لومپن، بیکاره، ژندهپوش Lumpen دانشواژهی لومپن، اصطلاحی آلمانی است که در معنا، بیکاره و ژندهپوش را تداعی میکند، اما در مفهوم به قشرهایی از اعضای جامعه گفته میشود که بنا به دلایلی از حقوق سیاسی و اجتماعی و غیره محروم شدهاند. در این دیدگاه، لومپن به معنای رنجبران ژندهپوشی به کار میرود که قشرهای وازده اجتماع و جامعه را تشکیل میدهند. طبقه خود را از دست دادهاند. به فساد کشیده شدهاند و فاقد هرگونه ارتباط و همبستگی طبقاتی میباشند. این عده در جوامع سرمایهداری، اغلب در شهرهای بزرگ، از طریق مشاغل انگلی، غیر تولیدی و غیر اخلاقی-و به طور غالب در شرایط بد و سخت-زندگی میکنند. کاربر دانشواژه Lump به معنای ((تندلش)) یا Lumpish به همین معنا و معانی دیگری چون ((لخت)) و ((کودن)) در همین راستا قابل توجه است. این گروه احتمالاً به خاطر پول به هر کار ناپسند و ضد انسانی تن در میدهند. دزدان، چاقوکشان حرفهای، اراذل و اوباش، ولگردان، ؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟ و جنایتکاران باجگیر از آن جملهاند. لومینیسم از ادبیات سخیفی بهره میبرد؛ دانشواژگان استخدامی این گروه دربرگیرندهی مفاهیم زشت و غیر اخلاقی است؛ و در تعامل با اعمال آنها قرار دارد. لومینیسم تا حدود زیادی محصول شرایط در حال گذار است. جامعه قبل از سرمایهداری که به سوی صنعتی شدن میرود، به ویژه دوران سرمایهداری با بیکاری مزمن خود و باور شکست کردن دائمی اقشار مختلف خرده بورژوازی و گرایش دائمیاش به تشدید بدبختی و سرگردانی کارگران، سرچشمه پیدایش لومپنها را نمایان میسازد. از منظر ادبیات چپ، لومپن پرولتاریا Lumpen Proletariat به دلیل وضع خاص اقتصادی و فرهنگیاش، بازیچهی نیروهای راست جامعه و سیاهی لشگر جریانهای فاشیستی و ا |
۱۳۹۰ اسفند ۱۴, یکشنبه
لومپن، بیکاره، ژندهپوش Lumpen
اشتراک در:
نظرات پیام (Atom)
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر