نگاهي به...

هر آنچه منتشر ميشود به قصد و هدف آگاهی رسانی و روشنگری است۰ ما حق "آزاد ی بيان" و" قلم" را جزء لاينفک مبارزه خود ميدانيم! ما را از بر چسب و افترا زدن باکی نيست! سلام به شهدای خلق! سلام به آزادی!

۱۳۹۲ دی ۲۱, شنبه

تاملی بر ظهور و رشد عصر روشنگری در تاریخ و تمدن انسان
چراجهان اسلام از عصر روشنگری محروم مانده است؟
کاظم رنجبر

بخش هشتم  نسخه ۱
ظهور  اندیشه های فلسفی سیاسی در اروپا  در راستای  جدائی دین از سیاست .
 
        تصویری از دادگاه  تفتیش عقاید  زیر نظر واتیکان و محاکمه برونئوژوردانو 
 در پایان  بخش هفتم  گفتیم :برونئو ژوردانو در سال 1584 ، سه  اثر مهم  در زبان لاتین (زبان علمی آن عصر  ) با این عنوان ها ی زیر چاپ و منتشرکرد .
- ضیافت خاکستر (La Cena de Ceneri )
- در رابطه با علت و اصل وحدت (De la causea ,principo,e Uno)
- درباره ، بی نهایت ، جهان هستی ، و دینا .( De l’infinito,universo  e Mondi)
در این آثار برونئو ژوردانو  دید و درک علمی خود را  از منظر :Cosmographie -  (شرح جهان ) با جسارت انقلابی اش   توضیح داده و تفسیر میکند .  او از نظریه های  انقلابی دانشمند و ستاره شناس معروف  لهستانی  نیکلا  کپرنیک (متولد  و مرگ ) دفاع می کند . حتی  او این نظریه را پیش می کشد  که کرات دیگری  در جهان  لا یتناهی  وجود دارند که در آنها موجودات زنده  زندگی میکنند . به عبارت دیگر این جهان ،  جهانی است لایتناهی .  در سال 1585  به سه آثار جدید خود  در باره جهان هستی  ، ابعاد گسترده می بخشد و در عین حال  بر جسارت و گستاخی خود علیه  باورهای خرافی  کلیسا  عمق بیشتر می بخشد . در اکتبر 1585  ، برونئو ژوردانو به پاریس بر می گردد و
در رد نظریه  ارسطو ، در اثری از خود با عنوان : طرحی بر  نظریه  علم فیزیک  از منظر ارسطو:(Esquisse de la  physique aristotélélicienne)120 مقاله  در باره طبیعت و جهان هستی  می نویسد .
 از طریق این  نوشته ها  موضع ضد خرافات  دینی برنئو ژوردانئو  بیش از پیش  جنبه تهاجمی بخود می گیرد .  پادشاه فرانسه  دیگر نمی تواند  بخاطر مصلحت  حکومتی و سلطنتی ، از یک دانشمند  انقلابی و گستاخ از منظر علمی  دفاع بکند . برونئو ژوردانودرسال 1586  مجبور به ترک فرانسه  شده و به آلمان  مهاجرت می کند  . دانشگاه شهر :Marbourg  و بعد دانشگاه شهر :Wittenberg  از او پذیرائی می کنند.  اینباربرونئو ژوردانو  دربین  پیروان  مذهب پروتستانتیسم  (لوتر ) ظاهر می شود . اما  در پائیز 1588  در مجادله فکری و علمی – فلسفی ،پیروان  پروتستانتیسم آلمان  او را از محفل خود  به اتهام بی دینی  طرد می کنند . برونئو ژوردانو   این بار  در خود آلمان هم آواره می شود . ولی آثاری که در این مرحله  از زندگی خود  بجای می گذارد ، سعی بر آن می کند که پیروان پروتستانها  ها نیز جواب علمی و منطقی بدهند   .  در اثری  با عنوان : De  innumerabilibus, immenso ,et infigurabili réexamine sa cosmographie ; (ترجمه از زبان لاتین به فارسی : بی شمار و لایتناهی بودن  جهان ، ما را بر آن می دارد  که ابعاد جهان هستی را دوباره  امتحان و بررسی بکنیم .  برونئو ژوردانو  نظریه ای را در رابطه  اعداد با تصویر هندسی و همچنین  اندیشه ای بر لایتناهی بودن  جسم  از منظر تقسیم آن جسم به ذرات کوچکتر و لایتناهی ، نظریه  ابتدائی در رابطه  اتم در علم فیزیک را پیش می کشد .

                                              *                              *                            *
  8 سال محاکمه  برونئو ژوردانو (از سال 1592 – تا 1600 ) توسط  دادگاه انگیزیسون (دادگاه تفتیش عقاید کلیسا

شرایط ، شواهد  و قرائن محاکمه  در یک سندی  در شهر  ونیز  نوشته و تشریح شده است .  این سند درسال  1940 ، در آرشیو شخصی پاپ IX(متولد روم 1792- مرگ 1818 ) که توسط  کاردینال  آنجلو مرکاتی (Angelo Mercati  ) درسال 1942  منتشر شده است . اسناد اصلی محاکمه  دادگاه های انگیزیسیون و دستگاه  کلیسائی  واتیکان ، در هنگام  انتقال  آنان  به پاریس  در زمان ناپلئون بناپارت  مفقود شده اند
شواهد مرگ برونئو ژوردانو  در یک نوشته ای فردی بنام : Gaspard Schopp ، معروف به :Scioppus  حقوقدان و مشاور  حقوق  در ضمیمه  کتابی  یا عنوان: Machiavellizatio،  نویسنده ناشناس که در شهر اسپانیائی :Saragoss- در سال 1661 منتشر کرده است ، تشریح  شده است. بخاطر کمبود  اسناد  روی این قتل و سایر قتل های  دادگاه  های انگیزیسیون (تفتیش عقاید از طرف کلیسا)  حتی یک عده  قرنها  وجود این قتل ها را  باور نداشتند . به عنوان مثال ، روزنامه نگار  و استاد فلسفه  در قرن نوزدهم (قرن 19 )  بنام :Théophile Desdouite این قتل را باور نداشت  و در یکی از مقالات اش  یا عنوان :La légende  (گفته های افسانه ای  فاقد  حقیقت ) واقعیت این قتل و محتوی نامه : Gaspard Schopp، را زیر سئوال میبرد .او در رد قتل برونئو ژوردانو چنین می نویسد :«...» چنین قتل در شروع قرن 17 ، می بایستس از خود شواهد زیاد  عینی و کتبی بجای می گذاشت . او این فرضیه را پیش می کشید  که آنچه را که  در ملاء عام در 20 فوریه 1960 سوزاندند ، برونئو ژوردانو  نبود ، بلکه تصویر او بود !!!. معذالک  مورخ معروف : آرکان سیمان (Arkan-Siman ) گفته های : Théophile Desdouite را کاملا رد می کند  و می نویسد :امروز اسناد  رسمی کلیسا  با تاریخ  20 فوریه 1600  در رابطه با قتل برونئو ژوردانو  در اختیار  مورخان معتبر و صدیق قرار دارند .

چگونه برونئو ژوردانو  توسط پلیس واتیکان  دستگیر می شود ؟
به دنبال  اخراج برونئو ژوردانو  از فرانکفورت  و اقامت او  در زوریخ و بعد مراجعت اش به فرانکفورت  در ماه اوت1591  جوانی از خانواده های قدیمی  از شهر باستانی رم  بنام : Giovanni Mocenigo   ، اور را به شهر و نیز دعوت می کند . برونئوژوردانو  این دعوت را می پذیرد .این دو چندان  توافق فکری نداشتند .  ولی از آنجائیکه  برونئو ژوردانو ، منتظر دعوت دانشگاه  پادو (Padoue-شهر ایتالیائی ) برای کرسی رشته ریاضیات بود ، دعوت این جوان را می پذیرد. این جوان  از برونئو ژوردانو می خواهد که به او  علوم : تقویت  حافظه (Mnémotechnique ) تدریس  بکند . ولی این جوان چندان استعدای برای آموختن  این علوم نداشت و بعلاوه  برونئو ژوردانو، در خانه این جوان  احساس می کرد که آزاد نیست در نهایت  برونئوژوردانو می خواست  خانه این جوان را ترک بکند . این جوان  این بار   حضور  برونئو ژوردانئو را در شهر ونیز، به پلیس  تفتیش عقاید   ونیز خبر می دهد . در 23 ماه مه 1592 ، پلیس ونیز ، برونئو ژوردانو  دستگیر می کند و او را در زندان معروف این شهر :San Domenico Di Castello  زندانی می کنند . 
 در دوران 8 سال محاکمه برونئو ژوردانو ، اتهام  وارده از طرف کلیسا  علیه او روز به روز سنگین تر می شود .اولین اتهام  علیه او  ، اندیشه های  برونئو ژوردانو  بود  که دادگاه کلیسا  آنها را الحادی  و ضد دینی میدانست . از جمله  باور نداشتن  به اصل :( La transsubstantiation est, littéralement, la conversion d'une substance en une autre   ) - استحاله است،– اصل استحاله ، به معنی کلمه تبدیل  یک ماده  به ماده دیگر. )  به باور دینی مسیحیان  نان و شراب ، جو هر و ذات اش ، از روح و جسم  حضرت مسیح  ناشی می شوند . برونئو ژوردانو  ، این اصل را باور نداشت .  همچنین  دادگاه او را متهم می کرد که به اصل :Trinité – اصل تلثیث ،(پدر – پسر – روح القدس – پدر یعنی خدا ، پسر یعنی حضرت  عیسی ، که از روح خدا  پای به جهان هستی گذاشته است )  باوار ندارد .  اتهامات دیگر ایکه دادگاه  واتیکان او را متهم می کرد ، باور نداشتن  به باکره گی حضرت مریم ،  توهین  به شحصیت حضرت  عیسی ،  اشتعال برونئو ژوردانئو  به پیش گوئی و جادوگری  و گفتار و سخنرانی در رابطه  با کائنات  و جهان  هستی ، که با اصول مسحیت و باور های دینی  همخوانی ندارند .  در طول  زمان محاکمه  بر تعداد  اتهامات  دادگاه تفتیش عقاید کلیسا ، علیه برونئوژوردانو  اضافه می شد .

                                             *                               *                                *
در ابتدا ، برونئو ژوردانو  در دادگاه تبرئه شده و آزاد می شود ، ولی دستگاه  و سازمان  اداری و قضائی  واتیکان ، این اصل را  در نظر می گیرند ،که بخاطر  حفظ  دستگاه  روحانیت  از نقد دانشمندان  ، و جسارت آنان  علیه  باور های دینی  مردم ، باید به هر نحوی  برونئوژوردانو را مجازات کرد.  در راستای این هدف ، شخص پاپ  دخالت مستقیم  می کند و از حاکم شهر  رم میخواهد  که برونئوژوردانو  را  به اتهام  کفر و الحاد  برای مجازات  به رم انتقال  بدهد  تا در دادگاه  استثنائی   در خود  واتیکان  محاکمه شود .  به دنبال این تقاضای پاپ ، برونئو ژوردانو  همراه با محافظان  خود واتیکان ، به زندان معروف واتیکان  بنام : Saint –Office- منتقل شده و زندانی می شود .
در سال 1593  دوباره  دادگاه او  با ده اتهام تازه و اضافه شده به اتهامات گذشته و موجود در پرونده  اش شروع می شود ،  و این محاکمه 7 سال طول می کشد . 
برونئو ژوردانو  توسط  کاردینال : روبرت بل آرمن (Robert  Bellarmin  ) 20 بار نکته به نکته  مورد باز جوئی قرار می گیرد . همین کاردینال  در سالهای  بعد هم ، یعنی درسال 1616  در تهیه پروند علیه    طرفداران  از منظر علمی  از نظریه ستاره شناس و فیزیک دان  لهستانی  ، نیکلا کپرنیک  در رابطه با کشف  قانون گردش زمین دور خورشید  بارها و بارها   آنان را  محاکمه  و زیر فشار  دادگاه تفتیش عقاید قرار می دهد .
در طول 7 سال محاکمه ، زمانی پیش می آمد  که برونئو ژوردانو  در این محاکمه  از حق خود گذشت  می کرد ، ولی در عین حال از نظریات علمی خود دفاع می کرد ، و چنین می گفت : باور های علمی من  در مقابل  انسان هائی که  فنا ناپذیر هستند  عقب نشینی نخواهند کرد .
  پاپ  کلمان هشتم (Clément VIII ) برای آخرین بار  به برونئوژوردانو  اخطار می دهد  که تسلیم  دادگاه بشود  و طلب عفو و بخشایش  بکند .  برونئو  در جواب می گوید : من از هیچ چیز نمی ترسم  نوشته ها و نظریه هایم را انکار نمی کنم . من نمیدانم  شما چه چیز را می خواهید که انکار بکنم ؟  در 20 ژانویه 1600  پاپ کلمان  هشتم  به دادگاه تفتیش عقاید  واتیکان دستور می دهد  که حکم  خود را در باره برونئو ژوردانو   صادر بکند .  دادگاه برونئوژوردانو را  ملحد (Hérétique ) شناخته و حکم  زنده  زنده سوزاندن  و بدون جاری شدن خون ،  این دانشمند و فیلسوف را صادر می کند .  برونئو ژوردانو با تمام جسارت  و شجاعت  به دادگاه  اعلام می دارد :بی شک معلوم می شود ، شما از اجرای حکم  بیشتر از من  ایکه  این حکم  در بازره من  اجرا می شود  ترس دارید .  در 17 فوریه 1600 در حالیکه برونئو ژوردانو  را کاملا لخت کرده بودند  و زبان اش را با تکه چوبی  جهت جلوگیری  از فریاد و اظهار خشم و سخن گفتن  بسته بودند  ، مجریان حکم  در مقابل تماشاگران  متعد د ، این دانشمند را  کلیسای مسیحیت  به حکم  پاپ ، زیر پوشش دادگاه تفتیش عقاید سوزاندند. 
در 17 فوریه 1907  درست بعد از گذشت 307 سال  از زنده زنده  سوزاندن  برونئو ژوردانو توسط دادگاه تفتیش عقاید  واتیکان  یک جمعیت کثیری  با اندیشه های  ضد استبداد دینی و ضد حاکمیت  استبدادی دستگاه واتیکان  از میدان:Campo d’Fiori در پایتخت  ایتالیا ، شهر رم  در مقابل مجسمه ایکه مجسمه ساز معروف ایتالیا :Ettore Ferrari -  در 9 ژوئیه 1889  بخاطر گرامی داشت و احترام به بزرگواری و عزت ، برونئو  ژوردانو  ساخته بود جمع  شدند .درست در13 دسامبر  سال 2004  نیز در همین محل جمع کثیری از ساکنان  رم در این محل بخاطر گرامی داشت  برونئوژوردانئو و محکوم کردن  دادگاه تفتیش عقاید  واتیکان  دست به تظاهرات زدند .  یک  سنگ نوشته در بیمارستان شهر :orbetello  شهر کوچکی دردر جنوب  منطقه توسکان  برای گرامی داشت  خاطره برونئو ژوردانو  فیلسوف  و شهید  دوره  استبداد و جنایات  و رابطه برده داری سیستم  فئودالیته  در قرون گذشته   نسب شده است . در این  سنگ نوشته  این جملات آمده است : ساکنان : orbetello بخاطر می آورند  که نام این بیمارستان  یاد آور  درد و رنج  انسان  واراسته ایست که می خواست  انسان هارا از طریق  علم و دانش  درد و رنج آنا ن را مداوا بکند نه از طریق دعا و معجزه  دروغین، ولو اینکه  آن انسان واراسته در این راه حتی جان و جسم او را  حاکمان کلیسا  بخاطر باور های خرافی شان زنده  زنده سوزاندند . 
کاردینال :Robert Bellarmin  که دادگاه و محاکمه  برونئو ژوردانو  و گالیه را سازماندهی و رهبری میکرد درسال 1930  از طرف واتیکان  به دلایل سیاسی  مشخص در رابطه با آن زمان ، یعنی اوج قدرت  فاشیسم بنوتو موسولینی به مقام مقدسین  کلیسا    Saint-Robert Bellarmin رسید و مقدس شد . و موسولینی  به پاپ  پی 13 ( PieXI  در پشتیانی از قدرت بی حد و مرز پاپ  چنین گفت : پاپ در اداره واتیکان و قدرت دینی  پاپ بر جوامع کاتولیک دنیا  قدرت بدون حد و مرز دارد . (نمونه تاریخی اتحاد  فاشیسم با  دستگاه دین )

                                               *                            *                                *
سیاست امروز  دستگاه  دینی واتیکان    با  خاطره تاریخی و شخصیت علمی :برونئو ژوردانو
در سوم فوریه 2000  بخاطر چهار صد مین سال زنده زنده  سوزاندن  برونئو ژوردانو ، کاردینال: پوپاردPoupardرئیس شورای مشورتی  فرهنگی  واتیکان  برای برائت  از محاکمه  گالیله  و هوس(ژان هوس پراگ  بخاطر اندیشه های مترقی و ضد خرافاتی اش از مقام مدرسی دین  توسط کلیسا  در سال 1411 عزل شد و بعدا همین دستگاه کلیسا  او را در دادگاه  انگیزیسیون  درسال 1411  به مرگ  از طریق زنده زنده سوزاندن  او محکوم کرد و این حکم را اجرا نمود ) رسما از طرف واتیکان  اظهار ندامت کرد  که واتیکان  با محاکمه و زنده زنده سوزاندن  این دانشمندان و یا زندانی کردن آنان  ، راه اشتباه رفته است .  علناً این شورا  چنین عمل حیوانی را مخالف  اصول و حقیقت انجیل  دانست .  درضمن اضافه کرد  که پاپ ژان پل دوم  در ماه مارس  در کلیسای اعظم :سن پیر   علنا  اعلام ندامت و تقاضای  بخشش  از افکار عمومی  خواهد کرد و زمینه گفتگو  بین دستگاه  روحانیت  کاتولیک دنیا  را با دانشمندان و متفکران غیر مذهبی  را باز خواهد نمود .  با وجود این گفته  های کاردینال  پوپارد  همین پاپ  ژان پل دوم ، که  بعضی از متفکرین  او را  یک پاپ آزاد اندیش و مترقی قلمداد می کردند  ، برائت  برونئو ژورادنو را  اعلام نکرد .  حتی  همین پاپ    در ریا ء و تزویر و مردم فریبی  تا آنجا پیش رفت  و گفت : « کلیسا  برای نجات  جان برونئو ژوردانو  تا این حد پیش رفت  که او را نکشد  ولی برعکس  رفتار برونئو ژوردانو  لجوجانه بود و باور های جزمی   او بود  که در نهایت  جان خود را از دست داد .
با تمام  احترام به باور های دینی  انسان ها ، وقتی به این جملات  آنهم هم بعد از گذشت 400 سال  از زنده زنده سوزاندن  دانشمندی  که فقط «گناه اش  داشتن آگاهی علمی  پیشرفته و جلوتر از مردم عادی داشت و می گفت  کره زمین  کانون  جهان هستی نیست  بلکه  کره ای است  در بین ملیونها کرات دیگر و این کره زمین  در حال گردش به دورخود و  خورشید است .  امروز هم این نظریه ها  توسط دانشمندان ژئوفیزیک  ثابت شده اند و خود حضرت پاپ هم میدانستند که حق با برونئوژوردانو بود ، با وجود این  برای تبریه جنایات کلیسا، دانشمندی که حقیقت علمی را بیان کرده است  اور مقصر میداند !!!
 دلیل اینکه  پاپ ژان پل دوم  نمی تواند  اعتراف بکند  که برونئوژوردانو  بخاطر جهل و جنایات و خرافات  حاکم در دستگاه  روحانیت مسیحی  کاتولیک  زنده زنده سوزانده شد ، لجاجت برونئو ژوردانو  نبود ، بلکه  سازماندهی  این دادگاه (بخوانید ظلم گاه  جهل گاه و جنایت دستگاه دین مداران)   توسط  پاپ  کلمان  هشتم  سازمان دهی و برنامه ریزی شده بود .  اگر ژان پل دوم  به برائت و بی گناهی و منطقی بودن  نظریه برونئوژوردانو   حق میداد ، در نهایت ، اعمال  پاپ کلمان هشتم و تمام دستگاه دینمداران  بیسواد و حقه باز ، وخودش را محکوم می کرد و دستگاه  دین فروشان  تخته می شد .  خوانندگان ملاحظه می کنند که  دستگاه دین اجباری  برای حفظ قدرت  خود تا چه حد  حاضر  به اجرای جنایات  هولناک است .  فراموش نکنیم  که همین امروز  دستگاه  واتیکان  در سطح جهان  صاحب یکی از پرقدرت ترین دستگاه  اطلاعاتی و جاسوسی دنیا را دارد و از نظر مالی و یکی از ثروتمند ترین دستگاه  مافیائی دنیا است . گرنه  پاپ ژان پل دوم هم مثل هر  محصل دبیرستانی می دانست که زمین دور خود و دور خورشید  می چرخد و زمین کانون جهان هستی نیست ، بلکه ستاره ای است در بین ملیونها ستاره  در ابعاد بی نهایت .  همین کلیسای کاتولیک  در چهار  قرن گذشته  بزرگترین قدرت و متحد  استعمار در  تاریخ استعمار قاره آفریقا ، آمریکای لاتین ، و آسیا بوده است . (ادامه دارد) 
-          اقتباس بطور کامل .و یا به اختصار  با ذکر نام نویسنده و ماخًذ کاملا آزاد است .
-          ماخذ  در زبان فرانسه
 به قلم : کاظم رنجبر، دکتر در جامعه شناسی سیاسی 
هشتم ژانویه ۲۰۱۴

هیچ نظری موجود نیست: