آرمان: رشد اعتیاد در کشور رشد معتادان ولگرد را هم در پی خواهد داشت. رشد هوشمندانهای که منفعت اقتصادی عدهای اندک را به دنبال دارد و در مقابل عده زیادی را دچار آسیبهای ناشی از اعتیاد میکند. آسیبهایی نظیر رفتارهای ناهنجار اجتماعی، از هم پاشیدن و گسست از خانوادهها و بیخانمانی. آسیبهایی که هزینههای زیادی را به کشور وارد میکنند. هزینههایی که هر ساله صرف درمان میشود سرسام آورند.
رشد بیخانمانهای معتاد بهدلیل تغییر الگوی مصرف در کشور بوده است. تغییری که از مواد افیونی نظیر تریاک به مواد توهمزا مثل شیشه صورت گرفته است. جهانگیریفر، معاون سازمان رفاه و خدمات اجتماعی شهرداری تهران سوءرفتارهای ناشی از مواد جدید را دلیل این بیخانمانی میداند: «متاسفانه در برخورد با پدیده اعتیاد هوشمندانه رفتار نکردهایم درحال حاضر الگوی مصرف موادمخدر از مواد افیونی به توهمزا درحال تغییر ماهیت است و این نوع موادمخدر اضطراب، هیجان و... را در فرد معتاد ایجاد میکند و با یک بار مصرف امکان ترک آنها وجود ندارد. تغییر رفتاری سریع در افرادی که معتاد به مواد مخدر صنعتی هستند سبب میشود این افراد بسیار زود از جامعه به دلیل رفتارهای غیرطبیعی و گرایش به مواد دیگر مانند الکل و ایجاد برخی از رفتارهای نابهنجار حتی از خانوادههای خود نیز طرد شوند. بنابراین در سطح شهر تهران ما از این معتادان ولگرد ژولیده میبینیم».
علاوه بر رشد تعداد معتادان بیخانمان مشکل دیگری هم در این زمینه وجود دارد. 15 درصد از معتادانی که در تهران ولگردی میکنند، زن هستند. زنانی که اغلب آنها از شهرهای دیگر به تهران آمدهاند: وی دراینباره اظهار کرد: بسیاری از اینها از شهرهای دیگر به تهران میآیند زیرا به دلیل بزرگی تهران شناخته نشده و از نظارت اجتماعی فرار میکنند. شهرداری هنوز نتوانسته برای زنان گرمخانه ایجاد کند تا حداقل اینگونه زنان حداقل شبها در پارکها و مکانهای نامناسب نباشند و این به دلیل عدم پذیرش اجتماع برای ایجاد چنین مکانی است. در حالحاضر اینگونه زنان به مرکز شبانهروزی برده و پس از بهبودی بهطور اختیاری به محلهای سرای کار و زندگی منتقل میشوند». شیشه تنها ماده اعتیادآوری است که شروع مصرف آن با زنان بوده است. این را لیلا نوری، جامعهشناس میگوید.
آسیب بیخانمان ماندن زنان به دلیل اعتیاد آسیبی بوده است که نوری میگوید باید انتظار آن را میداشتیم: «از چند سال گذشته شیشه در میان خانمها شیوع پیدا کرده بود. باید در انتظار بیخانمان ماندن این زنان میبودیم چراکه این ماده فرد را دچار آسیبهای رفتاری میکند. زنانی که دچار اعتیاد میشوند آسیبپذیرتر از مردان هستند اما این آسیبها قابل دیدن نیستند و تا زمانی که آنها را به این شکل در خیابانها و به صورت زنان بیخانمان نبینیم متوجه آنها نمیشویم». نوری لذتطلبی و تقویت بیمارگونه آن را دلیل شیوع شیشه میداند: «شیوع شیشه علتهای متفاوتی دارد. لذتطلبی شدیدی که در جوانهابهوجود آمده یکی از دلایل اصلی است. این لذتطلبی به صورت بیمارگونهای تقویت شده و بر روابط بین زن و مرد اثر گذاشته است. میل به زیبایی هم یکی از دلایل شیوع ماده توهمزاست. این مواد توهم زیبایی و جذابیت به مصرفکنندهاش میدهند».
برای نیازهای افراد برنامهریزی شود
راهحل نوری برای کاهش سطح اعتیاد در کشور برنامهریزی برای نیازهای افراد جامعه است: « نباید نیازهای طبیعی افراد را نبینیم و آنها را نادیده بگیریم. باید برای رفع این نیازها برنامهریزی کرد». جلوگیری از آسیبهایی که اعتیاد زنها به دنبال دارد اقدام فوری را برای رفع این مشکل ضروری میکند. آسیبهایی که نوری میگوید گریبان خانوادههای آینده را هم خواهد گرفت: «زن نقش محوری در خانواده دارد و اعتیاد او نقش اساسی مادری او را دچار اختلال میکند. بدون حضور زن سالم نمیشود خانوادهها را مدیریت کرد. این مشکل گریبان پسران جوان و پدران آینده را هم خواهد گرفت. جوان معتاد یا کسی که مادر معتاد داشته است توانایی محافظت از خانواده را در آینده نخواهد داشت».
کاهش تقاضا را در اولویت قرار دهیم نه مقابله با عرضه
برای مبارزه با اعتیاد و گسترش آن دو رویکرد مقابله با عرضه و کاهش تقاضا وجود دارد. بستن مرزها به روی قاچاقچیان و در نظر گرفتن محکومیت برای فروشندگان موادمخدر و کشف مواد در گرو مقابله با عرضه است و برنامههای فرهنگی و اجتماعی برای پیشگیری از اعتیاد در گرو کاهش تقاضا هستند. دیلمیزاده، مدیر جمعیت تولد دوباره منتقد رویکردی است که در کشور وجود دارد، رویکردی که البته به گفته مسئولان بین دو استراتژی گفتهشده متوازن است: «در دنیا و در کشورهای مختلف براساس برنامههای کلان یکی از این دو استراتژی را در اولویت قرار میدهند. بهطور مثال در عربستان مقابله با عرضه در اولویت قرار دارد اما طبق نظر منابع مختلف و تجارب این چند ساله مقابله با عرضه به تنهایی اثربخشی لازم را ندارد. جلوگیری از ورود مواد کارساز نیست. در کشورهای پیشرفته طراحان کاهش تقاضا را در اولویت برنامه برای مبارزه با اعتیاد قرار میدهند. با کاهش تقاضا عرضه هم کم میشود».
دیلمیزاده میگوید استراتژی کشور برای برخورد با مقوله اعتیاد تنها در حرف متوازن است و در عمل کار زیادی برای کاهش تقاضا انجام نمیشود: «ما در شعار میگوییم که استراتژی متوازن داریم درحالی که کارهای ما در بخش کاهش تقاضا از نظر کمی گسترده است اما کیفیت خاصی ندارد. باید در سیاستهای کلان خود در این زمینه تجدیدنظر کنیم. در شرایط فعلی باید به سیستمهای کاهش تقاضا توجه بیشتری شود. مبارزه با آسیب اعتیاد به تنهایی از ستاد مبارزه با مواد مخدر برنمیآید. دیلمیزاده همکاری مجلس برای تامین بودجه و دستگاههای دیگر را برای موثر بودن مبارزه با اعتیاد ضروری میداند: «مبارزه با اعتیاد نباید محدود به ستاد مبارزه با مواد مخدر باشد. کل بودجهای که مجلس برای این کار در نظر میگیرد عدد کوچکی است که کفاف هزینههایی که در این بخش میشود را نمیدهد. باید حساسیت بیشتری به مسئله مواد مخدر چه در سطح میانی و چه در سطح مدیران بالارتبه وجود داشته باشد. استراتژی کاهش تقاضا با همکاری یک دستگاه امکانپذیر نیست.
500 هزار تومان برای هر نفر، آورده دولت 30 هزار تومان
پیشگیری از اعتیاد و درمان آن بدون مشارکت مردمی کاری نشدنی است. برای حل مشکل اعتیاد مردم بیشتر از دولت تاثیرگذارند. دیلمیزاده میگوید برای درمان اعتیاد هر فرد در ایران 500 هزار تومان هزینه میشود. آورده دولت برای درمان هر فرد در این میان 30 هزار تومان یعنی رقمی کمتر از 10درصد هزینههای درمان است.
مابقی این رقم توسط مردم پرداخت میشود. مدیر نهاد غیردولتی تولد دوباره از مسئولان میخواهد مردم را به همین اندازه در تصمیمگیریهای این بخش شریک کنند: «بیش از 90 درصد درمان توسط مردم انجام میشود. مردم باید در تصمیمگیریها به همین اندازه شریک شوند». تنها راه مبارزه با اعتیاد مشارکت دادن مردم در این مبارزه است. راهی که دولت به تنهایی قادر به انجام آن نیست. دیلمیزاده که نهاد زیر نظر او 400 هزار معتاد را در سراسر کشور ترک داده است میگوید: «دولت به تنهایی در مبارزه با اعتیاد شکست میخورد. آنها پول و امکانات کافی در اختیار ندارند. راه این است که دولت فضایی ایجاد کند که مردم به صحنه بیایند. با ورود آنها به صحنه است که وضعیت بهتر خواهد شد».
دیلمیزاده: 2 مرکز برای دادن سرپناه به خانمها داریم
دیلمیزاده میگوید نهاد تولدی دوباره دو مرکز برای دادن سرپناه به زنها دارد. دو مرکزی که برای سامان دادن به معتادان ولگرد که معضل جدید تهران هستند نیازمند همکاری نهادهای دیگر است: «شهرداری در منطقه 14 دو مرکز برای سرپناه دادن به خانمها داشت که قبل از انتخابات شوراها توسط شهرداری تعطیل شد. نهاد غیردولتی ما 2 مرکز برای دادن سرپناه به خانمها دارد. غیر از بهزیستی هم تاکنون هیچ نهاد دولتی از این مراکز حمایت نکرده است. برای زنها برنامه کاهش آسیب هم طراحی نشده است. اما مسئولانی که سرپناهی برای این زنان ندارند، میتوانستند آنها را به ما معرفی کنند. کاری که تاکنون انجام نشده است».
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر