نگاهي به...

هر آنچه منتشر ميشود به قصد و هدف آگاهی رسانی و روشنگری است۰ ما حق "آزاد ی بيان" و" قلم" را جزء لاينفک مبارزه خود ميدانيم! ما را از بر چسب و افترا زدن باکی نيست! سلام به شهدای خلق! سلام به آزادی!

۱۳۹۱ آذر ۲۴, جمعه

علی اکبر آزاد : نظری به پدیدهء منفی لمپنیزم



اجتماع انسانی زایندهء پدیده های مختلف مثبت و منفی است. مثبت ها پدیده هایی هستند که در خدمت انسان قرار می گیرند و پدیده های منفی به انسانها ضرر می رسانند. خدمت و ضرر به انسان شامل جسم او بطور کامل و محیط اطراف اومی شوند. محیط پیرامون انسان، جهانی گسترده است. این جهان در اطراف انسان گسترده شده است و شامل پدیده های طبیعی و اجتماعی می شوند. پدیده هایی که انسان در آنها سیر می کند و بدون آنها نمی تواند به زندگی ادامه دهد. زندگی بدون داشتن محیط و اجتماعی سالم نمی تواند پیش برود. پیشروی زندگی انسانی در محیطهای ناسالم زمانی دچار مشکل و ایستایی می شود. ایستایی زندگی مساوی است با مرگ و به همین ترتیب پایان می پذیرد. مرگ نقطه مقابل زندگی است و هدف تلاش انسانی نجات و حفظ زندگی است. حفظ زندگی که انسان را به مقابله با پدیده های منفی کشانده است. یکی از پدیده های منفی اجتماعی لمپنیزم است. لمپنیزم هم ساختاری منفی دارد و هم عملکردهایش منفی هستند.
لمپنیزم پدیده ای اجتماعی است و در همهء جوامع دیده می شود. همهء جوامع رشد یافته و عقب مانده از این پدیده مبرا نیستند.  در جوامع عقب مانده بیشتر این پدیده مشاهده می شود. عدم رشد جامعه از لحاظ اجتماعی، سیاسی، فرهنگی و اقتصادی این پدیده را قوی نگه داشته است. قدرت این پدیده به جامعه ضربات بسیاری را می زند. ضربات این پدیده تا آنجا می توان دید که در تعیین وضعیت سیاسی یک جامعه می تواند تاثیر بسزایی داشته باشد. تاثیر این اقدام در بیشتر مواقع منفی است. منفی بودن اقدامات آنها ناشی از آموزشهایی است که در شرایط اجتماعی کسب کرده اند. این آموزشها همواره در محور خشونت گرایی، فساد و ستمگری سیر می کنند. خشونت بخشی از مجموعهء لمپنیزیم می باشد. لمپنها بیشتر جذب دستگاههای خشونت گرا می شوند. دستگاهها و ارگانهایی که خشونت بخشی از عملکرد آنهاست برای بعمل در آوردن ایدهء لمپنها ظروف مناسبی هستند. این ظروف احتیاج به آنها دارد، زیرا لمپنها پتانسیل لازم خشونت گرایی را دارند. این پتانسیل در آنها نهادینده شده است و بخشی از روان آنها را به خود اختصاص داده است.
 سیاست امری است که در ظاهر در خارج از حوزهء عمل لمپنیزم قرار دارد. حوزهء عمل آنها بیشتر در لایه های پائین اجتماع که در عرصهء حکومت تاثیر مستقیم ندارد، می باشد. اما این پدیده می تواند تحت شرایط خاصی به مانند کمک اهرمی عمل کند و قدرت یک کشور را از سمتی به سمت دیگر منتقل کند. لمپنیزم در امر جابجایی نمی تواند در کناره قرار گیرد.  کنار نماندن لمپنیزم از سیاست بستگی به خود آنها ندارد. خود معترف آن هستند که سیاست درحوزهء عمل آنها نیست. عمل آنها در شرایط به ظاهر بر ضدیت با سیاست یا برکنار ماندن از آن است. ضدیت با سیاست تنها در ادعاهای این پدیده می تواند صدق کند. ادعا با عمل فرق اساسی می تواند داشته باشد. در عمل همین پدیده می تواند یک عمل سیاسی باشد. عمل سیاسی لمپنیزم امری ناخودآگاه و غیر ارادی است. خود آنها بدون آنکه تشخیص بدهند، می توانند بوسیلهء قدرمتمداران در حوزهء عمل سیاسی و مورد استفاده  قرار گیرند.
لمپنیزم همچنین در کشورهای مدرن و پیشرفته وجود دارد. وجود این پدیده نمی تواند به همان وسعت کشورهای در حال رشد و عقب مانده باشد. لمپنیزم در کشورهای مترقی از میان نمی رود و همواره به زندگی خود ادامه می دهد. زندگی این پدیده به آشکاری کشورهای عقب مانده نیست و عرصه های حضور این پدیده محدود می گردد. محدود شدن آن بر اثر رشد و ترقی جامعه و عبور از عقب ماندگی به جامعهء پیشرفته روی می دهد. در جامعهء پیشرفته شرایطی پیش می آید که امکان بقا و رشد این پدیده به طور طبیعی محدود گردد. محدودیت این پدیده به در خفا رفتن آن می انجامد. مخفی شدن آن در اثر فشاری است که جامعه مترقی بر آنها اعمال می کند.
همانطور که اشاره شد در کشورهای درحال رشد و عقب مانده لمپنیزم وسعت و پایگاه گسترده تری دارد. وسعت وجود آنها در همهء عرصه های جامعه می تواند مشاهد شود. مشاهده لمپنیزم بسیار مشکل نیست، چون آنها شیوه های ابراز وجود مخصوص خود را دارند. وجود گستردهء لمپنیزم دریک جامعه نشاندهندهء عدم سلامت آن جامعه باشد.  جامعه احتیاج به امنیت دارد تا بتواند امور جاری خود را به پیش ببرد. پیش برد امور جامعه را پدیده های مختلفی می توانند تهدید کنند. این پدیده ها یا سعی در مسدود کردن راه این امور دارند و یا در جهت نابودی آنها تلاش می کنند. نابودی و یا سد راه این امور می تواند یک جامعه را فلج کند. فلج کردن یک جامعه و یا بخشهایی از آن می از راه نا امن کردن و خشونت که همان ترور نامید می شود روی دهد. ترور را اگر به تنهایی لمپنیزم ارائه ندهد، اما می تواند برای بخشهایی از جامعه از جمله مردم عادی و یا کسانی که می خواهند جامعه را در مسیر پیشرفت قرار دهند، ایجاد کند. تولید ترس، خشونت و تهدید از عملکردهای لمپنیزم در این عرصه می باشد.
 عرصه های دیگر در حوزهء رفتار و فرهنگ یک جامعه همچنین می تواند از طرف این پدیده مورد تهدید قرار گیرد. تهدید این حوزه ها با رواج رفتار و فرهنگ لمپنی مهیا می شود. فرهنگ لمپنی شامل کلام و پوشش و عقاید و مراسمهای این پدیده می باشد. این پدیده با تولید فرهنگ خاص خود که عقب مانده می باشد، می تواند بر عرصه های فرهنگی و رفتاری یک جامعه تاثیر بگذارد. تاثیر این رفتارها و فرهنگ در به انزوا کشیدن فرهنگهای مناسب و معقول یک جامعه می باشد.
یک جامعه در برابر فرهنگهای نامناسب به تولید فرهنگ و رفتار سالم می پردازد. فرهنگ و رفتار سالم در جهت پرورش مثبت آن جامعه سیر می کند. پرورش مثبت همان کارکردهای لازم و معقول شرایط مکانی و زمانی است که تمام جامعه برای حفظ و بقای خود به آنها احتیاج مبرم دارد. محتاج بودن جامعه به پدیده های مثبت ناشی از نیازهای طبیعی انسان است. نیازهای طبیعی را طبیعت تعیین می کنند و انسان آنها را می شناسد و در زندگی بکار می گیرد. بکار گیری این داده های طبیعی به انسان کمک می کنند تا زندگی خود را ادامه دهد. زندگی همانظور که اشاره شد بدون بکار گیری این پدیده ها بمعنای قرار گرفتن در برابر طبیعت است. اگر انسان بخواهد برخلاف طبیعت حرکت کند در نتیجه نمی تواند زندگی کند و دیر و یا زود نابود می شود.
نابود کردن زندگی انسانها با شیوع پدیده های منفی می تواند صورت گردد.  پدیده های منفی می توانند تا آنجا رشد کنند که سد راه تمامی پدیده های مثبت شوند. پدیده های مثبت بر این اساس نمی توانند به زندگی خود ادامه دهند و از بین می روند. از بین رفتن پدیده های مثبت در یک جامعه باعث رشد بیشتر پدیده های منفی می شوند. پدیده های منفی هستند که یک جامعه را به فساد می کشند. فساد یک جامعه به معنای سیر این جامعه در جهت از هم پاشیدن و نابودی آن می باشد. نابودی یک جامعه را پدیده های منفی و از جمله لمپنیزم که جزیی از آن می باشد می تواند فراهم کنند. فراهم کردن این بستر با پخش شدن این پدیده ها در عرصه های مختلف سیاسی، اداری، فرهنگی و اقتصادی و تزریق سم رفتاری و فرهنگی آنها آسانتر می شود.
جامعه ای که بخواهد در راه رشد و ترقی گام بردارد، احتیاج دارد تا به امنیت برسد. امنیت را پدیده هایی بمانند لمپنیزم که خود دشمن امنیت یک جامعه هستند، نمی توانند تامین کنند. تامین امنیت یک جامعه احتیاج به درایت و اندیشهء سالم دارد. اندیشهء سالم در یک جامعه پرورده می شود و به خدمت در می آید. خدمت به یک جامعه با نابودی آن تفاوت های بسیار دارد. بجاست که این تفاوتها بیشترشناخته شوند و از راههای مختلف به جامعه شناسانده شوند تا جامعه بتواند راه درست خود را در جهت رشد وبقا  بشناسد.

13.12.2012
azadal@hotmail.com


هیچ نظری موجود نیست: