رژی دبره، هزار خانی و آن مردک خرفت ؟؟!!
سعید جمالی
سعید جمالی
در خبرها آمده که رژی دبره به ایران
رفته و دستی به سر و روی آخوندهای جنایتکار کشیده... طبعا در این موارد نمی
توان ملاحظه پیری یا هزار عذر و بهانه دیگری را کرد و بهر ترتیب عمل او در
شرایطی که کشتارهای بیرحمانه و سرکوب مردم توسط رژیم ادامه دارد، محکوم و
مطرود همه آزادیخواهان و مردم ایران می باشد.
اما طنز ماجرا در اینجاست که هزارخانی که هزار بار بیش از
او در لجن تعفن آمیز منافع خودخواهانه و زندگی ننگ آلود از میانسالی تا
پیرانه سر فرو رفته و بکلی چشم بر همه واقعیات دور و برش بسته و به تبع آن
به مظهر "خرافت" بدل شده، وی را خرفت خوانده!
هزارخانی در خلال نوشته ای کوتاه تلاش نموده خود را هم سطح او قلمداد نموده!! و تحقیرش نماید...
نمی خواهم وارد جزئیات این مقولات و مقایسه ها شوم، این بی احترامی بزرگی است به همه کسانی که در تحولات این جهان نقشی داشته اند.
گذشته بسیار کم بار هزار خانی را هم نمیخواهم نفی کنم،
اما سالیان درازی است که این فرد جز به یک "حیات خوار و خفیف" به چیز دیگری
نمی اندیشد و به "سرتوجیه گر" باند مافیایی رجوی تبدیل شده. هر دم که بوی
خون و خیانت از این جریان بر می خیزد، او را به پشت میکروفون آورده و یا
سفارش نوشته ای را میدهند تا برنامه "هویت" رژیم را بازسازی کنند.
بحث "خرافت" به کنار، اما باید به او گفت که اگرچه هیچگاه صاحب عقیده، مرام و اصول مشخصی نبودی، اما هیچگاه آزاده مرد نیز نبودی.
هادی افشار
12 بهمن 92 (01 فوریه 14)
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر