طی دهه 1970 میلادی، بهای طلا از 35 دلار در هر
اونس تا سال 1974 به 200 دلار در هر اونس رسید. بعد از آن یک اتفاق غیر قابل پیش
بینی رخ داد و در فاصله سالهای 1974 تا 76 بهای طلا دقیقاً به نصف کاهش یافت و به
100 دلار در هر اونس رسید. در آن زمان بسیاری از سرمایه گذاران طلا، به دلیل این
امر سرمایه خود را به شکل کامل به فروش رسانده و از این بازار خارج شدند.
ولی بعد از آن اتفاقی جالبتر رخ داد و از اواسط
1976 تا 1980 بهای طلا به شکلی عجیب شروع به افزایش کرد و به 800 دلار در هر اونس
رسید. در این بین هر آن کس که دو سال پیاپی کاهش بهای طلا را تحمل کرده بود توانست
با سودی سرشار و از این آزمون خارج شود.
21 سال بعد، بازار طلا وجه دگرگون شده ای به خود
گرفت و به شکلی متناوب شروع به افزایش بها کرد تا در نهایت به رکورد های پیاپی دست
یافت. در واقع از سال 2001 تا کنون یعنی بیش از 11 سال، طلا با میانگین رشدی 18
درصدی در هر سال مواجه شده است.
بدون شک کمترین دارایی را میتوان سراغ گرفت که
با این تناسب و تداوم به رشد خود ادامه داده باشد. اما در سال 2013 بهای طلا در چه
شرایطی خواهد بود؟
طلا ابتدای سال جاری را بهای 1600 دلار در هر
اونس آغاز کرده. چنانچه بخواهیم میانگین رشد 18 درصدی را برای سال جاری طلا پیش
بینی کنیم بر این اساس بهای طلا در پایان سال 2012 باید معادل حدود 1880 دلار در
هر اونس باشد.در این سطح و با این حساب بهای طلا سال 2013 را باید با رقمی در حدود
1900 دلار در هر اونس آغاز کند.
چنانچه با همین منطق به پیش رویم بهای طلا در
سال 2013 با رشد 18 درصدی باید رقمی در حدود 2200 دلار در هر اونس یا چیزی نزدیک
به آن را تجربه کند.
از سویی هیچ کدام از نهادهای بازار طلا در حال
حاضر تغییری نداشتهاند و عرضه و تقاضا حتی بسیار منسجمتر و شفافتر نیز شدهاند.
در واقع 4 عامل اصلی وجود دارد که میتواند رشد بهای طلا در سالهای پیش رو را رقم
بزند.
اول: رشد مداوم و قابل توجه پول بدون پشتوانه
با نگاهی به نمودار زیر مشخص میشود که وضعیت
پول بدون پشتوانه در اقتصاد جهانی به چه ترتیب است. همانگونه که در نمودار میتوان
مشاهده کرد، در سالهای اخیر آمریکا و اغلب کشورهای توسعه یافته بیش از میزان
تولید طلا در سطح جهانی اقدام به انتشار پول کردهاند.
این نمودار نشان دهنده میزان انتشار پول در ساعت
است. حال خود تصور کنید تسری این یک ساعت به یک سال چه نتیجه ای در بر دارد. حتی
نه تنها برای یک سال بلکه برای چند سال. این امر به معنای مهمیزی بر بهای طلا است.
دوم: رشد شدید تقاضای جهانی برای طلا
در همان حال که بانکهای مرکزی بزرگ جهان در حال
انتشار پول هستند، افراد بیش از همیشه به طلا روی میآورند و سرمایه های خود را
تبدیل به طلا میکنند، به خصوص در دو کشور بسیار مهم برای طلا یعنی هند و چین. دو
کشوری که در سال 2002 به تنهایی 23 درصد از تقاضای جهانی طلا را در خود جای دادند.
در حال حاضر این دو کشور به تنهایی نیمی از
تقاضای جهانی برای طلا را یعنی در حدود 47 درصد از مجموع تقاضای جهانی را به خود
اختصاص دادهاند.
سوم: خرید طلا از سوی بانکهای مرکزی در سراسر
جهان
از سوی دیگر بانکهای مرکزی نیز به خصوص در
کشورهای در حال توسعه با سرعتی سرسام آور در حال خرید طلا و ذخیره سازی این فلز گران
بها هستند. در سال 2012 این بانکها مجموعاً 493 تن طلا خریداری کردهاند که رکورد
سال گذشته یعنی 457 تن را شکسته است. بسیاری بر آنند که این روند تداوم دارد که
خود حمایتی از رشد بهای طلا را در سال 2013 در پی دارد.
چهارم: تقاضای بیشتر از میزان عرضه
سمت دیگر این معادله میزان عرضه طلا است. در حال
حاضر صنایع فعال در خصوص اکتشاف و تولید طلا به شدت با معضل دسترسی به منابع جدید
مواجه هستند.بر اساس آماری که چندی پیش شرکت بریک منتشر کرده، این صنایع در سال
2011 به میزان 8 میلیارد دلار صرف اکتشاف منابع جدید طلا کردهاند، در حالی که رشد
این اکتشافات با روندی نزولی مواجه شده است.
بلومبرگ نیز چندی پیش در گزارشی اعلام کرد که در
سال 1991 مجموع اکتشافات جدید معادن طلا برابر با 11 عدد بوده در حالی که در سال
2011 این رقم به سه عدد کاهش یافته است. نتیجه عدم تعادل در عرضه و تقاضای طلا نیز
بر کسی پوشیده نیست.
هرچند برخی بر این باورند که بهای طلا در سال
2013 با کاهش روبرو خواهد بود اما، واقعیت این است که هیچ علامتی برای این امر در
حال حاضر وجود ندارد. بلکه قیمت تعادلی برای تولید کنندگان در حال افزایش است که
به معنی افزایش بهای طلا خواهد بود. این امر دلیلی بر آن است که بهای طلا میتوان
در سال آینده میلادی رقم جدید را به ثبت برساند و شاید به مثابه اواخر دهه 70
میلادی تنها سرمایه گذاران صبور از این آزمون خرسند خارج شوند.
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر