نگاهي به...

هر آنچه منتشر ميشود به قصد و هدف آگاهی رسانی و روشنگری است۰ ما حق "آزاد ی بيان" و" قلم" را جزء لاينفک مبارزه خود ميدانيم! ما را از بر چسب و افترا زدن باکی نيست! سلام به شهدای خلق! سلام به آزادی!

۱۳۹۲ اردیبهشت ۷, شنبه

پریشان‌گویی آخوندی در هجرت!

پریشان‌گویی آخوندی در هجرت!


مدتیست مطلبی تحت عنوان زندگی‌نامه دکتر مصدق در شبکه‌های اجتماعی اینترنتی در حال انتشار است.  نوشته‌ای بسیار مطول و خسته کننده و بیش از هر چیز نامربوط به زندگی مصدق‌السلطنه که (به اصطلاح) نویسنده‌ی آن از سیر و پیاز هر شخص و واقعه‌ای به صرف همزمان بودن با دوران زندگی مصدق، رطب و یابس بهم می‌بافد. تاکنون هفتاد و پنج بخش از این بی‌ربط نامه از سوی فردی موسوم به جمال صفری منتشر شده است. از آنجا که نمی‌دانستم این جمال خان کیست و چه سوابقی در نویسندگی و تاریخ‌شناسی و سیاست دارد، جستجویی در اینترنت کردم بلکه مشخصات فردی یا حداقل عکسی و تصویری از او بیابم، ولی تلاش من با شکست مواجه شد. نمی‌دانم این فرد اصلاً وجود خارجی دارد یا مانند آن حقوق‌دان ایرانی موسسه ماکس پلانک زاده‌ی خیالات آن دکترِ ابواب جمعی رئیس‌جمهور در هجرت است. در میانه‌ی جستجو برای شناخت این استاد جمال اما به موارد جالبی برخوردم که مایه تفریح و لبخند شد. دو مورد از آنها را به عنوان نمونه اینجا می‌آورم و احتمال می‌دهم برای شما نیز خالی از لطف نباشد.
نخست نگاه کنید به تصویر زیر که از وبلاگ همان فرد خیال‌پرداز پیشتر ذکر شده برداشتم.

jamal
توضیح جندانی نیاز نیست. صحبت از بیداری سحرگاه و پیش از سپیده دم است و راز و نیاز چندساله‌ی استاد جمال صفری با مصدق و عرضه ی کانتکست تاریخی پیر احمد آباد و قهرمانِ نبردهای کازرون و ممسنی و اندرونی و زیر لحاف با استعمار!

تصویر دوم هم مستقیما از سایت رئیس‌جمهور در هجرت و نظریه‌پرداز بزرگ و بنام در زمینه‌ی تشعشعاتِ زنانه و ثنویت دو محوری و موازنه‌ی عدمی دکتر بنی‌صدر برداشته شده که مربوط به نوشته‌ای است همچون همیشه بسیار طولانی و پر از مطالب بی‌ربط، تحت عنوان قتل میرزاده‌ی عشقی توسط عوامل رضاخان. هرچه تلاش کردم بدانم نویسنده چگونه و براساس کدام اسناد و مدارک ادعا کرده که آن دو نفر قفقازی قاتل میرزاده‌ی عشقی عوامل رضاخان بودند به جایی نرسیدم. در حقیقت در تمام این نوشته بی سر و ته و پر از یاوه و مهمل فقط این بخش را در ارتباط با موضوع یافتم. ببینید:.

eshghi

تمام آنچه این استاد جمال توانسته در ارتباط با قتل میرزاده‌ی عشقی بیابد اظهار نظری از حسین مکی است در ارتباط با خوابی که میرزاده‌ی عشقی برای دوستانش تعریف کرده از این قرار که در عالم رویا دیده در قلمستانِ زرگنده دختری فرنگی از آشنایان، پس از مشاجره و پرخاش، شش گلوله به او شلیک کرده و عشقی نه تنها بر اثر اصابت این شش گلوله از خواب نپریده، بلکه در ادامه‌ی رویای خود دستگیر هم شده و با مامورانِ نظمیه به مشاجره پرداخته و در زیرزمین نظمیه حبس و سپس دفن شده است و همچنان که در عالم خواب مانده و هنوز بیدار نشده احساس کرده که آن زیرزمین در واقع قبر او است. نویسنده آنگاه اینطور نتیجه می‌گیرد که چون در زمانی که عشقی این خواب را دیده،  نظمیه تحت امر رضاخان بوده، بنابراین قتل میرزاده‌ی عشقی در عالم بیداری نیز توسط عوامل او انجام شده است!
این جمال خان صفری هر که هست واقعی یا تخیلی، پرداختن بیش از این به او دور از خرد است. از این دست مهمل و مطول گویان کم نیستند. کافی است سری بزنید به میزهای کتابی که در جوار مسجد جمکران و امام‌زاده صالح و عبدالعظیم شهر ری برقرارند و چند نمونه از کتاب‌هایی که در وصف معصومین و صالحین و ابرار شیعه و ارتباطات آنان با عالم غیب و کشف و شهود از طریق خواب و رویاهای صادقه منتشر شده اند را ورق بزنید تا امثال جمال صفری و آثار تحقیقی‌شان(!) را پر شمار ببینید. آنچه اهمیت دارد جامعه و فرهنگی است که در آن از انسان صاحب عقل خودمختار و خودبنیاد و شناخت از راه استدلال و استنتاج عقلانی و تجربه‌ی علمی خبری نیست و هر چه هست مومنینی‌اند که آگاهی را صرفاً از طریق روایات و احادیث منقول از پیشینیان، در پای منبر و از زبان آخوند کسب می‌کنند.

هیچ نظری موجود نیست: