والت و مرشایمر بعد از چاپ این مقاله با دشواری های زیادی روبرو شدند
تاثیر لابی اسرائیل بر سیاست خارجی آمریکا
بهمن دارالشفایی
عمده مباحث کتاب حدود یک سال و نیم پیش در مقاله چاپ شد که جنجال های زیادی ایجاد کرد
مدرسه اقتصاد و علوم سیاسی لندن (ال اس ای) روز سه شنبه میزبان دو استاد دانشگاه آمریکایی بود که اخیرا کتابی درباره نقش لابی هوادار اسرائیل در سیاست خارجی ایالات متحده منتشر کرده اند.
پروفسور استیون والت، استاد دانشگاه هاروارد، و پروفسور جان مرشایمر، استاد دانشگاه شیکاگو، سال گذشته مقاله ای در نشریه نقد کتاب لندن منتشر کردند که بحث های زیادی در پی داشت و مشکلاتی برای این دو استاد دانشگاه در آمریکا پیش آورد.
در آن زمان گفته شد نشریات آمریکایی از چاپ این مقاله سر باز زده اند و به همین دلیل این دو مجبور شده اند مقاله شان را برای چاپ به یک نشریه انگلیسی بسپارند.
این مقاله اعتراض شدید گروه های طرفدار اسرائیل را در آمریکا در پی داشت و تعدادی از سخنرانی های این دو به دلیل اعتراض شدید گروه های طرفدار اسرائیل به برگزارکنندگان لغو شد.
یک سال و اندی بعد از چاپ این مقاله، کتاب "لابی اسرائیلی" نوشته این دو استاد آمریکایی وارد بازار شد که بار دیگر این بحث را تازه کرد.
بحث طبیعی
استیون والت، سخنران اول جلسه، صحبت خود را با این نکته آغاز کرد که وقتی قرار است درباره مسئله حمل سلاح در آمریکا صحبت کنیم طبیعی است نقش لابی طرفدار حمل سلاح را نیز بررسی کنیم، وقتی درباره مسئله انرژی در آمریکا حرف می زنیم طبیعی است در باره نقش شرکت های نفتی بحث کنیم، وقتی سیاست آمریکا درباره کوبا را بررسی می کنیم طبیعی است درباره نقش جامعه کوبایی های مقیم آمریکا حرف بزنیم. به چه دلیل وقتی قصد بررسی سیاست آمریکا در خاورمیانه را داریم، نباید حق داشته باشیم که نقش لابی هوادار اسرائیل را در این میان بررسی کنیم؟
به عقیده آقای والت لابی اسرائیل یک لابی مثل بقیه لابی هاست که کارش را، که حمایت از منافع اسرائیل است، به خوبی انجام می دهد و موفق شده سیاست خارجی آمریکا را کاملا مطابق با خواست خود شکل دهد.
آقای والت با اشاره هایی به فعالیت های گسترده لابی هوادار اسرائیل گفت که تقریبا هیچ سیاستمداری در آمریکا که قصد انتخاب یا انتصاب به یک سمت سیاسی را دارد، بر خلاف منافع اسرائیل و برخلاف مواضع لابی هوادار این کشور صحبت نخواهد کرد، چون این کار باعث حذف او از سیستم سیاسی آمریکا می شود.
به گفته آقای والت در نتیجه این فعالیت ها آمریکا تقریبا در همه موارد و بدون قید و شرط از اسرائیل حمایت می کند، حتی اگر این کار بر خلاف منافع ملی آمریکا باشد.
تقریبا هیچ سیاستمداری در آمریکا که قصد انتخاب یا انتصاب به یک سمت سیاسی را دارد، بر خلاف منافع اسرائیل و برخلاف مواضع لابی هوادار این کشور صحبت نخواهد کرد، چون این کار باعث حذف او از سیستم سیاسی آمریکا می شود.
استیون والت، استاد دانشگاه هاروارد
آقای والت به کمک های اقتصادی (از جمله بیش از دو میلیارد دلار کمک بلاعوض و بی قید و شرط سالانه آمریکا به اسرائیل)، دیپلماتیک (از جمله وتوی قطعنامه های علیه اسرائیل در سازمان ملل) و سیاسی (از جمله در مذاکرات صلح خاورمیانه) آمریکا به اسرائیل در سالیان گذشته اشاره کرد.
دلایل حمایت بی چون و چرا
آقای والت در ادامه به دلایلی که برای حمایت بی چون و چرای آمریکا از اسرائیل آورده می شود پرداخت.
به گفته آقای والت یکی از دلایلی که ارائه می شود این است که اسرائیل یک کشور دموکراتیک و یک سرمایه استراتژیک برای ایالات متحده است. به عقیده نویسندگان کتاب اسرائیل تنهاکشور دموکراتیک جهان نیست، در حالی که بقیه کشورهای دموکراتیک به هیچ وجه از حمایت بی قید و شرط آمریکا برخوردار نیستند. علاوه بر این، به عقیده نویسندگان کتاب، رفتار اسرائیل با جمعیت عرب این کشور و نیز با فلسطینی ها در بسیاری از موارد دموکراتیک نیست.
آقای والت یکی از دلایل دیگری را که در دفاع از حمایت بی قید و شرط آمریکا از اسرائیل عنوان می شود، خواست مردم آمریکا دانست. در حالی که به گفته آقای والت نظرسنجی ها نشان می دهند 78 درصد مردم آمریکا می گویند آمریکا نباید در مناقشه خاورمیانه طرف هیچ کدام از طرفین درگیری را بگیرد و 87 درصد یهودی های آمریکا نیز گفته اند طرفدار سیاست دو دولت مستقل در کنار هم هستند.
برچسب ضد یهودی بودن
آقای والت در ادامه به کارکردهای دیگر لابی طرفدار اسرائیل، غیر از فعالیت در واشنگتن و تلاش برای تاثیر بر سیاست گذاری ها اشاره کرد.
به عقیده نویسندگان کتاب یکی از کارکردهای اصلی لابی هوادار اسرائیل، خاموش کردن هر صدایی است که مخالف اسرائیل باشد. آقای والت به شکایت هایی اشاره کرد که بعد از پخش یک مجموعه مستند تلویزیونی در سی ان ان ساخته کریستین امانپور - به اعتقاد مخالفان افراطی های یهودی و مسیحی و مسلمان را با هم مقایسه کرده بود - از این شبکه تلویزیونی شد.
سیل تلفن ها و نامه های شکایت آمیز به انتشاراتی که کتاب اخیر جیمی کارتر، رئیس جمهور اسبق آمریکا، درباره مسئله اسرائیل و فلسطین را چاپ کرده بود، دیگر مثال آقای والت در این مورد بود.
به گفته آقای والت لابی هوادار اسرائیل در این راه از روش زدن برچسب ضد یهود بودن به مخالفان استفاده می کند. با این روش انرژی فرد مورد نظر صرف این می شود که به اتهام ضد یهود بودن پاسخ دهد، باعث می شود که دیگران نظراتشان را نگویند، و باعث می شود دیگران فرد مورد نظر را یک فرد دردسرساز بشناسند و سراغ او نروند.
جنگ عراق، حمله به ایران
والت و مرشایمر بعد از چاپ این مقاله با دشواری های زیادی روبرو شدند
در ادامه جلسه آقای مرشایمر درباره نقش بخصوص لابی هوادار اسرائیل در شکل دادن به سیاست خارجی آمریکا صحبت کرد و به طور مشخص به نقش این لابی در سیاست خارجی آمریکا در قبال عراق، پیش از حمله، و ایران، در حال حاضر، پرداخت.
به گفته آقای مرشایمر قبل از حمله آمریکا به عراق در ابتدای سال 2003، اسرائیل تنها کشوری جز کویت بود که هم مردم و هم حکومتش از حمله به عراق پشتیبانی کردند.
به گفته آقای مرشایمر ایده حمله به عراق در ابتدای سال 1998 و در نامه تعدادی از نومحافظه کاران به بیل کلینتون، رئیس جمهور وقت آمریکا، مطرح شد. نومحافظه کارانی که تعدادی از آنها از اعضای فعال لابی طرفدار اسرائیل هستند.
اما به عقیده نویسندگان کتاب اسرائیل ترجیح می داد آمریکا ابتدا به ایران حمله کند و بعد به عراق، چون ایران را خطر بزرگتری می دانست. اما وقتی متوجه شد اولویت دولت آمریکا برخورد با صدام حسین است، سیاستش را تغییر داد و به تشویق آمریکا به حمله به عراق پرداخت.
به گفته نویسندگان کتاب در آن زمان وزارت خارجه، سازمان های اطلاعاتی و امنیتی و نیروهای نظامی آمریکا مخالف حمله به عراق بودند. اما فعالیت های نومحافظه کاران و نیز لابی و دولت اسرائیل باعث شد نهایتا جورج بوش تصمیم به حمله به عراق بگیرد.
آقای مرشمایر در مورد ایران هم گفت که ایران در چند سال اخیر تلاش هایی برای حل مشکلاتش با آمریکا کرده (از جمله کمک به براندازی طالبان و پیشنهاد مذاکره در سال 2003)، اما دولت آمریکا با فشار لابی هوادار اسرائیل همواره سیاست خصمانه در قبال ایران داشته است.
آقای مرشمایر گفت در حال حاضر هم اوضاع به همین گونه است. وزارت خارجه، نیروهای اطلاعاتی و امنیتی و نیروهای نظامی آمریکا شدیدا مخالف گزینه نظامی علیه ایران هستند. کمترین چیزی که می شود گفت این است که حتی اگر حرفی از احتمال حمله نظامی به ایران زده می شود و این مساله مطرح می شود، در نتیجه فعالیت های لابی هوادار اسرائیل است. چون این لابی تنها گروهی است که موافق حمله آمریکا به ایران است.
به گفته آقای مرشمایر جلوگیری از هسته ای شدن ایران در جهت منافع آمریکا و اروپا و کشورهای خاورمیانه است، اما حمله نظامی برای این منظور در جهت منافع آمریکا نیست. ایران تهدید مستقیمی برای آمریکا نیست، بلکه تهدیدی مستقیم برای اسرائیل است و آقای بوش هم در سال 2006 تصریح کرد ما به این دلیل می خواهیم جلوی هسته ای شدن ایران را بگیریم که اسرائیل را تهدید کرده است.
اسرائیل یک کشور عادی است که آمریکا باید با آن مثل یک کشور عادی رفتار کند. به این معنی که اگر اسرائیل کاری کرد که در جهت منافع ملی آمریکا بود از آن پشتیبانی کند و اگر کاری کرد که بر خلاف منافع ملی آمریکا بود از آن حمایت نکند و به اسرائیل برای تغییر آن سیاست فشار بیاورد.
جان مرشایمر، استاد دانشگاه شیکاگو
آقای مرشمایر در پایان سخنرانی خود نتیجه گیری کرد که به عقیده نویسندگان کتاب اسرائیل یک کشور عادی است که آمریکا باید با آن مثل یک کشور عادی رفتار کند. به این معنی که اگر اسرائیل کاری کرد که در جهت منافع ملی آمریکا بود از آن پشتیبانی کند و اگر کاری کرد که بر خلاف منافع ملی آمریکا بود از آن حمایت نکند و به اسرائیل برای تغییر آن سیاست فشار بیاورد.
پیش به سوی آپارتاید
در پایان تعدادی از حاضران سوالات خود را مطرح کردند.
یکی از حاضران پرسید وقتی رئیس جمهور ایران می گوید قصد دارد اسرائیل را از نقشه جهان محو کند، چطور شما می گویید نباید به هر قیمتی که شده از دستیابی این کشور به سلاح هسته ای جلوگیری کرد؟ آقای والت در پاسخ به این سوال گفت رئیس جمهور ایران در واقع اسرائیل را تهدید نکرده، بلکه گفته [آقای] خمینی در اوایل انقلاب را تکرار کرده و وقتی این گفته در زمینه خودش دیده شود، می بینیم منظور از این حرف از بین رفتن رژیم اسرائیل در یک چشم انداز تاریخی است.
آقای مرشایمر نیز گفت هنوز شواهد قابل اتکایی از تلاش ایران برای دستیابی به سلاح هسته ای به دست نیامده و از سوی دیگر ایران در صورت تمایل هم چند سال با ساختن سلاح هسته ای فاصله دارد. در ضمن ایران می داند که اسرائیل بمب هسته ای دارد و هر گونه حمله هسته ای به اسرائیل، یک خودکشی ملی است.
آقای مرشایمر همچنین در پاسخ به سوالی درباره آینده مناقشه خاورمیانه گفت چهار سناریو قابل تصور است. اول این که اسرائیل همه فلسطینی ها را از غزه و کرانه باختری بیرون کند. دوم این که فلسطینی ها و اسرائیلی ها در یک کشور دموکراتیک واحد با هم زندگی کنند. سوم این که اسرائیل از سرزمین های اشغالی سال 1967 خارج شود و دو کشور مستقل در کنار هم تشکیل شوند. و چهارم آن که حکومت آپارتاید (نژادپرستانه) در اسرائیل حاکم شود.
به گفته آقای مرشایمر دو سناریوی اول غیر قابل تصور هستند. سناریوی سوم سناریویی است که آمریکا از آن حمایت می کند، اما اسرائیل چندان بدان راغب نیست، و سناریوی چهارم وضعیتی است که به نظر می رسد در حال پیش رفتن به طرف آن هستیم.
این سخنرانی با استقبال قابل توجه دانشجویان همراه بود و بسیاری از آنها موفق به ورود به سالن نشدند. نکته قابل توجه آن که گفته های سخنرانان عموما با تشویق زیاد حضار قطع می شد و در هنگام پرسش و پاسخ نیز کسانی که علیه سخنرانان صحبت می کردند با استقبال چندانی از جانب حاضران روبرو نمی شدند.
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر