۸۸): در استان خراسان شمالی رويشگاههای قابل توجهای از درخت ارس وجود دارد به ويژه در ارتفاعات منطقه حفاظت شده و قرخود و منطقه حفاظت شده گلول و سرانی ... درخت ارس سرانی شيروان يكی از ۵ درخت كهنسال ايران است كه پیگیری ثبت آن توسط اداره كل حفاظت محيط زيست جهت ثبت در ليست آثار طبيعی ملی انجام شده است. به گفته سازمان منابع طبيعی بعضی ... اقدام به قطع درختان چند صد ساله ارس در مراتع و كوهستانهای اين استان مینمايند.۲۴
درختان نابود شده دارای سن کمتر
در این جا چند مورد از موارد پرشمار قطع درختانی ارایه میگردد که به لحاظ قدمت، سن کمتری دارند. موارد زیر را بر اساس تاریخ رخداد(از جدید به قدیم) مرتب نمودهام.
درختان چنار شهر سیاهکل: قطع ۸۵ اصله درخت چنار در سیاهکل توسط شهرداری شهر در بهمن ۱۳۹۰، از جمله آخرین فعالیت های تخریبی بوده است. بر اساس گزارشها، منافع اقتصادی گروهی و از جمله شهردار سیاهکل در قطع درختان مزبور بوده است و مبالغ کلانی در فروش درختان قطع شده و نیز کاشت نهالهای جدید به جیب مسئولان منطقه میرود. نکته جالب این است که پس از قطع درختان مزبور، شهرداری سیاهکل در پی سندسازی برای قانونی جلوه دادن امور، اقدام به تهیه صورتجلسهای مبنی بر صدور مجوز قطع درختان نموده و برخی اعضای شورای شهر نیز صورتجلسه را امضا نمودهاند. در همین حال مسئولین منطقه به دنبال عدم انعکاس اخبار مربوط هستند.۲۵
درختان فوق سنی حدود ۲۵ تا ۳۰ سال را داشتند. و علت قطع آنها آسیب رساندن به سیم های برق عنوان شد.۲۶
درختان کهنسال اردکان: چندی پیش و در طول سال ۱۳۹۰، بیش از ۳۰۰ اصله درخت کهنسال در استان خشک و کم بارش یزد قطع شد و اعتراضات صورت گرفته مردم تاثیری در روند امر نداشت. به گزارش یک رسانه در آذر ماه ۱۳۹۰: «در چند ماه گذشته بیش از ۳۰۰ اصله درخت که قدمت آنها بین ۱۰۰ تا ۱۵۰ سال بوده در منطقه کویر مرکزی ایران و توسط اداره جهادکشاورزی شهرستان اردکان استان یزد قطع شده است . ... رئیس جهاد کشاورزی شهرستان اردکان ... ضمن تائید این مسئله از اجرای «طرح از رده خارج کردن درختان فرسوده در قسمت کویر مرکزی ایران» خبر داد و گفت: «این درختان کهنسال بیثمر هستند و در این طرح جایگزینی قرار است با درختان ثمردار تعویض شوند!» همچنین در این برنامه رادیویی فرماندار اردکان از وقوع این مسئله اعلام بیاطلاعی کرد و پس از آن که مجری برنامه گفت نیم ساعت پس از آغاز قطع کردن درختان، معاونان شما در جریان قرار گرفته بودند، گفت: به ایشان تذکر می دهم. قطع ۳۰۰ اصله درخت کهنسال در روستای «حاجی آباد زرین» اردکان در حالی صورت میگیرد که این منطقه از سوی دولت منطقه ویژه گردشگری اعلام گردیده است و همچنین با اطلاع از این امر که در مناطق کویری بذر درختان به سختی امکان رویش و رشد و نمو پیدا خواهند کرد....»۲۷
درختان بزرگراه«امام علی» تهران: رييس اداره محيط زيست شهر تهران(در مرداد ۱۳۹۰) در باره قطع درختان بزرگراه «امام علی» تهران گفت: شهرداری مسوول قطع درختان شهر است، محيط زيست دخالتی در اين امر ندارد. ۲۰۰ اصله درخت را در اين بزرگراه قطع و از بين بردند اما در پاسخ به محيط زيست فقط گفتند كه درختان را قطع نكردهايم آنها را به نقطهای ديگر منتقل كردهايم!! كدام نقطه نامعلوم است كه آدرسی هم نمیدهند.۲۸
درختان بزرگراه «صدر» تهران: در اوایل فروردین ۱۳۹۰، بیلهای مکانیکی شهرداری تهران اقدام به قطع صدها اصله درخت توت در رفیوژ میانی اتوبان صدر حدفاصل اتوبان بابابی تا اتوبان مدرس کرده و شبانه لاشه بسیاری از درختان را توسط دهها دستگاه کامیون از محل خارج کردند.۲۹
درختان بزرگراه «چمران» تهران: در مرداد ۱۳۸۹موضوع قطع درختان در بزرگراه چمران از سوی برخی رسانه ها مطرح شد اما مديران شهری تهران اين مسئله را تکذيب کردند. با اين حال تصاويری که اينک موجود است نشان میدهد که درختان بزرگراه چمران قطع شدهاند... در بزرگراه چمران حدود ۵۰۰ درخت قطع شده است و اگر اكنون مديران مرتبط در شهرداری تهران مدعی جابهجايی درختان اين بزرگراه هستند، منظورشان چند نهالی است كه سه سال قبل در اين مسير كاشته شد... سه سال قبل[۱۳۸۶] بين درختان بزرگ و تنومند بزرگراه چمران نهال كاشتند در صورتی كه از نظر كارشناسی نبايد چنين كاری انجام شود مگر اينكه قصد و غرضی در كار باشد... هدف از اين كار در سه سال قبل اين بود كه آن نهالها تا امروز رشد كنند و اگر كسانی به مفقود شدن درختان اعتراض كردند، اين گونه وانمود شود كه فقط تعدادی نهال جابه جا شده است.۳۰
درختان پارک جنگلی لویزان: قطع درختان پارک جنگلی لویزان در سال ۱۳۸۴ صورت گرفت. پارک جنگلی لویزان که در سال ۱۳۴۶ بنا شده یکی از ریههای تنفسی شهر تهران خوانده میشود که شهروندانش هر سال بارها با وضعیت اضطراری ناشی از آلودگی بیش از حد هوا مواجهاند. قطع هزاران درخت پارک جنگلی لویزان توسط شهرداری، در روزهای تعطیل تاسوعا و عاشورا و در شب انجام شد. به گفته رییس اداره حفاظت منابع طبیعی استان تهران، این عمل شهرداری بدون اطلاع آنها انجام شد. او همچنین با اشاره به این که قطع درختان به وسیلهی لودرهایی با چراغ خاموش و در شب انجام شده اطلاع میدهد که شکواییهی ادارهی حفاظت که روز عاشورا تنظیم شده «به دادسرای محل(دادسرای رسالت) ارسال شد که به دلیل تعطیل بودن و نبود قاضی كشیک منجر به صدور حكم نشد.» آیا این نیز دلیل دیگری برای انتخاب این روز بوده است؟
... مدیر عامل سازمان پارکها و فضای سبز شهرداری تهران و معاون فنی و عمرانی شهرداری از ۲ هزار و ۸۰۰ درخت قطع شده سخن میگویند و مدیركل منابع طبیعی استان تهران، این تعداد را ۷ هزار اصله میخواند و برخی از مسئولان از ۱۳ هزار و حتا ۱۹ هزار درخت قطع شده میگویند. رییس کمیسیون عمران شورای اسلامی شهر تهران مدعی است «بر اساس پیش بینیها، نزدیک به ١٣ هزار اصله درخت در پارک لویزان قطع شده و شهرداری تهران تا ١٥ سال آینده هم نمیتواند به این میزان، درخت جایگزین کند.»۳۱
درختان پارکهای جنگلی تهران: به نوشته یک نشریه(در فروردین ۱۳۸۷): چند سالی است كه آغاز و پايان هر سال همراه با قطع صدها درخت ۴۰ تا ۵۰ ساله در پارکهای جنگلی تهران است. اين شروع با پارک جنگلی لويزان در سال ۱۳۸۴ آغاز شد. سال بعد نوبت به پارک سرخه حصار رسيد و در پايان سال ۱۳۸۶ درختان جنگلی پارک خرگوش دره شبانه قطع و سپس مدفون شدند... سال ۸۴ بود كه شهرداری تهران به بهانه ساخت بزرگراه شهيد زينالدين بيش از ۱۲ هزار اصله درخت را شبانه و در تعطيلات نوروز قطع كرد. هرچند بعد مشخص شد مجوز اين كار توسط سازمان جنگل ها، مراتع و آبخيزداری داده شده بود همانند پارک جنگلی خرگوش دره. با وجودی كه سازمان جنگلها، مراتع و آبخيزداری كشور مسئول حفاظت از درختان جنگلی در مناطق حفاظت شده است، كاربری تعدادی از پارک های جنگلی حفاظت شده را به شهرداریها واگذار میكند تا پس از مدتی مسئولان برای پروژههای عمرانی شهر تهران راحتترين گزينه را كه همان قطع درختان پارکها است، انتخاب كنند....۳۲
قطع درختان چه توسط شهرداری و چه توسط غیر، محل درآمد شهرداری بوده است. از این رو، هنرنمایی شهرداری تهران در نابود نمودن درختان، محدود به سالهای اخیر و نمونههای ذکر شده نمیشود و در طول حکومت جمهوری اسلامی و از جمله در دهههای ۱۳۶۰ و ۱۳۷۰ انجام شده است. در گزارش کمیسیون شوراها و امور داخلی کشور در خصوص تحقیق و تفحص شهرداری تهران که در دوره چهارم(خرداد ماه ۱۳۷۵) در مجلس شورای اسلامی ارایه شد، در باره عملکرد شهرداری تهران در حوزه درختان چنین آمده بود: «... طبق مدارک موجود شهرداری تهران در سال ۶۸ تاکنون مجوز قطع ۷۵۰۰۰ اصله درخت را صادر و از این بابت مبلغ ۹ میلیارد و ۷۶۰ میلیون و ۸۴۱ هزار و ۷۵۰ ریال عوارض دریافت داشته است و علاوه بر این تعداد بیشماری اشجار و درختان کهنسال را نیز توسط شهرداری در پارک جنگلی نصر و دیگر اراضی قطع نموده است.»۳۳
درختان کهنسال بوشهر: در اردیبهشت سال ۱۳۸۹، ۱۳ اصله درخت «بابل» در محله «چهار باغ رایانی» بوشهر قطع گردیدند که سن یکی از این درختان بیش از ۲۰۰ سال بوده است. این درختان در قطعه زمینی ۵ هکتاری قرار داشتند که توسط «ستاد اجرایی فرمان امام» تملیک و به مزایده گذاشته شده بود. کنسرسیومی که زمین را خریداری نمود برای ساخت و ساز در زمین اقدام کرد و با اخذ حکم از دادستانی بوشهر، اقدام به قطع درختان نمود. به گفته مدیرعامل سازمان پارکها و فضای سبز شهرداری بوشهر(در اردیبهشت ۱۳۸۹): «... گزارشهایی مردمی مبنی بر قطع درختان کهنسال بابل در منطقه رایانی بوشهر دریافت کردیم و به محض اطلاع در محل حضور یافته و مشاهده کردیم که تعدادی با اره برقی و جرثقیل در حال قطع درختان هستند. بلافاصله و با رایزنیهایی که انجام دادیم موفق شدیم جلوی قطع این درختان را گرفته و لوازم و وسایل آنان را ضبط کنیم. متأسفانه فرد مورد نظر مجدداً شب گذشته و با دستور دادستانی بوشهر مجوز قطع این درختان را اخذ کرده بود، قطع این درختان مجدداً آغاز شده که با اعتراضات گسترده مردمی نیز مواجه شده است.
خوشبختانه هم اکنون موفق شدیم تا جلوی قطع این درختان را بگیریم و در حال حاضر نماینده شهرداری در دادستانی بوشهر مشغول به رایزنی و جلوگیری از قطع کامل این درختان است. بر اساس نص صریح قانون، کسانی که میخواهند در اراضی بیش از ۵۰۰ متر درختان را قطع کنند باید از شهرداری مجوزهای لازم را اخذ کنند. این افراد باید مشخصاً بابت خسارتهایی که وارد می کنند مبالغی را بپردازند تا شهرداری با این مبالغ در همان محل به بازسازی فضای سبز بپردازد. همچنین قانون به شهرداری اجازه داده تا در صورت صلاحدید این زمینها را خریداری کرده و برای استفاده عموم بهرهبرداری کند. متأسفانه تاکنون تعداد ۱۳ درخت بابل قدیمی در این منطقه قطع شده است. یکی از این درختان دارای عمری بالغ بر ۲۰۰ سال بوده است.» وی ضمن ابراز امیدواری نسبت به جلوگیری از قطع حدود ۷۰ درخت قدیمی دیگر در این منطقه، به ارزش بسیار بالای این درختان برای صنایع لنج سازی اشاره نمود و گفت: «متأسفانه افرادی که برای قطع درختان به این منطقه آمدند در وهله اول به سراغ درختان بابل رفته و آنها را از بین بردند.» درخت بابل به لحاظ بزرگی شبیه درخت گردو است و دارای برگهای ریز و ریشههای قوی است که در سالهای دور از هند وارد ایران شده و هم اکنون به نوعی بومی مناطق جنوب ایران محسوب میشود.۳۴
درختان کهنسال دزفول: در دی ماه ۱۳۸۸، بيش از ۲۰ اصله درخت كهنسال از انواع «ابریشم»، «کنار» و «کهور» در محوطه ساختمان راديو دزفول قطع شد. مديران اين مركز علت اين اقدام را لحاظ كردن مسائل امنيتی اعلام كردند. قطع درختان بدون اخذ مجوزهای لازم از سوی سازمان پارکها و فضای سبز شهرداری دزفول صورت گرفت و تخلف محسوب میشود.۳۵
درختان کهنسال خرمآباد: در دی ماه ۱۳۸۸، تعداد ۴۵ اصله درخت کهنسال ۵۰ تا ۱۰۰ ساله در محوطه ساختمان ارتش در خرم آباد برای ساخت و ساز قطع شد که پس از حضور نیروهای شهرداری در محل، روند قطع درختان متوقف شد. تلاشهای خبرنگار یکی از رسانهها برای ورود به محوطه، گرفتن عکس از صحنه و مصاحبه با مسئولان ارتش نتیجه ای در بر نداشت و نیروهای شهرداری نیز که به منظور جلوگیری از قطع مابقی درختان در صحنه حضور پیدا کرده بودند با ممانعت نیروهای ارتش مواجه شدند. معاون محیط زیست طبیعی سازمان حفاظت محیط زیست استان لرستان در این خصوص گفت: در جریان حادثه رخ داده در روز گذشته ۴۵ اصله درخت کهنسال در محوطه اداری یک واحد نظامی در خرم آباد قطع شده است. به لحاظ قانونی این موضوع به ما ارتباطی ندارد، چون محوطه این واحد نظامی خصوصی است و مالکیت خصوصی دارد نمی توان به لحاظ قانونی در این موضوع دخالت کرد. چون قطع درختان در محوطه این اداره بوده است به لحاظ قانونی نمی توانیم برخوردی صورت دهیم، این سازمان تنها می تواند با ارائه تذکر به مسئولان ارتش خواستار جایگزینی این درختان شود. مطابق لایحه قانونی حفظ و گسترش فضای سبز قطع هر نوع درخت در معابر، میادین، بزرگراهها، باغات و محل هایی که به صورت باغ است بدون اجازه شهرداری ممنوع است.۳۶
درختان كهنسال امامزاده عبدالله آمل: درختان کهنسال(درختان پالم) محوطه امامزاده عبدالله آمل، در شهریور ۱۳۸۸، توسط اداره اوقاف شهرستان آمل قطع گردید. چنین عنوان شد که قطع این درختان برای بازسازی ساختمان امامزاده صورت گرفته است. بنا به گفته بومیان منطقه سن این درختان با امامزاده ، یکی بوده است.۳۷
در همین راستا، رييس روابط عمومی اداره اوقاف آمل(در شهریور ۱۳۸۸) در پاسخ به اين پرسش كه آيا برای قطع اين درختان مجوزی اخذ شده بود؟؛ گفته بود: از كجا مجوز بگيريم؟ اين درختان را خودمان كاشته بوديم خودمان هم قطع كرديم. وی پيرامون گزارش تصويری كه نشان دهنده قطع درختان كهنسال اين امامزاده بود، گفت: كسانی كه اين عكسها را ارسال كردهاند نيت خوبی در سر نداشتهاند و بهتر آن است كه شما نيز به صحت اين عكسها اعتماد نكنيد.۳۸
اگرچه مواردی که به عنوان مثال ارایه گردید متعلق به دهه ۱۳۸۰ میباشد اما همان گونه که پیش از این اشاره نمودم، وارد آوردن خسارت به محیط زیست در حکومت جمهوری اسلامی، منحصر به سالهای اخیر نمیشود و پیش از آن را نیز در بر میگیرد. در این جا به یک نمونه اشاره مینمایم که قطع درختان چنار در شهرستان استهبان در سال ۱۳۶۸ میباشد.
در سال ۱۳۶۸، اداره حج و اوقاف و امور خیریه شهرستان استهبان اقدام به قطع تعداد زیادی درخت چنار و فروش آنها نمود. در پی این اقدام نوشتهای در نکوهش این عمل در یک نشریه به چاپ رسید که واکنش رییس اداره حج و اوقاف و امور خیریه شهرستان استهبان را به دنبال داشت. او نامهای به عنوان پاسخ به نشریه مزبور فرستاد که قسمتهایی از آن در این جا نقل میگردد: «ظریف حریفی که در تهران سکنی گزیده ... مقالهای تحت عنوان قطع یک سره چنارهای استهبان اسب فصاحت را در میدان وقاحت دوانیده و به زعم خود با فخامت و جزالتی تمام به نام حفظ و بقای فضای سبز دل سوزانده و اشک تمساح ریخته است ... مگر نه اینست که بر اساس مندرجات وقفنامههای موجود درختان چنار در استهبان وقف عام است و مقصود از آن امور خیریه است و مخصوص دسته و طبقه معین نیست و اصولا درآمد آن مرتبط است بر مدارس و مساجد و تکایا و طلاب علوم دینی که سایه این درختان درآمدزا نیست بلکه تنها چوب آن است که به عقیده نویسنده مقاله از آن مبلها ساخته آید... میلیونها درخت انجیر و بادام در این شهرستان به علت عدم نزول بارندگی و کمبود آب که حاصل دسترنج و پینه دست و عرق جبین همان مردمی است که از آن سخن رفته است بدون آن که قطع درختی در کار باشد خشکیده است که درد اساسی این است نه تعدادی درخت چنار وقفی که تا دو سال دیگر مجددا درختی تنومند است و سرفراز که اگر بیبر نشده بود به چنین سرنوشتی نمیرسید
ببـرنـد چوب درختـان بی بر
سزا خود همین است مَر بی بری را
... اگر نویسنده مایل و راغب بر آن است که سایه درختان چنار و کسانی که دقیقا با توجه به مفاد وقفنامههای واقفین مصارف آن معین است از سر خود و کسانی که بر لب جوی و سایه چنار مینشیند و گذر عمر را نمیبینند کم نشود چه معقول و پسندیده است رنج سفر را بر خویشتن هموار و معادل قیمت ارزیابی شده درختان وقفی که در معرض قطع قرار میگیرند مرحمت فرمایند تا هم نیت واقف بدرقه راهشان باشد و هم از نسیم خنک بهاری که درختان چنار در مسیر چشمه قهری را به رقص وامیدارد مستفیذ گردند... آن چه دستخوش تغییر و تحول شده است اندیشه مرفهینی است که تمام دگرگونیها را در سایه درختان میبینند و نادانی و نارسائی فکر خویش را به دیگران نسبت میدهند....»۳۹
همان طور که ملاحظه میشود، در حکومت جمهوری اسلامی، به غیر از مسئولین کسی حق اظهارنظر در باره محیط زیست و منابع طبیعی را ندارد و اگر غیر از این اقدامی کند سزاوار شنیدن ناسزا است، درختان بیبر(بدون میوه) میباید قطع شوند و البته درآمد حاصل نیز بایستی نصیب آخوندها شود، چنانچه فردی خواستار حفظ درختان و عدم قطع آنها باشد بایستی قیمت آنها را بپردازد و ....
با این که موضوع این نوشتار، درختان کهنسال است اما بد نیست اشاره نمایم که درختان نسبتا جوان نیز مصون از خطر نابودی نیستند که در این جا یک مورد را برمیشمرم.
قطع بیش از ۳۴۰۰ اصله درخت در سنندج: در دی ماه ۱۳۸۹، بیش از ۳۴۰۰ اصله درخت مثمر و غیر مثمر با عمر بیش از ۱۵ سال، واقع در زمینی در داخل محدوده شهر سنندج قطع شد. اداره کل اوقاف و امور خیریه استان کردستان، با حکم قضایی و بدون هماهنگی با شهرداری و شورای شهر سنندج، اقدام به قطع این درختان نمود.۴۰
به هر روی آن چه در این نوشته ارایه گردید، بخش کوچکی از ستم بزرگی است که در حق محیط زیست ایران و سرمایههای ارزشمند آن روا داشته شده است. عناد و دشمنی مسئولین مرتجع و متحجر حکومت جمهوری اسلامی با نشانههای ملی به جا مانده از دوران پیش از اسلام و نیز رفتار غارتگرانه آنان در قبال تمامی پدیدهها، آسیبهای فراوانی را به محیط زیست ایران وارد آورده است. از یاد نبریم که در نخستین حمله اعراب به ایران و پس از تسلط آنها بر کشور، سرو کهنسال کاشمر که از جمله نشانههای ملی و به جای مانده پیش از هجوم اعراب بود، به دستور متوکل خلیفه عباسی(سده سوم هجری، حکومت از سال ۲۳۲ تا ۲۴۷) و به بهانه استفاده از چوب آن در ساخت بنا، قطع گردید. حکام جمهوری اسلامی نیز جانشینان واقعی همان جانیان هستند و به همان سبک و سیاق عمل میکنند و در سراشیبی سقوط، به فعالیتهای تخریبی خود شدت بخشیدهاند. به رغم اعتراضهای فراوان فعالان و دوستداران محیط زیست در طول سالهای طولانی، متاسفانه تغییری در روند تخریب محیط زیست ایران صورت نگرفته و نمیگیرد و امید آن که با سرنگونی هر چه سریعتر حکومت جمهوری اسلامی، از تخریب و غارت بیشتر محیط زیست و سایر منابع ایران جلوگیری گردد.
**********
منابع
۸- ثبت شتابزده آثار ملی بدون انجام اقدامات كارشناسی از سال ۸۴. نوشته صدرا محقق. روزنامه شرق.شماره ۱۳۰۱(۲ مرداد ۱۳۹۰).
۱۵- قطع درختان به بهانه مبارزه با خرافات. نوشته مونا قاسمیان.روزنامه اعتماد، شماره ۱۸۱۷(۱۳۸۷/۸/۲۱)، صفحه ۱۴.
۲۰- سرو ابرقو ميراث ۴۵۰۰ سالهای که متولی ندارد. روزنامه مردم سالاری. شماره ۲۴۷۳(۱۳۸۹/۶/۴).
۲۴- روزنامه رسالت، شماره 6724 به تاريخ 19/3/88، صفحه 6 (شهرستان)
http://siyahkalnews.ir۲۵- شهرسیاهکل/ادامه-قطع-سریالی-شهر-این-خبر-بروز-رسانی-میشود http://siyahkalnews.ir۲۶- اخبار-مهم/قطع-درختان-خیابان-شهید-انصاری-توسط-شهرداری ۳۰- قطع ۵۰۰ درخت و نهال در بزرگراه چمران. روزنامه ايران، شماره ۴۵۷۸(۱۳۸۹/۵/۲۵)، صفحه ۱۲(تهران).
۳۲- آتش سوزی در پارک جنگلی لويزان، درختان میسوزند يا سوزانده میشوند.نوشته مونا قاسمیان. روزنامه اعتماد، شماره ۱۶۴۷(۱۳۸۷/۱/۲۲)، صفحه ۱۴(اجتماعی).
۳۳- مذاکرات مجلس شورای اسلامی.دوره چهارم، جلسه ۴۲۴(۱۳۷۵/۳/۲).
۳۸-
۳۹- مجله سنبله. باز هم در باره چنارهای استهبان.شماره ۲۱(مهر ماه ۱۳۶۸)، ص.ص ۶۶ و ۶۷.