کمدی مناظره "انتخاباتی" ! در سیمای جمهوری اسلامی !
بهروز ستوده
برای به سخره گرفتن مراسم تعیین بهترین نوکر برای رهبر ، اگر تمام مخالفان جمهوری اسلامی جمع میشدند ، نمیتوانستند برنامه ای را ارائه دهند که سیمای جمهوری اسلامی ارائه میدهد ، گوئی که همه چیز به گونه ای تنظیم شده است تا بی صلاحیتی و بی لیاقتی کسانی که شورای نگهبان ، صلاحیت آنان را برای نشستن بر کرسی بی اعتبار ریاست جمهوری اسلامی تأیید کرده است ، در معرض دید همگان قرار دهد . گماردن افراد ناکارآمد و نالایق بر مصدر کارهای بزرگ ، راه و رسم اغلب دیکتاتورها و خودکامگان تاریخ درمرحله پایانی عمرشان بوده است ، و حالا نوبت خامنه ای خودکامه است که هرچه به نقطه پایانی عمر خویش نزدیک تر میشود حقیرترین و نادان ترین افراد را برجایگاه بلند مینشاند تا شاید در سایه حقارت این ذوب شدگان در ولایت مطلقه او ، عظمت و کاردانی خود را رخ مردم آگاه ایران بکشد و در اذهان مردم نا آگاه چنین القاء کند که گویا "مدیر ومدّبر" اوست و سایرین وظیفه ای ندارند بجز اینکه فرمانبر و مطیع رهبر باشند ! تأکید مجدد خامنه ای به کاندیدهای ریاست جمهوری ، مبنی براینکه : " به مردم وعده هائی ندهند که اجرای آن در توان و صلاحیت شان نیست" هشدار خامنه ای به این واقعیت است که : رئیس جمهور در ولایت مطلقه فقیه ، یک مقام تشریفاتی است که وظیفه اش ابلاغ و اجرای سیاست هائی است که از طرف بیت رهبری صادر میشود! با وجود این تمام کاندیدها در مناظره های تلوزیونی خود ، برای عوامفریبی و جلب آرای مردم ، چنین وانمود میسازند که اگر رئیس جمهور شوند قادر خواهند بود که کشور و مردم ولایت زده ایران را به رفاه و خوشبختی برسانند !
بهروز ستوده
برای به سخره گرفتن مراسم تعیین بهترین نوکر برای رهبر ، اگر تمام مخالفان جمهوری اسلامی جمع میشدند ، نمیتوانستند برنامه ای را ارائه دهند که سیمای جمهوری اسلامی ارائه میدهد ، گوئی که همه چیز به گونه ای تنظیم شده است تا بی صلاحیتی و بی لیاقتی کسانی که شورای نگهبان ، صلاحیت آنان را برای نشستن بر کرسی بی اعتبار ریاست جمهوری اسلامی تأیید کرده است ، در معرض دید همگان قرار دهد . گماردن افراد ناکارآمد و نالایق بر مصدر کارهای بزرگ ، راه و رسم اغلب دیکتاتورها و خودکامگان تاریخ درمرحله پایانی عمرشان بوده است ، و حالا نوبت خامنه ای خودکامه است که هرچه به نقطه پایانی عمر خویش نزدیک تر میشود حقیرترین و نادان ترین افراد را برجایگاه بلند مینشاند تا شاید در سایه حقارت این ذوب شدگان در ولایت مطلقه او ، عظمت و کاردانی خود را رخ مردم آگاه ایران بکشد و در اذهان مردم نا آگاه چنین القاء کند که گویا "مدیر ومدّبر" اوست و سایرین وظیفه ای ندارند بجز اینکه فرمانبر و مطیع رهبر باشند ! تأکید مجدد خامنه ای به کاندیدهای ریاست جمهوری ، مبنی براینکه : " به مردم وعده هائی ندهند که اجرای آن در توان و صلاحیت شان نیست" هشدار خامنه ای به این واقعیت است که : رئیس جمهور در ولایت مطلقه فقیه ، یک مقام تشریفاتی است که وظیفه اش ابلاغ و اجرای سیاست هائی است که از طرف بیت رهبری صادر میشود! با وجود این تمام کاندیدها در مناظره های تلوزیونی خود ، برای عوامفریبی و جلب آرای مردم ، چنین وانمود میسازند که اگر رئیس جمهور شوند قادر خواهند بود که کشور و مردم ولایت زده ایران را به رفاه و خوشبختی برسانند !
خامنه ای خودکامه که این روزها ، خود را دراوج قدرت و یکه
تازی میبیند و حتی یار غار و دوست دیرینه خود که برای نجات او و حکومت
جمهوری اسلامی ، میخواست وارد معرکه شود ، به گوشه ای رانده است ، و همانند
تمام خودکامان و یکه تازان تاریخ در انتهای عمربه بیماری خود بزرگ بینی
افراطی و بدبینی نسبت به دوستان سابق خود گرفتار شده ، تصمیم گرفته است
کلید خزانه قدرت و ثروت فقط و فقط دست خودش باشد ! خامنه ای در آخرین فاز
ازدیکتاتوری و خودکامگی ، در این اندیشه باطل غوطه وراست که چون تسمه های
قدرت خویش را بکمک سرداران سپاه و بسیج و نیروهای امنیتی محکم تر بسته ،
بنابراین دوام و بقای قدرت خود را تضمین کرده است ، غافل از اینکه همان
چیزی که او فکر میکند نقطه قدرت اوست باعث تسریع فروپاشی رهبری و قدرت
مطلقه او خواهد شد .
وقتی رئیس شورای نگهبان و دست راست رهبر، آیت الله جنتی
معروف به "آیت الله نمیر" که در سن 87 سالگی ، همچنان درعرصه های مذهبی و
سیاسی و اقتصادی و نظامی و امنیتی و فرهنگی و غیره فعال است ، صلاحیت
یاردیرینه خمینی و خامنه ای و ناخدای کشتی شکسته جمهوری اسلامی ، هاشمی
رفسنجانی 79 ساله را به علت "پیری" برای ریاست جمهوری مردود تشخیص میدهد !
بدون شک این داستان حکایت ازاین میکند که این بار مردم ایران با یک
"کمدی انتخاباتی " روبرو هستند ، بقول آن جوان ایرانی که وقتی خبرنگار
سیمای جمهوری اسلامی در یکی از خیابانهای تهران از او پرسید : نظر شما در
مورد مناظره های تلوزیونی کاندیدهای انتخابات ریاست جمهوری چیست ؟ و آن
جوان در جواب گفت : " دیدن این مناظره ها برای سرگرمی و تفریح بد نیست ،
من که خیلی خندیدم ، مخصوصاً حرف ها و شکلک های آقای غرضی خیلی با حال بود "
و کمدی انتخاباتی ، تنها نام برازنده ای است که مردم ایران برای مناظره
های تلوزیونی انتخاب کرده اند ، و چه خوب شد که این کمدی بر روی صحنه آمد
تا مردم ایران بروشنی ببنیند که سرنوشت کشورشان در یکی از مخاطره آمیز ترین
مقاطع تاریخ این سرزمین ، بازیچه دست چه عناصر چاپلوس و بی صلاحیتی شده
است ؟! و چه رجاله های شعبده بازی بر خود نام "رجال سیاسی" مندرج در قانون
اساسی جمهوری اسلامی نهاده اند و مدعی اند که آمده اند راه خروج از
بحران و پیشرفت و ترقی ایران را نشان دهند ! غافل از اینکه وضعیت موجود و
بحرانی که امروزه ایران را در لبه پرتگاه نابودی قرارداده است درست بخاطر
وجود کسانی ازقماش همین کاندیدهای دروغ باف بر مصادرمدیریت کشور طی 34 سال
گذشته بوده است . و حالا کسانی که در ویران سازی ایران و بدبخت کردن مردم
مسئولیت مستقم داشته اند ، این روزها با وقاحت تمام ، چشم در چشم مردم
ایران میدوزند و با دروغ بافی در صفحه تلویزیونی که در حقیقت سیمای ولایت
مطلقه فقیه است ، برای درمان دردهای کشور و مردم نسخه های شفا بخش می پیچند
! و کیست که نداند در فردائی که حکومتی ملی و مردمی در ایران ، زمام امور
را بدست گیرد ، بدون شک دولت برآمده از یک انتخابات آزاد ، کسانی را که
کشور و مردم ایران را به این روزسیاه نشانده اند و از جمله همین کاندیدهای
ریاست جمهوری اسلامی را ، بپای میز محاکمه خواهد کشاند ، و آن روز دور نیست
.
بموجب اصل یکصد وپانزدهم قانون اساسی جمهوری اسلامی ، رئیس
جمهور از میان رجال سیاسی ومذهبی و با رأی مردم انتخاب میشود ، و از
آنجائی که درسیستم اسارت بار جمهوری اسلامی ، نهادی بنام شورای نگهبان با
حق نظارت استصوابی وجود دارد که میبایستی صلاحیت این "رجال سیاسی و مذهبی "
را تأیید نماید ، پس بموجب همین قانون اساسی ، شهروندان ایرانی ، بطور
کامل ازحق آزاد انتخاب شدن محروم میشوند و این حق عملاً شامل شخص یا
اشخاصی میگردد که رجال سیاسی و مذهبی بودن آنان تصویب شورای نگهبان برسد ،
برای مثال در همین خیمه شب بازی پیش رو ، بیش از600 نفر و ازجمله رفسنجانی و
بسیاری دیگرکه همگی از پایه گذاران و حافظان حکومت اسلامی و در زمره رجال
سیاسی جمهوری اسلامی بحساب میایند ، برای شرکت در "انتخابات" ثبت نام کردند
ولی شورای نگهبان از میان آنان ، فقط هشت نفر را واجد صلاحیت دانست ،
بدین معنی که اطلاق "رجال سیاسی و مذهبی " به رفسنجانی و بیش از 600 نفر
دیگر از خادمان خمینی و خامنه ای ، مورد تأیید شورای نگهبان نیست !
بنابراین و بفرموده شورای نگهبانی که توسط رهبر ساخته و پرداخته شده است ،
حق انتخاب شدن که از حقوق ابتدائی شهروندی است در کشوری با جمعیت 75 ملیون
نفر ، محدود میشود به هشت نفر و تازه از میان این هشت نفر ، کسی که قرار
است از صندوق های تقلب بیرون بیاید از پیش و توسط خامنه ای مشخص گردیده
است ، و همانطوریکه سخنگویان بیت رهبری از مدتها قبل اعلام کرده اند :
"مهندسی انتخابات وظیفه ای که بر عهده نیروهای سپاه و بسیج نهاده شده است "
!
حال در اینجا ممکن است برای هر شهروند ایرانی این سئوال پیش
بیاید که معیار شورای نگهبان برای تشخیص "رجال سیاسی و مذهبی" چیست و این
هشت نفر بر چه اساس و معیاری برای احراز مقام ریاست جمهوری اسلامی ،
برگزیده شده اند ! اگر نخواهیم این خیمه شب بازی بیت رهبری را که میخواهند
بنام "انتخابات آزاد" به مردم ایران حقنه کنند جدی بگیریم ، با نگاهی کوتاه
به ظاهر و باطن هشت نفری که شورای نگهبان ، سیاسی و مذهبی بودن آنان را
تأیید کرده است ، میتوانیم در قالب جد و طنز حدس بزنیم که معیار ارزش
گذاری شورای نگهبان برای تشخیص کاندیدهای اصلح و رجال سیاسی و مذهبی جمهوری
اسلامی چه بوده است ، در قالب جّد و ظنز ، کاندید اصلح و رجل سیاسی و
مذهبی در جمهوری اسلامی باید دارای خصوصیات زیر باشند :
1- کاندیدای ریاست جمهوری اسلامی باید دارای عضو جنسی
نرینه باشد تا در زمره رجال سیاسی ومذهبی محسوب گردد و واجد شرایط برای
انتخاب شدن بعنوان رئیس جمهور اسلامی جمهور شود . بنابراین تلاش آن دسته از
اصلاح طلبان و روشنفکران دینی ، برای استخراج واژه شهروند از"رجال سیاسی
ومذهبی" مندرج در قانون اساسی تبعیض آمیز جمهوری اسلامی ، تلاشی است
بیهوده و نمیتوان بر روی ماهیت ارتجاعی و تبعیض آمیز این قانون اساسی ،
پرده استتار کشید و تفسیری اصلاح طلبانه از قانونی بغایت قرون وسطائی که
تبعیض های جنسیتی و مذهبی و عقیدتی و طبقاتی و قومی و فرقه ای و غیره و
غیره در لابلای مواد آن موج میزند ارائه داد و در زیر سایه حاکمیت جمهوری
اسلامی و ولایت مطلقه فقیه ، این قانون اساسی را قابل اصلاح تصور نمود !
2- کاندیدای ریاست جمهوری اسلامی و "رجل سیاسی و مذهبی"
باید ریش داشته باشد . البته قانون اساسی جمهوری اسلامی بصورت مکتوب ،
داشتن ریش را شرط احراز این مقام ندانسته است ، ولی آیا شما کسی را در
ایران سراغ دارید که به مقام و موقعیتی رسیده باشد و ریش نداشته باشد ؟
رئیس جمهور که سهل است ،حتی رئیس و یا معاون اداره ای در یکی از شهرهای
دور افتاده ایران را میشناسید که ریش را پشتوانه گرفتن شغل و مقام نکرده
باشد ؟ پس میتوان نتیجه گرفت که در جمهوری اسلامی و بر طبق یک قانون
نانوشته ، شکل و شمایل ظاهری افراد برای کسب هر مقامی اهمیت دارد و رجال
سیاسی و مذهبی بدون ریش از پیمودن مدارج ترقی و تعالی در جمهوری اسلامی باز
خواهند ماند ! در فرهنگ ارزش گذاری جمهوری اسلامی ، همانگونه که حجاب
بانوان بخودی خود ، یک "ارزش" محسوب میشود ، ریش مردان نیز بخودی خود یک
"ارزش" است !
3- کاندیدای ریاست جمهوری اسلامی باید داغ بر پیشانی
داشته باشد ، داشتن داغ بر پیشانی برای "رجال سیاسی و مذهبی " ، همانقدر
اهمیت دارد که داشتن ریش بر صورت آنان . ریش بدون داغ و یا داغ بدون ریش ،
رجل کامل سیاسی مذهبی بحساب نمیاید ، هر دو که با هم جمع شوند شخصیت مطلوب
شورای نگهبان برای احراز مقام ریاست جمهوری اسلامی آفریده میگردد و موجبات
نزدیکی به بیوت آیات عظام خامنه ای ، جنتی و مصباح یزدی و سایر فسیل های
عهد عتیق فراهم میشود ! نمونه داغ های پُر و پیمانی که دو کاندیدای
"انتخابات"( ولایتی و جلیلی) بر پیشانی دارند معیار سنجش شورای نگهبان در
این مورد است و این مُدل از داغ ها میتواند مورد تقلید سایر ذوب شدگان در
ولایت که در فکر کسب جاه و مقامی هستند گردد !
4- کاندیدای ریاست جمهوری و "رجال سیاسی و مذهبی" باید
که در ولی فقیه و شخص رهبر کاملاً ذوب شده باشند ، آنقدر که چیزی از
وجودشان باقی نمانده باشد و از هر سلول بدن این ذوب شدگان در ولایت ، هر
لحظه فریاد " انأ العبد یا خامنه ای " به گوش رهبر و بیت فخیمه رهبری برسد !
5- "رجال سیاسی و مذهبی" باید گوش به زنگ باشند که با
یک اشاره رهبر ، مانند جانوری هار از جا برجهند و پاچه ی مغضوبین بیت رهبری
را بگیرند ، و هرچه لیست مغضوبین بیت رهبری بلندتر میشود ، فعالیت این
جانورهای هار هم بیشتر میگردد ، حمله به "سران فتنه" و فحاشی علیه هرکسی
که در مقابل خودکامگی رهبر بایستد ، اکنون مُد روز است و یکی از رموز عبور
از صافی شورای نگهبان . ا
6- کاندیدای ریاست جمهوری و رجال سیاسی در حکومت اسلامی
، نیازی به تخصص در امور مربوط به کشور داری و مدیریت و اقتصاد و سیاست و
صنعت و فرهنگ و غیره و غیره ندارند ، چونکه راهکارهای مملکت داری و چگونگی
تعامل با بلاد اسلامی و بلاد کفار ! ازخزانه غیب میرسد ! به ولی فقیه الهام
میشود و از ایشان به بیت رهبری و از بیت رهبری به فرماندهان نظامی و
انتظامی و امنیتی و امام های نماز جمعه و نوحه خوان ها و مدیحه سرایان در
سرتاسر ایران ابلاغ میگردد ! با در نظر گرفتن امدادهای غیبی است که سعید
جلیلی میگوید: در صورت پیروزی و رسیدن به مقام ریاست جمهوری اسلامی ، قصد
دارد با استعانت از رهنمودهای رهبر ، اسلام را در سراسر دنیا گسترش داده و
اقدام تأسیس "امپراطوری بزرگ اسلامی " نماید ! و در این میان یادمان نرود
که "امام راحل" و بنیاگذار جمهوری اسلامی که تمام قبایل جمهوری اسلامی و از
جمله اصلاح طلبان برای تبرّک ، خود را به افکار بلند او می چسبانند گفته
است : "اقتصاد مال خر است" و " ما به متخصص احتیاج نداریم ، ما متعهد به
اسلام میخواهیم"
7- رجال سیاسی جمهوری اسلامی و کاندیدها ، باید از این
هنر و توانائی برحوردار باشد که بتوانند در یک فرصت دو دقیقه ای که به آنها
داده میشود تا به تشریح برنامه های اقتصادی خود بپردازند ! در آن دو دقیقه
، اول یک بسم الله الرحمن الرحیم و بهی نستعین و یک آیه از قران بخوانند ،
بعد به تشریح برنامه اقتصادی خود بپردازند و دست آخر وقت اضافی هم
بیاورند !
8- کاندیدای اصلح و رجل سیاسی مذهبی درجمهوری اسلامی اگر
از یاران پای منقل"آقا" باشند ، و یا از طریق نسبی و یا سببی نیز خود را
با "آقازاده ها" وصل کنند(حداد عادل – ولایتی) شورای نگهبان البته بدون
معطلی و دو قبضه صلاحیت آنان را برای ریاست جمهوری اسلامی تصویب مینماید .
نشانه های رجل سیاسی و مذهبی و کاندیدای ریاست جمهوری خیلی
بیشتر از اینها است که نگارنده این سطور در این مختصر به آن اشاره کرد .
این فقط مشتی است از خروار و شما میتوانید با کنکاش در شخصیت هشت نفری که
صافی شورای نگهبان گذشته اند ، موفق به کشف نشانه های دیگری برای "رجال
سیاسی و مذهبی" جمهوری اسلامی بشوید !
16 خرداد ماه 1392
6 ژوئن
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر