د کسروی - خونریزیهای چنگیزخان و تیمور لنگ از عاشورای کربلا دلگدازتر است
داستان كربلا هرچه بوده يكداستان بوده. در جهان داستانهايي از آنگونه كم نبوده است. خونريزيهاي چنگيزخان و تيمور لنگ در ايران دلگدازتر از آن ميباشد. اين گستاخي با خداست كه بگوييد خدا بازماندگان پيغمبر را جدا از ديگران گرفته و رفتار خود را دربارهی آنان ديگر گردانيده است .
ولي هرچه بوده بوده . هزار و سيصد سال گريستن چه معني دارد؟ به آن نمايشهاي بسيار بيخردانه محرم و صفر چه توان گفت؟
احمد کسروی شیعیگری
ماه محرم بود و سربازهای روسی در تبریز چوبه دار برپا کرده بودند و مشغول دار زدن آزادیخواهان بودند ولی یک مشت آدم لات و لوت و چاقوکش و پامنبری عین خیالشون هم نبود. برای کشتار آزادیخواهان که جلو چشمشون کشته میشدن جشن میگرفتن و برای امام حسینی که هزارسال قبل مرده بود عزا و علم و طبق راه انداخته بودن و سینه میزدن که داد از ظلم یزید.
از کتاب تاریخ مشروطه احمد کسروی
داستان گريه و زاري به کشتگان کربلا ايراد بزرگ ديگر مي باشد. يک داستان بايستي رخ ندهد. پس از آنکه رخ داده از گريستن چه سود تواند بود؟! يک داستانی را عنوان کردن و بزم هاي سوگواری برپا گردانيدن، گريستن و گريانيدن با خرد چه مي سازد؟ اينکه گفته اند «هرکه بگريد يا بگرياند و خود را گريان وانمايد بهشت بر او بايا گردد» بايستي پرسید چرا؟! گريستن يا گريانيدن چيست که خدا به آنها چنين پاداش بزرگی دهد؟! آنگاه شما اين سخن را از کجا مي گوييد؟ شما را به خدا چه راهی بوده! ای بيخردان مگر خدا اسکندر مقدوني است که يک هفستيوني را دوست دارد و چون او مُرد، مردم را چند ماه به سوگواری وادارد؟!
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر